در روزهای پایانی سال 1396، بهرام محمدیان از رياست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کناره گیری کرد. نداشتن تخصص مرتبط با حوزه فعاليت، ناتوانی در جذب صاحب نظران و از بین بردن انگیزه نیروی انسانی متخصص از جمله مهم ترین ویژگیهای او و در برابر نقطه قوت وي، توانائی در دفع انديشمندان مستقل و ایجاد ارتباط با نیروهای برون سازمانی و لابی گری برای تحکیم موقعیت خود به همراه برکشیدن و تشویق افراد متملق در داخل سازمان بود.
حذف، ایزوله كردن و مشغله اداری ساختن برای منتقدان مستقل و ايجاد شبكه اي از مشاوران (عمدتا بازنشستگاني كه در قالب قرارداد و در برابر دريافت وجهي به استخدام در مي آمدند) براي حضور در نشستها و طرفداري از وي به همراه جمع آوری خبر، از جمله سیاستهای مدیریتی او بود. نام شناسنامه ای او بهرام محمدیان است اما بعدا پیشوند محی الدین را به اسم خود احتمالا جهت تقویت جنبه های مذهبی آن افزود. این کار هیچ ایرادی ندارد و بیان آن صرفا از جهت بررسی دقیق مدارک تحصیلی ایشان ضروری است.
در خارج سازمان مهم ترين سیاستهای بهرام محمدیان برقراری ارتباط با افراد با نفوذی چون حداد عادل، علی اکبر ولایتی و حسین مظفر بود . محمدیان خود را به عنوان فردی توصيه شده از سوي مقامات فرادولتي معرفی می کرد که قادر به جلب آراي اصولگرايان در معركه استيضاحِ وزراي اصلاح طلب آموزش و پرورش است.
در دوره ده ساله ریاست بر سازمان پژوهش ، همواره برای پوشش بي كفايتي و ناکارآمدی خود از این مسایل حاشیه ای استفاده می کرد. از آغاز دوره وزارت بطحائی نشانه های برکناری محمدیان قابل دریافت بود. بطحائی به شیوه های گوناگون تلاش می کرد تا پیام خود را به محمدیان منتقل سازد. تأکید بر تغییر مدیران کهنه در مصاحبه ها و رایزنی با مشاوران، نحوه انعکاس اعتراض نماینده مجلس به وقوع اشتباه در کتابهای درسی (مأخذ1) و در نهایت مذاکره با افراد گوناگون برای جایگزینی با محمدیان (به گونه ای که خود او مطلع شود)، نشانه هایی بود که هرچند آمیخته به نوعی رودربایستی بود اما پیام بطحائی را، به محمدیان منتقل می کرد.
کنارگذاشتن و یا ناگزیر ساختن بهرام محمدیان به کناره گیری از سوی بطحائی، به هر دلیل یا دلایلی صورت گرفته باشد ، بدون تردید نقطه مثبتی در کارنامه بطحائی محسوب می شود. هر چند ظاهرا دلیل کنار رفتن محمدیان تقاضای بازنشستگی او بود اما محمدیان جوانتر از بسیاری از معاونان و مدیران ستادی بود و علاوه بر این محمدیان شخصیتی نبود که داوطلبانه از مسئولیت اجرایی کنار برود.
لازم به يادآوري است كه پیش از این فانی و دانش آشتیانی نیز چنین تصمیمی داشتند، اما نتوانستند ان را محقق کنند.
علی اصغر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش ، جلوگیری از پیوستن محمدیان به جرگه مخالفان و به اصطلاح، بازی کردن در زمین دیگران و دانش آشتیانی وزیر سابق آموزش و پرورش دريافت پيام غيرمستقيم از سوي مقامات فرا دولتی را به عنوان دلایل نگهداشت وی در پست ریاست سازمان پژوهش مطرح مي کردند. اما بطحائي با بركناري بهرام محمديان ، نشان داد كه با هوش تر و موقعیت شناس تر از وزرای سلف خود است.
در مورد انگيزه بطحائی برای ناگزیر ساختن محمدیان به کناره گیری، موارد متعددی را می توان برشمرد. بیرون آمدن بطحائی از زیر سایه محمدیان که سالها پیش معاون او در دبیرخانه شورایعالی اموزش و پرورش بود، مطالبه اصلاح طلبان، واکنش مثبت به انتقاد صریح و شدید رئيس جمهور از وضعيت کتابهای درسی در آئین بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی 96-97 که صراحتا گفت : "امروز کتابهای درسی نسبت به زمانی که ما درس می خواندیم تغییر چندانی نکرده است. کتابهای درسی ما دانش آموز را برای دیروز تربیت می کند نه برای فردا و حتی امروز" را می توان ذکر کرد. با اینکه همه دلایل ياد شده قابل اعتنا هستند، اما نکته ای که از دید بسیاری مغفول مانده، دغدغه بطحائی از تکرار ماجرای الهیار ترکمن و پرداخت هزینه آن بود.
داستان الهیار ترکمن و موضوع تقلب او در بیان مدارک تحصیلی همچنان یک استخوان لای زخم است.
مقایسه آخرین ابلاغ صادره از سوی بطحائی ( مأخذ 2 ) با متن نامه پذیرش تقاضاي بازنشستگي از سوی بطحائی ( مأخذ 3 ) نشان می دهد که وزیر در نامه اخیر از عنوان دکتر برای محمدیان استفاده نكرده است. در حکم اولی (انتصاب محمدیان به عنوان رییس ستاد هفته پژوهش ) وزیر از عنوان دکتر استفاده می کند اما در نامه قبول درخواست بازنشستگی محمدیان ، عنوان دکتر حذف شده است. با توجه به فرمت های اداری وقوع چنین امری به صورت تصادفی بعید است.
به نظر می رسد بطحائی پس از تجربه پیامدهای پر دامنه رسوائی ناشی از دروغگویی الهیار ترکمن در مورد مدارک تحصیلی کسب شده از دانشگاه پاریس و دانشگاه البرتای کانادا ، متوجه شد که ادعاهای بهرام محمدیان در مورد مدارک تحصیلی اش درست نیست و علاج واقعه را قبل از وقوع کرد.
گزارش حاضر تنها به سابقه تحصیلی آقای بهرام محمدیان در نظام آموزش عالی کشور محدود است و ادعاهای ایشان در مورد تحصیل در حوزه های علمیه، شركت در دفاع مقدس، آثار و همچنین عملكرد او در سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي را نفیا یا اثباتا در بر نمی گیرد .
وبسایتی با عنوان "وبسایت شخصی دکتر محی الدین بهرام محمدیان " به آدرس (http://mohammadian.ir/) در دسترس است) ماخذ شماره 5 ).
وی در بخش زندگی نامه و البته به روایت یک ناظر که از بهرام محمدیان به عنوان سوم شخص مفرد یاد می کند می نویسد که بهرام در سال 60 در سن 19 سالگی از رشته علوم انسانی – اقتصاد – دبیرستان فردوسی تبریز موفق به اخذ دیپلم متوسطه شده و در سال 62 در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات عرب مشغول به تحصیل می شود و بعد از 7 ترم فارغ التحصیل شده و در سال 1366 به دانشگاه آزاد اسلامی راه یافته و در سال 1370 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در همان رشته (زبان و ادبیات عرب) می شود. وی بعد از گذراندن دورهی دکترا در رشتهی یاد شده و گرفتن مدرک آن دوره در سال 1375 از دانشگاه آزاد، مدرک دکتری دیگر خود را در رشتهی «ادبیات تطبیقی» در سال 1378 کسب کرد.
همان طور که ملاحظه می شود بهرام محمدیان مدعی برخورداری از مدارک كارشناسي در رشته زبان و ادبیات عرب از دانشگاه تهران (1366 )، کارشناسی ارشد (1370 ) و دکتری در رشته زبان و ادبیات عرب (1375) از دانشگاه آزاد است. همچنین او ادعا کرده که در سال 1378 موفق به اخذ مدرک دکتری دیگری در رشته ادبیات تطبیقی شده که البته در زندگی نامه به دانشگاه مربوطه اشاره نکرده است. اما در سمت راست پایگاه شخصی بهرام محمدیان ستونی با عنوان " و کتاب زندگی است..." دیده می شود که حاوی مصاحبه ای از سایت خبرگزاری کتاب ایران (ibna) در سال 87 با بهرام محمدیان است. درج این مصاحبه و مقدمه آن در سایتِ شخصی محمدیان قاعدتا به معنای تایید محتوای مصاحبه است. در ادامه به راستی آزمایی ادعاهای آقای بهرام محمدیان در زمینه داشتن 4 مدرک دانشگاهی شامل مدرک کارشناسی دانشگاه تهران و کارشناسی ارشددانشگاه آزاد و دکتری از دانشگاه آزاد و دکتری از دانشگاه کمبریج انگلستان می پردازیم.
بر اساس سوابق پرسنلی در وزارت آموزش و پرورش، نوع مدرک کارشناسی که در مورخ 20 / 4 / 1366 از سوی آقای بهرام محمدیان ارائه و بر اساس آن حکم مربوطه صادر شده، " رشته های حوزوی" است و نه " کارشناسی رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران".
لازم به ذكر است براساس مصوبه 368 شورای عالی انقلاب فرهنگی،" مدارک علمی حوزه، از سال 1374 صادر و از مزایای علمی و استخدامی همتراز دانشگاهی برخوردار شده است."( مأخذ 9) و تا پیش از این مصوبه، مدارک علمی حوزه، با عنوان «معادل» صادر می شد كه در مورد چگونگي معادل سازي مدارك حوزوي آقای محمدیان در آموزش و پرورش و امكان ادامه تحصيل در دانشگاه آزاد با مدرك معادل، مستنداتي به دست نيامد. البته صدور حكم كارگزيني با مدرك "رشته هاي حوزوي"، به خودي خود نافي داشتن مدرك تحصيلي دانشگاه تهران نمي تواند باشد، اما در هر حال آنچه در حكم ايشان درج شده، "رشته هاي حوزوي" است و نه مدرك كارشناسي از دانشگاه تهران.
پرواضح است که بهرام محمدیان در صورت دارا بودن مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران، می تواند آن را به سایت صدای معلم ارائه و یا جای دیگری منتشر کند و اگر تمایل داشته باشد توضیح دهد که چرا از مدرک کارشناسی رشته" زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران" در سوابق استخدامی خود استفاده نکرده است؟
برای بررسی صحت ادعای آقای بهرام محمدیان مبنی بر برخورداری از مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه آزاد اسلامی به سایت هاي مختلف دانشگاه آزاد مراجعه و در آن پایان نامه و رساله نامبرده جست و جو شد.
نتايج جست و جو نشان داد پايان نامه تحصيلي با عنوان "مفسرين شيعه" و با راهنمائی آقای دکتر امیرمحمود انوار ذیل نام بهرام محمدیان ثبت شده است( مأخذ 10) که دلالت بر برخورداری ايشان از مدرك کارشناسی ارشد زبان و ادبيات عرب از دانشگاه آزاد اسلامی و تدوين پايان نامه تحصيلي دارد. یعنی به هر شکل و با هر مدرکی ایشان در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد پذیرفته شده و موفق به اخذ مدرک شده است.
اما جست و جو برای دسترسی به نشانه ای از تحصیل بهرام محمدیان در دوره تحصیلی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، بی نتیجه بود و نشانه ای از رساله دکتری ایشان یافت نشد ( مأخذ 11). به دنبال نافرجام بودن جستجوی نشانه ای از مدرک دکترای بهرام محمدیان در دانشگاه آزاد ، این احتمال مطرح شد که تحصیل وی در دوره دکتری، بدون تدوین رساله بوده است، که البته با مشاهده متن مصاحبه با ایبنا، که درآن تصریح كرده است: " رساله دكتري بنده، تصحيح و تعليق كتاب شريف مجمع البحرين شيخ فخرالدين طريحي است."، احتمال مذکور منتفی شد(مأخذ 12-1 و 12-2). پس از آن جست و جو با واژه های مرتبط با عنوان رساله ادعا شده، ادامه یافت که بدون نتیجه بود. مراجعه حضوری به کتابخانه و مراکز واحدهای گوناگون دانشگاه آزاد اسلامی، نیز سرانجامي نداشت.
برای رفع این شبهه آقای محمدیان می تواند مدارک مثبته خود را به صدای معلم و یا هر سایت دیگری ارسال نماید.
مدرک دکترای آقای بهرام محمدیان از دانشگاه کمبریج انگلستان هم بررسی شد.
از آنجا که بهرام محمدیان در زندگي نامه خود، اشاره ای به عنوان و موضوع رساله خود برای دریافت مدرک تحصیلی دکتری از دانشگاه کمبریج انگلستان نکرده است، پس از جست و جو در تارنماي دانشگاه مورد اشاره و يافت نشدن نام وي، ناگزير به استعلام از دانشگاه کمبریج اقدام و مجموعه اطلاعات منتشر شده از سوی او (رشته تحصیلی ادبيات تطبيقي و سال فراغت از تحصیل(1378- 2000 یا 1999 ) به دانشگاه کمبریج ارسال شد. برای كسب اطمینان بيشتر استعلام مذکور چندبارتکرار شد ولی جواب دانشگاه در مورد تحصیل آقای بهرام محمدیان منفی بود. در سابقه پرسنلی و حکم کارگرینی آقای بهرام محمدیان، فقط و فقط مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی درج و اعمال شده است و از مدارک ادعا شده کارشناسی دانشگاه تهران و دکترای دانشگاه آزاد اسلامی و دکتری دانشگاه کمبریج انگلستان نشانی وجود ندارد.
ادعاهای بهرام محمدیان در زمینه برخورداری از مدارک تحصیلی کارشناسی زبان و ادبیات عرب از دانشگاه تهران، دکتری از دانشگاه آزاد اسلامی در رشته زبان و ادبیات عرب و دکتری در رشته ادبیات تطبیقی از دانشگاه کمبریج انگلستان با شواهد در دسترس، سازگاري ندارند . ضمن اینکه دانشگاه کمبریج انگلستان در پاسخ به استعلام، به صراحت ادعای ایشان را تأئيد نکرده است.
بنابراين بر پايه مستندات موجود، آقاي بهرام محمديان داراي مدرك معادل كارشناسي رشته هاي حوزوي و كارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات عرب از واحد تهران مركزي دانشگاه آزاد اسلامی بوده كه با حكم استخدامي نامبرده سازگار است ولی در مورد دارا بودن مدارك دكترا از دانشگاه آزاد اسلامي و كمبريج انگلستان، شواهد مثبت یافت نشده است. به عبارتی از چهار مدرک تحصیلی ادعایی ایشان سه مدرک مشکوک الوجود هستند.
آقای محمدیان سالهای متمادی خود را به عنوان دارنده مدرک دکتری معرفی کرده است تا جایی که در سال گذشته حتی وزیر آموزش و پرورش در حکمی ایشان را دکتر خطاب کرده است. بر پايه مستندات ارائه شده، اقدام بهرام محمديان در معرفي خود به عنوان مدیر مسئول مجلات علمي و پژوهشي متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، مکاتبات اداری و ... با عنوان دكتر، بلا وجه است ( مأخذ17 ) و ( مأخذ 18 ).
البته بدیهی است آقای بهرام محمدیان می تواند با ارائه توضیح کافی پيرامون ادعاهای منتشر شده خود در زمینه مدارک تحصیلی متعلقه و پیوست کردن مدارک و مستندات معتبر، روشنگری کند. این حق معلمان و جامعه آموزش و پرورش است که از ایشان دلیل و مدرک ادعای عنوان دکتری را بخواهند. اگر ایشان نتوانند مدرک معتبری دال بر داشتن لیسانس از دانشگاه تهران و دکتری از دانشگاه آزاد و دانشگاه کمبریج انگلستان ارائه دهند مرتکب دروغگویی شده اند که به دلیل کسوت روحانیت و مسئولیت در آموزش و پرورش نابخشودنی است.
با اينكه بهرام محمديان از سوي بطحائي به بيرون از آموزش و پرورش هدايت شد اما حكايت خلاف گوئي در مورد مدارك تحصيلي و اقدام به فريب فرهنگيان همچنان باقي است.
اقدام آقاي وزير در مورد بهرام محمديان شايسته تقدير و در كارنامه وي به عنوان اقدامي درخشان قابل ارزيابي است، اما نبايد از ياد برد تعلل آقای بطحایی در مورد بركناري الهيار تركمن که متصف به دوستی با بطحایی است ، غيرقابل توجيه و بسیار نكوهيده است.
بنابراين انتظار مي رود آقاي بطحائي با بركناري الهيار تركمن، ضمن جبران اشتباه خود از جهات سهل انگاري در بررسي مدارك و سوابق وي در هنگام انتصاب و تأخیر در بركناري وي پس از روشن شدن حقيقت، پاي بندي خود به اصول اخلاقي و احترام به شأن و منزلت جامعه فرهنگيان را ثابت كند.
گناه نابخشودني خلاف گوئي، بيش از آن كه معطوف به آثار مالي سوء استفاده مستقيم و غير مستقيم از مدارك تحصيلي موهوم يا جعلي باشد، اقدام به اغفال جامعه و توهين به شعور فرهنگيان است.
منابع :
مأخذ1
مأخذ 2
مأخذ 3
ماخذ 5
مأخذ 9
مأخذ 10
مأخذ 11
مأخذ 12-1 و 12-2
مأخذ17
مأخذ18