چاپ کردن این صفحه

شاید گذر از دوران نوشتن مشق شب یکی از این فرهنگ‌سازی‌ها باشد اما معلمان و دانش‌آموزان نباید از این فرصت برای دور زدن وظایف شان استفاده کنند !

حذف مشق شب ؛ نمایش های عمومی آموزش و پرورش برای مردم و جوگیر شدن مسئولان ؟!

نرگس کارگری/ همکار صدای معلم

 حذف مشق شب از تکالیف دانش آموزان " مشق شب از تکالیف دانش آموزان حذف می شود "

تهران -ایرنا- معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: در سال تحصیلی جدید مشق شب از تکالیف دانش آموزان اول تا سوم ابتدایی حذف و مهارت آموزی جایگزین آن می شود.

رضوان حکیم زاده روز چهارشنبه 28 شهریور 1397در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش ایرنا افزود: پژوهش ها نشان می دهد رونویسی و مشق شب تاثیر زیادی در یادگیری ندارد و برعکس به یک برنامه تنش زا بین بچّه ها و والدین تبدیل شده است.

وی ادامه داد: این برنامه در مرحله نخست، در کلاس هایی که تراکم 16 تا 25 دانش آموز دارند اجرا خواهد شد، به این نحو که بچه ها قرار است تکالیف خود را در مدرسه زیر نظر معلمان انجام دهند و ساعت های بیرون از مدرسه را صرف مهارت آموزی کنند. گمان نمی کنم نیروهای تازه کار در بسته های حمایتی و دانشجو معلم ها و تمام کسانی که به نوعی سال اول تدریس شان امسال هست از پس این کار به خوبی برآیند. البته به صرف آنکه مدارس که چون پاساژ کاسبان شده است قلق بازار را خوب یاد گرفته اند ، همان اندازه که پول می گیرند کار می کنند.

وی با بیان اینکه اکنون این برنامه مراحل پایانی را طی می کند و تا قبل از مهرماه به سراسر کشور ابلاغ خواهد شد، گفت: برنامه حذف مشق شب و جایگزینی تکالیف مهارت محور در سال های آینده به دیگر مدارس نیز تعمیم داده خواهد شد زیرا این برنامه مبتنی بر رویکردهای جدید تعلیم و تربیت در دوره ابتدایی است به این نحو که بچه ها فعالیت های یاددهی و یادگیری را تا جایی که مربوط به کلاس های درس می شود در مدرسه انجام داده و بیرون از مدرسه فعالیت های مکمل و مبتنی بر مهارت داشته باشند.
معاون وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: در این رابطه چارچوبی تهیه شده که در برگیرنده مهارت های مورد نظر در سند برنامه درسی ملی همچون انضباط اجتماعی، مسئولیت پذیری، حفظ محیط زیست، آموزش شهروندی، استفاده درست از منابع است و معلمان می توانند متناسب با این مهارت ها همراه با خلاقیت های خود برنامه ها را دنبال کنند.

حکیم زاده بیان داشت: در این برنامه ها به عنوان مثال دانش آموز می تواند همراه خانواده خود یک روز خرید روزانه منزل را انجام داده و حساب ها و پرداخت ها را اداره کند تا هم مفاهیم ریاضی را تمرین کند و هم با مفاهیم مدیریت مالی آشنا شود.

حذف مشق شب از تکالیف دانش آموزان

وی ادامه داد: همچنین در زمینه حفظ محیط زیست، برای دانش آموز می توان در مسیر مدرسه تا خانه مشاهدات، یادداشت ها و بازگو کردن مواردی که می تواند محیط زیست را تهدید کند در نظر گرفت و در رابطه با بحث انضباط و مسئولیت پذیری تکلیف یک دانش آموز می تواند این باشد که کتاب ها و وسایل اتاق خود را منظم کند.

معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: استان ها نیز نمونه های متنوعی از برنامه های مهارت محور را ارائه کرده اند که برای اجرایی کردن آنها، این معاونت چارچوب ها را مشخص کرده و در اختیار استان ها قرار می دهد.

به گفته حکیم زاده برای پایه های 4، 5 و 6 و دوره اول متوسطه نیز برنامه ویژه مدرسه یا بوم در سال تحصلی جدید در نظر گرفته شده به این نحو که 2 ساعت از زمان رسمی آموزش در هفته به برنامه ای که مدرسه برای دانش آموزان در نظر می گیرد، اختصاص داده می شود.

وی یادآورشد: در این شرایط حجم کتاب های درسی به صلاحدید معلم ممکن است کاهش یابد تا برنامه ویژه جایگزین شود همچنین با نظارت مدیر و شورای مدرسه و با استفاده از ظرفیت های بیرون و درون مدرسه، می توان برنامه های مبتنی بر مهارت برای دانش آموزان در نظر گرفت و در این 2 ساعت به هیچ وجه کلاس های تست، تقویتی و تکمیل دروس جز برنامه ویژه مدارس نخواهد بود. "

حذف مشق شب از تکالیف دانش آموزان

همان طور که مستحضر هستید، مشق شب را از دوره ی اول ابتدایی حذف کردند . آیا شما در تارنمای خاطرات خود از مشق شب خاطره ای دارید؟ این تصمیم را چگونه تعبیر می کنید؟

سال 1372 برای ننوشتن پنج سوال ، خانم قریشی که آن موقع حدودا پنجاه سال داشت ، هفتاد و چهار ضربه شلنگ کف پایم زدند.  صد تا مدنظر داشتند ولی با گریه های زیادم این مقدار کفایت کرد.  ( ه.م )

مادرم تازه زایمان کرده بود نتوانست آن شب برایم املا بگوید ، معلم کلاس سومم سر مرا محکم به دیوار کوبید. ( ز.س )

کتاب های ما قریب به یک ماه بعد از شروع مدرسه به دستمان می رسید ، باید از سال قبلی ها تهیه می کردیم ولی من نتوانستم برای رونویسی از روی سه تا از درس های  فارسی کلاس دوم ، کتاب  پیدا کنم ، خانم معلم با خط کش بلند چوبی خود مرا زدند و پیشانی ام پاره شد و پنج تا بخیه خورد که جایش هنوز هست. ( ج. ط )

کلاس دوم ، بعد از یک سرماخوردگی شدید ، اوریون گرفتم. بعد از یک هفته به مدرسه رفتم. معلمم تمام نمرات ثلث سومم را صفر رد کرده بود. مردود شدم. سه روز تمام گریه کردم. شوهرش هفته بعد در قنادی اش خفه شد و مرد. من گریه نکردم. ( ن. چ )

مدرسه ما دو نوبته بود. در منطقه محروم زندگی می کردم. دفترم در مدرسه جاماند و گم شد. نتوانستم پنج صفحه نشانه ی ( م) کلاس اول را بنویسم. روز بعد سر صف ، مدیرمان به یکی از کلاس پنجمی ها گفت اگر می خواهد امروز در مدرسه نگهش ندارند ، ده بار محکم به من سیلی بزند. ( ر. ا )

بهمن ماه ننگین کلاس سومم را فراموش نمی کنم که به خاطر آنکه نتوانستم جدول ضرب را از حفظ بگویم گوش چپم ناشنوا شد. آن ضربه دست تا زنده ام در خاطرم خواهد ماند . ( م. م )

خوب یادمه کلاس دوم بودم. سال 1359 ، خانم معلم درس صحرانورد رو داده بودند و اصلا از این درس خوشم نمی آمد . هر شب هم باید رونویسی می کردیم. من هم درسم خوب بود و از نوشتن مشق تکراری بیزار بودم. این بار را یک خط در میان نوشتم و خیالم راحت بود که خانم  به من میگه مشق های بچه ها را ببینم. ولی اون روز برعکس شد و خانم اول از همه مشق های من را دید و آبروی من جلوی هم کلاسی هایم رفت و از مبصری افتادم و خانم معلم هم با من قهر کرد و گفت اصلا از تو انتظار نداشتم. هنوزم که هنوز از درس صحرا نورد بیزارم. هرچند از کتابهای درسی حذف شده است. ( ز. ا )

نتوانستم از روی درس بخوانم. تا شب مرا در مدرسه نگه داشتند. در انباری مخصوص دانش آموزان تنبل. کلاس اول بودم. تا هفت سال بعد شب ادراری داشتم و به هیچ عنوان از خانه بیرون نمی رفتم. ( ح. ق )

می خواهم هیچ وقت هیچ دانش آموزی به خاطر کمبود مدرسه و دوری راه ، بی سوادی پدر و مادر و مشکلاتی از این دست مانند من متحمل آزار نشود. کسی را نداشتم برایم املا بگوید. همه را از روی درس می نوشتم. معلم فهمید و همان باعث شد پاهایم برای همیشه از بدنم پر بکشند. وقتی از ترس کتک نخوردن با کابل دردآور از پنجره کلاس در طبقه دوم پایین پریدم و دو پایم شکست و از نخاع آسیب دیدم .( س. ح )

کلاس سوم پدرم را به ماکو منتقل کردند. ترکی بلد نبودم. معلم در کلاس ترکی صحبت می کرد. نمی فهمیدم چه می گویند. هر روز فقط مرا به خاطر نداشتن مترجم می زدند. شش ماه به مدرسه نرفتم تا ماموریت پدرم تمام شود. در مدرسه قبلی شاگرد ممتاز بودم. ( ت. ی )

چهار دندان جلویی ام را معلم کلاس دومم به خاطر ننوشتن ده جمله ، با مشت شکست .( ن د. )

مدیر با فحاشی مادرم را گریان روانه خانه کردند. از آن سال به بعد هیچ وقت مادرم پایش را در هیچ مدرسه ای نگذاشت. ولی چون سواد نداشت زوری من و شش خواهر برادرم را به کلاس درس می فرستاد. اکنون همه تحصیل کرده هستیم و سه برادرم خارج از کشور پزشک و معمار هستند. ( ب.ط )

برادر کوچکم ، چهارساله بود. دفتر مشق فارسی ام را در تنور انداخته بود. مادرم دیر فهمید و نصف دفتر سوخت. در دفترهای دیگر اگر مشق فارسی می نوشتیم تنبیه می شدیم. باید منتظر می شدم تا پدرم از سرکار برگردد ولی آن شب به همسایه گفته بود ، نمی تواند تا صبح بیاید. گریه می کردم. مادرم روسری سفیدی داشت. کمکم کرد صافش کنم و روی آن مشقم را بنویسم. فردا صبح معلمم با ناراحتی آن را سرم کرد و دور تمام کلاس ها چرخاند.  ( ع. ن)

حذف مشق شب از تکالیف دانش آموزان

این خاطرات ، بخشی از مصاحبه با محصلین دهه های قبل بوده است. از نشر برخی گفته های دلخراش امتناع کرده ام.

 

جناب آقای بطحایی

تفاوت از زمین تا آسمان است. شاید شما در قبال قول هایی که داده اید ، حرکت مثبتی نکرده اید ولی حذف مشق شب از تکالیف روزمره دانش آموزان دردهای زیادی را چون دمل های چرکین سر باز کرده بر منحنی مخاطرات آموزش دامن می زند..

خوب یا بد بودن این حرکت را نمی توان این گونه توصیف کرد که کفایت می کند یا نه . باید دید که از آن طرف نردبان چگونه خواهیم افتاد! یک دست در جیب چپ و دست دگر در جیب راست  باز ایستاده ایم خمیده در مسیر باد  وین اندوه آشنا از عقب گرد خویش تصویر تیره ز آینده است نه از عاقبت به پیش  نظام آموزشی با تدوین برنامه‌های گزینشی همواره سعی در جلب توجه دانش‌آموزان و والدین آنها دارد.

برنامه‌هایی از قبیل ادبیات توصیفی وضعیت دانش‌آموزان به‌جای ارائه نمرات و پنج‌شنبه‌های تعطیل قرار است روی کاغذ باعث حذف کارنامه محوری و مدرک‌گرایی، در دانش‌آموزان شود.اما این برنامه‌ها در بیشتر اوقات در مرحله حرف باقی می‌مانند. ضمانت‌های اجرایی خاصی نخواهند داشت.

برنامه‌هایی از این دست بیشتر شبیه نمایش‌های عمومی نظام آموزش و پرورش برای مردم است و کمتر به اجرای آنها در سطح کلان جامعه اهمیت داده می‌شود.توجه به دغدغه‌های آموزشی دانش‌آموزان با ارائه برنامه‌های جذاب امکان پذیر نیست.برای حذف برنامه‌هایی از قبیل نوشتن مشق‌های شب باید نقشه پشتیبان داشت. یک بام و دوهوای آموزش و پرورش همیشه کار دانش‌آموزان را خراب می‌کند.آنها سرگردان بین آموزش‌های سنتی و مدرن رها می‌کند.

بیشتر برنامه‌ها در سطح کارشناسی نشده و ارائه برنامه‌های کلان هیجان‌انگیز باقی می‌مانند و این یکی از معضلات اساسی نظام آموزش و پرورش کشور است.

به نظر می‌رسد برنامه‌هایی از این دست بیشتر از جوگیری مسئولین خبر می‌دهد تا ارائه یک برنامه هدفمند برای ارتقا سطح دانش دانش آموزان.برای فرونشاندن تب مدرک‌گرایی در والدین دانش‌آموزان باید بسترهای فرهنگی خاصی را فراهم کرد.

شاید گذر از دوران نوشتن مشق شب یکی از این فرهنگ‌سازی‌ها باشد اما معلمان و دانش‌آموزان نباید از این فرصت برای دور زدن وظایف شان استفاده کنند.آنها موظفند کار در کلاس و فعالیتهای مهارت محور را به درستی جایگزین مشق شب کرده و روی آموزش دانش آموزان با روش‌های نوین تمرکز کنند.
نه اینکه از هر دو سبک آموزشی جا بمانند و در نهایت بازده دانش‌آموزان را پایین بیاورند.
البته گمان نمی کنم نیروهای تازه کار در بسته های حمایتی و دانشجو معلم ها و تمام کسانی که به نوعی سال اول تدریس شان امسال هست از پس این کار به خوبی برآیند. البته به صرف آنکه مدارس که چون پاساژ کاسبان شده است قلق بازار را خوب یاد گرفته اند ، همان اندازه که پول می گیرند کار می کنند.

حذف مشق شب از تکالیف دانش آموزان

هر دو روی سکه را هم باید دید. اگر عشق به معلمی ارزش داشت که آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی و مربیان حق التدریس دو سال آزگار عمرشان در این راه هدر نمی رفت!
سند تحول بنیادین هر دقیقه و ثانیه جای تغییر را دارد. فقط سلیقه است که حرف اول را می زند.درک برخی حرکات مسئولین مانند نویسندگی و نویسنده بودن ، بسیار دشوار است. به خصوص اگر نویسنده بخواهد برای همگان کار کند و بنویسد. چرا که مردم ، یعنی توده های موضوع کار و در عین حال مخاطب نویسنده ، درصد کثیرشان از توانایی خواندن و نوشتن بی بهره اند . این است که در عمل از آن ها جدا هستی. می ماند دو زاویه ی دیگر که حضور تو به عنوان نویسنده در آن ها اثر می گذارد و آن ها به نحوی نسبت به تو واکنش دارند.

در یک زاویه حکومت هست که غالبا دل خوشی از نویسنده ندارد ، مگر آن که نویسنده مطابق میل او به مردم نگاه کند و از زندگی مردم ، موافق با میل و اهداف حکومت حرف بزند و نویسنده ای که نتواند به رغم وضعیت موجود با حسّ و درک صادقانه ی خود از واقعیت بنویسد ، طبعا مورد بی مهری و حتی نفرت و چه بسا کینه ی حکومت قرار می گیرد.

در زاویه ی دیگر ، جریان های روشن فکری و متفاوت هستند که ممکن است نویسنده از طیف غالب ایشان جدا افتد و بیگانه بماند.

نویسنده ی همگان بودن دشواری های خاصّ خود را دارد، در واقع به خاطر کار و زندگی اش ، ممکن است مورد بی مهری و حسد و غرض ورزی در داوری ها و حتی کینه های آشکار و پنهان ایشان قرار بگیرد.


حال اگر نوع نگاه جوانان این عصر برای مسئولین سنگین است خرده از جانب ما نیست. اقتضای سن و سال است که در شور و حال جوانی انتظار تحول دارد نه در پیری و فرتوتی.


عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
پس چه خوب است که به بهترین نحو بگذرد


امیدواریم این شتابزدگی و تصمیمات بلند بالا را در اجرای قانون و رفع بلاتکلیفی فرزندان این مردم کشیده به خاک و خون هم داشته باشید.
ما نیز آینده دیروز این کشوریم. برای این سرزمین به قدر وسع تلاش کرده ایم. لکن امروز حق شهروندی مان حکم می کند از امنیت شغلی و احترام برخوردار باشیم.
ما را از وضع اسف بار بلاتکلیفی خارج کنید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 31 شهریور 1397 15:45 خوانده شده: 4779 دفعه

در همین زمینه بخوانید: