چاپ کردن این صفحه

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه سخن معلم

دبیر کت و شلوار قهوه ای الیگودرز و کشیدن بخیه از چانه کودک اصفهانی !

خشونت در مدارس و شکنجه دانش آموزان از تنبیه معلم الیگودرزی تا کشیدن بخیه کودک اصفهانی  حادثه الیگودرز لرستان نمونه ای از پایمال کردن منزلت و اعتبار معلم به دست خود معلم بود. ضربه ای  که آن دبیر الیگودرزی به اعتبار معلمان زد  ، جبران نشدنی است. معرفی معلم و مربی به عنوان شکنجه گر ، اتفاقی نیست که به آسانی از خاطره ها محو شود. معلم الیگودرزی نه اولین است و نه آخرین.
 
دبیر کت و شلوار قهوه ای الیگودرز گفته است:  "به خاطر یک لحظه عصبانیت اقدام به کتک زدن این دانش آموز کرده و از این اقدام خود نهایت پشیمانی را دارد." این هم شد دلیل ؟ تو که نمی توانی خشم خودت را مهار کنی اسم خودت را گذاشته ای معلم ؟
 
واقعا چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ؟
 
هفته پیش خبری منتشر شد که در بخش اورژانس یک بیمارستان ، کادر درمانی ، بخیه زیرچانه یک کودک را به دلیل پرداخت نکردن هزینه درمان کشیده اند . واکنش ها را دیدیم . همه از جمله من و شما این اقدام غیر انسانی را محکوم کردیم . چرا ؟ چون وظیفه پزشک و کادر درمانی بخیه زدن و درمان زخم است و پزشک و پرستاری که نخ بخیه را بکشند نه تنها به وظیفه قانونی و انسانی خود برای درمان بیمار عمل نکرده اند بلکه ، عملی  غیر حرفه ای و ضد انسانی  انجام داده اند.

متاسفانه رفتار این دبیر  الیگودرزی، بدتر از  رفتار کادر درمانی آن بیمارستان در خمینی شهر بود. کتک زدن دانش آموزان در مدرسه مانند تزریق آمپول کشنده به مریض در بیمارستان است.
 
در حرفه معلمی یک سری پیش فرض های مسلم و انکار ناپذیر وجود دارد:
 
1-  مدرسه برای تربیت و آموزش دانش آموزان تاسیس شده است.
2- دانش آموزان نیاز به تربیت دارند و بروز رفتار خظا از جانب آنها  طبیعی است.
 3- معلم و ناظم و مدیر و مربی  که برای آموزش و تربیت دانش آموز استخدام شده اند و با اصول تعلیم و تربیت آشنایی دارند و مطابق پروتکل های تربیتی رفتار می کنند.
 4- معلم می داند کتک زدن بچه ها عملی ضد آموزه های تعلیم و تربیت مدرن است و تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی مردود است.
 5- معلم می داند که کتک زدن دانش آموز هم جرم اداری است و هم جنبه کیفری دارد و در صورت شکایت اولیای دانش آموز باید در دادگاه به عنوان متهم حاضر شود.
 6- نهادهای نظارتی آموزش و پرورش بر مدارس و کار معلمان نظارت و کنترل دارند و جلوی تخلفات را می گیرند. متاسفانه رفتار شیوع اپیدمی کتک زدن در مدارس،  تمام این پیش فرض ها را نقض می کند. این اتفاق و ده ها اتفاق مشابه نشان داد :

*برخی همکاران فلسفه تاسیس مدرسه را نمی دانند.
*وزارت آموزش و پرورش قبل از استخدام صلاحیت حرفه ای کارکنان را احراز نمی کند و صرفا دنبال احراز صلاحیت عقیدتی – سیاسی داوطلبان استخدام است.
* معلمان آموزش کافی برای مهار خشم و روبرو شدن با شرایط بحرانی را ندیده اند و بر اساس طبع و سلیقه شخصی عمل می کنند .
* تنبیه بدنی آن قدرها هم که در رسانه های می بینیم ، در مدرسه قبیح نیست !
* سیستم نظارتی آموزش و پرورش هم فَشَل است و تنها بعد از وقوع یک حادثه و ناتوانی در کتمان یا تکذیب آن ، وارد عمل می شود.
* و....

بارها مسئولیت اخلاقی و انسانی و حرفه ای و دینی معلمان را در قضیه تنبیه بدنی یادآور شده  و گفته ام که تنبیه بدنی دانش آموزان به قدری زشت و ضد انسانی است که تراشیدن هرگونه توجیهی برای آن ، در حکم مشارکت در جرم و تشویق مجرم به جنایت است. کتک زدن دانش آموز کار بد است و به قول شاعر : "کاربد مصلحت آنست که مطلق نکنیم ."

برخلاف کسانی که معلم را اسیر جبر مادی و فاقد اختیار و مسئولیت می دانند، بنده به مسئولیت فردی و اخلاقی و حرفه ای معلم در هر شرایطی معتقدم. اگر کتک زدن دانش آموزان نتیجه جبر شرایط است ، چگونه می توان وجود معلمان مهربان و مسئول در کنار معلمان بد اخلاق و عصبی در یک مدرسه و در شرایط یکسان را  توضیح داد؟

به نظرم دلیل تداوم تنبیه بدنی در مدارس ، پاره ای زمینه ها و توجیهاتی است که در ذهن همکاران وجود دارد. این توجیهات فاقد پایه منطقی و قانونی و تربیتی و اخلاقی است و فقط به درد زنگ تفریح و گپ همراه با نوشیدن چای می خورد.
 
خشونت در مدارس و شکنجه دانش آموزان از تنبیه معلم الیگودرزی تا کشیدن بخیه کودک اصفهانی  عده ای هنوز به تاثیر کتک زدن در تربیت و یادگیری اعتقاد دارند . این یک تفکر مکتب خانه ای و منسوخ است و همه روان شناسان و اساتید و دانشمندان تعلیم و تربیت ، تنبیه بدنی را مضر می دانند. در هیچ کتاب و جزوه معتبر تربیتی تنبیه بدنی تجویز نشده است.

عده ای می گویند با کتک زدن، دانش آموزان را وادار به درس خواندن و انجام تکالیف درسی می کنیم. اینکار شبیه دفع فاسد به افسد است. اثرات کتک خوردن صدها بار بدتر از درس نخواندن است.
عده ای می گویند این بچه ها به کتک خوردن عادت کرده اند و زبانی جز زبان زور نمی فهمند.

اگر قرار باشد که بچه های خانواده های بیسواد و فقیر ، در مدرسه هم  کتک بخورند ، پس فلسفه تاسیس مدرسه  و استخدام معلم چیست؟  فرق معلم و مربی و مدیر مدرسه با پدر و مادری بیسواد و احیانا معتاد و دارای مشکلات روانی و تربیتی چیست؟  

عده ای هم می گویند دست خودم نیست وقتی عصبانی می شوم ، از کوره در می روم و  اصلا حال خودم را نمی فهمم و نمی توانم رفتار خودم را کنترل کنم.

چنین معلمانی بهتر است تا زمان به دست آوردن مهارت کنترل رفتار در شرایط بحرانی، از تماس با دانش آموزان بپرهیزند ؛ چون ممکن است با قتل یک دانش آموز مجبور شوند بقیه عمر خود را پشت میله ها بگذرانند. معلمی که خشم خود را نمی تواند کنترل کند هم برای خودش و هم برای بچه ها خطرناک است.

عده ای می گویند تراکم دانش آموز در کلاس زیاد است و معلم کلافه می شود و راهی جز کتک زدن ندارد. درست است که کارکردن در کلاس 40 نفری و با دانش آموزان بی انگیزه سخت است. اما در همین کلاس ها هم می توان راهی برای ارتباط با دانش آموزان پیدا کرد.

عده زیادی از همکاران در همین مدارس راه درست را پیدا کرده اند . یک دبیر مرد کاردانش می گفت که اول سال یک گُنده را از ته کلاس می کشم بیرون و به قصد کشت کتک می زنم تا بقیه حساب کار دستشون بیاید و ساکت بنشینند . در جوابش گفتم: بالاخره گَند کارت در می آید و آخر سر گیر می افتی و این مثل را برایش گفتم : یه بار جهیدی ملخی ، دوبار جهیدی ملخی،  آخر به چنگی ملخی !

یک معلم می گفت من با این حقوق و با این تبعیض ها اعصابم خُرده ، شما چه انتظار بی جایی داری ... می زنم . همان جوری که دولت زندگی منو زده ! گفتم:  برادر عزیز تو اگر با دولت و وزیر و مدیر کل مشکل داری چرا تلافی آن را سر بچه های مردم در می آوری؟  عصبانی هستی!

چرا تا حالا تو گوش مدیرکل و رییس منطقه نزده ای ؟

مگر لیست حقوق تو را دانش آموزان تنظیم می کنند؟

اگر شما در اثر فوران خشم در یک کلاس شلوغ زدی و دانش آموزی ناقص کردی ، جلوی میز دادگاه  ، قاضی استدلال شما در مورد تراکم کلاس و کمی حقوق و مسایل دیگر را نمی پذیرد. هیات تخلفات اداری از مجازات شما نمی گذرد و هیچ کس از شما حمایت نمی کند.
 
هم التماس خواهی کرد ، هم زندان می روی و هم مجازات اداری را تحمل می کنی .
 
در صورت بروز مشکلی برای شما ، وزیر ، اداره بازرسی ، حراست ، مدیرکل ، رییس منطقه ، مدیر مدرسه و... همگی پشت بخشنامه ممنوعیت تنبیه بدنی می ایستند و می گویند شما تخلف کرده ای و باید مجازات شوی . التماس ، خواهش ، گریه و هزار بدبختی دیگر در انتظار شماست.
 
اما سخنی با شما همکار محترم دارم که هیچ گاه دست روی دانش آموز بلند نکرده ای و مانند دبیر کت و شلوار قهوه ای پایت را برای لگد زدن به دانش آموز 170 درجه باز نکرده ای !
 
درود برشما . اما هر وقت صحبت از تنبیه بدنی دانش آموزان می شود می فرمایی : تنبیه بدنی محکوم است ، ولی ...تمام بدبختی و گرفتاری ما از همین "ولی" و "اما"ها است که به عنوان تبصره دنبال احکام می آوریم.

 برادر عزیز!

خواهر گرامی !

وزیر آموزش و پرورش بد ، سیستم معیوب ، حقوق کم ، تراکم کلاس زیاد ، بچه ها بی ادب ، خانواده ها اهل کتک زدن ، بچه ها معتاد به کتک ... فرض کن همه اینها درست باشد، اما ای برادر و ای خواهر عزیز اینها هیچ کدام شکنجه گران را تبرئه نمی کند.

امروزه حتی کسی از کتک زدن حیوانات دفاع نمی کند.شما معلمی و چشم جامعه به شماست. شما فرهیخته ای . شما با زبانت با استدلال و منطقت با شعورت با دانشت ، با سوادت ، باید روی دیگران اثر بگذاری و نه با مشت و لگد . کافی نیست که خودت کتک نمی زنی ! باید از  معلمانی که کتک می زنند فاصله بگیری و بدون لکنت زبان و اما و اگر و تبصره ، کار نادرست آنها را محکوم کنی .

اگر در مدرسه شما معلم عصبانی و بد اخلاق هست که مطئنم هست ، او را نصیحت کن. اگر به رفتار حرفه ای بی اعتنا است به او بگو در صورت قتل یا نقص عضو دانش آموز ، چه گرفتاری هایی پدا می کند. حمیت قسمتی ، همبستگی صنفی در این گونه اعمال ،کاربرد ندارد . حمایت از مجرم  همه صنف را آلوده می کند.

ما باید صدایمان در مقابل تخلف و خرابکاری برخی از معلمان از همه بلندتر باشد تا جامعه این کارها را به حساب همه معلمان نگذارد. ما باید از این اعمال برائت بجوییم و به مردم بگوییم که این اعمال زشت را به پای همه معلمان ننویسند. بگوییم که معلم شکنجه گر و جلاد نیست .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 25 آذر 1394 21:05 خوانده شده: 5996 دفعه

در همین زمینه بخوانید: