چاپ کردن این صفحه

" باید توجه داشت از رادیکال شدن پرهیز شود "

آزاد ارمکی: ایران جامعه‌ای بداخلاق است/ بزرگ‌ترین ضربه را تحصیل‌کرده‌ها به دموکراسی زده‌اند/ کنش‌گری در چنین جامعه‌ای دشوار است

جامعه ایران نه در حال خواب و نه بی مشکل بلکه جامعه ناهموار و به تبع آن دارای تنوع و پراکندگی امکانات و ظرفیت‌ها و البته ناکامی‌ها است/ جامعه ایران جامعه‌ای نه خوش‌اخلاق و نه بی‌اخلاق بلکه جامعه بداخلاقی است که این بداخلاقی را می‌توان در تنوع محصولات فرهنگی و حتی علمی مشاهده کرد/ کنش گری به سادگی اتفاق نمی افتد/ تمام کنش‌گران عرصه فرهنگ راه را گم کرده و به کنش‌گران اجتماعی تبدیل می شوند و اگر عملی انجام شود، واکنش به امور سیاسی است/ باید توجه داشت از رادیکال شدن پرهیز شود تا جامعه و فعالیت‌های سیاسی گمراه نشده و ارزش‌ها جابه‌جا نشود .اگر منتظر اتفاق باشیم بازنده‌ایم. ژله‌ای بودن عرصه فرهنگ از خود کنش گری تولید نمی‌کند/ هنرمندان و دانشگاهیان همیشه، آخرین افراد مهم در آخرین روزهای انتخاباتی بوده‌اند در صورتی که باید اولین‌های مهم باشند و از اول حضوری فعال و تاثیر‌گذار داشته باشند.

 

ویژگی های جامعه ایران و مهجوریت امور فرهنگی در جامعه ایران و امکان کنش گری

  گروه اخبار/
تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در نخستین نشست سازمان جوانان حزب اعتدال و توسعه درباره دلالت امر فرهنگی در سیاست سخن گفت .

ارمکی در ابتدا به تعریف جامعه ایران پرداخت و گفت: از بین تعاریف مختلف، که عده ای آن را جامعه نسبتا” همگرا با مشکلات قابل حل و عده ای دیگر آن را جامعه در حال فروپاشی تعریف می کنند، جامعه ایران نه در حال خواب و نه بی مشکل بلکه جامعه ناهموار و به تبع آن دارای تنوع و پراکندگی امکانات و ظرفیت‌ها و البته ناکامی‌ها است.

جامعه ایران جامعه‌ای نه خوش‌اخلاق و نه بی‌اخلاق بلکه جامعه بداخلاقی است که این بداخلاقی را می‌توان در تنوع محصولات فرهنگی و حتی علمی مشاهده کرد.
وی به تاثیر بدقوارگی نظام اجتماعی ایران در همه حوزه‌ها تاکید کرده و افزود: به همین علت کنش‌ها در برخی حوزه‌ها آسان‌تر و در برخی دیگر سخت‌تر است و کنش گری به سادگی اتفاق نمی افتد.

شاید کنش اقتصادی ساده‌تر از کنش سیاسی و کنش فرهنگی سخت‌تر از کنش اجتماعی باشد اما به هرحال کنش‌گری در چنین جامعه‌ای دشوار است.
ارمکی به مهجوریت امور فرهنگی در جامعه ایران اشاره کرد و افزود: بیش از دویست سال است که در این مملکت دعوای تغییر فرهنگ، به تغییر خط فکری و سیاسی منجر می شود.

غلبه فضای نوسازی و تغییر شکل سازمان‌ها و حتی احزاب بر فرهنگ کاملا” مشهود است و در چنین شرایطی عنصر اقتصادی از بقیه مسایل مهم‌تر می شود و تمام کنش‌گران عرصه فرهنگ راه را گم کرده و به کنش‌گران اجتماعی تبدیل می شوند و اگر عملی انجام شود، واکنش به امور سیاسی است .
بزرگ‌ترین ضربه را تحصیل‌کرده‌ها به دموکراسی زده‌اند.

برای عمل در حوزه سیاسی دانش تخصصی کافی نیست و احزاب سیاسی باید در راستای درک تاریخی از کنش سیاسی و مفهوم جدیدی باشند تا به آن تکیه کنند. باید متغیرها را یافت و بدون ناشی گری تحرک اجتماعی ایجاد کرد.
اما در این میان باید توجه داشت از رادیکال شدن پرهیز شود تا جامعه و فعالیت‌های سیاسی گمراه نشده و ارزش‌ها جابه‌جا نشود .اگر منتظر اتفاق باشیم بازنده‌ایم. ژله‌ای بودن عرصه فرهنگ از خود کنش گری تولید نمی‌کند .
باید فعالان عرصه فرهنگ وارد احزاب سیاسی شده و از ابتدا حضوری فعال داشته باشند.

تجربه نشان داده است که هنرمندان و دانشگاهیان همیشه، آخرین افراد مهم در آخرین روزهای انتخاباتی بوده‌اند در صورتی که باید اولین‌های مهم باشند و از اول حضوری فعال و تاثیر‌گذار داشته باشند.

وی در مورد تاثیر لذت‌های فرهنگی گفت: باید لذت‌های فرهنگی به جای لذت‌های غریزی به جامعه جوان معرفی شود تا بتوان از آن بهتر در عرصه سیاست بهره برد.

منبع: واحد اطلاع رسانی سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتدال و توسعه

چهارشنبه, 18 خرداد 1395 12:41 خوانده شده: 1943 دفعه

در همین زمینه بخوانید: