چاپ کردن این صفحه

علی افشارسمیرمی/ همکار گروه صدای معلم

مردم " حرمت حرف معلم " را پاس داشتند ..." این کار ساده نیست!" (به بهانه ی مادرحساب شدن دکتر زیباکلام در یاری زلزله زدگان)

در همنوایی با مردم کرمانشاه، نه نژاد مانع بود و نه زبان و نه مذهب/ دیگر کسی سوپراستارنبود، همه ستاره های ریز و درشتی شده بودند که در آسمان تفاهم ایران می درخشیدند/ در بین همه چهره‌ها تعداد کسانی که هلال احمر و نهادهای دولتی را پیشنهاد دادند بسیار اندک بود/ بسیاری از مردم، چهره‌های محبوب خودشان را مطمئن‌تر و قابل اعتمادتر از نهادهای دولتی و رسمی می دیدند/ مردمی که پس از چهل و هشت ساعت و برای کمک به مردم زلزله زده، حساب دکتر را تا سقف یک میلیارد تومان شارژ می کنند. آنها بارها نشان داده اند که به گاه بحران، منتظر مدیریت بحران دست اندرکاران نمی نشینند و چشم بر انتقاداتشان می‌بندند و با تمام قوا به یاری آسیب‌دیدگان می‌پردازند/ ابتکار دکتر صادق زیباکلام و سایر چهره های محبوب ، همان قدر که جدید و جالب و خیرخواهانه است، هشدار دهنده و خطرناک هم هست. منتها برای بالادستی های کاربه دست و نه کاردان/ این که در طول 48 ساعت، یک میلیارد تومان برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه به حساب شخصی  یک استاد دانشگاه وارد شود، خبراز خیلی چیزها دارد. یادآور غیرت مندی ایرانی و یاری بی چشم داشت اوست، نشانه ی نکوداشت حرمت حرف معلم است و تبلور تمییز دادن مدعیان راستین از دروغین است . این همه هست اما بیانگر پیام دیگری هم هست و آن بی اعتمادی است/ بی اعتمادی به دستها و دستگاه هایی که سال ها به مهروزی ها آن ها اعتماد کردند/ سوال اینجاست که چرا مردم به صادق زیباکلام یا رخشان بنی اعتماد اعتماد می‌کنند اما به فلان نهاد رسمی کمتر/ " احساس می‌کنم مردم به من اعتماد کردند، بنابراین، حالا دیگر نمی‌توانم بگویم پول را به خود مردم باز می‌گردانم و بگویم هر کار که دوست داشتید، با این پول بکنید. حالا وظیفه دارم همه تلاش خود را بکنم که این پول درست و به جا هزینه شود و نیازهای واقعی مردم زلزله‌زده تأمین شود"

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام    پس از هر زلزله ای  که در یکی از شهرهای ایران می آید ، پس لرزه های زیادی در دل و جان مردم این ملک می آید. وفای ایرانی با صفای اسلامی در رفتار افراد متبلور می شود و هر کس به طریقی به همدردی و همیاری با بازماندگان می پردازند. از سیاه کردن تصویر پروفایل ها بگیر تا همکاری در محل بلا.این ماجرا هم امروزی نیست. در تالم طبس و ماتم بم و اندوه رودبار و همه جا. این بار که بیستون لرزید، شاید به لطف فضای مجازی، دلهای بیشتری لرزید. در این همهمه ، همت بچه های هلال احمر و تلاش های طاقت فرسای ایشان بهتر و بیشتر دیده شد.با آنها همه همراه شدند.

در همنوایی با مردم کرمانشاه، نه نژاد مانع بود و نه زبان و نه مذهب. زینت افزای این جمع های بی قرار، انبوهی از چهره های حوزه های فرهنگی و هنری وورزشی و اجتماعی بود که آنها را به سلبریتی می شناسیم.همراهی ها دیگر به عکس سلفی و امضا گرفتن نبود.حتی وقت حرف زدن آنها و گوش دادن هوادارانشان نبود.دیگر کسی سوپراستارنبود، همه ستاره های ریز و درشتی شده بودند که در آسمان تفاهم ایران می درخشیدند.

زیباتر از هر چیز، اعتماد کم سابقه ی مردم به سلبریتی ها بود.

 ابتکار دکتر صادق زیباکلام و سایر چهره های محبوب ، همان قدر که جدید و جالب و خیرخواهانه است، هشدار دهنده و خطرناک هم هست. منتها برای بالادستی های کاربه دست و نه کاردان علی دایی؛ رامبد جوان،مسعود و پولاد کیمیایی؛ الهام پاوه نژاد؛  لیلا بلوکات؛ نیکی کریمی و...اگر سپردن پول و اسکناس را به عنوان یکی از معیارهای «اعتماد» بین چهره‌ها و مردم در نظر بگیریم، می‌توان میزان این اطمینان متقابل را با روش‌های کمی سنجید. چهره‌های محبوب جامعه در چند روز گذشته یا خودشان شماره حساب اعلام کردند، یا به معرفی خیریه‌های مورد اطمینان برای جلب کمک‌های مردمی پرداختند.

در بین همه چهره‌ها تعداد کسانی که هلال احمر و نهادهای دولتی را پیشنهاد دادند بسیار اندک بود.

قابل تامل اینکه بسیاری از مردم، چهره‌های محبوب خودشان را مطمئن‌تر و قابل اعتمادتر از نهادهای دولتی و رسمی می دیدند. اکنون که تب و تاب زلزله همه را به خود مشغول ساخته است اما جامعه‌شناسان یادشان باشد که بعدا باید این اتفاق بی سابقه را زیر ذره بین ببرند و در باب ریشه‌های این بی‌اعتمادی کنکاش کنند.

 از جمله دیدنی های این همدلی، حضور تنها چهره ی فرهنگی و سیاسی آن بود.

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام

دکتر صادق زیباکلام ، صادقانه معرکه گردان شد و خلق عظیمی از چپ و راست  گرد او جمع شدند.الان دیگر کسی نقد  و نظرات او را در باب اصول گرایی و اصلاح طلبی نمی شنیدند. فقط او را می دیدند. دیگر وقت گفت و گو نبود.حتی وقت عکس گرفتن در کناره خرابه‌های زلزله و ایستادن در کنار زلزله‌زدگان برای استفاده دربرنامه های تبلیغی پیش رو نبود.این امتحان الهی باردیگر نشان داد که ما مردم نجیبی داریم.

مردمی که پس از چهل و هشت ساعت و برای کمک به مردم زلزله زده، حساب دکتر را تا سقف یک میلیارد تومان شارژ می کنند. آنها بارها نشان داده اند که به گاه بحران، منتظر مدیریت بحران دست اندرکاران نمی نشینند و چشم بر انتقاداتشان می‌بندند و با تمام قوا به یاری آسیب‌دیدگان می‌پردازند. حتی قیل و قال های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را هم رها می کنند.

البته دور نیست که بسیاری به کار دکتر خرده بگیرند و آن را مصداق تشویش اذهان عمومی فرض کنند.

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام

حتی بعید نیست پس از فروکش کردن دردسرهای زلزله،ایشان را برای پاسخ به برخی پرسش ها فرا بخوانند. شاید دل برادران اصول گرا از این دست اندازی در کار دولت خنک شود. شاید هم برادران اصلاح طلب از این اسباب زحمت شدنش برای دولت، دلگیرشوند.

اصلا شاید دکتر خواسته برخی حرفهایشان را با این تصمیم، زده باشند. شاید هم در پی انجام یک پروژه ی علمی و عملی بوده اند که مطمئنا دستاوردهای پژوهشی خوبی برایشان خواهد داشت. اما فعلا کاری به برداشت ها و تفسیرها نداریم. فعلا فقط نیمرخ خیرخواهی کار است که برای همه قابل دیدن است.

اما ابتکار دکتر صادق زیباکلام و سایر چهره های محبوب ، همان قدر که جدید و جالب و خیرخواهانه است، هشدار دهنده و خطرناک هم هست. منتها برای بالادستی های کاربه دست و نه کاردان.

این که در طول 48 ساعت، یک میلیارد تومان برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه به حساب شخصی  یک استاد دانشگاه وارد شود، خبراز خیلی چیزها دارد. یادآور غیرت مندی ایرانی و یاری بی چشم داشت اوست، نشانه ی نکوداشت حرمت حرف معلم است و تبلور تمییز دادن مدعیان راستین از دروغین است . این همه هست اما بیانگر پیام دیگری هم هست و آن بی اعتمادی است.

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام

بی اعتمادی به دستها و دستگاه هایی که سال ها به مهروزی ها آن ها اعتماد کردند....

شاید مقداری از این بی اعتمادی  ناشی از بدبینی فرهنگی و تاریخی باشد که در ایران نسبت به سازمان‌های رسمی و دولتی وجود دارد. البته که دولت و ملت باید همراه هم باشند ؛ اما سوال اینجاست که چرا مردم به صادق زیباکلام یا رخشان بنی اعتماد اعتماد می‌کنند اما به فلان نهاد رسمی کمتر.

قطعا ملاحظه ی آن همه مفاسد اقتصادی و قحط وجدان کاری ، عامل اصلی این رویدادهاست.وقتی فراوانی اختلاس ها چنان است که دیگر شنیدن خبر یک اختلاس زیرصد میلیاردی ، حیرت و تعجب کسی را برنمی انگیزد؛ مردم شایسته تر آن می بینند که بی واسطه به یاری مردم زیر زلزله بشتابند. باری ، مردم ما خوبند اما هیبت کاریزمای دولت هم باید محفوظ بماند و می ماند اگر مدیریت و مروت ومدارای دولت مردان نیز پیش نهد گامی چند!

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام

  بهتر آن است که حسن ختام این نوشتارحرفهای دکتر زیباکلام باشد با آرزوی آنکه خدا کند عمرخدماتشان دراز باشد:

«بدون رودربایستی بگویم که به شدت از کاری که کردم، پشیمانم. اگر می‌دانستم این طوری می‌شود، احتیاط می‌کردم و ورود نمی‌کردم. زیرا اکنون بیش از یک میلیارد تومان به حساب من واریز شده و این حجم از اعتماد و امانت مردم وظیفه سنگینی را متوجه من می‌کند.

زلزله کرمانشاه و واریز پول به حساب دکتر صادق زیباکلام

احساس می‌کنم مردم به من اعتماد کردند، بنابراین، حالا دیگر نمی‌توانم بگویم پول را به خود مردم باز می‌گردانم و بگویم هر کار که دوست داشتید، با این پول بکنید. حالا وظیفه دارم همه تلاش خود را بکنم که این پول درست و به جا هزینه شود و نیازهای واقعی مردم زلزله‌زده تأمین شود. این کار ساده نیست!».


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 27 آبان 1396 09:54 خوانده شده: 1279 دفعه

در همین زمینه بخوانید: