گروه گزارش/
چهارشنبه 21 مهر 1400 نخستین نشست رسانه ای رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به مناسبت «هفته ملی کودک » به صورت حضوری با خبرنگاران در محل این سازمان برگزار گردید .
در این نشست ؛ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » پرسش هایی را خطاب به « علیرضا حاجیان زاده » رئیس وقت این سازمان مطرح نمود . ( این جا )
مدیر صدای معلم گفت :
سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است .
چرا این شورا نباید در طول دوران فعالیت خود با رسانه ها و خبرنگاران نشست بگذارد ؟
چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی نباید در برابر عملکرد خود به « حوزه عمومی » و « افکار عمومی » پاسخ گو باشد ؟
فرق این نهاد با بقیه در چیست ؟
این نهاد " پشت درهای بسته " موضوعات را تصویب می کنند . شما هم " مجری " می شوید . آن ها که به کسی پاسخ گو نیستند و شما باید جواب بدهید .
برخی از سوالات من درحوزه کاری شما و اما خارج از اختیارات شماست .
شما بگویید از چه کسی باید بپرسیم ؟
«1 - اساساً با شکلگیری این سازمان قرار است چه اتفاقاتی در حوزه تعلیم و تربیت کودک رخ دهد؟ آیا صرفاً قرار است اختیارات حاکمیت در این حوزه افزایش پیدا کند؟
2- گفته می شود دولت با تاسیس این سازمان، درصدد است ابتدا از یک سو مسئولیت مالی و ارائه خدمات تربیتی در دوره دوم کودکی (سه سال دوم) را از خود سلب نموده به خانواده بسپارد و از سوی دیگر برای دوره اول کودکی (سه سال نخست) نیز خط و نشان کشیده، ضمن تدوین محتوای خاص برای آن، والدین را به کارمندان و عوامل اجرایی مدل تربیتی مطلوب خویش بدل سازد.
3- جنابعالی در تشریح علت تأسیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در ساختار آموزش و پرورش گفته اید : با توجه به وجود تفاوتهای ماهوی در نظام تعلیم و تربیت در سطوح مختلف سنی، به خصوص ویژگیهای آموزشی مختص سنین زیر 7 سال، وجود یک سازمان مستقل با نگاه تخصصی به امر تعلیم و تربیت کودکان ضرورت داشت .
منظور از « سازمان مستقل » چیست ؟
قرار است از چه چیزی مستقل باشید ؟
4- آیا تاسیس این سازمان استمرار موازی کاری و تداخل در وظایف نیست ؟
ماده 14 اساسنامه این سازمان می گوید :
ساختار، نمودار سازماني و تشكيلات تفصيلي سازمان، پس از تصويب هيأت امناء به تأييد سازمان اداري و استخدامي كشور مي رسد. ساختار سازمان در استانها و شهرستانها ذیل ساختار ادارات کل آموزش و پرورش استان ها و ادارات آموزش و پرورش شهرستان ها با اختصاص تعداد پست هاي سازماني مناسب پیش بینی می شود.
آیا نمی شد در آموزش ابتدایی این ها تعریف و عملیاتی شوند ؟ اکنون پرسش آن است که پس از گذشت 5 سال از تاسیس این سازمان ؛ چه تحول خاصی در وضعیت آموزش ابتدایی ایجاد شده است ؟
آیا این ها با چابک سازی سازمانی در تضاد نیست ؟
این همه وظایف و اهدافی که شما در این نشست بیان کردید ، تحقق آن ها بودجه ای به اندازه خود وزارت آموزش و پرورش نیاز دارد ! »
حاجیان زاده تشکیل « سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک » را یک فرمان حاکمیتی اعلام کرد و در مقابل ؛ مدیر صدای معلم به صراحت در برابر سایر خبرنگاران تاکید کرد که از سخنان و دلایل رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک قانع نشده است .
به تازگی ؛ حمیدرضا شیخالاسلام معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در وبینار همافزایی و هماندیشی برای برگزاری جشن غنچهها، توسعه ساختار استانی را یکی از اقدامات مهم برای تسهیل فرایندها و تسریع امور دانسته و گفته است: ( این جا )
« خوشبختانه با اقدامات انجامشده و پیگیریهای مجدانه و همچنین نظر ویژه شخص وزیر آموزش و پرورش به سازمان، ساختار سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تا سطح مناطق گسترده شد .
از این به بعد، کارشناس تعلیم و تربیت کودک در تمام مناطق آموزش و پرورش در سراسر کشور مستقر خواهد بود که این امر در یکپارچهسازی مدیریت، فراگیر شدن نظارت و همچنین بهبود کمی و کیفی خدماتدهی به موسسان، مدیران و خانوادهها تاثیر به سزایی دارد.
با این اقدام، نزدیک به ۴۰۰ منطقه، کارشناس تعلیم و تربیت کودک مستقل خواهند داشت و در دیگر مناطق با توجه به تراکم جمعیت دانشآموزی، کارشناس سازمان به صورت تلفیقی مستقر میشود.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تصریح می کند : با این تعداد پست، در کمتر از یک سال گذشته، نزدیک به ۹۰۰ پست سازمانی در سراسر کشور ایجاد شده است » .
20 شهریور سال جاری ؛ مسعود پزشکیان در جریان سفر رسمی استانی خود به اردبیل می گوید : ( این جا )
« مهمترین عامل تورم، بزرگشدن غیرکارآمد دولت است. دولت بیش از حد بزرگ شده، با کسری بودجه مواجه است و برای جبران آن پول چاپ میکند که تورم ایجاد میشود. هنوز هم درخواستهای گسترش دولت ادامه دارد؛ همه میخواهند رئیس شوند، اتاق بزرگ داشته باشند و امکانات غیرضروری مصرف کنند.
اگر میخواهیم مشکل مردم را حل کنیم، باید خودمان را اصلاح کنیم و از ایجاد تورم جلوگیری کنیم. هر کس باید مشکلات و موانع خود را حل کند تا اوضاع کشور بهبود یابد و هیچ قدرت خارجی نتواند به منابع ما طمع کند.
اگر مدعی ولایتمداری هستیم، باید به فرمان رهبر انقلاب مبنی بر خودداری از اسراف عمل کنیم. بسیاری از ادارات و سازمانها نیاز به حضور ندارند و میتوان آنها را ادغام کرد تا منابع به صورت بهینه مصرف شود. هدف این است که کارکنان زندگی خوبی داشته باشند و در عین حال هزینههای غیرضروری کاهش یابد » .
اکنون پرسش آن است که پس از گذشت 5 سال از تاسیس این سازمان ؛ چه تحول خاصی در وضعیت آموزش ابتدایی ایجاد شده است ؟
آیا استمرار کار این سازمان با سخنان رئیس جمهور مبنی بر ضرورت حیاتی کوچک شدن دولت و چابک سازی تشکیلاتی منافات ندارد ؟
یکی از مفاهیم کلیدی در اساسنامه این سازمان، مفهوم عدالت است به طوری که این مفهوم نقشی محوری در مبانی نظری آن دارد. در بند 6 از اصول، بر عدالت محوري و فراهمآوردن زمينه دسترسی عادلانه به فرصتهای تربیتی برای همه کودکان تأکید شدهاست. همچنین در بند 4 از مجموع اهداف تأسیس سازمان، تأمین عدالت در دسترسی به تعلیم و تربیت با کیفیت دوره كودكي با تأکید بر كودكان و خانوادههاي مناطق محروم و داراي نيازهاي ويژه ذکر شدهاست .
مضافاً در بخش وظایف و فعالیت های سازمان، ایجاد ظرفیت و تسهيلات برای پوشش کامل کودکان دوره دوم كودكي (از آغاز 4 سالگي تا پايان 6 سالگي) متناسب با امكانات و منابع طی یک دورهی 7 ساله (1400-1407) در قالب دوره پیشدبستانی و با اولويت بخش غيردولتي و همکاری و مشارکت دستگاههای دولتی، عمومی به خصوص برای كودكان مناطق محروم و دو زبانه و داراي نيازهاي ويژه پیش بینی شدهاست ( این جا )
اکنون پرسش آن است که کارکرد این سازمان موازی تا چه حد به تحقق « عدالت آموزشی » کمک کرده و آیا تشکیلات معاونت آموزش ابتدایی با اعمال مدیریت واحد و منعطف با رویکرد جلوگیری از اسراف و افزایش بهره وری و پاسخ گویی لازم و بیشتر نمی توانست اهداف مورد نظر را جامه ی عمل بپوشاند ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید