چاپ کردن این صفحه

علی پورسلیمان / مدیر گروه سخن معلم

روز دانش آموز و تربیت سیاسی

فرآیند نهادسازی و مدنیت در آموزش و پرورش و جایگاه دانش آموز

13 آبان به عنوان یک روز تاریخی و یک نقطه عطف یادآور حوادث و وقایع مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی است .

ابن روز با این که " روز دانش آموز " نامیده شده است اما به نظر می رسد دانش آموزان به عنوان یکی از ارکان نظام آموزشی نقش چندانی حتی در برگزاری آن ندارند .

البته این وضعیت  مختص به این روز نیست و می تواند قابل تعمیم به سایر سطوح و نقش های دیگر در درون نظام آموزشی هم باشد .

شاید در میان انواع وجوه و ابعاد در نظام آموزشی که برای دانش آموز متصور است ، فراموش شده ترین نقش می تواند همان " تربیت سیاسی " باشد .

در این جا منظور ما از تربیت سیاسی ؛  سیاسی بازی ، سیاسی کاری و یا نگاه ابزاری به دانش آموز جهت نیل به برخی اغراض و یا اهداف سیاسی نیست .

تربیت سیاسی ناظر بر طراحی سازوکار و برنامه ای است که مهم ترین وجه آن « تربیت شهروند » و پرورش « تفکر انتقادی  » است .

شاید در نظام آموزشی ما که مهم ترین کارکردش " حافظه محوری " و عدم توجه به پردازش مهارت های زندگی است این مفاهیم کمی نامانوس و یا غیرملموس به نظر برسند .

دانش آموز به عنوان یک " کلیت انسانی " دارای کرامت و هویت است و هیچ گاه نباید به عنوان یک ابزار که قابل هدایت به هر جهت و یا کارکردی است نگریسته شود .

یک جامعه توسعه یافته و پایدار محل بروز رفتارهای مدنی است .

پیامدها و یا نتایج طبیعی این روند می تواند مسووليت‌پذيری، قانون مداری، نقدپذيری، انتقادگری، پاسخ گويي، پرسش گري و اعتماد باشد .

چنان چه بروز این رفتارها در جامعه ما کم رنگ و حتی بی رنگ مشاهده می شود باید به خاستگاه رفتارهای مدنی که " مدرسه " است پرداخت و جست و جوی ریشه و یا منشا عدم بروز رفتارهای مدنی خارج از چارچوب " مدرسه و خانه " بیراهه رفتن و یا دادن آدرس های اشتباه است .

 

دانش آموز ؛ نهادهای دانش آموزی و حلقه مفقوده

یکی از مهم ترین ضعف های نظام آموزشی ما ، نپرداختن به مهارت های زندگی جمعی و تمرین " با هم زیستن " است .

در نظام آموزش و پرورش نهادهایی با نام " دانش آموز " شکل گرفته اند . نهادهایی مانند بسیج دانش آموزی ، سازمان دانش آموزی ، اتحادیه انجمن های  اسلامی دانش آموزان ، شورای دانش آموزی در مدرسه و نیز مجلس دانش آموزی .

با وجود این همه نهاد که مخاطب اصلی و عمده آن دانش آموزان هستند اما کم تر شاهد رفتارهای گروهی و نظام مند در دانش آموزان هستیم .

می توان این فرضیه و یا گزاره قوی را مطرح ساخت که « نهادسازی  » در آموزش و پرورش و حداقل در مورد دانش آموزان به درستی تعریف و یا تبیین نشده است .

با وجود داشتن تاریخچه ای قابل توجه در شکل گیری این نهادها ، مسئولان و حتی کادر مدرسه و معلمان خیلی دانش آموز و نهادهای دانش آموزی را جدی نمی گیرند .

استمرار این بی اعتنایی به نقش ها و کارکرد نقش ها در مدرسه و در نظام آموزشی موجب شده است که  جامعه ما تابع رفتارهای گروهی و نظام مند نباشد و غالب بودن رفتارهای فردی بر نقش های اجتماعی ، جامعه  ما را تبدیل به " توده ای غیر قابل پیش بینی و احساسی "  کرده است که همه چیز آن در دقیقه آخر مشخص می شود !

اگر نهادسازی در جامعه ما ضعیف است و افراد رغبت و یا انگیزه ای برای رعایت " اصل مشارکت " در خود احساس نمی کنند باید ریشه این رفتارها را در درون مدرسه و نیز  تعامل آن با نهاد " خانواده " جست و جو کرد .

نخستین اتفاقی که باید بیفتد این است که این گونه مفاهیم باید از نو " بازتعریف " شوند .

در نظام آموزشی ما ، تربیت سیاسی از طریق بخشنامه و یا دستور العمل های اداری  و یک شبه اتفاق نمی افتد .

مهم آن است که معلمان خود این مسائل و ضرورت آن را فهمیده و به ضرورت کاربست آن جهت رسیدن به یک جامعه پایدار  باور داشته باشند .

بدون همکاری معلمان تحول خاصی در وضعیت موجود رخ نمی دهد .

برگزاری انتخابات شورای دانش آموزی در مدارس نباید حالت فرمایشی داشته و فقط به چشم « اجرای یک بخشنامه اداری » و یا « رفع تکلیف » به آن نگریسته شود .

مهم ترین کار می تواند زمینه سازی و بستر سازی برای مشارکت مستمر و مسئولانه دانش آموزان برای پذیرفتن درست و کاربست نقش ها باشد .

لازم است که در مورد این گونه مسائل در مدرسه « فرهنگ سازی » صورت بگیرد و کادر مدرسه و معلمان این انتخابات و مشارکت در امور را جدی بگیرند .

مهم ترین عاملی که به نظر می رسد در برابر این گونه تغییرات مقاومت می کند ذهنیت " کاهش اقتدار مدرسه و معلمان در برابر قدرت گرفتن نهادهای دانش آموزی " است .

این اصل منطقی را باید بپذیریم که تحقق منافع دانش آموز  و معلم و در مقیاس کلان نظام آموزشی نه در عرض یکدیگر که تابع یک " رابطه طولی " است .

 

تمکین دانش آموزان به قانون مداری و رعایت قواعد و کارهای جمعی می تواند امر آموزش را برای معلمان تسهیل و حتی تسریع نماید ضمن آن که  می تواند الگویی برای نهادسازی در آینده و در مورد سایر نقش های اجتماعی نیز باشد .

 

نباید فراموش کرد که این گونه سازو کارها تمرین دموکراسی وزندگی جمعی است و « مسئولیت پذیری » در فرآیند انتخاب ساخته و پرداخته می شود .

" منشور حقوق دانش آموزی " که قبلا مصوب شده است باید بدون ترس از تبعات احتمالی آن و با برنامه ریزی و توجیه همه عوامل به دانش آموزان آموزش داده شود .

دانش آموزان باید با نهادهایی مانند مجلس دانش آموزی و کارکرد آن آشنا شده و با هم بودن را به عنوان یک " فرصت " بنگرند .

تعامل نهادهای مختلف دانش آموزی  - انتخابی و انتصابی –  در کنار همراهی با دو نهاد خانواده و مدرسه در مسیر ساختن " انسان مسئول  می تواند جامعه  ما را از انواع آسیب هایی که آن را احاطه نموده است و هزینه های مختلفی را بر آحاد جامعه تحمیل می کند برهاند .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

جمعه, 14 آبان 1394 22:21 خوانده شده: 3622 دفعه

در همین زمینه بخوانید: