گروه اخبار/
یکی از نیروهای آزاد که نامش را مشخص نکرده است طی نامه ای به سخن معلم به بیان مشکلات خود و سایر همکارانش پرداخته است .
امید این که مسئولان پاسخ گو بوده و به وضعیت این نیروها رسیدگی نمایند .
بارها نامه نوشتم و به دفتر ریاست جمهوری ارسال کردم.
بارها ایمیل دادم . در سایت ارتباط با رئیس جمهور و وزیر آموزش و پرورش نظر دادم .
اما کسی ندید ، نشنوید و نخواند !
شما بشنوید ، بخوانید ، دوست داشتید ؛ چاپ کنید .
اداره ی مشارکت های مردمی و مدارس غیردولتی مثل مور و ملخ مجوز صادر می کنند.
مثل بقالی شده است !
اما یک بار شده بیایند و ببینند و پی گیر بشوند که امکانات و وضعیت کلاس ها چگونه است ؟
آیا معلمش راضی است ؟
پول هایی که جهت هزینه گرفته می شوند چگونه خرج می شوند ؟
ده سال است که کارمی کنم . 6سال است که در یک مدرسه ی غیردولتی هستم . یک سال است که برای من بیمه رد می کنند.
هر سال به یاد پارسال ،حقوق کمتر از سال قبل . به امید استخدام مربیان پیش دبستانی و عشق به تدریس ، دل کندن از آن جا برایم سخت است و این یک نقطه ضعف شده است که هر سال به کمتر از سال قبل راضی بشوم .
عشق دانش آموزان به من وبرق چشمان شان من را دامن گیر آن جا کرده است . نمی توانم . برایم پای رفتنی نیست وهر روز بیشتر به ما ظلم می شود .
دریغ از یک کامپیوتر در موسسه غیردولتی .
دریغ از یک مدیر یا معاون .
دریغ از یک محیط ساکت برای استراحت معلم در زنگ تفریح .
دریغ از یک چوب لباسی برای آویزان کردن کیف معلم .
دریغ وصد دریغ دیگر ...
که البته گفتنش فایده ای ندارد ...
آقای مسئولی که مجوز می دهی !
چرا یک قانون و تبصره برای کسی که قراراست وقت وعمرش را در آن جا صرف کند نمی گذارید؟
چرا وجود یک مربی پرورشی یا یک مدیر را الزامی نمی کنید که معلم باید هم مدیر باشد ، هم معاون ، هم مربی پرورشی ، هم مربی ورزش و نظافت چی و آبدارچی؟ !
این هم شان معلم در غیردولتی شهرهای کوچک است ؟!
هرچند تعداد دانش آموز کم هست اما نظم برای همه جا لازم است .
این ها حرف های من تنها نیست . حرف تمام مربیان و معلمان منطقه ما هست که همدردیم و وقتی همدیگر را می بینیم چیزی جز این حرف ها برای گفتن نداریم !
خواهش می کنم . عاجزانه تقاضا دارم رسیدگی کنید .
امضا محفوظ
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید