چاپ کردن این صفحه

" صدای معلم خواهان پاسخ گویی و شفاف سازی این تشکل ها می باشد "

تشکل های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان منفعل نباشند ! پرسش گری و مطالبه گری را وارد فرهنگ سازمانی دانشگاه کنید ! معلم " مطالبه گر " دانش آموز " پرسش گر " تربیت می کند !

آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد عدم تایید ریاست مهرمحمدی بر دانشگاه فرهنگیان ، غیرمستند و یا سلیقه ای برخورد کرده است / « شورای عالی انقلاب فرهنگی » فارغ از اختلاف در " سلایق " و یا " نگاه سیاسی " باید به صورت شفاف و دقیق و کارشناسی شده موارد تخلف مهرمحمدی از " برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان " را به افکار عمومی توضیح دهد و در مورد آن پاسخ گو باشد/ پرسش این است که 13 اداره کلی که در دل شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می کنند دقیقا به چه کاری مشغول هستند/ پرسش این است این همه سخت گیری در مورد انتخاب روسای دانشگاه ها که خود دارای " هیات امنا " و ساز و کار مشخص هستند چه دست آوردهایی داشته است/ برای ما نه دلایل وزیر آموزش و پرورش برای معرفی « خنیفر » مشخص و قانع کننده هستند و نه دلایل مخالفت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شفاف و تعیین شده هستند و متاسفانه تاکنون توضیحی از سوی هیچ کدام از طرفین برای افکار عمومی ارائه نشده است/ « صدای معلم » از این که پس از سال ها سکوت و سکون تشکل های دانشجویی لب به سخن گشوده و اعلام موضع می کنند خرسند است و البته می توان بخش مهمی از آن را به حساب فضای باز ایجاد شده توسط دولت دوازدهم و نیز حاصل مدیریت مهرمحمدی و نیز فعالیت رسانه های مستقل معلمی گذاشت/ پرسش مهم ما این است که چرا این تشکل های دانشجویی در این موارد  و  راهبردها وارد نمی شوند و  مواضع و دیدگاه های خود را مطرح نمی کنند/ به تازگی 23 تشکل دانشجویی در سراسر کشور در نامه ای به صدای معلم خواهان ابقای یک فرد در بخش " نشریات دانشجویی " شده اند/ پرسش صدای معلم این است در حالی که این تشکل ها باید نگاه " راهبردی " و " کلان " نسبت به موضوعات و مسائل داشته باشند چرا و به چه علت در این موضوعات جزیی وارد می شوند و به عنوان نمونه انتقادی نسبت به عملکرد مجموعه های  "گزینش "  و" حراست " در این دانشگاه به عمل نمی آورند/ از نظر ما ، مهم ترین چالش در دانشگاه فرهنگیان ، " محافظه کاری " بیش از حد و معقول دانشجو معلمانی است که قرار است فردا در همین مدارس حاضر شده و " تفکر انتقادی " را به دانش آموزان آموزش دهند/ این تشکل های دانشجویی که نسبت به  جا به جایی یک کارمند در مجموعه دانشگاه فرهنگیان حساس هستند و بیانیه می دهند چرا در مورد چنین موضوعاتی نظر نمی دهند و اصولا وارد نمی شوند/ چرا این تشکل های دانشجویی در مورد " سازمان نظام معلمی " سکوت کرده اند/ « صدای معلم » بر این باور است با توجه به شرایط ویژه اشتغال در کشور و موقعیت مهم و منحصر به فرد دانشگاه فرهنگیان در این فرآیند ؛ طلایی ترین و ناب ترین زمان برای جذب " بهترین ها " و " برترین ها " برای حرفه معلمی می باشد...

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از تشکل های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و انفعال در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی و گزینش و حراست

موضوع " ریاست دانشگاه فرهنگیان " به چالشی مهم و قابل توجه برای جامعه آموزش و پرورش و معلمان تبدیل شده است .

« صدای معلم » اخیرا گفت گوی تفصیلی را با « دکتر محمود مهرمحمدی » سرپرست این دانشگاه انجام داد . ( این جا )

« صدای معلم » پس از این گفت و گو در مطلبی ( این جا ) از « شورای عالی انقلاب فرهنگی »  به جد درخواست کرد تا در مورد عدم تایید صلاحیت سرپرست دانشگاه فرهنگیان در 4 سال گذشته پاسخ گو باشد .

همچنین بر اساس اصل پاسخ گویی از این شورا به صورت شفاف خواهان پاسخ گویی در مورد  در مورد عملکرد شد .

در این مطلب چنین آمده بود :

" اگر سخنان مهرمحمدی را معیار بگیریم و مطابق ماده 29 اساسنامه مسئول اجرای کامل این اساسنامه وزارت آموزش و پرورش باشد پس چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان مخالفت کرده و حکم ریاست ایشان را فقط به همین دلیل تایید نکرده است ؟

اگر تخلفی در این زمینه رخ می داد قاعدتا وزارت آموزش و پرورش باید به صورت مستند آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای مسئول گزارش می کرد .

برون داد و بهره وری این شورا و ساختار اداری و تشکیلاتی آن برای مقوله " فرهنگ " کشور چه بوده است و باید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد  آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد عدم تایید ریاست مهرمحمدی بر دانشگاه فرهنگیان ، غیرمستند و یا سلیقه ای برخورد کرده است ؟

« شورای عالی انقلاب فرهنگی » فارغ از اختلاف در " سلایق " و یا " نگاه سیاسی " باید به صورت شفاف و دقیق و کارشناسی شده موارد تخلف مهرمحمدی از " برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان " را به افکار عمومی توضیح دهد و در مورد آن پاسخ گو باشد .

از سوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به " وجه تسمیه " خویش می تواند و باید سهم خود را در عرصه سیاست گذاری که مدتی است به " قانون گذاری " تبدیل شده است را برای " فرهنگ " بپذیرد و پاسخ گو باشد .

منطقی و البته قابل پذیرش نیست که در بسیاری مسائل شورای انقلاب فرهنگی سیاست گذاری کند اما نهادهای دیگر در مورد تبعات و یا پیامدهای آن پاسخ گو باشند ؟

در جریان کوچک سازی و اصلاح ساختار که از سوی دولت به همه دستگاه ها و وزارتخانه ها ابلاغ شده است ؛  چرا نباید این موضوع قابل تعمیم به شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد ؟

آیا افزودن فله ای و غیرکارشناسی بر تعداد پردیس های دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور که به شدت کیفیت و سطح علمی آن ها را کاهش داده این تشکل های دانشجویی که نسبت به  جا به جایی یک کارمند در مجموعه دانشگاه فرهنگیان حساس هستند و بیانیه می دهند چرا در مورد چنین موضوعاتی نظر نمی دهند و اصولا وارد نمی شونداست و یا تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در حالی که این دانشگاه تقریبا و به طور سالانه بیش از 40 درصد کسری بودجه دارد و مجبور است تا بخشی از آن را از طریق " کسر از حقوق دانشجو - معلمان " جبران نماید ؛ امری منطقی و عقلایی است ؟

پرسش این است که 13 اداره کلی که در دل شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می کنند دقیقا به چه کاری مشغول هستند ؟

پرسش این است این همه سخت گیری در مورد انتخاب روسای دانشگاه ها که خود دارای " هیات امنا " و ساز و کار مشخص هستند چه دست آوردهایی داشته است ؟

آیا این روند به بهبود کیفیت و ارتقای دانشگاه ها انجامیده است ؟

برون داد و بهره وری این شورا و ساختار اداری و تشکیلاتی آن برای مقوله " فرهنگ " کشور چه بوده است و باید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد ...."

اخیرا « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش ، « حسین خنیفر » را به عنوان جایگزین « محمود مهرمحمدی » به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جهت تایید معرفی کرد .

اما این وزارت با گزینه وزیر آموزش و پرورش مخالفت کرد .

برای ما نه دلایل وزیر آموزش و پرورش برای معرفی « خنیفر » مشخص و قانع کننده هستند و نه دلایل مخالفت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شفاف و تعیین شده هستند و متاسفانه تاکنون توضیحی از سوی هیچ کدام از طرفین برای افکار عمومی ارائه نشده است .

پس از معرفی « حسین خنیفر » جمعی از تشکل های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان با معرفی وی به عنوان " رئیس دانشگاه فرهنگیان " از سوی وزیر آموزش و پرورش مخالفت کردند . ( این جا )

« صدای معلم » از این که پس از سال ها سکوت و سکون تشکل های دانشجویی لب به سخن گشوده و اعلام موضع می کنند خرسند است و البته بدون تردید ، « معلم محافظه کار » ، « دانش آموز پرسش گر و مطالبه گر " تربیت نخواهد کردمی توان بخش مهمی از آن را به حساب فضای باز ایجاد شده توسط دولت دوازدهم و نیز حاصل مدیریت مهرمحمدی و نیز فعالیت رسانه های  مستقل معلمی گذاشت .

« صدای معلم » از همه تشکل های دانشجویی این دانشگاه " معلمی " می خواهد تا موضع صریح و شفاف خود را به صورت کارشناسی شده و مستدل در مورد مدیریت « محمود مهرمحمدی»  اعلام کنند .

« صدای معلم »  موضع صریح خود را در مورد عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص کرده است و خواهان پاسخ گویی و شفاف سازی در مورد عملکرد این شورا در مورد بلاتکلیف گذاردن سرپرستی این دانشگاه و نیز عملکرد کلی آن شده است .

پرسش مهم ما این است که چرا این تشکل های دانشجویی در این موارد  و  راهبردها وارد نمی شوند و  مواضع و دیدگاه های خود را مطرح نمی کنند ؟

 آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی استبه تازگی 23 تشکل دانشجویی در سراسر کشور در نامه ای به صدای معلم خواهان ابقای یک فرد  در بخش " نشریات دانشجویی " شده اند .

پرسش صدای معلم این است در حالی که این تشکل ها باید نگاه " راهبردی " و " کلان " نسبت به موضوعات و مسائل داشته باشند چرا و به چه علت در این موضوعات جزیی وارد می شوند و به عنوان نمونه انتقادی نسبت به عملکرد مجموعه های  "گزینش "  و" حراست " در این دانشگاه به عمل نمی آورند ؟

از نظر ما ، مهم ترین چالش در دانشگاه فرهنگیان ، " محافظه کاری " بیش از حد و معقول دانشجو معلمانی است که قرار است فردا در همین مدارس حاضر شده و " تفکر انتقادی " را به دانش آموزان آموزش دهند .

در بخشی از گفت و گوی صدای معلم با « مهرمحمدی » از ایشان در مورد علت این ترس و محافظه کاری پرسش کردیم .

انتقاد صدای معلم از تشکل های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و انفعال در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی و گزینش و حراست

سرپرست فعلی دانشگاه در پاسخ به پرسش صدای معلم چنین گفت :

" حراست ما بد یا خوب با عملکرد مثبت یا منفی یا چیزی بین این دو با دانشگا های دیگر فرقی ندارد. حراست، حراست است. کارشان و تکالیف شان معلوم و مشخص است. بالاخره تفاوت هایی با هم دارند ولی خیلی فاحش نیست. آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی است. این حکم استخدامی است که دستشان است و از زمانی که وارد دانشگاه می شوند و قانون متعهدین خدمت در ماده پنجمش می گوید بعد از پایان تحصیل شما، گزینش می تواند این حکم شما را به جای این که تمدید کند لغو کند این خیلی مسئله است.  این جا باید چه کار کرد؟

ما بگوییم از این امتیاز بزرگ دانشگاه فرهنگیان که در تحت لوای قانون متعهدین خدمت استفاده می کند و استعدادهای خوب کشور را توانسته جلب و جذب کند به خاطر این که یک امنیت اقتصادی و یک امنیت شغلی و یک تضمین شغلی به بچه ها می دهد از یک طرف داریم و از طرف دیگر به طور طبیعی و وضعی این روی بچه ها و فعالیت شان اثر می گذارد و آنها را به شدت محافظه کار می کند.... "

این تشکل های دانشجویی که نسبت به  جا به جایی یک کارمند در مجموعه دانشگاه فرهنگیان حساس هستند و بیانیه می دهند چرا در مورد چنین موضوعاتی نظر نمی دهند و اصولا وارد نمی شوند ؟!

چرا این تشکل های دانشجویی در مورد " سازمان نظام معلمی " سکوت کرده اند ؟

انتقاد صدای معلم از تشکل های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و انفعال در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی و گزینش و حراست

چرا به دنبال فضاسازی منطقی و شفاف برای تغییر این گونه مواد و قوانین نیستند ؟

« صدای معلم » بر این باور است با توجه به شرایط ویژه اشتغال در کشور و موقعیت مهم و منحصر به فرد دانشگاه فرهنگیان در این فرآیند ؛ طلایی ترین و ناب ترین زمان برای جذب " بهترین ها " و " برترین ها " برای حرفه معلمی می باشد .

بدون تردید ، « معلم محافظه کار » ، « دانش آموز پرسش گر و مطالبه گر " تربیت نخواهد کرد !

هیچ سکوت و یا انفعالی در این زمینه از جانب هیچ کس نمی تواند مورد پذیرش باشد .

پس تشکل ها منفعل نباشند !

پایان گزارش/

پنج شنبه, 08 آذر 1396 15:12 خوانده شده: 1650 دفعه

در همین زمینه بخوانید: