چاپ کردن این صفحه

مجید غلامی/ تهران

دیریست در هیاهو مغفول مانده ؟!

به همان شکل ایران نیز کارخانه متخصص سازی برای آمریکا و سایر کشورهای پیشرفته است/ باقی مانده این سیستم آموزشی که داعیه دار تقدم تربیت و تعهد بر علم و تخصص است چیست/ باقی مانده این سیستم آموزشی که داعیه دار تقدم تربیت و تعهد بر علم و تخصص است چیست/ واقعا نخبگان ما 20 برابر شده اند/ سالی صدو پنجاه هزار نفر نخبه از کشور می روند/ کی ما و آنها می فهمیم که راه را اشتباه رفته ایم/ کارخانه متخصص سازی و نخبه سازی برای کشورهایی را داریم که دادمان از آنها به آسمان است ! دست کم در سیاست و سیاست ورزی/ مگر ماموریت آموزش و پرورش چیست/ ندیده ام که هیچ کارشناس محترمی و هیچ نماینده مجلسی و هیچ وزیر آموزش و پرورش در این مطلب چیزی گفته باشد و نوشته باشد...

فرار مغزها و ماموریت آموزش و پرورش

سلام ! امروز نه ! بلکه دیریست آموزش و پرورش ما ، نقش کارگر و یا نقش کشورهایی که کارخانه ها و شرکت های بزرگ تولیدی کشورهای بزرگ در آن کشورهای فقیر از نیروی کار ارزان بهره می برند را بازی می کند ! نیروی کار باهوش و با استعداد و ارزان و پرتلاش و ساکت !!! چون وقتی شما از ایران به کشور قدرت مندی می روید و در آن جا به عنوان متخصص در رشته ای صاحب جایگاهی می شوید ، طبیعتا چون کشور مادری شما نیست سرتان را پایین انداخته ، خدمت ارائه می دهید و حرفی برای گفتن ندارید ! چون به هر حال انجا کشور شما نیست ! سرزمین مادری !! 

پس اگر تویوتا در چین اتومبیل تولید می کند و یا ژاپن در مالزی و سنگاپور و ....و نیز آمریکا در فیلیپین و ویتنام و مکزیک و .... از نیروی کار ارزان و فراوان و بدون چشم داشت، بهره می برد ، به همان شکل ایران نیز کارخانه متخصص سازی برای آمریکا و سایر کشورهای پیشرفته است .

سال هاست که با تفکیک دانش آموزان و ایجاد نظام طبقاتی آموزشــی ، روی عده ای دانش آموز نخبه و با استعداد کار و فعالیت آموزشی سنگین و گاه ظالمانه می کنند تا آنان را برای کنکور و قبــولی در بهترین رشته محل ها ! یا المپیاد و مسابقات علمی آماده کنند ! این دانش آموزان که بیشتر در خانواده های طبقه متوسط و متمول یافت می شوند با تن دادن به شیوه های درس خواندن در این مدارس که بسیار سهمگین و سنگین است معمولا پر از اطلاعات تئوری و ریاضی و فیزیک - علی الخصوص - هستند و با قبول شدن در بهترین دانشگاه ها و بهترین رشته ها و یا موفقیت در المپیادهای دانش آموزی، طعمه های آسان و سهل الوصولی برای شرکت ها و کارخانه ها و دانشگاه ها و موسسات علمی تحقیقاتی ینگه دنیا و فرنگ می شوند ! و معمولا همان ها هستند که پرواز می کنند و .....نامش را فرار مغزها گذاشته ایم ! باقیمانده چیست ؟

باقی مانده این سیستم آموزشی که داعیه دار تقدم تربیت و تعهد بر علم و تخصص است چیست ؟ دانش آموزانی متوسط و ضعیف که بدون انگیزه ، می مانند و کم کم مملکت ما یک دست می شود ! بی هیچ تخصصی ! بی هیچ نخبه ای ! بی هیچ هوش برتری ! آدم هایی کاملا معمولی ! معمولی ِ معمولی !

بدیهی است مشکلات حل نمی شود  ؛ آدم های معمولی و متوسط گره گشای مشکلات عدیده ما نخواهند بود ! و ما ....چه می کنیم ؟ با همان شدت و حدّت ادامه می دهیم !

روزگاری در همین تهران یک ، دو سه تا مدرسه استعدادهای درخشان بود ، امروز شاید در هر منطقه ای یک دوتایی هست ! یعنی واقعا نخبگان ما 20 برابر شده اند ؟چرا و چگونه ؟

قسمتی از دلیل رشد قارچ گونه این مدارس برداشت خرج از روی آموزش و پرورش و حرکت به سمت خصوصی کردن مدارس است چرا که مردم یاد می گیرند ! باید برای بهتر درس خواندن فرزندانشان ! پول خرج کنند ! و کم کم به سمتی می رویم که همه تلاش آموزش و پرورش ما ، همان است آموزش و پرورش با پول مردم و هدایت وزارتخانه !!!

رئیس محترم جمهور فرمودند : سالی صدو پنجاه هزار نفر نخبه از کشور می روند !

پندار بنده این است که : تقریبا - با عرض پوزش - هرکس که سرش به تنش بیارزد ! می رود ! و حتا تا دو سه رتبه پایین تر از نخبگان واقعی نیز از کشور خارج می شوند ، وگرنه مگر ما چقدر نخبه و باهوش و مستعد به معنای درست خودش داریم ؟ مثلا نمونه خارجی اش انیشتین و نمونه داخلی اش مریم میرزاخانی ؟ مگر اینها چقدر هستند ؟ مطمئنم که صدوپنجاه هزارنفر نیستند ! و بسیار کم ترند !

پس چرا آن قدر آموزش و پرورش ما اصرار به تکرار این کار و روش پرورش دارد ؟ کی ما و آنها می فهمیم که راه را اشتباه رفته ایم ؟ چه سودی از آن برده ایم - مملکت ما چه سودی برده ؟- پس ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نقش کارخانه متخصص سازی و نخبه سازی برای کشورهایی را داریم که دادمان از آنها به آسمان است ! دست کم در سیاست و سیاست ورزی !

پس چرا چنین خدمت رایگان و بی مزد و منتی برای آنها در نظر می گیریم ؟

این بچه های طفل معصوم که در مدارس عادی بی هیچ امکاناتی ! مثل بسیاری از مدارسی که من در آنها تدریس کرده و می کنم امکانات اولیه مثل تخته سیاه و گچ مناسب و یا سرویس بهداشتی مناسب و محیط تمیز و بهداشتی برای اقامت چند ساعته !!!! ندارند چه گناهی دارند ؟ چه توقعی از آنان داریم که فردای این مملکت را بسازند ؟ چه به آنها داده ایم که چنین چیزی از آنان توقع داریم ؟ جز حقارت و تحقیر و تفکیک ناعادلانه و تقریبا به فراموشی سپردنشان چه چیزی به آنها هدیه داده ایم ؟
ندیده ام که هیچ کارشناس محترمی و هیچ نماینده مجلسی و هیچ وزیر آموزش و پرورش در این مطلب چیزی گفته باشد و نوشته باشد !

من مطمئنم که این مهم مغفول مانده است !!! که البته اگر چنین باشد ، عذر بدتر از گناه است !! چرا که چه چیزی مهم تر از این ؟ مگر ماموریت آموزش و پرورش چیست ؟

امروزه مدارس عادی تقریبا مانند جایی است - که نمی دانم نامش چیست - شاید مثل مهد کودک! فقط برای سرگرم کردن و نگه داشتن بچه ها تا ظهر ! همین ! و تقریبا عایدی خاصی برای کسی ندارد ! مخصوصا امسال که تعداد دانش آموزان در هرکلاس به 38 و 40 می رسد !

و دیگر هیچ...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 08 آبان 1395 20:41 خوانده شده: 1047 دفعه

در همین زمینه بخوانید: