چاپ کردن این صفحه

گفت و گوي خواندني با اولين مسافر ( معلم ) نوروزي گميشان : من هم از اين به بعد ديگر تهراني نيستم بلكه يك گميشاني هستم !

معلم بازنشسته تهراني مي گويد ، صداقت و اعتقادات مذهبي در مردم گميشان مثال زدني است صداقتي كم نظير و باشكوه كه مرا تشويق كرد در اينجا زمين بخرم و باغ بزنم ....

گميشان و گفت و گو با یک تهرانی در ستاد اسکان فرهنگیان گمیشان

به گزارش ساحل گميشان ، به محل استقرار مسافرين نوروزي گميشان رفتم تا گپ و گفتي دوستانه با مهمانان نوروزي شهرم داشته باشم .

مهدي شاكري دبير بازنشسته آموزش و پرورش از تهران به همراه همسر و دو فرزندش اولين گردشگر نوروزي بود كه در روز 27 اسفندماه يعني همان روزي كه كار ستاد اسكان مسافرين استارت خود در محل اسكان مستقر مي شود و خودش مي گويد تا پايان تعطيلات نوروزي در گميشان مي ماند و به پسر و عروسش هم خبر داده و از گميشان تعريف كرده و آنها هم از ديروز به جمع شان اضافه شده اند....

از انگيزه سفرشاكري سوال كردم  و معلم بازنشسته با حوصله و مهرباني برايم توضيح داد:

براي دوران بازنشستگي به دنبال مكاني براي خريد زمين و باغباني و كلا كارهاي  اقتصادي و سودمند براي خودم و كشور عزيزم بودم ...

به شهرهاي مختلف سفر كردم اما هيچ كجا براي من مثل گميشان نبود، يعني صفا و صداقت مردم گميشان و اعتقادات مذهبي مردم واقعا مثال زدني بود و مرا به اينجا جذب كرد و حدود 6 ماه پيش بود كه  در روستاي قرنجيك يك هكتار زمين خريدم ...

شاكري ادامه مي دهد: متاسفانه در اغلب شهرهاي ايران كشاورزي سنتي انجام مي شود و اين مساله بازدهي كار را كم مي كند من به اينجا آمدم تا با اميد خدا و كمك مردم و مسئولين انشا الله پايه گذار كشاورزي نوين در شهرستان باشم .

معلم تهراني برنامه هاي خود را  اين طور برايمان تشريح مي كند:

مي خواهم با استفاده از گياهان شورپسند مثل انار و انجير و از زمين هاي شور بهره برداري كنم ، همچنين مي خواهم با ايجاد بستر مصنوعي زمينه پرورش گياهان مثمر و گران قيمت را براي توليد و ارسال به بازار هدف تهيه كنم مثل كشت گيلاس زميني و صادرات به روسيه .

براي صنايع تبديلي مثل انجير خشك و .. و همچنين تهيه مربا و رب انار از محصولات باغ برنامه دارم .

شاكري در پاسخ ما كه آيا از جاهاي ديدني گميشان هم ديدن كرده است يا نه گفت: از چهارشنبه بازار و تالاب گميشان و گلفشان ديدن كردم و مي خواهم موزه را هم حتما ببينم ، ظروف سنتي تركمن را همسرم خريداري كرده است و خريد چهار قد و صنايع دستي هم در برنامه داريم .

 از همسر پسر و عروس آقاي شاكري در مورد مردم گميشان و محل اسكان مي پرسم و همه مثل پدر خانواده معترفند مردم گميشان بسيار مهربان و صادق و بي ريا هستند و مهمان نوازند و همگي از سفرشان و محل اسكان رضايت كامل دارند.

شاكري در پايان مي خندد و مي گويد ديگر به من مهمان نگویيد ؛  من اينجا زمين دارم .

من هم از اين به بعد ديگر تهراني نيستم بلكه يك گميشاني هستم !

گفت و گوي صميمانه با معلم كهنه كار و بازنشسته تهراني مثل روزهاي نشستن پشت نيمكت هاي مدرسه شيرين و پر از مطالب آموزنده بود هرچند دلمان نمي خواست ولي به ناچار از او خداحافظي كرديم و آرزو كرديم با يك دنيا خاطره خوش به سلامت به شهرشان بروند.

پایگاه خبری ساحل گمیشان

یکشنبه, 07 فروردين 1395 17:47 خوانده شده: 2889 دفعه

در همین زمینه بخوانید: