بازنشستگان آموزش و پرورش از تبعیضی بزرگتر سخن می گویند. آنها می گویند بازنشسته های فرهنگی حتی از معلمین نیز وضعیت بحرانی تری دارند ، زیرا حقوق شان نسبت به شاغلین حداقل 500 هزارتومان کمتر است و پس از بازنشستگی نیز هیچ مزایایی به آنان تعلق نمی گیرد.آنان می گویند از دید مسئولین، بازنشسته آموزش وپرورش یک فرد مرده است و این را در رفتارشان و گاهی حتی گفتارشان می توان دید.
محمد قطب نويسنده فقيد مصري در كتاب جاهليت قرن بيستم مينويسد:
"ابتدائيترين راه تحقق ژاپن اسلامي رسيدگي به آموزش و پرورش است. بنابراين، ژاپن و ساير كشورهاي موفق، موفقيت خود را مديون آموزش و پرورش و قشر فرهنگي خود ميداند."
ما می خواهیم بگوییم آقای وزیر !
ما بازنشستگان فرهنگی زنده ایم!...
ببینید نفس می کشیم !
درحق معلمین جفا شده است و در حق بازنشستگان آنها جفایی بزرگتر. به عنوان مثال هم تراز و هم ردیف یک نفر در اداره برق با یک بازنشسته فرهنگی ،ماهی 3/700/000تومان حقوق بازنشستگی می گیرد در حالی که آن بازنشسته فرهنگی ماهی 1/100/000تومان حقوق می گیرد،این درحالیست که نطق هایی مبنی بر متعالی بودن فرهنگ و فرهنگی گوش مان را کر کرده است.
کسانی هستند که همیشه رئیس هستند و هیچ وقت بازنشسته نمی شوند ؛ اینان با خانه ها و ماشین های مجلل خود فخر می فروشند و مشکل مسکن، کار، ماشین، سربازی، ازدواج...ندارند ولی وقتی به فرهنگیان شاغل و بازنشسته می رسند؛ شروع به موعظه ، اندرز و نصحیت می کنند ...
تبعیض ها این قدر زیاد است که مابه جای هتل های چند ستاره مجانی و ویلاهای آن چنانی ؛ غذاهای پرسی هزارتومان به تعداد فامیل ،در تابستان کلاس های آن چنانی با فضای آن چنانی تر برای مسافرت های مان می دهند که آن هم با هزار منت و البته برای غیر فرهنگیان هم استفاده از آن آزاد است !
فرزندان مان بیکار هستند و خودمان هم به واسطه شغل معلمی نه سرمایه و نه حقوق کافی داریم که دست آنها را بگیریم و در این زمانه که مخارج کمرشکن است، حداقل آنان را از زمین بلند کنیم ؛ این در حالیست که در سایر ادارات و سازمان های دولتی وقتی شخصی بازنشسته می شود این امتیاز و اولویت را دارد که فرزند خود را جایگزین کند و یا اصلا در همه حال فرزندان شان اولویت استخدام را در ادارات و سازمان های محل کار اولیایشان را دارند.
بعضي از آنها كه بعد از بازنشستگي به تحصيل ادامه دادند مدرك جديدشان در حقوق شان تأثير نميگذارد در حالي كه بازنشستگي طبق قانون يك نوع شاغل بودن است..
اگر یک سال همایش ها کنفرانس ها سمینارها گردهمایی ها و...را برگزارنکنند و بودجه آن را در اختیار آموزش و پرورش بگذارند قطعا کسری بودجه آن برطرف و امکان خدمت رسانی به شاغلین و بازنشستگان بیشتر فراهم می شود...
آقای وزیر !
نمایندگان مجلس !
ما بازنشستگان را دریابید ...