چاپ کردن این صفحه

کتایون خزعلی/ دبیر زبان انگلیسی

رؤیای گمشده دختران ایرانی ! بزرگ ترین آرزوی یک دانش آموز سمپادی چه می تواند باشد ؟

امروز در یک کلاس در مدرسه فرزانگان، این موضوع را به دانش آموزان دادم، و با انشایی مواجه شدم که دلم می خواست به حال دختران نخبه ی جامعه ام گریه کنم/ « من دلم می خواهد یک روز با لباس ورزشی بیرون بروم و توپ بازی کنم و بعد از آن دوچرخه خود را بردارم و با دوستانم به پارک بروم و با صدای بلند بخندم و شادی کنم، بدونِ اینکه کسی به من بگوید تو دختری! چرا توپ بازی می کنی؟! یا بگوید تو دختری چرا دوچرخه سواری می کنی؟! و بدونِ اینکه نگران نگاههای جنسیتی باشم و ترس از جنس مخالف را داشته باشم.»/ در دنیایی که آرزوی نوجوانان رفتن به فضا و کره مریخ و ماه است، در کشور من آرزوی یک دختر نخبه، آزادی و داشتن آرامش و شادی در جامعه است/ مردمی که شاد نیستند یقیناً سالم نیستند چون روح و روان که سالم نباشد جسم هم سالم نخواهد بود/ داشتن جامعه ای شاد برای دختران ، کار سختی نیست اگر نگاهمان را اندکی تغییر دهیم/ فقر در مملکت ما بیداد می کند. فقر نه فقط برای نداشتن و نخوردن بلکه فقر فرهنگی، فقر نیاندیشیدن. فقر مالی را شاید بتوان تحمل کرد ولی امان از فقر فرهنگی

جامعه شاد و آرزوی دانش آموزان دختر ایرانی

یک موضوع که در کلاسِ درس به عنوان انشاء استفاده می کنم « یک روز رؤیایی یا dream day » هست که به عنوان تاپیک به دانش آموزان می دهم، جهت نوشتن یک انشاء به زبان انگلیسی برای آموزش مهارتِ نوشتاری( writing). که البته همیشه هم با استقبال دانش آموزان مواجه می شود.
امروز در یک کلاس در مدرسه فرزانگان، این موضوع را به دانش آموزان دادم، و با انشایی مواجه شدم که دلم می خواست به حال دختران نخبه ی جامعه ام گریه کنم.
یک دانش آموز، بهترین و رؤیایی ترین روز خود را به این شکل توصیف کرده بود:

« من دلم می خواهد یک روز با لباس ورزشی بیرون بروم و توپ بازی کنم و بعد از آن دوچرخه خود را بردارم و با دوستانم به پارک بروم و با صدای بلند بخندم و شادی کنم، بدونِ اینکه کسی به من بگوید تو دختری! چرا توپ بازی می کنی؟! یا بگوید تو دختری چرا دوچرخه سواری می کنی؟! و بدونِ اینکه نگران نگاههای جنسیتی باشم و ترس از جنس مخالف را داشته باشم.»
دانش آموزی که در آزمون سمپاد  پذیرفته شده، به جای داشتن آرزوهای بزرگ، آرزوی داشتنِ یک روز شاد را دارد. همه ی ما با دانش آموزانی افسرده مواجه ایم که بهانه ی شاد بودن را گم کرده اند و شاد بودن را یاد نگرفته اند.

جامعه شاد و آرزوی دانش آموزان دختر ایرانی


فقر در مملکت ما بیداد می کند. فقر نه فقط برای نداشتن و نخوردن بلکه فقر فرهنگی، فقر نیاندیشیدن. فقر مالی را شاید بتوان تحمل کرد ولی امان از فقر فرهنگی  در دنیایی که آرزوی نوجوانان رفتن به فضا و کره مریخ و ماه است، در کشور من آرزوی یک دختر نخبه، آزادی و داشتن آرامش و شادی در جامعه است.

تبعیض بین دختر و پسر و فاصله ای که برای این دو جنس قائل شده اند ،  چه بر سر این نوجوانان آورده است؟ واقعاً جای تأسف دارد که این تبعیض روز به روز بیشتر و بیشتر می شود تا جایی که بحث جدا کردن دختر و پسر در دانشگاه بر سر زبانهاست.
وقتی شادی برای بچه های این سرزمین به یک آرزوی محال تبدیل شود، چه انتظاری می توان از این بچه ها داشت برای آینده ی این کشور؟!
مدارس که از محیط شاد برخوردار نیستند، در جامعه هم که بهانه ای برای شادی ندارند ، پس باید منتظر یک جامعه ی افسرده باشیم.


به قول قیصر امین پور:
این روزها که می گذرد ،
شادم ...
این روزها که می گذرد ،
شادم ...
این روزها شادم که می گذرد !سلامت جامعه در گروِ سلامت مردم است، و مردمی که شاد نیستند یقیناً سالم نیستند چون روح و روان که سالم نباشد جسم هم سالم نخواهد بود.
داشتن جامعه ای شاد برای دختران ، کار سختی نیست اگر نگاهمان را اندکی تغییر دهیم.

جامعه شاد و آرزوی دانش آموزان دختر ایرانی

فقر در مملکت ما بیداد می کند. فقر نه فقط برای نداشتن و نخوردن بلکه فقر فرهنگی، فقر نیاندیشیدن. فقر مالی را شاید بتوان تحمل کرد ولی امان از فقر فرهنگی.

انسان با فکر کردن، زنده است. به آینده ی دختران این مملکت بیاندیشیم . دخترانی که هر ساله رتبه های اولِ کنکور را از آنِ خود می کنند ولی در دل آرزوی شاد زیستن را دارند.

شبکه جامعه‌شناسی علامه

یکشنبه, 21 بهمن 1396 14:30 خوانده شده: 7869 دفعه

در همین زمینه بخوانید: