به رغم تمام هشدارها و انذارها که در قالب کمپین های فضای مجازی،ملاقات حضوری، تماس تلفنی، پیامک و دیگر ارتباطات رسانه ای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی منتقل گردید؛ سید محمد بطحایی با رای اعتماد "خانه ملت" این بار در قامت وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید وارد ساختمان خیابان سمیه شد.
در روزهای منتهی به بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رییس جمهور در کمیسیون های مجلس شورای اسلامی،جامعه فرهنگیان کشور در تعاملی منطقی و استدلالی،نارضایتی اکثریت قریب به اتفاق معلمین با وزارت بطحایی را تبیین و با مدرک و برهان، ناتوانی و ناکارآمدی ایشان در زمان تصدی پست معاونت پشتیبانی وزیر و عضویت در هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان کشور را اثبات نمودند اما فریاد کسانی که خود در متن و بطن رویدادها و بحران های آموزش و پرورش قرار دارند گوش شنوایی پیدا نکرد.
بدون تردید رای اعتماد به بطحایی محصول بحث های کارشناسی کمیسیون های مجلس، دفاع حسن روحانی و توضیحات وزیر پیشنهادی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیست ؛ بلکه این مهر اعتماد،خروجی جلسات پشت پرده اصولگرایان و لیست امید است.
از دیدگاه این طیف،گزینه هایی چون ربیعی، بطحایی و جهرمی شایسته حضور در کابینه هستند اما حبیب الله بیطرف فاقد چنین اعتباری است.دلیل مخالفت با گزینه وزارت نیرو،سیاست ها و پروژه های سد سازی وی عنوان می شود ، فارغ از آن که افکار عمومی به کنه حقایق و مناسبات اتاق های بسته، دسترسی دارد.
ما ایرانی ها به محافظه کاری،پنهان کاری و رویکرد غیرشفاف در برابر پدیده های اجتماعی شهره ایم.
اکثرا دیدگاه سیاسی،برنامه ها،تصمیم ها،اهداف و ایده ها، میزان ثروت، شغل، بیماری و ده ها ویژگی هویتی خود را در فضایی تیره یا مات پنهان می کنیم.
در ایام بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رییس جمهور،این خصیصه ایرانی به وضوح قابل تشخیص بود.
بطحایی از اشاره به دیدگاهی سیاسی که او را مجاب به همکاری با اصولگرایی دو آتشه چون حاجی بابایی و اصلاح طلبی چون فانی می کند؛ گذر کرد. نمایندگان مجلس نیز با وجود مخالفت ها و افشاگری های پر آب و تاب در خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان و تاکید بر لحاظ خواسته های فرهنگیان در پروسه رای اعتماد به بطحایی،تعهدات اخلاقی خود را سربزنگاه به فراموشی سپردند.
ادعای نمایندگان موافق وزیر آموزش و پرورش در خصوص رای اعتماد به برنامه ها مردود است زیرا در سخنان و برنامه های اعلامی وزیر جز تکرار مکررات و وعده های کلیشه ای، نکته بدیع و امیدوارکننده ای به چشم نمی خورد.
اکنون سید محمد بطحایی در جایگاه وزیر آموزش و پرورش با کوهی از مشکلات و نابه سامانی ها که محصول مدیریت چند دهه ای خود ایشان است مواجه بوده و از این به بعد هر ضعف و کاستی در اجرای سیاست های نهاد رسمی تعلیم و تربیت کشور در پرونده غیر قابل دفاع وی ثبت و مانند گذشته قادر نخواهد بود توپ ناکارآمدی را به زمین دیگر مسئولان ستادی انداخته و از خود سلب مسئولیت نماید.
از سویی پرونده سوءمدیریت بطحایی در صندوق ذخیره فرهنگیان مفتوح است و این دو چالش اتمام دوره چهارساله وزارت وی را با تردید جدی مواجه خواهدکرد.
ماندگاری بطحایی بر سریر قدرت،به معنای تداوم مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان و حذف وی در میانه راه،دوره ای از خلاء،رکود و سردرگمی در تصمیم گیری و تصمیم سازی در وزارت آموزش و پرورش را رقم خواهد زد و ناگفته پیداست هر راهی که در این چارچوب طی شود در نهایت به زیان فرهنگیان دردمند تمام خواهد شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید