ششم دی ماه 95 مدیر کل آموزش و پرورش لرستان تغییر کرد و « خدانظر دریکوند » جایگزین « گودرز کریمی فر » گردید .
فرهنگیان لرستان در مدت نسبتا قابل توجهی نامه ها و یادداشت های مختلفی را در انتقاد از مدیریت " کریمی فر " در صدای معلم مننشر کردند . ( این جا )
اگر آقای دریکوند فاقد جسارت و شهامت لازم برای دفاع از مدیران زیرمجموعه خویش و اقدامات قانونی آن ها است چه ضرورتی داشت که خود را نامزد این جایگاه کند در حالی که خودش می داند توانایی و جرات لازم را نداشته است مهم ترین ایرادی که این معلمان به مدیریت مدیر کل سابق وارد می کردند فقدان و یا ضعف " استقلال " و " شجاعت " در حوزه نظر و عمل در مورد آموزش و پرورش استان لرستان و مدیریت های آن در سطوح مختلف بود .
آنان به دخالت برخی از " نمایندگان مجلس " در این حوزه معترض بودند و معتقد بودند که آقای کریمی فر اقتدار لازم برای مدیریت شایسته در حوزه یک استان را ندارد .
انتظار منطقی این بود که با" تغییر در مدیریت " فضای جدیدی در حوزه مناسبات و نیز معادلات گشوده شود اما متاسفانه قرائن و شواهد حاکی از آن است که وضعیت تغییر چندانی نکرده است و در بر همان پاشنه می چرخد !
و اما نکته مهم تر این است رسانه هایی که در زمان مدیریت " کریمی فر " دائما از مدیریت " کریمی فر " انتقاد می کردند تاکنون در این زمینه سکوت کرده و به نظر می رسد که مشکلی در آموزش و پرورش لرستان وجود ندارد !
این رسانه ها و مدیران آن ها نباید فراموش کنند که کارکرد " رسانه " به عنوان رکن مهم دموکراسی تصحیح وضعیت و عیب یابی سیستم است و نباید در این زمینه با مدیران رو دربایستی داشته و استقلال رسانه را فدای " رفاقت " و " ارتباطات شخصی " نمایند .
« دریکوند » در جلسه ای که با فرهنگیان شهرستان دلفان در تاریخ شنبه 11 دی ماه 95 برگزار کرد چنین گفته بود : ( این جا )
" بنده به عنوان سرپرست اداره کل آموزش و پرروش استان لرستان به معجزه قلم و رسانه اعتقاد قلبی دارم و از فرهنگیان عزیز به خصوص فرهنگیان شهرستان دلفان که دارای قلم رسا میباشند انتظار دارم که برنامههای بنده را نقد نموده و در رسانهها منتشر نمایند. "
رسانه ها و معلمان باید بدانند که اگر نظارت عمومی نباشد هر مدیری دچار خطا و اشتباه و کجروی خواهد شد .
آیا مدیر اداره آموزش و پرورش یک منطقه آموزشی توانایی و اختیار لازم را برای تغییر حتی " یک مدیر مدرسه " را نداشته و حتما باید از اداره کل مجوز بگیرد ؟! مهم این است که رسانه ها فاصله و جایگاه خود را به عنوان " حلقه واسط " حفظ کنند .
مدیر آموزش و پرورش بروجرد، پانزدهم فروردین ماه سال جاری، پس از نُه ماه مدیریت ناپیوسته تغییر کرد و آقای شهاب روزبهانی با به سمت ریاست اداره آموزش و پرورش بروجرد منصوب گردید.
« روزبهانی » پس از انتصاب شروع به تغییر و جا به جایی برخی مدیران مدارس نمود .
به نظر می رسید این تغییرات به مذاق برخی از نمایندگان اصول گرای این استان به ویژه " عباس گودرزی " خوش نیامده و شروع به اعمال فشار کردند که مهم ترین آن افشای مکالمه تلفنی با " سیدمحمد بطحایی " وزیر آموزش و پرورش بود که گفته می شود توسط آقای گودرزی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است .
اداره آموزش و پرورش بروجرد در اطلاعیه ای چنین نوشت : ( این جا )
" ایشان ضمن تشکیل شورای برنامه ریزی آموزش و پرورش با حضور سی نفر از کارشناسان اداری و آموزشی به این نتیجه رسیدند که آموزش و پرورش بروجرد دچار رکود آموزشی شده است و بهترین راهبرد برای برون رفت از این وضعیت آموزشی، جابه جایی محل خدمت مدیرانی است که سالهای بسیار در یک مدرسه مدیریت نموده اند.
برای اجرای عدالت در این مورد، مقرر گردید که تمامی مدیرانی که بیش از پنج سال در یک مدرسه مدیریت کرده اند به صورت یکسان در مدارس دیگر به خدمت بپردازند که با وجود سیصد و پنجاه مدیر شهرستان بروجرد، شامل یک پنجم مدیران می شد.
از این تعداد، کمتر از ده نفر از رفتن به مدرسه جدید امتناع نمودند و به دفتر نمایندگان محترم مراجعه نمودند و با ابراز مطالب نادرست، این طرح آموزشی را به گونه ای نامناسب به عرض این نمایندگان رسانیدند.
این مدیریت ضمن تکذیب هر گونه ادعای نادرست، ضمن ادای احترام به تمامی همکاران محترم و نمایندگان شریفشان آمادگی خود را برای پاسخ گویی به موارد مورد ادعا اعلام می نماید.
لازم به ذکر است این مدیریت تمامی سخنان ذکرشده در مکالمه مزبور را با اتکا به شهود عادل تکذیب می نماید. "
البته این " دخالت ها " هم چندان بی ثمر نبود و در کانال تلگرامی با عنوان " بررسی حوزه روستایی توسط دفتر دکتر بروجردی چنین آمده بود :
" به دنبال پیگیری علاءالدین بروجردی صورت گرفت:
#دستور_مدیر کل محترم آموزش و پروش استان لرستان به مدیر آموزش و پرورش بروجرد در رابطه با #جابه جایی اخیر مدیران مدارس و #عزل_و_نصب_ها "
درست است !
" دریکوند " در نامه ای خطاب به مدیر آموزش و پرورش بروجرد چنین می نویسد :
" با توجه به طرح شکوائیه تعدادی از مدیران مدارس آن مدیریت که اخیرا جا به جا شده اند ، اعلام می دارد از جا به جایی مدیران مدارس جز در مواردی که با رضایت طرفین باشد خودداری شود .
بدیهی است عزل و نصب مدیران صرفا با ذکر دلایل ضعف و با اخذ مجوز از این اداره کل انجام می گردد ."
بارها و به کرات وزرای مختلف آموزش و پرورش از لزوم " تمرکز زدایی " و " تفویض اختیار " گفته اند .
حال نخستین پرسش از مدیر کل آموزش و پرورش لرستان و نیز وزیر آموزش و پرورش آن است که آیا مدیر اداره آموزش و پرورش یک منطقه آموزشی توانایی و اختیار لازم را برای تغییر حتی " یک مدیر مدرسه " را نداشته و حتما باید از اداره کل مجوز بگیرد ؟!
اگر چنین است بهتر است دیگر شعاری در زمینه تمرکز زدایی و... داده نشود !
اگر آقای دریکوند فاقد جسارت و شهامت لازم برای دفاع از مدیران زیرمجموعه خویش و اقدامات قانونی آن ها است چه ضرورتی داشت که خود را نامزد این جایگاه کند در حالی که خودش می داند توانایی و جرات لازم را نداشته است ؟
مکالمه تلفنی " عباس گودرزی " با " سیدمحمد بطحایی " بیشتر به یک تراژدی تلخ می ماند و متاسفانه پیش بینی های اولیه مرا در در زمینه فقدان اقتدار سازمانی وزیر آموزش و پرورش به اثبات می رساند . ( این جا )
بهتر است به این مکالمه تلفنی که پیاده شده است دقت کنید .
گودرزی :
سلام علیکم
بطحایی :
سلام علیکم .حال شما چطور است ؟
گودرزی :
مخلصیم برادر ! تسلیت عرض می کنیم .
خدا رحمت کند .
بطحایی :
ممنونم . خیلی ممنونم .
گودرزی :
بقای عمر شما باشد ان شاء الله .
بطحایی :
قربان شما بشوم . خدا رفتگان شما را هم بیامرزد .
گودرزی :
قطعا اگر حضور می داشتیم خدمت شما در مراسم می رسیدیم .
بطحایی :
اختیار دارید ،خواهش می کنم .
گودرزی :
خدا عزت دهد .
ضمن عرض تسلیت ، زنده باشید ، من مشکلی در آن حوزه خدمت شما در آن جلسه حضوری عرض کردم .
بروجرد ما به واسطه این تغییر و تحولات گسترده ای که مدیریت اداره دارد انجام می دهد سیستم را پاک دچار مشکل کرده است .
حجم اعتراضات بالاست . هر روز تجمع ، طومار ؛ شما یک مدیری هستید که ...
بطحایی :
هنوز متوقف نشده است ؟
گودرزی :
مدیر کل نامه زده است ، نامه اش را دیدم .
باهاش صحبت کردم . امروز نامه زده به شهرستان که الا با رضایت طرفین این کار باید متوقف شود اما ظاهرا باز هم دارد مقاومت می کند !
گفتم این را موکدا علاوه بر جلسات قبل خدمت شما عرض کنم .
محبت کنید این موضوع را ان شاء الله، اگر دستور بدهید ...
بطحایی :
یعنی از طرف " تهران " بهش دستور بدهم این کار را بکند ؟
گودرزی :
آره ، بگو منتفی شده است !
بطحایی :
خیلی خوب ، فردا صبح اول وقت می گویم این کار را بکند .
گودرزی :
خدا خیرت بدهد ان شاء الله .
خیلی خوشحال شدیم .
ما در خدمت شما هستیم .
خدا به شما عزت و سلامتی بدهد .
بطحایی :
ممنونم .
گودرزی :
زنده باشید .
بطحایی :
خداحافظ . "
گودررزی در این مکالمه از جلسات قبلی نام می برد .
اما نکته مهم تر و تاسف آور لحن آمرانه یک نماینده مجلس به وزیر آموزش و پرورش است که به او دقیقا می گوید چه کاری انجام دهد !
بطحایی هم گویا در حال کسب تکلیف از این نماینده محترم برای انجام وظیفه است !
نماینده بروجرد به این نیز اکتفا نکرده و در جلسه علنی مجلس در تاریخ دوم مهر ماه که ریاست آن بر عهده علی مطهری است چنین می گوید :
" وضعیت بروجرد در آستانه آغاز به کار مدارس در حوزه آموزش و پرورش وضعیت نامناسبی است .
در آستانه بازگشایی مدارس ده ها تغییر و تحول در سطح مدیران مدارس ، دانش آموزان و اولیای محترم را با مشکل و بحران مواجه کرده است .
با وزیر محترم در میان گذاشتیم و وزیر محترم آموزش و پرورش قول دادند که شخصا ورود کنند و مساله را قبل از اول مهر حل کنند .
ظاهرا اراده ای در سلسله مراتب استان و شهرستان نیست که به مافوق گوش کنند که نامه کتبی از استان ارسال شده که متاسفانه این اراده دیده نکته مهم تر و تاسف آور لحن آمرانه یک نماینده مجلس به وزیر آموزش و پرورش است که به او دقیقا می گوید چه کاری انجام دهدنمی شود و ظاهرا مصلحت کلاس و دانش آموز و اولیاء و مربیان باید فدای یک سری مسائل حاشیه ای و خاص اراده افرادی قرار بگیرد که ظاهرا برنامه های دیگر را دنبال می کنند .
تقاضا می کنم وزیر محترم آموزش و پرورش شخصا ورود کنند و پاسخ گوی مطالبات دانش آموزان و اولیا و معلمان عزیر در بروجرد باشند و به این مساله خاتمه دهند ."
ظاهرا گودرزی از آن مکالمه تلفنی نتیجه نگرفته و مساله را به صحن علنی و تذکر به وزیر آموزش و پرورش و مدیر اداره آموزش و پرورش بروجرد کشانده است .
گودرزی در این مدت به شدت تلاش کرده است تا منافع شخصی و تمایلات جناحی خود را پشت سر مطالبات دانش آموزان و اولیا و معلمان عزیز پنهان کند .
متاسفانه این رفتار قابل تعمیم به اکثر نمایندگان مجلس در حوزه موضوع آموزش و پرورش و معلمان است .
آنان همیشه سعی کرده اند تا پشت مطالبات معلمان و چالش های آموزش و پرورش " سنگر " گرفته و خود را حامی و دلسوز آموزش و پرورش و معلمان معرفی کنند .
سرنخ بسیاری از استیضاح های صورت گرفته هم از این جا آب می خورد !
بسیاری از استیضاح ها نیز با عنوان " مطالبات آموزش و پرورش و معلمان " کلید می خورد با امتیاز دهی به نمایندگان معترض پایان می یابد ...
واقعیت آن است که اصولا معلمان و آموزش و پرورش برای بسیاری از مسئولان و نمایندگان مجلس شانی ندارد و اهمیت این مقوله از نوع نگاه به " سازمان رای " و حفظ وزن نمایندگی و آینده شغلی است تا در دوره بعد مشکلی در آن حوزه نداشته باشند .
واقعیت تلخ آن است که بسیاری از نمایندگان مجلس به جای " نظارت ، " دخالت " می کنند و از بسیاری از وظایف ذاتی خویش غافل شده اند .
آیا این گونه نمایندگان که سنگ آموزش و پرورش و معلمان عزیز را به سینه می زنند مسائل مهم تر و راهبردی تری را برای پی گیری ندارند ؟
انتظار از وزیر آموزش و پرورش آن است که " اقتدار " داشته و مطابق قانون از اختیارات خود استفاده کند .
آیا بطحایی ثابت خواهد کرد که پیش بینی های بسیاری از معلمان در زمینه فقدان شهامت و شجاعت او و نیز شخصیت ژلاتینی و بیش از حد منعطف او در مقابل زیاده خواهی های دیگران درست نبوده است ...