چاپ کردن این صفحه

سیدهادی عظیمی/ عضو انجمن اسلامی معلمان ایران

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ ( نقدی بر یاداشت " در حاشیه برگزاری نشست های مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و انجمن اسلامی معلمان ... به تشکل ها نمره قبولی نمی دهم " )

چندی پیش یادداشتی با عنوان " در حاشیه برگزاری نشست های مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و انجمن اسلامی معلمان ... به تشکل ها نمره قبولی نمی دهم ! " ( این جا ) ؛ به قلم « علی پورسلیمان »  مدیر صدای معلم منتشر گردید .

« سیدهادی عظیمی » از اعضای انجمن اسلامی معلمان ایران نقدی بر این یادداشت تحریر نموده است .

ضمن تشکر و قدردانی  از این همکار محترم ؛ این " نقد " منتشر می گردد

 

نقدی بر یادداشت علی پورسلیمان در مورد آسیب شناسی تشکل های معلمان

« نقد » یکی از مهم ترین پدیده های زندگی بشری است که می تواند نقش موثری در اصلاح امور اجتماعی و فردی  ایفا نماید و در جایگاه تشخیص سره از ناسره  افراد ، مکاتب ، جوامع  و جریان ها را با  نقاط مثبت و منفی خود آشنا سازد. از این رو هر نقدی را باید پاس داشت و فضای عمومی را برای توسعه نقد فراهم کرد . ولی نکته مهمی در نقد وجود دارد ؛ نقد بر کدام شاخص انجام می گیرد .

در هر عرصه ای منتقد  می کوشد با بررسی  و ارزیابی یک اثر ، پدیده ، مکتب ، تفکر  ، روش ، رفتار و غیره ویژگی های مثبت و منفی آن را با دوری از حب و بغض و برمبنای اصول و شاخص های مشخص نشان دهد ؛ حال این سوال به وجود می آید که چگونه می توانیم به نقد یک جریان یا تشکل بپردازیم یا به آن ها نمره قبولی یا مردودی دهیم بدون اینکه شاخص های ارزیابی مشخصی برای این نقد و ارزیابی ارائه دهیم .  
برادر عزیر و همکار بزرگوار جناب آقای پورسلیمان در یاداشتی که با عنوان « در حاشیه برگزاری نشست های مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و انجمن اسلامی معلمان ... به تشکل ها نمره قبولی نمی دهم » در سایت صدای معلم منتشر کرده اند با نقد و ارزیابی تشکل های معلمان  در جایگاه یک معلم سختگیر به هر دو تشکل فوق نمره مردودی  داده اند .

تنها شاخص مذکور در یاداشت فوق برای  این نقد و ارزیابی  " شاخص نظارت"  است   ، ضمن اینکه این شاخص نیز به صورت شفاف تعریف نشده است  و با این استدلال تشکل های فوق مردود شده اند که چون  مسئولین یک تشکل خود از مسئولان اجرایی هستند پس امکان نظارت ندارند .همچنین به این امر پرداخته شده که نقش تشکل ها در تصمیم سازی های آموزش و پرورش تشریفاتی است .
تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان ایران ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان  یک حزب سیاسی هستند که  بر اساس اساسنامه خود فقط می توانند از میان معلمان عضو بگیرند ؛ از این رو احزاب فوق  ضمن اینکه ماهیت صنفی دارند به دلیل نوع اعضای خود که باید از یک صنفی و قشری باشند به عنوان حزبی با  عضویت یک قشر یا صنف محسوب می شوند و از این جهت با احزاب عمومی و فراگیر و تشکل های  صنفی تفاوت پیدا می کنند .

احزاب فوق باید به عنوان حزب در جهت  کسب قدرت یا تاثیر گذاری بر قدرت تلاش می کنند ولی از سوی دیگر چون اعضای آن ها را معلمان تشکیل می دهند  به صورت طبیعی با مسائل آموزش و پرورش ارتباط تنگاتنگ پیدا می کنند .

در مورد تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان به دلیل قدمت و گستردگی آن  و همچین برخورداری از نیروهای  دارای سابقه  خواسته یا ناخواسته  به  محل رشد و نمو مدیران وزارتخانه نیز تبدیل می شود . این انتظار که تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان چون نام معلمان دارند پس باید صرفا  به عنوان یک تشکل صنفی فعالیت کنند انتظاری خلاف ذات این تشکل هاست ولی گروه های فوق تلاش می کنند به دلیل  شغل اعضایشان تا حد ممکن در مسائل آموزش و پرورش به ایفای نقش بپردازند .

انتخاب مدیران از اعضای متخصص تشکل های سیاسی  نیز نمی تواند واجد اشکال باشد و به نظر می رسد که منتقدان  باید به تشریح دلیل انتقاد خود در این زمینه بپردازند که چرا انتصاب مسئولان از میان  اعضای یک تشکل  اشتباه است و یا چرا اعضای یک حزب سیاسی نباید عهده دار سمت های اداری باشند ؟

نقدی بر یادداشت علی پورسلیمان در مورد آسیب شناسی تشکل های معلمان

نوشته جناب پورسلیمان  با بررسی سازمان معلمان آغاز می شود و به بهانه  کنگره های انجمن اسلامی معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در حالی به نقد تشکل های  همچون انجمن اسلامی معلمان ایران  می پردازد که  به جنبه های فروان و تاثیرگذاری بی توجه است که به برخی از آن ها به اشاره می شود:


1) ساختارهای سیاسی ، فرهنگی و اقتصای جامعه ایران تا چه حد به تحزب و تشکل اهمیت می دهد؟  درحالی که در سپهر سیاسی ایران حزب به چشم یک ناخوانده و غریبه نگاه می شود و عضویت در آن ها  می تواند هزینه زا و مشکل ساز باشد  چطور می شود انتظار داشت تشکل ها به راحتی فعالیت خود را گسترش دهند و با  برنامه عمل نمایند . جامعه ایران همچنان به دلیال مختلف در برابر  تحزب مقاومت می کند یا با شک و تردید به احزاب نگاه می نماید .

رشد کمی و کیفی احزاب و تشکل ها و کارآمدی آن ها منوط  به شرایطی است که تاکنون وجود نداشته است و احزاب  و تشکل ها کوشیده اند با ممارست از سد مشکلات بگذرند و موجودیت خود را تثبیت نمایند .
2) منتقد در حالی به انتخاب مسئولین از میان اعضای تشکل ها می پردازد که روی دیگر سکه را نایده می انگارد . برخی از اعضای تشکل ها از جمله انجمن های اسلامی معلمان در سراسر کشور هستند که به دلیل فعالیت  تشکیلاتی و سیاسی حتی  از داشتن مسئولیتی در حد مدیریت مدرسه محرومند و بسیاری از مدیران فعلی در دولت قبل  متحمل آسیب ها  و فشارهایی شده اند  .فعالیت تشکیلاتی به ویژه در یک تشکل اصلاح طلب همیشه قرین با صدر نشینی و ارج دیدن نیست که گاهی همراه با فشارهای فراوانی است که بر یک فرد تشکیلاتی تحمیل می شود .
3) شرایط فعالیت احزاب در شکل گیری ،نهادینه شدن  و قدرت یابی آنها بسیار موثر است . احزاب سیاسی به ویژه احزاب اصلاح طلب در دوران های مختلف از جمله  در دولت های  نهم و دهم شرایط سخت و طاقت فرسایی را گذراندند و در شرایط فوق  ادامه بقای تشکل های مزبور یک موفقیت به شمار می رفت ؛ در حالی که رشد احزاب نیازمند ثبات و استمرار و حمایت می باشد .برگزاری مرتب کنگره های احزاب اصلاح طلب گام مهمی در جهت تثبیت شرایط احزاب است .
4) شکل گیری و فعالیت  احزاب سیاسی و تشکل های صنفی تابع فرهنگ سیاسی  و اجتماعی کشور است .  اگر در قالب تحزب و تشکل  منفعت طلبی بر اعتقاد و کار تشکیلاتی ارجحیت پیدا می کند ناشی از فهمی است که جامعه نسبت به فعالیت تشکیلاتی  و سیاسی دارد . هرچند وجود افراد و نیروهای  علاقه مند و معتقد که بدون توقع به فعالیت تشکیلاتی می پردازند نیروهای  اصلی پیش برنده احزاب و تشکل ها هستند اما باید پذیرفت در جامعه که منفعت  طلبی در حال رشد حیرت آور است  همین روحیه در همه عرصه های سیاسی  ، فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی بروز می یابد .
یکی از عواملی که منتقد آن را دلیل ناکارآمدی و ضعف تشکل های فرهنگی دانسته ناشناخته ماندن آن ها در میان فرهنگیان است  .اینکه یک تشکل چه مقدار در میان طیف وسیع معلمان  جایگاه دارند نیازمند کار کارشناسی و نظرسنجی است ولی برای مثال انجمن اسلامی معلمان با داشتن قریب به  چهارصد شعبه شهرستانی و منطقه ای و و سی و دو  شورای استانی  در بسیاری از شهرستان ها و مناطقی که  هیچ یک از احزاب اصلاح طلب حضور ندارند  از حضوری موثر برخوردار است .  ولی باید پذیرفت این مقدار گستردگی باید نمودی رسانه ای و ملموس داشته باشد که متاسفانه تاکنون  به دلایل مختلف  فاقد چنین موردی بوده است .
برخی از مواردی که در نقد منتقد محترم  درج شده است نشان از بی اطلاع بودن ایشان از برخی از اطلاعات لازم برای نقد یک تشکل است ؛ برای مثال  جناب پورسلیمان تاکید دارند که « برخی از  افراد هم زمان در هر دو تشکل نیز عضو ( در کادر مرکزی ) هستند » ؛ حال آنکه اگر نگاهی به اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان می انداختند و آن را با اعضای شورای مرکزی مجمع فرهنگیان مقایسه می کردند  از چنین اظهار نظری خود داری می کردند.
   نویسنده با بررسی  شرایط فعالی تشکل های فرهنگیان به این نتیجه می رسد : " با وضعیتی که اکنون مشاهده می کنم ، چشم انداز روشنی را برای تشکل ها در آموزش و پرورش مشاهده نمی کنم "

بی تردید آینده روشن تشکل های فرهنگیان در گروی نگاهی است که معلمان به  تشکل های فوق دارند .

در ذیل یاداشت آقای پورسلیمان، دیدگاهی درج شده بود که به نوعی تداعی کننده بزرگترین آفت تشکل ورزی در میان معلمان است .

کاربر محترم فوق  با ساده سازی در اظهار نظر خود گفته اند : " حالا که این مجمع می گوید ما نماینده معلمان هستیم خوب درست می گویند پس ما معلمان از این مجمع می خواهیم که حقوق و دریافتی معلمان را مانند سایر ارگانها به بالای چهار میلیون تومان برسانند با وزیر هم که ارتباط دارند اگر نماینده واقعی معلمان هستید که شروع بفرمائید اگر هم دنبال منافع شخصی خود هستید و نماینده معلمان نیستید که عیار خلوص نیت خود را نشان داده اید امید است به خواسته معلمان جامه عمل بپوشانید و نان صداقت خود رابخورید انشاالله و زن و بچه هایتان نان حلال بخورند و به آنها را در برابر انتقام سخت خداوند قرار ندهید خودتان هم می دانید که هر پول حرامی عزیزی را از شما میگیرد پس نماینده واقعی معلمان باشید بسم الله شروع بفرمائید. ."

  نگاه ساده و سطحی متن فوق به مشکلات معلمان و تشکل های فرهنگیان آفتی است که در برابر  تقویت تشکل های فوق  خود نمایی می کند.

از نگاه وی تشکل ها باید حقو ق معلمان را به بالای چهار میلیون برسانند در غیر این صورت ادعای نمایندگی معلمان را نکنند . درحالی که همان طور که در سطور بالا گفته شد تشکل هایی مانند " انجمن اسلامی معلمان ، مجمع فرهنگیان  و سازمان معلمان " و تشکل های صنفی اصلا نماینده معلمان نیستند و یک حزب سیاسی یا تشکل صنفی به شمار می آیند و از سوی دیگر این احزاب چگونه باید حقوق معلمان را به بالای چهارمیلیون تومان برسانند ؟ 

این نظر اگر  در بین معلمان قوت بیشتری بیابد به منزله آینده ناروشن تشکل ها است  .

هرزمان معلمان بخواهند با متشکل شدن و از طریق راهکارهای قانونی ، منطقی و تدریجی در اصلاح  سطح معیشت و منزلت خود گام بردارند و در جهت  ارتقای آموزش و پرورش تلاش کنند، احزاب معلمان و تشکل های صنفی رونق می یابند و آینده ای روشن خواهند داشت .

رسانه هایی همچون « صدای معلم »  اگر در کنار نقد تشکل ها که امری لازم و ضروری است با نگاهی نقادانه به رفتارهای تشکل گریز نیز بپردازند  می توانند نقش مهمی در روند فعالیت های ی سیاسی و صنفی معلمان داشته باشند .
 منتقد محترم در بخش پایانی مطلب خود  تاکید دارند :  " اگر می خواهید در روزمرگی استحاله نشوید و هویت خود را حفظ کنید و آن را به دیگران و جامعه انتقال دهید فقط یک راه وجود دارد :
نوشتن ؛ نوشتن و نوشتن ...)" 

اینکه چگونه منتقد به این گزاره دست یافته اند که فقط نوشتن است که  از استحاله در روزمرگی جلوگیری می کند و هویت را به دیگران انتقال می دهد جای سوال دارد ؛ ولی  سوال بنده از آقای پورسلیمان و تمام منتقدان  تشکل های معلمان این است که تشکل مطلوب از نظر شما چگونه است و باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ 

چرا شما خود اقدام به تشکیل یک تشکل جدید با معیارهای مورد نظرتان نمی کنید که نقاط ضعف تشکل های فعلی را نداشته باشد و بتواند با تشکیل اتاق فکر و حل مسئله  به آینده روشن برای تشکل ها کمک کند ؟

اینکه صرفا تشکل های حرفه ای را  منوط به وجود معلم حرفه ای بدانیم که ترکیبی مبهم و کشدار است و قابلیت تفسیر و تاویل دارد ؛ آیا  همه چیز را آینده ای ناممکن نسپرده ایم ؟

به قول معروف می توانیم از این دوستان بپرسیم اگر شما بهتر می زنید چرا نمی ستانید تا خود بزنید ؟
 نقد عرصه ای فراخ دارد و باید آن را پاس داشت  اما خوب است که نقد ها بر مبنای عیاری روشن ، شفاف و مشخص  باشد.

اگر  برای نقد و ارزیابی و  سنجش تشکل ها شاخص های کمی تعریف شود ضمن تقویت  فضای گفت و گو بر تقویت احزاب و تشکل های معلمان می افزاید .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 13 آذر 1396 15:59 خوانده شده: 952 دفعه

در همین زمینه بخوانید: