چاپ کردن این صفحه

آیا با پاسخ گویی مسئولانه در برابر افکار عمومی جامعه و مردم به اقناع و رضایت دست می یازند و یا با شکایت و اقامه دعوی در مراجع قضایی ؟

شکایت " شورای نگهبان " علیه یک " معلم " ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛

گروه گزارش/

شکایت شورای نگهبان علیه یک معلم و انتقاد صدای معلم

در خبرها آمده است که شورای نگهبان قانون اساسی علیه یک " معلم " شکایت کرده است .

آن چه از «  رای دادگاه » مستفاد می شود دلیل این شکایت انتشار مطالبی در « وبلاگ شخصی » توسط « کاوس رکوفیان » معلم بهبهانی بوده است . علی رغم تعریف واحدی به نام " روابط عمومی " در ساختار شورای نگهبان ، وظیفه این بخش در ارتباط با رسانه ها و افکار عمومی چیست ؟

در این رای آمده است :

« با عنایت به محتویات پرونده شکایت شاکی ، گزارش و تحقیقات مرجع انتظامی ، قرار جلب به دادرسی و کیفر خواست صادره از ناحیه دادسرای عمومی و انقلاب ، اسناد و مدارک ارائه شده توسط نماینده حقوقی شاکی ، اقرار صریح و مقرون به واقع متهم به استناد مطالب ذکر شده در وبلاگ شخصی ، دفاعیات غیرموجه وی مبنی بر این که قصد تشویش اذهان عمومی نداشتم و هدف من انتقاد از نهادهای حاکمیت بود . طبق حدیث کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته . من هم به عنوان یک شهروند حق انتقاد از شورای نگهبان دارم . سایر قرائن و امارات موجود در پرونده بزهکاری متهم محرز و سیاسی می داند ، مستند به ماده 746 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 بخش جرایم رایانه ای مصوب 1388 با رعایت ماده 1 و 2 و 11 و 12 و 6 قانون کاهش حبس تعزیزی مصوب 1399 و ماده 18 و 37 و 38 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 با توجه به وضعیت خاص متهم و فقد سابقه کیفری موثر وی انگیزه وی از ارائه مطالب انتقادی در وبلاگ شخصی متهم را به پرداخت 5 میلیون ریال جزای نقدی محکوم می نماید ... »

پرسش « صدای معلم » از شورای نگهبان قانون اساسی آن است که جایگاه نقد و پرسشگری از نظر آن نهاد چگونه تعریف و تبیین می شود ؟

شکایت شورای نگهبان علیه یک معلم و انتقاد صدای معلم

آیا اگر شهروندی نسبت به عملکرد و یا رویکرد  آن نهاد انتقاد کند ، باید او را متهم به افتراء ، تشویش اذهان عمومی و... کرد ؟ پرسش « صدای معلم » از شورای نگهبان قانون اساسی آن است که بیان مطالب انتقادی توسط یک " معلم " با کدام مبانی اسلام و یا حقوق عمومی در تضاد و یا تعارض بوده است ؟

اصل‏ هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اذعان می دارد :

«در جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ دعوت‏ به‏ خیر، امر به‏ معروف‏ و نهی‏ از منکر وظیفه‏ ای‏ است‏ همگانی‏ و متقابل‏ بر عهده‏ مردم‏ نسبت‏ به‏ یکدیگر، دولت‏ نسبت‏ به‏ مردم‏ و مردم‏ نسبت‏ به‏ دولت‏. شرایط و حدود و کیفیت‏ آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند. "والمؤمنون‏ و المؤمنات‏ بعضهم‏ اولیاء بعض‏ یأمرون‏ بالمعروف‏ و ینهون‏ عن‏ المنکر". »

شورای نگهبان توضیح دهد که مردم چگونه و با چه ترتیب و شرایطی باید به تکلیف خود بر اساس " امر به معروف " و " نهی از منکر " عمل کنند ؟

اصل‏ بیست و چهارم قانون اساسی تصریح می کند :

شکایت شورای نگهبان علیه یک معلم و انتقاد صدای معلم

« نشریات‏ و مطبوعات‏ در بیان‏ مطالب‏ آزادند مگر آنکه‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ یا حقوق‏ عمومی‏ باشد. تفصیل‏ آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.»

پرسش « صدای معلم » از شورای نگهبان قانون اساسی آن است که بیان مطالب انتقادی توسط یک " معلم " با کدام مبانی اسلام و یا حقوق عمومی در تضاد و یا تعارض بوده است ؟

آیا با پاسخ گویی مسئولانه در برابر افکار عمومی جامعه و مردم به اقناع و رضایت دست می یازند و یا با شکایت و اقامه دعوی در مراجع قضایی ؟

علی رغم تعریف واحدی به نام " اداره کل روابط عمومی " در ساختار شورای نگهبان ، وظیفه این بخش در ارتباط با رسانه ها و افکار عمومی چیست ؟

آیا برای حصول یک جامعه سالم منطقی و بهتر نیست که مسیر پرسش گری و مطالبه گری برای شهروندان باز باشد و مسئولان و مقامات در هر سطحی خود را در برابر جامعه مسئول و پاسخ گو بدانند ؟

پایان گزارش/


شکایت شورای نگهبان علیه یک معلم و انتقاد صدای معلم

شنبه, 14 آذر 1399 15:45 خوانده شده: 862 دفعه

در همین زمینه بخوانید: