چاپ کردن این صفحه

افسانه معصوم/ دبیر آموزش و پرورش

"از نفی بطحایی تا نقد خویشتن "

این روزها در جامعه فرهنگیان بحث های مختلفی به صورت موافق و مخالف در مورد وزارت " سید محمد بطحایی " وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در جریان است .

« صدای معلم » بر اساس دکترین خود یعنی تاسیس و تثبیت « فرهنگ گفت و گو » و « تفکر نقادی » اقدام به انتشار مطالب و نظرات مخاطبان محترم می کند .

بدیهی است انتشار این مطالب به معنای تایید محتوای آن ها نیست .

 از نفی بطحایی تا نقد خویشتن   نگاهی به فضای مجازی  نشان می دهد گزینه های روحانی برای کابینه با هجمه ای از انتقادات مواجه است . در این میان در گروه های معلمی دو طیف موافق و مخالف هم هرکدام به زعم خودبه انتخاب بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش با نگاه قوت یا ضعف دولت نظر می کنند.
برخی گروه ها و جریانات نیز با بهره گیری از فضای مجازی از طریق ایجاد کمپین هایی نمایندگان مجلس را به دادن اعتماد یا عدم اعتماد به گزینه پیشنهادی تشویق می کنند!
 سوال اساسی این است؟

ما به عنوان یک مدیر، کارشناس ، معلم  و یا یک عضو بدنه ی این وزارتخانه از بطحایی یا گزینه وزارت هرکس که باشد، چه انتظاری داریم؟
آیا ممکن است مدیری بدون حمایت بدنه ی سازمان خود، موفق شود؟
آیا معقولانه است که از سر نفرت یا بغض شخصی یا دستور اتاق فکر، برطبل حضور یک منجی و نجات دهنده بکوبیم که قادر است مشکلات انباشته این وزارتخانه را یک شبه حل نماید ؟
آیا ترسیم یک مدینه فاضله ای که در توان هیچ وزیری نیست ایفای نفش اجتماعی درست و کمک به آموزش و پرورش است ؟

من به عنوان کسی که دل در گرو معلمی دارم،  درباره آنچه که این روزها در  فضای کمپین های مخالفان دیده می شود ذکر چند نکته را ضروری می دانم :
 - وقتی یک فعال فضای مجازی در قالب نوشته ای  برای آموزش و پرورش "مرثیه خوانی!!" می کند و تابوت این وزارتخانه را برای همگان ترسیم می کند، آیا لحظه ای به بدنه این وزارتخانه و معلمان شهر ها و روستاهای کشور که از جنگ قدرت اتاق فکر های دو طرف و حب و بغض های شخصی او دور هستند و تنها چشم به راه وزش نسیمی برای  بهبود شرایط شغلی خود هستند فکر کرده است یا تمام هم و غم او اجرای بی کم و کاست فرمان اتاق فکر و فرماندهان سیاسی و جناحی خود است و وقتی می بیند که همه تخریب ها و اتهامات بی اساس بوده این بار اشک تمساح ریخته و به جای کمپین و کارناوال، مجلس اندوه و سوگواری و عزا برای آموزش و پرورش راه می اندازد و خود مرثیه گوی این مجلس سوگ می شود .


 - برخی نویسندگان توانا و صاحب نظر مقیم خارج از کشور که نوشته ها یشان را همیشه دوست داشته ام ، عمدا یا سهوا حمایت عبدالله مومنی چهره اصلاح طلب و معلم رنج کشیده از بطحایی را مورد نقد قرار داده و به او یادآور می شوند که "اعتبار سیاسی خود را هزینه مدیری می کند که امتحان خود را پس داده و پیش بینی آینده او چندان دشوار نیست" ؟
پرسش من این است ،عبدالله مومنی وقتی که می بیند این روزها کسی آماج تهمت ها و برچسب ها قرار گرفته که روزگاری بدون ترس از دست دادن جایگاه خود ، پی گیر احیای حقوقش بوده است باید از خود چه واکنشی نشان دهد ؟؟
آیا باید کاسبکارانه چرتکه بیندازد و چشم به واقعیت هایی از اخلاق مداری ، شجاعت و شهامت پی گیری حقوقش از طرف بطحایی ببندد تا مبادا "اعتبار سیاسیش "در آینده آسیب ببیند ؟!
کجای این توصیه به تهاتری شدن اصول اخلاقی، معلمانه منجر شده و با آموزه های دینی و انسانی سازو گار است ؟


-  چگونه می توان دعوت آدمها برای عبور از" حق" و دم بستن از بیان "حق "و"سیاست" در برابر" حقیقت" را توجیه کرد و یا آن را در قالب نقد و تحلیل تعریف کرد و به مخاطب آن هم مخاطب معلم ارائه کرد ؟!


-  "اتاق های فکر " برخی احزاب خوشنام سیاسی اصلاح طلب را چه شده است که اعضای ارشد شان به صورت صوتی و تصویری به جای "نقد "به " تخریب" روی آورده و معلمی جوان و جویای نام  را به نام "منتفد و نویسنده و خبرنگار" تشویق و تحریک و تحریض کرده اند که، بدون رعایت جانب اخلاق و حقوق شهروندی ، گزینه انتخابی دولت دوازدهم را ناکارآمد و نالایق و" غارتگر" معرفی کند، نمایندگان مجلس را به صراحت" دروغگو و معامله گر"خطاب می کندو تا جایی این خود پنداری کاذب را در وی تقویت می کنند که به تنهایی" عزادار" آموزش و پرورش می شود و برایش مجلس" سوگ" تدارک می بیند و "مرثیه ای " برایش می سراید !


-  به راستی در پشت پرده این تخریب سرمایه های انسانی و بسط بی اخلاقی های رسانه ای چه کسانی کارگردان و چه کسانی مشغول فیلمنامه نویسی هستند؟


- واقعیت امر این است که معلمان عروسک های خیمه شب بازی نیستند ، آنها به روحانی دل نبسته اند که یک شب حلال غمها و مشکلاتشان باشد، فریب کمپین ها جنگ های قدرت را هم نمی خورند و امید بهبود امور را دارند و توجه و اقدام عملی می خواهند  .


- معلم ها به بچه ها یاد می دهند، هیچ گاه به خاطر" ترس" از دست دادن "اعتبار سیاسی یا اقتصادی" زبان از بیان حقایق در کام نگیرند ؛ مهربانی ، شجاعت و لطف دیگران را فراموش نکنند و سکوت مصلحت انگیز را نردبان توفیق قرار ندهند .


- به فعالان حوزه رسانه هم می گویند شواهد چرخش کامل "حامیان زرافشان " از دفاع تمام قد از او به تخریب ویرانگر" بطحایی " در حالی که این دو تفاوت ماهوی با هم ندارند به خوبی نشان می دهد آن چه در این قلم زنی ها و پرسه گردی های مجازی مغفول مانده است معلم و اخلاق مداری اوست ، پس تا دیر نشده هر کس در هر مسئولیت و جایگاهی که قرار دارد حرکت بر مدار انصاف و قانون و اخلاق را اولویت خود قرار دهد و بدانیم که این روزها معلمها دریافته اند :


- اگر به جای  بطحایی، هر شخص دیگری از بدنه یا خارج از بدنه آموزش و پرورش معرفی می شد بازهم مورد حمله همین" اتاق های فکر" و جوان های جویای نام  قرار می گرفت .


- پس ضروری است تا مدتی به جای "نقد دیگران ، به  " نقد خود " و چرایی این روز های پر از تهمت و افترا و تخریب در آموزش و پرورش اندیشه کنیم .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 26 مرداد 1396 19:38 خوانده شده: 1849 دفعه

در همین زمینه بخوانید: