شاید من هنوز درک نکرده ام که نظریه نخبه پروری یعنی چه؟
کودکان ما باید چگونه تربیت شوند که نخبه شناخته شوند؟
نخبگی به این است که حتما اختراعی داشته باشند؟
اگر صرفا کتاب بنویسند یا حافظ و قرآن را حفظ کنند، قدمی در علوم انسانی برداشته اند؟
شادی و سرخوشی را با توانایی خود نشر دهند، جالب نیست؟
واقعیت این است که اگر فعالیت های دانش آموزی را با نام مدارس خاص و در خور بخشنامه های اداری به صورت روشمند و جامعه شناسانه ارسال کنیم، قطعا درخور برگزیده شدن هست؟
وقتی می پرسند حالا چه کاری هست که می خواهید دیده شود، انتظار آن می رود که در مسیری مشخص و با انطباق چیدمان پیچیده ای همراه باشد؟
ما جامعه ی کوچکی هستیم که تا وقتی به نخبگان اصلاح شده و پاستوریزه فکر می کنیم، مشکلاتمان به جای موفقیت هایمان به قله ها صعود می کند.
هوش بیشتر و استعداد برتر را هم در سفارش های متعدد تواناتر می بینیم.
از اواخر بهمن ماه فعالیتی را با گروهی از دانش آموزان پایه ششم در کلاس خودم تحت عنوان برنامه ویژه نوروز شروع کردم. سعی بر آن شد این کار به صورت کاملا داوطلبانه و بر حسب علاقه مندی های بچه ها، به صورت مجازی انجام شود.
امکان حضور دانش آموز در مدرسه و فعالیت های مهارتی بدین شکل به دلیل محدودیت های کرونا نبود.
قسمتی از کار را پیش بردیم و احساس کردم به عنوان یک معلم، تلاش بچه ها ستودنی ست. لذا برای نمایش کارشان، با روابط عمومی اداره ناحیه، حراست و حتی روابط عمومی اداره کل در میان گذاشتم که چنین کاری را در دست اقدام داریم، امکان دارد جهت تشویق بچه ها به حضور در فعالیت های مهارتی و پرورشی و خلق استعدادها، کارشان را حداقل در گروه های استانی شاد نشر دهید؟
قرار بر این شد با مدیر قبلی ناحیه صحبت کنم که به صورت حضوری با قسمتی از کار ساخته شده، کار بررسی شود و ایشان استقبال کردند که بعد از اتمام پروژه، اگر ایرادی از نظر حراست نداشته باشد برای اداره کل بفرستند.
ذوق بچه ها بیشتر شد و شبانه روزی تلاش کردند که کار ظرف یک هفته آماده شود.
در فضای مجازی هماهنگ شدن آن هم برای دانش آموزان ابتدایی کمی دشوار است. لیکن شادی اینکه می توانند برای نوروز خیلی ها را شاد کنند، آنان را دلزده نکرد.
کار آماده شد.
ولی متاسفانه یا خوشبختانه رییس بازنشست شدند و ریاست جدید آمدند.
مراسم تودیع و معارفه مانع از دیدار من با ایشان و مطرح کردن موضوع شد. لذا باید قدم اول را مجدد از حراست بر می داشتم.
با رییس حراست صحبت کردم. کار بچه ها را برایشان پخش کردم. ایشان گفتند باید به حراست اداره کل درخواست بنویسید، مجوز دهند تا ما بررسی کنیم. این روال اداری برای ۱۵ روز مانده تا نوروز جواب نمی داد. سعی کردم راهنمایی بگیرم که چگونه این روند را سرعت بخشیده و راه بهتری بیابم.
با قسمت تکنولوژی اداره ناحیه صحبت کردم. فعالیت انجام شده برایشان جالب بود. روزهای آخر سال بود که کار برای واحد تکنولوژی اداره کل ارسال شد.
ایشان هم مشاهده کردند.
از نظرشان فعالیت خوبی بود.
مشکلی در حجاب و بازی نمایشی بچه ها نبود. در حد سنشان خیلی هم خوب بود. ولی برای نشر یک ایراد نسبتا بزرگ داشت. در سفره هفت سین چیده شده قرآن نبود. هر چند شروع کار، حین کار و پایان کار از نام و یاد و مدد خداوند غافل نشدند.
از تلاش باز نایستادیم.
ظرف کمتر از نصف روز این مورد را هم اصلاح نمودند و من برای تکنولوژی ارسال کردم. ولی دیگر فرصتی برای دیده شدن نبود.
سال به تحویل شدن نزدیک می شود و بچه ها چشم انتظار پاسخ ماندند.
به اینجا اکتفا نکردم.
برای رادیو اصفهان هم کار را ارسال کردم.
شنیده بودم فعالیت های دانش آموزان را برای نوروز دریافت می کنند. ولی تا این لحظه پاسخی دریافت نکردم. فقط بابت ارسال کلیپ تشکر کردند.
گفت و گویی در کانال رویکرد تمام ساحتی در مدرسه ساعت ۱۹ روز ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ با موضوع بررسی نوروز این مناسبت ملی با رویکرد تربیت تمام ساحتی با مشارکت همکاران داوطلب در شبکه شاد همراه با سوال محوری چه فرصت های تربیتی در نوروز برای بهره گیری در تربیت تمام ساحتی وجود دارد و از آن برای تکمیل جریان تربیت رسمی استفاده کنیم .
نشست برگزار شد. این گفت و گو حدود سه ساعت طول کشید.
در حین گفت و گو کار بچه ها را برای برگزار کننده جلسه ارسال کردم و خواستم با توجه به موضوع جلسه آن را بررسی کنند. ایشان در جواب پیامم، آدرس کانال و شرکت در جلسه را پیشنهاد کردند.
انتظار داشتم حداقل بعد از پایان جلسه فیلم ارسالی مرا می دیدند و نظرشان را می گفتند.
ولی باز هم تلاش بی فایده بود.
در حالی که به جهت ارتباط موضوع گفت و گو با فعالیت دانش آموزانم تمایل داشتم مدرس تدریس رویکرد تمام ساحتی، بعد از جلسه کار را ببینند و آن را با دید مناسب نقد کنند.
گوشه های تاریک تلاش های دانش آموزی خودم پیش چشمم آمد.
کاوش در اینکه روند آموزشی و پرورشی و نادیده گرفتن زحمت دانش آموزانی که با حداقل امکانات توانایی هایشان را آن هم در این شرایط نامساعد آموزشی، رشد داده و ارائه کرده اند، بعد از گذشت حدود ۱۷ سال از اتمام زمان آموزش عمومی خودم، هنوز ادامه دارد و پیشرفتی در نگرش ها نیست باید ناراحت شد. تاسف خورد.
هیچ رویکردی تاکنون نتوانسته است مدرسه را در جایگاه مناسب قرار دهد. هنوز هم درگیر و دار نامه های اداری، بخشنامه ها، دست نوشته ها و نقطه نظرات افراد مختلف صرفا برای تشریفات، استعدادهایی کشته می شود و با اهمال های زیاد در عوض اندیشیدن منطقی، به دست تقدیر سپرده می شود. بدون اینکه به جنبه های طبیعی مسئله توجه شود.
زمان زود می گذرد.
بهره وری از تحولات عظیم آموزشی و پرورشی را لحظه به لحظه باید دنبال کرد، نه در لابه لای بخشنامه ها و نامه های اداری!
خیلی از نامه ها و بخشنامه ها در پروسه های طولانی ممکن است باز نشوند یا دیر باز شوند و یا حتی اصلا گشوده نشوند!
من به عنوان آموزگار پایه ششم دبستان شهید محمد قضاوی ناحیه ۴ اصفهان، به داشتن چنین دانش آموزانی افتخار می کنم و امیدوارم هیچ گاه نور امید در دلشان خاموش نشود.
دختران گلم به راهتان با قوت ادامه دهید. شما توانمندید.
( تلاش دانش آموزان را برای حراست از آیین های باستانی مشاهده فرمایید )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید