چاپ کردن این صفحه

سعاد موسوی شرقی/ آموزگار

شاه کلید مدیریت کلاس و رشد چند بعدی دانش آموز

بسیاری از تحقیقات روان شناختی موید این نکته است که علت بسیاری از رفتارهای دانش آموز ، مانند پرخاشگری های داخل و خارج از مدرسه ، اعتیاد ،افت تحصیلی ، در نداشتن اعتماد به نفس کافی است/ بسیاری از کودکانی که نظم کلاس را بر هم می زنند این گونه در قبال بی خاصیتی کلاس نسبت به احترام به شخصیت شان اعتراض می کنند/ تعدادی از معلمین که در ساختار سنتی و قدیم تحصیل کرده بودند نتوانستند خود را از خاطرات و تجارب مدرسه ی دوران کودکی آزاد کنند و پا را فراتر از عملکرد معلمین و مدیرانِ گذشته خود گذارند/ طرح توصیفی فراتر از بستر فکری و آگاهی های آکادمیکیِ معلمین ما بود/ دانش آموزان باید معنای پیشرفت را در روند رو به رشد منحنی پیشرفت خود تفسیر کنند و نه در پاسخ گویی به تمامی سوالات امتحان/ دانش آموزان را موعظه و ملامت نکنیم.موعظه های پی درپی این احساس را در آنان به وجود می آورد که همیشه گناهکار و خاطی هستند/ به جای انتقاد و نصیحت بهتر است در گسترش رشد شناختی و عاطفی- اجتماعی دانش آموز تلاش کنیم/ مراقب کلمات باشیم .کلمات باید به گونه ای ادا شوند که او مجددا احساس حقارت نکند  ؛ درواقع ، عامل رفتار را تقویت نکنیم ....

فنون تدریس و روش برخورد با دانش آموزان شلوغ و بی انضباط   این نوشتار در پی پاسخ به این دو پرسش است که:

 * چرا برخی دانش آموزان نظم کلاس را پیوسته به هم می زنند و مانع تدریس معلم می شوند.

* با آنها چگونه رفتار کنیم ؟

بسیاری از تحقیقات روان شناختی موید این نکته است که علت بسیاری از رفتارهای دانش آموز ، مانند پرخاشگری های داخل و خارج از مدرسه ، اعتیاد ،افت تحصیلی ، در نداشتن اعتماد به نفس کافی است. در واقع نقش معلم، به عنوان فردی موثر در تقویت جریان خودباوری و بالا بردن اعتماد به نفس دانش آموز،بسیار مهم و اساسی می باشد .اگر معلم یقین بداند هرچه فرد از، خودباوری بهینه تری، برخوردار باشد از موقعیت و پیشرفت تحصیلی و کارامدی بالاتر و رفتار مطلوب تری نیز برخوردار می گردد،به این نتیجه شگرف خواهد رسید که شاه کلیدِ اصلی خلق رفتار جدید را یافته است  و از همان ابتدای سال تحصیلی، فرصت را مغتنم شمرده و سعی در افزایش آن خواهد کرد. اگر معلم در این قسمت با موفقیت به نتیجه مطلوب برسد، جریان تدریس و رشد روند پیشرفت  و نظم پذیری را به شکل چشمگیری تحت تاثیر قرارخواهد داد. نظم نباید اجبار باشد بلکه باید توسط معلم تبدیل به اشتیاق و نیاز گردد .

 

عوامل تاثیرگذار بر احساس حقارت در دانش آموز

معلمان دوره ی ابتدایی دربدو  ورود به کلاس درس این احتمال را بدهند که اکثریت کودکان، در معرض آسیب های جدی، ازفقدان اعتماد به نفس کافی هستند.

حالتی که در به وجود آوردن آن عوامل بسیاری از جمله ،خانواده ، معلمین پایه های قبل ، همسالان ، شرایط محیطی و رشد شناختی فرد ازخود نقش بسیاری داشته است . همچنین کودکان ابتدایی به دلیل قرار گرفتن در مرحله اخر دوره کودکی ، خود به خود احساس حقارت و ناتوانی  می کنند(رجوع به نظریه اریکسون)

بسیاری از کودکانی که نظم کلاس را بر هم می زنند این گونه در قبال بی خاصیتی کلاس نسبت به احترام به شخصیت شان اعتراض می کنند. در واقع این دانش آموزان دریافته اند که چیزی برای از دست دادن ندارند. در اینجا معلم می تواند با تقدیم نگاهی متفاوت به وی در شکستن تصوری که دانش آموز از خود، توسط دیگران و خود به دست آورده نقش مهمی را ایفا کند.

 آنها علاقه مندند، مورد توجه قرار بگیرند!

در واقع در تلاشند اهمیت وجودی خود را به ما و همسالان خود نشان دهند . ارزشی که فقدان آن را احساس می کنند .آنها می خواهند، نارضایتی را که در نتیجه این احساس در خود به وجود آمده با جلب توجه دیگران به رضایت از خود تبدیل کنند و تا حدی آن را التیام بخشند.

رقابت های ناسالم در محیط مدرسه ،بی توجهی به تفاوت استعداد و ترجیح و تشویق تعدادی خاص از دانش آموزان توسط معلم ، رتبه بندی نفرات برتر دانش آموزان سبب افزایش بیشتر حس کوچکی و ناتوان بودن در کودکانِ مشاهده کننده و متعاقبا پیدایش رفتارهای ضد اجتماعی در دانش آموز می شود .

 

ارزشیابی توصیفی در کاهش آسیب به اعتماد به نفس

طرح توصیفی کوشید تا آسیب ها را کمتر کند اما تعدادی از معلمین که در ساختار سنتی و قدیم تحصیل کرده بودند نتوانستند خود را از خاطرات و تجارب مدرسه ی دوران کودکی آزاد کنند و پا را فراتر از عملکرد معلمین و مدیرانِ گذشته خود گذارند.

در واقع ، طرح توصیفی فراتر از بستر فکری و آگاهی های آکادمیکیِ معلمین ما بود .در ارزشیابی توصیفی می کوشیم تا فرد با خود به رقابت بپردازد. کسب توانایی، مهارت و دانش و پرورش روز افزون استعداد به فرد احساس برنده بودن می دهد و او را از حس حقارت به سوی کارایی رهنمون می کند .

اما در دیدگاه سنتی تعلیم و تربیت، فرد با همکلاسی خود به رقابت می پردازد و لاجرم باعث پیدایش افرادی شکسته خورده ،خموده و مایوس می گردد که با رفتارهای خشن اجتماعی به اقدامات تلافی جویانه می پردازند.

هنوز بسیارند معلمینی که کوششی در جهت ایجاد رقابت ِخود با خود نمی کنند و چون شگفتی این راه را تجربه نکرده اند به راه قدیمی می روند و گاهی سیستم نمره دهی را بهتر و موثر می دانند ؛ در حالی که مهارت استفاده از راه جدید را نمی شناسند .

در حقیقت اینان نه سنتی عمل می کنند و نه توصیفی ؛ به عبارتی دفتر ثبت فرآیندهای یادگیری - یاددهی توصیفی را در اختیار دارند اما رفتار و گفتارشان در کلاس ، سنتی است .

 

لزوم توجه به نظریه اریک اریکسون

نظریه روانی -  اجتماعی اریکسون به هشت مرحله تقسیم می گردد ، وی عقیده داشت که افراد در هر مرحله با تضاد روبه رو می گردند و این تضاد نقطه عطفی در پیچیدگی رشد انسان تلقی شده است ؛ به عقیده اریکسون این تضادها می تواند به کیفیت روانی و یا ناکامی در به وجود آمدن آن کیفیت منجر گردد . به عبارتی در خلال هر دوره ی رشد ،فرد می تواند به رشد شخصی نائل گردد و یا برعکس حالتی از شکست و ناکامی بر او مستولی شود.

فنون تدریس و روش برخورد با دانش آموزان شلوغ و بی انضباط

معلم ابتدای با شناخت مراحل هشت گانه ی رشد اریکسون ، می داند که دانش آموزان 11-6 ساله در مرحله چهارم  و در تضاد میان ( سازندگی در برابر احساس حقارت) قرار دارند .با درک عمیق این موضوع وظیفه ی خود می داند به تقویت خودباوری متوالی در طی سال تحصیلی همت گمارد تا فرد را به کوشایی و کارایی که نتیجه ی تقویت اعتماد به نفس در اوست برساند.این مطلوب بهتر است از اولین روز شروع کلاس درس آغاز گردد و تا به اخر ادامه یابد .زیرا کودکان برخلاف بزرگسالان ، در اندیشه آینده و درحسرت گذشته نیستند . آنها پیوسته در زمان حال به سرمی برند و نباید تنها  به یک فعالیت جهت تقویت خودباوری اکتفا کرد و از او انتظار داشته باشیم گذشته را سرمشق قرار دهد ، او نیازمند یادآوری های  کوتاه در زمان حال از سوی معلم می باشند. ویژگی سیر وجودی در زمان حال باعث می گردد دانش آموزان ابتدایی سریع تر به تغییر رفتار نائل گردند .

 

لزوم توجه به تکامل شناختی به جای قوانین مطیع پرور کلاس

« شناخت » به فرد امکان می دهد تا با تغییر طرز تلقی هایش از آزردگی به تعادل دست یابد . واژه ی شناخت به زبان ساده به آگاهی و طرز فکر و احساسی  که یک انسان در یک لحظه ی خاص نسبت به امور دارد مربوط می شود  ؛ به عبارت دیگر لازم است به جای بیان طولانی مدت قوانین انضباطی سخت کلاس درس به تفسیر و توضیح معنی پیشرفت تحصیلی بپردازیم و راه های آسان تری مطرح کنیم تا فرد به شناختی تازه از موفقیت دست یابد .دانش آموزان باید معنای پیشرفت را در روند رو به رشد منحنی پیشرفت خود تفسیر کنند و نه در پاسخ گویی به تمامی سوالات امتحان.

حتما کودکان باید با نمودار پیشرفت تحصیلی و رفتاری در همان جلسه اول آشنا شوند و در طی ماه های تحصیلی و در ابتدای تدریس موضوعات به آنها در قالب جملات کوتاه، اشاره و یادآوری شود. دانش آموزان باید بتوانند نمودار افت تحصیلی را ترسیم کنند .آنها باید بدانند هر روز که مهارت ،دانش یا اخلاق جدیدی می آموزند باعث بالا بردن نمودار پیشرفت آنها به سوی قله می گردد ؛ پس آن روز موفقند. هر دانش آموز نمودارش را با روز قبل خود مقایسه کند و از حرکت رو به بالای آن لذت ببرد .

 

ملامت کردن دانش آموز

دانش آموزان را موعظه و ملامت نکنیم.موعظه های پی درپی این احساس را در آنان به وجود می آورد که همیشه گناهکار و خاطی هستند ، افراد در مواجه با چنین احساسی رفتارهای متفاوت دارند :

 1- عده ای در لاک خود فرو می روند و پیوسته در نهان خود به گفت و گو با خود می نشینند و خود را بی مقدار ، ناتوان ، کم استعداد و نالایق می دانند . درواقع ما در عملکرد ، به آنها ثابت کرده ایم که همیشه مورد انتقاد هستند. از اینان نمی توان انتظار پیشرفت داشت

2- در گروهی دیگر، خشمی نهفته شکل می گیرد ؛ این خشم او را به سمت بی نظمی و بی مبالاتی و تخریب سوق می دهد.تخریب اموال مدرسه و کلاس برای معلمین یک هشدار جدی برای تجدیدنظر در رفتار است.

 

با دانش آموزی که رفتارش مخل تدریس است چه کنیم ؟

به جای انتقاد و نصیحت بهتر است در گسترش رشد شناختی و عاطفی- اجتماعی دانش آموز تلاش کنیم  ،در واقع رشد را در ابعاد مختلف پرورش دهیم .

1- به وی آگاهی و شناختی تازه از خود و توانایی هایش ببخشیم .

2- نشان دهیم که از استعداد او آگاهی داریم و نسبت به ارزشمندیش مطلع هستیم .

3- می توانیم پا را فراتر گذاشته و صمیمانه با او در مورد وظایف معلم به گفت و گو بنشینیم ؛ مثلا دانش آموزی که با روحیه طنز بی موقع و در حین تدریس ،در کلاس اخلال ایجاد می کند او را نصحیت نکنیم ، برچسب های مختلف نزنیم بلکه در گفت و گویی مشاوره ای، استعداد طنز او  را تحسین کنیم ، راهکار بدهیم و از او بخواهیم که در تقویت این استعداد بکوشد .ارزشمندی و راه استفاده از این روحیه را به او نشان بدهیم  و در کنارش در مورد زمان از دست رفته و حقوق دیگران  توضیح دهیم .

4- مراقب کلمات باشیم .کلمات باید به گونه ای ادا شوند که او مجددا احساس حقارت نکند  ؛ درواقع ، عامل رفتار را تقویت نکنیم .

5- فراخواندن دانش آموز برای گفت و گوی مشاوره ای ، مستقیما بعد از عمل خطا، خود حقارت زاست.لذا بهتر است با تاخیر چندساعته ، و به شکل غیر واضح صورت گیرد .

6- تحسین استعداد او را  علنی و درمیان همسالانش یادآور شوید .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شنبه, 16 مهر 1395 15:24 خوانده شده: 15134 دفعه

در همین زمینه بخوانید: