چاپ کردن این صفحه

" نامه جمعی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی به صدای معلم "

نهاد نهضت سواد آموزی ؛ آموزش دهندگانی که فریاد رسی ندارند و بی کفایتی نهادهای بازرسی ؟ ما معلمیم و حرمت داریم !

گروه استان ها و شهرستان ها/

جمعی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی در نامه ای که برای صدای معلم ارسال کرده اند ضمن بر شمردن مطالبات خود خواهان توجه مسئولان به این وضعیت شده اند .

« صدای معلم» آماده اننشار پاسخ مسئولان می باشد .

« صدای معلم » از مسئولان ذی ربط می خواهد ضمن شنیدن صدای حق خواهی این قشر فرهنگی پاسخی در خور و قانونی به مطالبات آنان بدهند .

درصد از افراد جامعه مطالعه می کنند و اکثریت مردم شانس مطالعه ندارند. هر چه را با آب و تاب به ایشان بگویند با کمال میل می پذیرند و چون داشتن جملات با کلمات قلمبه سلمبه را می پسندند و نشانه با کلاسی می دانند سودجو ها هم از این فرصت ها خود را بی نصیب نمی گذارند/ البته باید بگوییم که افرادی که این جملات را تحویل مردم می دهند ، خودشان هم سواد کافی ندارند و مدارک دکتری و فوق دکتری را در دانشگاه های فلوریدا یا تگزاس و آلبرتا نگرفته اند و حتما به گفته مراجع ذی صلاح که می گویند " ما را چه به سفر به کشورهای بیگانه" عمل نموده و تفاوتی با اکثریت بی مطالعه جامعه ندارند/ ما آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی مشکلات بزرگ خود در حیطه بی مسئولیتی کارکنان دولتی و غیردولتی و یا مؤسسات طرف قرارداد را حتی قبل از آنکه منحل شوند یا از جایگاه خود منتقل و یا برکنار شوند بیان کرده و می کنیم. البته بماند که این کار حراست و بازرسی ویژه است ولی متأسفانه آنان هم خود درگیر بی کفایتی اند/ ما به صراحت می گوییم که چرا باید سالها کار کنیم و برای هر دوره 30 الی 40 درصد از حق الزحمه های ما توسط مؤسسات کسر شود ولی بیمه نشده باشیم؟ زشت  است که بگوییم این چندرغاز را هم بعد از یک سال و اندی دریافت کرده ایم. هم اکنون نیز در این برهه قرار داریم و یک سال و نیم است که حقوق دریافت نکرده ایم/ مؤسسات  هم پابرجاست .کارشان را مثل سابق انجام می دهند و هیچ سیستم بازرسی برای کنترل عملکردشان وجود ندارد. به هر ارگانی هم شکایت بردیم یا نمی دانند چگونه اقدام کنند و از سر خود باز می کنند و یا چون نام نهاد انقلابی نهضت سوادآموزی به میان می آید رنگ از چهره می بازند/ حالا متوجه می شویم که چرا می گویند پول نهضت برکت دارد/ آیا نباید آموزش دهنده را به عنوان یک کارآفرین معرفی کرد و برای او تسهیلات قائل شد/ مؤسسات حتی حاضر نیستند برای تأمین تابلو و ماژیک و فضای آموزشی یاری کنند/ عزیزانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی نشسته اند و کرسی هم اندیشی بر سر سندهای چشم انداز می گیرند ، بدانید ما با قانون و سند و بخشنامه بیگانه نیستیم . در اذهان عمومی بی کیفیتی سیستم آموزش را به گردن آموزش دهندگان نیندازید...

 

" شخصی پیش شمس تبریزی گفت که من ، به دلیل قاطع ، هستی خدا را ثابت کرده ام . بامداد شمس فرمود که دوش ملائکه آمده بودند و آن مرد را دعا می کردند که : الحمدللّه خدای ما را ثابت کرد! خداش عمر دهد! در حق عالمیان تقصیر نکرد.! ای مردک! خدا ثابت است . اثبات او را دلیل نمی خواهد. اگر کاری می کنی ، خود را به مرتبه و مقامی پیش او ثابت کن . و اگر نه ، او بی دلیل ثابت است. "

برگرفته از کتاب فیه – ما – فیه

مطالبات آموزش دهندگان سوادآموزی و بی تفاوتی مسئولان وزارت آموزش و پرورش

وضعیتی که هم اکنون آموزش دهندگان مشمول  تبصره 10 ماده 17  با آن مواجهند آنقدر برای مسئولین پیچیده گشته که انگار برگی از هفت عجایب عالم به دامانشان افتاده است.

نه جنگی شده و نه قحطی !عده ای با وا مصیبتا و وااَسَفا ، سر بسته اند و پشت دست می گزند که ای کاش این کار شکل نگرفته بود و چنین قانونی تصویب نمی شد.

برخی نیز آن را معجزه دانستند و عده ای حماقت محض!

اگر برخی مسئولین تمایل دارند زنبیل به دست در صف های انتظار بایستند یا بنشینند مشکلی نیست، ولی ما آموزش دهندگان عروسک خیمه شب بازی آنان نیستیم که به واسطه اعتراضات به حق ما، کیسه ای پر از زر نمایند و اهداف خود را پیش ببرند. ما معلمیم و حرمت داریم. دو سال است ما را با امروز و فردا کردن بر سر جذب و استخدام به سخره گرفته اید. به مرگ گرفتید که به تب راضی شویم. گروه های مشمول را به جان هم انداختید که سودش به جیب کسانی برود که نه خدا را بنده اند و نه بویی از انسانیت برده اند.

قانونی که تصویب شده چرا اجرا نمیشه؟

ما در راه آموزش عمر و جوانی دادیم

نماینده مجلس حمایت حمایت

وزیر با کفایت حمایت حمایت

کدام یک از شعارهای ما بوی سیاست می داد که ما را درگیر جناج بندی های خود نمودید؟

هر روز با جواب های بی اساس وقت و هزینه های ما را هدر دادید. اصلا به روی مبارک خود هم نیاورید که با ما چه کرده اید!

آنچه مسلم است ، بودن مسئله ای است که هر دو گروه در صدد حذف آن شب و روز ندارند. خیال مسئولین محترم مشوش است و از بس جلسه گرفتند که چطور دورشان بزنیم که خیالمان آسوده باشد و شب را راحت تر به صبح برسانیم خورد و خوراکشان هم نصف شده است!

2 درصد از افراد جامعه مطالعه می کنند و اکثریت مردم شانس مطالعه ندارند. هر چه را با آب و تاب به ایشان بگویند با کمال میل می پذیرند و چون داشتن جملات با کلمات قلمبه سلمبه را می پسندند و نشانه با کلاسی می دانند سودجو ها هم از این فرصت ها خود را بی نصیب نمی گذارند.

این گونه که افراد به ظاهر دانا ، از مشغله های فکری و اجتماعی و اقتصادی مردم سوء استفاده می کنند و با چند کلمه سمبلیک چون یارانه ، سهام عدالت ، وام ، استخدام و اشتغال زایی ، سرگرمی خوبی را برای انتظار کشیدن و در صف ماندن برای مردم درست کرده اند ، کسی به خودش زحمت فکر کردن هم نمی دهد.

مطالبات آموزش دهندگان سوادآموزی و بی تفاوتی مسئولان وزارت آموزش و پرورش

البته باید بگوییم که افرادی که این جملات را تحویل مردم می دهند ، خودشان هم سواد کافی ندارند و مدارک دکتری و فوق دکتری را در دانشگاه های فلوریدا یا تگزاس و آلبرتا نگرفته اند و حتما به گفته مراجع ذی صلاح که می گویند " ما را چه به سفر به کشورهای بیگانه" عمل نموده و تفاوتی با اکثریت بی مطالعه جامعه ندارند. فقط تنها فاجعه ای که هست این است که این افراد از قشر مرفه جامعه اند و با پول خود فکر دو درصد اقلیت را با نهایت تأسف خریده اند تا بتوانند 98 درصد اکثریت را در سلطه خود بگیرند.

اخبار را که می شنویم و  می بینیم ، اغلب گله مندی ها بعد از برکناری شخص یا اشخاص و یا انحلال یک سیستم اتفاق افتاده ، که این سؤال از سوی روشنفکران مطرح می شود چرا در زمان مجری بودن این افراد ، نطق معترضان بسته بود؟

اگر امروز از اختلاس سه هزار میلیاردی و یا خالی شدن صندوق ذخیره فرهنگیان و یا بانک ها و مؤسسات شکایت می شود دلیلش سکوت افرادی ست که شاهد این دزدی ها به صورت خرد خرد بودند و دم نزدند. اگر سودش به جیب همگان رفته بود تا الان هم صدایش بلند نمی شد. "ناراحت نباشید شما را هم راضی می کنیم" جمله ای است که برای آرام کردن افراد بی اعتماد به نفس و بی جربزه کافی است.

ما آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی مشکلات بزرگ خود در حیطه بی مسئولیتی کارکنان دولتی و غیردولتی و یا مؤسسات طرف قرارداد را حتی قبل از آنکه منحل شوند یا از جایگاه خود منتقل و یا برکنار شوند بیان کرده و می کنیم. البته بماند که این کار حراست و بازرسی ویژه است ولی متأسفانه آنان هم خود درگیر بی کفایتی اند.

ما به صراحت می گوییم که چرا باید سالها کار کنیم و برای هر دوره 30 الی 40 درصد از حق الزحمه های ما توسط مؤسسات کسر شود ولی بیمه نشده باشیم؟ زشت  است که بگوییم این چندرغاز را هم بعد از یک سال و اندی دریافت کرده ایم. هم اکنون نیز در این برهه قرار داریم و یک سال و نیم است که حقوق دریافت نکرده ایم. می گویند : بودجه ندارند ولی کار را کشیده اند. الحمدلله که کار خدا بر زمین نمی ماند و بالاخره انجام می شود!

مؤسسات  هم پابرجاست .کارشان را مثل سابق انجام می دهند و هیچ سیستم بازرسی برای کنترل عملکردشان وجود ندارد. به هر ارگانی هم شکایت بردیم یا نمی دانند چگونه اقدام کنند و از سر خود باز می کنند و یا چون نام نهاد انقلابی نهضت سوادآموزی به میان می آید رنگ از چهره می بازند.

مگر می شود به این راحتی از موضوعی به این مهمی گذشت؟ طبق گفته مسئولین سازمان نهضت سوادآموزی 70 هزار آموزش دهنده با این سازمان همکاری می کنند.

بودجه به آموزش و پرورش استان ها می رسد. یک ماه و حتی بیشتر در ادارات کل بلوکه می شود تا میانگین حساب گرفته شود .اگر دو سه ماه قبل عید باشد که تا بعد از عید نمی شود سراغ این پول را گرفت. بالاخره از ادارات کل با حمد و بسم الله به ادارات نواحی و شهرستان ها می رسد یک ماهی هم آنجا می ماند و میانگین حسابی هم آنجا گرفته می شود. ماه بعد به مؤسسات می رسد. یک ماه مسئول امورمالی به مسافرت می رود و باید ایشان از یک ماه مرخصی در یک سال استفاده کنند. بالاخره وقتی این پول به دست آموزش دهنده می رسد عطر و بویش را از دست می دهد. فقط صدای این پرداخت بلند است.

حساب کنید اگر هر آموزش دهنده در یک دوره شش ماهه 10 سوادآموز را در دوره های سواد آموزی و یا انتقال ، آموزش دهد و قبول شوند پایان کار ، سرانه ای که بعد از چاپ کارنامه به استان تعلق می گیرد حدود 7500000 تومان است که بعد از تحویل مفاصا حساب مؤسسات به ذی حسابی ادارات کل و هم چنین مدارک لازم برای ارجاع به کارگزاری بیمه  30 الی 40 درصد آن را کسر می کنند و با طی شدن پروسه ای یک ساله به جای 45 روز ، حدود 5000000تومان به حساب آموزش دهنده واریز می شود که جز خسارت استهلاک هزینه های سال گذشته سودی برایش ندارد.

مطالبات آموزش دهندگان سوادآموزی و بی تفاوتی مسئولان وزارت آموزش و پرورش

حالا متوجه می شویم که چرا می گویند پول نهضت برکت دارد!

باید دید یک سال گردش پول در کجاها اتفاق می افتد و یک آموزش دهنده برای چه کسانی ایجاد اشتغال کرده است که اگر استخدامش کنند و از این چرخه حذف شود به ضرر چه کسانی است.

آیا نباید آموزش دهنده را به عنوان یک کارآفرین معرفی کرد و برای او تسهیلات قائل شد؟

حال سؤال ما اینجاست که  9 / 16 درصد تا 5 / 18 درصدی که برای بیمه کسر می شود  ولی در سوابق بیمه ای ما لحاظ نشده است کجا  رفته و می رود؟ مابقی درصد کسورات که در تعهد ما نیست چرا از جیب ما باید پرداخت شود؟

مؤسسات حتی حاضر نیستند برای تأمین تابلو و ماژیک و فضای آموزشی یاری کنند . سوادآموز ما از سرما و گرما هلاک می شود ولی با جملاتی چون "خودت تهیه کن"خاتمه پیدا می کند.قراردادهای صوری را چرا باید همکاران ما امضا کنند؟ در متن تعهداتی که چندی از این مؤسسات با سازمان دارند و ریز آنچه را باید بر عهده بگیرند را برای صدای معلم ارسال می کنیم. ولی خوب است مسئولین در وزارت آموزش و پرورش این را بدانند که ما می دانیم،  وزارت از اهم کار ما بی خبر نیست .

معنی تمام لغات من جمله : تجمیعی را هم خیلی خوب می داند. باز هم اگر در تعریف این لغت دچار مشکل هستید از ریاست فرهنگستان ادب تقاضا می کنیم با بودجه ای که برای همین کار در اختیار دارند کمک کنند تا معنی درست این کلمه بر شما مبرهن شود چرا که کمیسیون آموزش مجلس متأسفانه با ترسی که از برخی دولتیان دارند حاضر به ارائه پیشنهاد استفساریه نیستند.

دور از ذهن نیست که حتما بر سر آمار ، وزارت متبوع و منابع زیر دستشان با سازمان نهضت سوادآموزی و سازمان برنامه و بودجه در تعامل باشند. اگر نهضت سوادآموزی فقط سودده برای خودش بود تا الان منحل شده بود.  به گفته ی مسئولین در وزارت چرا باید به اصرار زنی 45 ساله را وادار به درس خواندن کنیم ولی دانش آموز 12 ساله به مدرسه نرود؟ بهتر نیست این هزینه ها برای فرزند این سوادآموز داده شود که او نیز مانند مادر خویش نباشد؟ سؤال به جا و درستی است. ولی ریشه این در به  دری را هم خودتان می دانید.

عزیزانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی نشسته اند و کرسی هم اندیشی بر سر سندهای چشم انداز می گیرند ، بدانید ما با قانون و سند و بخشنامه بیگانه نیستیم . در اذهان عمومی بی کیفیتی سیستم آموزش را به گردن آموزش دهندگان نیندازید. این یقه ای که شما برای آموزش این کشور پاره می کنید ، با صدور مجوزهایی که برای تیشه به ریشه زدن در دست مؤسساتی چون مکتب القرآن ها و دارلقرآن ها و سازمان های دانش آموزی داده اید کاملا ثابت شده است.

جهاد دانشگاهی هم که تحت لوای خودتان فعالیت می کند. آزمون توانمند سازی را  نیز با این مجموعه شرکت کرده و امتحان دادیم. اعتبار آن در مقابل بهانه جویی های مسئولین دلیل محکمی بر توانایی های آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی هست. هیچ یک از گروه های مشمول این اجبار را نپذیرفتند و بنا بر دلایل زیادی حاضر به شرکت در آزمون هم نیستند . در سبد اهداف این شورا خیلی مسایل گنجانده شده است ولی جانب انصاف را در مواردی که به ما مربوط می شود اجرا نمی کنید که چرایی اش هنوز پابرجاست!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 23 بهمن 1396 16:23 خوانده شده: 2776 دفعه

در همین زمینه بخوانید: