تابم ندهید که تاب
حکایت آنهاست که می خواهند...
ره صدساله را
یک شب بپیمایند...
با همان سرعت که به بالا می روند
به پایین خواهند آمد...
آیا معلمان به وعده های توخالی پوپولیست های مدعی وزارت خو گرفته اند؟
چرا مردان سکون آموزش و پرورش را رها نمی کنند ؟
چون در کشور احزاب قوی و متشکل نداریم اجبارا بار تمامی مشکلات را یک میلیون معلم بر دوش می کشند ؟ اگر چنین هست و معلمان مرجع هستند پس چرا یک تشکل بیست پنج نفره خودمدار بدون هیچ فرآیندی خود را نماینده یک قشر عظیم می داند ؛ آیا این منطقی هست که سر معلمان را با تشکل های من درآوردی کلاه بگذاریم؟
اکنون در نمایش تعیین وزیر آموزش و پرورش پس از معرفی توسط رئیس جمهور افراد نقش خود رابه عنوان کارچاق کن تعقیب می کنند!
وزیر پیشنهادی در چهار سال گذشته در زمان فانی در هیچ یک از بودجه دولت نتوانست سهمی برای معلمان به مانند دیگر کارکنان اضافه نماید حتی با ندانم کاری درصدهایی که در دوره دولت دهم به معلمان اختصاص یافت را براثر ندانم کاری به بازگشت تبدیل کرده است!
بیست درصدی که وزیر پیشنهادی و همقطارانش به معلمان در قبل انتخابات قول داده اند اصلا وجود برنامه ای و خارجی نداشته و دروغ شاخداری بیش نبود!
اکنون اکرمی یکی از بانفوذ ترین فردی که در آموزش و پرورش طی این چهارسال تمامی مسئولین ستاد وزارت از صافی نظر او باید رد می شدند و بخش عمده ای از ناکارآمدی آموزش و پرورش به گردن او می باشد جای خود را به کفاش داده است . کفاش اکنون همان نقش را بازی می کند که اکرمی و یارانش و مهرمحمدی ، نوروززاده ، مصلحی ، کمیجانی ، عمادی و... در این چهار سال برسرفانی و آشتیانی و یک میلیون معلم آورده اند !
اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان ، سوال فروشی ، تشدید مدارس پولی ، افت آموزشی وپرورشی ، افت جایگاه معلم ، عدم توجه دولت به منزلت و معیشت معلمان !
سوال اساسی این است که کفاش در سه سال معاونت پرورشی با توجه به تاکیدات مقام رهبری درباره توجه به سرمایه گذاری انسانی و اقتصاد آموزش و پرورش دراین حوزه چه فعالیت چشمگیری انجام داده است؟
آیا کفاش جز تبدیل سازمان دانش آموزی یادگار نوپای مترقی و مدنی دولت اصلاحات به یک واسطه گری سخیف و کارچاق کنی (خیاطی و لباس مدرسه و بوفه داری) چیزی به اوقات فراغت و فعالیت های فرهنگی و هنری و مهارت های اجتماعی انجام داده است؟
کفاش چه تحولی در دنیای جنگ نرم برای دانش آموزان درحوزه پرورشی انجام داده است ؟
نابودی کانون های فرهنگی تربیتی و تبدیل به مراکزخوددرآمدی از شاهکاری آقای کفاش در حوزه مهارت و فعالیت های مکمل پرورشی می باشد!
اگر بخواهیم عملکرد چهارساله آقایانی که اکنون برای معلمان وزیر سازی و بهتر بگوئیم وزیر بازی می کنند را برشماریم مثنوی هفتاد من خواهد شد!
اکنون که برنامه وزیر پیشنهادی را تک تک مرور می کنیم چیزی جز طرح های آرمانی بی سرانجام مشاهده نمی شود!
برنامه های گل و بلبل و چشم نواز که برای میزصدارت و خوش خیالی افراد و اما برای معلمان سرنوشتی بدتر از اکنون درپیش خواهد داشت!
وزیر آموزش و پرورش باید گزینه ای باشد خالی از ذهن از عملکرد دو دهه گذشته و پرقدرت در چانه زنی با حاکمیت ، اندیشمند و تیم پذیر باشد تا بتواند سکان تعلیم و تربیت را با درایت نه با وعده های تکراری و پوشالی به سرانجام برساند.
نمایندگان محترم بدانند با حضور وزرای سایه همچون اکرمی ، کفاش و افراد ذی نفوذ امثال آشنا و نوبخت وزیر پیشنهادی شان درآموزش و پرورش تحول ایجاد نخواهد کرد که وضع از این بدتر خواهد شد.
اکنون که تیم کمپین رای برای روحانی و به خصوص آقای نجفی ، حاجی و خود شخص روحانی رئیس جمهور محترم با این بی توجهی به ساختار و مسببان آموزش و پروش و معرفی کوتوله های میان قد امتحان خود را پس داده اند ، اما نمایندگان محترم بدانند معلمان صبورند اما کم هوش نیستند و در آینده براساس توجه و نتیجه رای شما اقدام خواهند نمود و برای رهایی از این معضل ، نمایندگان بهتر است انتخاب وزیر را برای مدتی مسکوت گذاشته و در اولین فرصت نظام جامع آموزش و پرورش را بر اساس استاندارد جهانی در تعامل با حاکمیت همانند برجام تصویب و شورای عالی مترقی نظام تعلیم و تربیت را تدوین و برپا و شورای عالی آموزش و پرورش را منحل و بودجه های دستگاه تعلیم و تربیت را خارج از بودجه جاری سالانه قرار داده و سپس به سراغ فردی بروند در حد وزیری در خور چهل میلیون مخاطب و دسته گل هایی که قرار است پرورش یابند و معمارانی که آینده سازی و توسعه انسانی بدست شان آرایش می شود.
اکنون بطحایی اگر به وزارت برسد تجربه های جدیدی به دست خواهد آورد و آزمون خطاهایی را به ارمغان خواهد آورد همچنان که سلف گذشته نجفی ،اکرمی ، فانی ، علی احمدی ، فرشیدی و حاجی بابایی این آوار را بر معلمان و بدتر برسر یک نسل تحمیل نموده اند ! اما این معلمان هستند ، خانواده ها و بچه ها ی فرزندان این سرزمین که هزینه تجاربی را تاکنون اندوخته اند که هیچ افق روشنی از آن نمایان نمی شود!
آقایانی که روزی به شدت پشتیبان فانی بوده اند و روزی از آشتیانی دفاع کرده اند اما در مسیر کوتاه براساس استراتژی سال آخر دولت و تغییر کابینه به دنبال میز ، صدارت و لابی ، وزیر را از کارآمدی ساقط نموده اند حتی یک کلمه در زخم های نامرادی ها ی انتخابات از جمله البسه دختر وزیر و سند یونسکو دم برنیاوردند که حتما خوشحال بودند وزیر از عرش به فرش می آید تا رسیدن به نان و نوای آنان حتمی شود ! اکنون درچند قدمی وزارت درمدت کمتر از یک ماه عین آفتاب پرست هر روز رنگ عوض می کنند !
اگرکفه ترازوی حکیم زاده پررنگ شد چنان برای معلمان نسخه آب و تابی صادر می کنند و از توانمندی و کارآمدی اش هیاهو برپا می کنند که دیگر فرد دومی وجود ندارد تا ناجی آموزش و پرورش شود و روزی برگرد عمادی و مصلحی می چرخند و سپس فردا چنان زرافشان را علم کرده که یادشان رفته بود که وی بیست سال ناکارآمدی و طرح های آبکی خود را درهمه دولت ها به آزمون و خطا به معرض نمایش گذاشت ، اما امروز همان گرایش ها و سلیقه های ریز و درشت شناسنامه دار و بی شناسنامه و افراد پیدا و پنهان متنفع ستاد و وزارت از جمله کفاش مدیر سه ساله حوزه پرورشی ، برای معلمان تعیین تکلیف می کند و بطحایی مدیری که در دوران فانی هرروز پوپولیستی به معلمان قول های غیرعملی می داد و درکارنامه ناکارآمدی خود اختلاس وحشتناک صندوق ذخیره فرهنگیان را دارد به عنوان منجی بلا منازع به گل نشسته دستگاه تعلیم و تربیت معرفی می شود غافل از اینکه معلمان می دانند تمامی مشکلات و عقب افتادگی منزلت و معیشت شان به دست همین آقایان مادام العمر مدعی وزارت یا هوادران شان بر سر معلمان بوده است .
یکی در دفاع از بطحایی می گوید ما ساعت یک و نیم صبح از ایشان تقاضای ملاقات کردیم در خراسان شمالی با اینکه هنوزشام نخورد با ما به خوشرویی برخورد کرده و ما را پذیرش نمود .
یا یکی می گوید من از فلان کوره ده آمدم وزارت ، بطحایی معاون وزیر بود ما رو تحویل گرفت ، کارم را راه انداخت و شب هتل و شام و امکانات به من داد و این می شود دستاویز پتانسیل وزیر.
بطحایی در برنامه پایان نامه سرکوچه ای ، طوطی وار مشکل مدارس خارج کشور را دیده است ، اما معلمان را و مشکلات آنان را ندیده است !
او همه کاره فانی بوده است ، این همه مشکل و انتقاد از آموزش و پرورش ذره ای صداقت در او نیست که آیا بعد سی سال در لاک خزیدن و اکنون اپوزیسیون آموزش و پرورش شدن معنایی جز کار پوپولیستی و طمع میز و ریاست چیز دیگری را تداعی می کند؟
همه می دانند حاجی کارش را فانی هل می داده و حاجی بابایی با آن همه سرو صدای بادکنکی و بودجه 140 دلاری نتوانست برای معلمان کاری بکند ! بطحایی در قامت مدیر خنثی و کوتوله و امر بر نوید ادهم و محمدیان و نوبخت همچون گذشته چه نقشی جز کارچاق کن مافیای کنکور و کتاب های ضد خلاقیت کمک درسی خواهد داشت؟
نگاه کنید به پاسخ و پرسش در باره حیف و میل صندوق ذخیره و خرید ماشین رولکس در زمانی که معاون مالی وزیروقت و عضو هئیت مدیره بود می گوید من رولکس نگرفتم و ماشین من ال نود است ! چه جواب کودکانه ! اما او در پاسخ حیف و میل چیزی را پاسخ نمی دهد او فقط خود را می بینید.
خدا را شکر کسی ظهور کرده تا ناکارآمدی آموزش و پرورش را بر روی آب آورده است و این دقیقا بطحایی است که با ارایه رزومه دراز و سطحی نگر خود ، خود زنی کرده است و فرهنگیان را در حالت خنده و گریه قرار داده است!
نگاه کنید به بخش کوتاه از رزومه وزیر پیشنهادی:
* برخی مشاغل دولتی
- معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش (1393 - 1395)3 سال
- مدیرکل دفتر وزارتی وزارت آموزش و پرورش (1392 - 1393)
- معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش (1378 - 1392)14سال
* سوابق علمی، تخصصی و اجرایی
*عضویت در کمیته ها و کمیسیون ها :
- کمیته برنامه ریزی درسی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
- آموزش ICT کمیته علمی شورای راهبری
- کمیسیون های برنامه های درسی، برنامه های توسعه، مقررات و معین شورای عالی آموزش و پرورش
- کمیته های پژوهشی شورای عالی و وزارت آموزش و پرورش
- شورای برنامه ریزی آموزش در برنامه ششم
- ستاد بودجه وزارت آموزش و پرورش
- کمیسیون دائمی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
- کمیسیون امور اجتماعی دولت یازدهم
- کمیته اجرایی نظام جدید آموزش متوسطه
- ستاد تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش
- کمیته برنامه ریزی آموزش متوسطه در برنامه دوم توسعه
- گروه تدوین اهداف و خط مشی های آموزش و پرورش
- گروه برنامه ریزی شاخه کاردانش
** طرح های پژوهشی و مطالعاتی
- بررسی جنبه های عملکرد برنامه پنج ساله دوم
- طراحی نظام مدیریت مدرسه محور در نظام آموزشی کشور
- سیر تحول اعتبارات اعتبارات وزارت آموزش و پرورش و انطباق آن با روند توسعه عوامل آموزشی
- نگرشی بر وضعیت آموزش ابتدایی کشور در آینده
طرح پژوهشی بررسی تاثیر رای 401 شورای عالی اموزش و پرورش در افت تحصیلی
بررسی وضیعت کمی اموزش متوسطه در 10 سال گذشته
-تدوین ضوابط سازماندهی دبیر ستان های متوسطه
- بررسی توزیع شرکت کنندگان و پذیرفته شدگان در آزمون های سراسری** سایر موارد
-شرکت در گردهمایی ها و کارگاههای آموزشی جمعا حدود 1300 ساعت
او حتی شرکت در گردهمایی روستایی در سیستان را به عنوان رزومه قطار و معرفی کرده است!
بطحایی آیا می دانست برنامه پایان نامه سرکوچه ای و ویترینی اش چند درصد امکان اجرایی دارد ؟ اگر داشت چرا تاکنون رو نکرده و به مرحله اجرا در نیاورده است و اگر ندارد چرا خود را ملعبه خاستگاه این و آن کرده است ؟
یکی از معلمان سوال نموده است که در برنامه پیشنهادی بطحایی جایی برای اوقات فراغت و برنامه مکمل و فعالیت های تربیتی و اجتماعی در نظر گرفته شده است ؟ چرا آموزش در برنامه بطحایی به سان 30 سال گذشته مهم جلوه داده شده است و اصرار به فربه شدن دارد اما برنامه به مقوله تربیت توجه چندانی ندارد؟
همه می دانیم آموزش و پرورش نابود است ! خسته و درمانده است ! درآموزش و پرورش تکرار مکررات است ، سرهم بندی یک شبه طرح ها و آدم های تکراری است !
درد آموزش و پرورش آن است که اگر فردی جدید بیاید همان مردان سکون و شیفته تقویم در ستاد وزارت خانه زیرپایش را با شگردهای مختلف خالی می کنند تا ناکاراآمدی اش برکارآمدی به چربد تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و دوباره خود را در صدر وزارت قرار بدهند این درد در جانمایی و موقیعت آشتیانی و انصراف او از وزارت آینده و ظهور و بروز آدم ها ی تکراری یک شبه برنامه نویس بیشتر خود را به نمایش گذاشت !
سوال اساسی اینجاست اکرمی و کفاش در این چند سال وزیر سایه بودن خود چه گلی به سرمعلمان زده اند که اکنون برای یک میلیون معلمان وزیر ساز شده اند؟ آنهم با ساختار و با مکانیسمی که در آن فقط 25 نفر گردهم جمع شده اند و خنده دار و با مزه اینکه تصمیم گیری آنان پس از انتخاب وزیر پیشنهادی توسط تیم آشنا و نوبخت انجام می گیرد تو گویی یا معلمان را ... فرض کرده اند یا خودشان ... ! خود گویی خود خندی !
آیا مسخره نیست که رئیس جمهور نفری را معرفی کند و تشکلی از خواب بیدار شود و من درآوردی و نان به نرخ روز خوری با اعلامیه پرطمطراق و دهان پرکن بگوید ای خدا هیچ کس منجی این کشتی به گل نشسته نیست ، او نجات دهنده است و همه نمایندگان باید به او رایی بدهند!
مگر نمایندگان بلا نسبت کروکور لال اند که شما برایشان تعیین تکلیف می کنید ؟ مگر نمایندگان نمی دانند شما و این وزیر پیشنهادی مدت 35 سال در این وزارت خانه با آن همه روزمه کاری حتی رفتن به... را هم جزء عملکرد خود ارائه داده اید؟ و در این 10 سال اخیر جز نفرات اول و تاثیر گذار در این دستگاه بوده اید که جز بدبختی ، عقب ماندگی ، فلاکت ، اختلاس ، نمره وسوال فروشی ، گسترش مدارس پولی ، پرحجمی بی هدف مدارس تیزهوشان ، حذف بیمه طلایی ، حذف 20 درصد اضافه حقوق وعده داده شده ، کسر درصد اختصاص یافته دولت دهم از حقوق معلمان ، بی توجهی به مقوله تربیتی و تربیت اجتماعی و سبک زندگی ، شکست در هماهنگی با اسناد مهم پیشرفت توسعه آموزشی جهانی به علت عدم تطابق با فرهنگ بومی ، از بین رفتن مدارس فنی و حرفه ای و... همه و همه را همیشه منوالفکرها و لابی گرهای امثال شما به معلمان ، دانش آموزان و خانواده 40 ملیونی دخیل در آموزش و پرورش تحمیل نموده اید؟
در برنامه بطحایی نگاه صرفا ویترینی و آیتم های نظیر تربیت قرآنی چگونه و با چه مکانیزمی ارائه شده است ؟ همین مکانیزمی که هیچ پیشرفتی حتی در تاکیدی ترین مقوله و تربیت قرآنی با روش گذشته و ادامه آن نداشته است چه برسد به تربیت های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی وهنری ! آیا در برنامه رابطه ای بین تبیین ، ساختار و اجرا وجود دارد ؟
آیا آسیب شناسی از 30 سال گذشته شده است که امروز چرابه این سرنوشت دچار شده ایم ؟ اگر پزشک درد و عامل بیماری را نداند که چه نسخه ای می تواند بنویسد ؟ تا بیماردر آزمایشگاه تست نشود نسخه پیچی بیمار ندیده و بیماری تشخیص داده نشده علاج درمان هست؟
چرا معلول ها را دیده است و به علت ها توجه نکرده است ؟ آیا سند تحول تاکید بر آموزش دارد که برنامه پیشنهادی شما فرآیند تربیتی را ندیده است؟ چرا برنامه شما ملغمه ای از سند تحول و سند 2030 را بلغور نموده داده است ؟
آیا بطحایی در اولین روز کاری می تواند پاکسازی همه عوامل ، کارشناسان و معاونان ادوار را بازنشسته و یا به مدرسه اعزام نماید تا طمع کلاسداری و زندگی با دانش آموزان امروز را لمس نمایند؟
آیا بطحایی این قدرت را دارد که کفاش و آن 24 کشاف وزیر پیشنهادی و آقای کمیجانی را بازنشسته یا به مدرسه بفرستد ؟ بهرام محمدیان یا نوید ادهم را چطور؟
بطحایی حتی نتوانست به سه سوال ساده نمایندگان کمیسیون آموزش پاسخ بدهد!
طیبه سیاوشی شاه عنایتی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به نشست امروز (شنبه 21 مردادماه) کمیسیون فرهنگی مجلس با محمد بطحایی گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش، گفت: در این نشست موضوعات مختلفی درباره وضعیت آموزشی دانشآموزان و امنیت شغلی و معیشت معلمان مطرح شد که نمایندگان و وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نظرات خود را درباره این موضوعات مطرح کردند.
نماینده مردم تهران، ری، شمرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش معتقد است که اگر مشکل معیشتی و امنیت شغلی معلمان برطرف شود بسیاری از مسائل آموزشی کشور بهبود خواهد یافت. وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش بر حل این مشکل و معضلات معیشتی معلمان تأکید کرد اما مشخص نکرد که منابع مالی این دو مسئله را از چه منبعی تأمین خواهد کرد.
وی ادامه داد: موضوع دیگر که در کمیسیون از سوی اعضا مطرح شد تأکید بر این مسئله بود که آموزش و پروش صرفا به مباحثی آموزشی میپردازد و این در برنامه بطحایی برجسته است اما موضوع پرورش دانش آموزان کاملا رها شده است
وی تأکید کرد: متأسفانه در این نشست آقای بطحایی به این سوال پاسخ نداد که چرا با وجود 35 سال سابقه کاری در مدیریت کلان و میانی سیستم آموزشی کشور تغییراتی که بیان شد، در وزارت آموزش و پرورش اعمال نشد ولی امروز که بعد از 35 سال در رأس هرم قرار گرفتهاید، داعیهدار تغییر در سیستم هستید.
خانم سیاوشی هوشمندانه می گوید : اینکه این مسئله به عنوان نقد نظریات مطرح شده از سوی وزیر پیشنهادی آموزش و پروش مطرح شد و پاسخ روشنی هم در این زمینه داده نشد، ادامه داد: همگان به مشکلات و ضعف سیستم آموزشی کشور واقفیم و میدانیم که این سیستم نیاز به روشهای نوین و سازی دارد اما اینکه افرادی از درون سیستم که مسئولان مدیریتی میانی و کلان در حوزه آموزش و پرورش داشته باشند و امروز نیز به این روش منتقد باشند، جای سوال دارد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به حاشیههای ایجاد شده در صندوق ذخیره فرهنگیان، گفت: در این خصوص انتقاداتی به گزینه پیشنهادی دولت وارد بوده که با توجه به اینکه این مسئله درد عمیقی از قشر فرهنگی جامعه است ضرورت پاسخ گویی و شفافسازی بیشتر در این زمینه احساس میشود.
وی اظهار کرد: فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان مشکل بزرگی در سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرده است و این مسئله با توجه به اینکه سلامت مالی وزرا یکی از مسائل مهم مد نظر در فراکسیون امید مجلس است حتما این مسئله در فراکسیون با جزئیات بیشتر با حضور آقای بطحایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بطحایی درزمان معاونت مالی فانی در جواب دغدغه معلمان در لحاظ نمودن بودجه رتبه بندی با خوش بینی به معلمان اتهام ناواردی می زند و می گوید : از کم اطلاعی معلمان است که نمی دانند بودجه 94 به طور خودکار در 95 لحاظ می شود ! البته شوربختانه سهل انگاری ایشان درست برعکس شد و نظر و دغدغه معلمان از ایشان واقعی تر بود ! که قاسم احمدی لاشکی عضو کمسیون آموزش مجلس در همان موقع در جواب اعتراض معلمان می گوید بطحایی برای خود گفته است برای رتبه بندی بودجه ای در نظر گرفته نشده است و ما هم براساس کارشناسی آموزش و پرورش بودجه دستگاه را می بندیم و در لایحه دولت بودجه رتبه بندی لحاظ نشده است!
حال پرسش نخست آن است که فردی با این سوابق و پیشینه که سمت های مهمی مانند ریاست مرکز ملی نظارت راهبردی سازمان برنامه و بودجه ، سرپرستی وزارت آموزش و پرورش ، معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ، قائم مقامی وزیر آموزش و پرورش و... را داشته است ؛ پس چرا نظام فعلی آموزش و پرورش با این همه چالش و کاستی رو به رو است ؟ و چرا خود به جای پاسخ و شرمساری از دخیل بودن در فاجعه اولین منتقد آن است ؟
سید محمد بطحایی در گفت و گو با ایسنا:
* آموزش و پرورش از ریل اصلی خود خارج و در جاده خاکی افتاده، لذا تغییر ساختار در چنین شرایطی برای آن همچون وصله و پینهای است که هرچه این قطار را هُل دهیم، تنها کمی حرکت میکند اما کسی را هم به مقصد نمیرساند.
محمد بطحایی در جمع ده نفر اساتید دانشگاه تهران :
من کوچه و پس کوچه های آموزش و پرورش را بخوبی می شناسم. این مساله شرط لازم هست اما کافی نیست. ما با دریایی از مشکلات در آموزش و پرورش مواجه هستیم که یک فرد به تنهایی نمی تواند کار کند
* آنچه ما در مدرسه ها آموزش می دهیم با آنچه در جامعه وجود دارد، متفاوت است. متاسفانه شرایط به گونه ای شده است که زنگ مدرسه می خورد دانش آموز که گویی محکوم به حبس ابد بوده اند می خواهند فرار کنند و این نشان می دهد که این نظام آموزشی متلاشی است. آثار این مساله را در ناهنجاری هایی که در بیرون است می بینیم.
* در مرجله اجرا، در میان هجمه ها ممکن است مسیر اصلی گم شود از اساتید می خواهم تا به من مشورت دهند.
سوال اساسی اینجاست که با همه مشکلات چرا حالا بطحایی فیلشان یاد هندوستان کرده است و از باتلاقی شدن آموزش و پرورش می نالد؟
آیا دستگاه تعلیم و تربیت با این همه مشکلات و بروز و ظهور ناهنجاری ها ی آشکار و پنهان درقاعده های اجتماعی کشور و … نیازمند وزیری توانا ، با نفوذ، با درایت و دارای جایگاه سیاسی بالاتر از فانی و بطحایی نیست ؟
آیا حضور در ستاد فرهنگيان مهندس موسوي و قبل تر از آن حضور در ستاد دكتر معين و تلاش براي دكتر روحاني نكات حايز اهميتي است كه در مقابل حداقل چهل میلیون کاربر دستگاه و سرنوشت توسعه انسانی و معلمان خنجر خورده از وعده های توخالی نجفی و همراهانش تقسیم سهم نمائیم و عضو ستاد بودن را فاکتور مهمی برای وزیر شدن بدانیم وبه نجات پیکر بی جان نهنگ به گل نشسته توجه نکنیم؟
در پایان مزید اطلاع نمایندگان برش هایی از نظرات و نوشته ها و خواسته های قشر فرهنگی به خصوص معلمان را به صورت گزیده به عنوان مشت نمونه خروار می آوریم تا شاید نمایندگان این بار نامی خوش بر اذهان صاحب منصبان شغل انبیاء از خود برجای بگذارند:
کارگروه آموزش و پرورش نمایندگان فارس:
* متاسفانه یا همه می دانند و حرفی نمی زنند و یا نمی دانند و باید مطلع شوند ، وضعیت اجتماعی از نظر آسیب های اجتماعی در کشور ما بیداد می کند و این مهم از واقعیت گذر از سنت قدیمی به زندگی صنعتی است که متاسفانه یا جامعه شناسان در خوابند و یا داد و هوار می کنند ولی گوش شنوا نیست ،
اما آقای رییس جمهور این همه تلفات آسیب های اجتماعی با این همه هزینه های فرهنگی و اجتماعی که می شود و به نتیجه نمی رسد .
آیا بهتر نیست با تلنگری توجه به آموزش و پرورش که در حال حاضر به علت تلاش در جهت تامین مایحتاج خود به چند شغله گرایی روی آورند و تربیت را کار نهاده و فقط در مدارس به عنوان مبصر کلاس عمل کنند چرا که هم از نظر :
بی توجهی تالیفات کتب درسی به واقعیتهای اجتماعی و تحفظ گرایی .
بی توجهی به تعداد دانش آموزان هر کلاس درس نسبت به استانداردهای جهانی .
بی توجهی به تامین نیازهای سطح اولی نسبت به همترازان در موقعیت های شغلی مختلف.
بی توجهی در مشارکت های کلی معلمان در تصمیات اداره کردن محیط های آموزشی.
بی توجهی در شایسته سالاری و نخبه گرایی در انتخابات و انتسابات مدیریتی .
بی توجهی در انتخاب معلمان از منظر آرمان های علاقه پروری و توانا پذیری تا ظاهر محوری و سهمیه گرایی .
بی توجهی در نگاه به آ پ برنامه محور تا آموزش و پرورش سلیقه محور.
بی توجهی در ...
همه می گویند :
جان آب ، جان انرژی ، جان محیط زیست در خطر است .
اما به نظر می رسد خطر از همه بیشتر آموزش وتربیت را تهدید می کند. اگر یادگیری عمیق و اصولی در تعلیم و تربیت اتفاق بیفتد، آب هوا،محیط زیست،اقتصاد و... حفظ می شوند. به فکر ارتقاء مکانت معلمان کم کردن دشواریهای آنها در زندگی افزایش رفاه آنها باشید.
و ده ها موضوع که در ارتباط با معلم و یادگیری است.
عدالت و غنای آموزشی در شهر و روستا برقرار شود.
روز مدرسه در تقویم یک روز ملی شود .
همه ی آحاد جامعه از تربیت یافتگان مدارس اگر مطلوب باشد، بهره می برند واگر نا مطلوب باشد، ضرر می کنند. بنابراین مدرسه مادر جامعه است،خوب است این شرایط ایجاد شود تا جامعه به مادرشان پشت نکنند مدرسه محوری و تمرکز زدایی باشد، رقابت مدارس برابر واقعیتها به بهترین شکل می رسد.
آقای وزیر ، آموزش مهارتهای زندگی در متن محتوای آموزشی باشد تا خروجی مدارس انسانهایی کار آمد توانمند در حل مشکلات .
با نام خدا
سلام مجدد
اینجانب مدافع طرح ادغام با تاکید بر ادغام اعتقاد وافر دارم که هیچ کس در این ساختار دولت بعنوان وزیر نمی تواند برای آموزش و پرورش کاری انجام دهد مگر اینکه با برنامه ی قوی و پذیرش شروط آن توسط دولت و مجلس با قدرت بالا وارد وزارت شود وگرنه کسی نباید وزارت را بپذیرد.
دوستان مدافع مهندس زرافشان بدانند که اگر ایشان مدافع فرهنگیان بود بعد از این همه سابقه و مدیریت بعد از جریان اختلاس در ذخیره ی فرهنگیان باید استعفا می داد او هم سن من متولد 34 می باشد . 12 سال است من بازنشسته شدم ، ایشان هنوز مشغول است که این نشان از عدم پای بندی ایشان به تمکین قانون بازنشستگی می باشد . حد اکثر میتونه مشاور وزیر بشه در حالی که اینجانب با سالها تجربه ی آموزشی و مدیریتی در راستای آموزش و پرورش و مقالات متعدد دز زمینه های مختلف آموزش و پرورش و اقدامات متعدد یک ساعت وقت هم نتوانستم از وزیری بگیرم آنهم نه برای در خواست شخصی بلکه برای ارتقا وزارتخانه و مشورت به وزیر!
هیچ کس نباید وزیر آموزش و پرورش شود ، فقط ادغام با وزارت علوم می خواهیم .آقای بطحایی گول چند صبا وزارت رو نخور برو کنار وقتی با ذلت انتخاب بشی و کاری نتوانی انجام بدهی آبروت میره . فقط ما فرهنگیان رو به عقب نگه میداری . فرهنگیان عزیز همه با هم بگیم وزیر در آموزش و پرورش نمیتونه کاری انجام بده تا دولت و مجلس مجبور به ادغام با وزارت علوم بشوند بعدآ همه ی مشکلات با درایت قابل حل می باشند دوستان فرهنگی یک صدا ادغام .
معلم بازنشسته و هنوز فعال آموزش و پرورش
شیرزاد عبداللهی نویسنده و منتقد و کارشناس آموزش و پرورش:
معرفی علی زرافشان و انصراف غیر مترقبه او و معرفی سیدمحمد بطحایی از طرف رییس جمهور نشانه روشنی است بر این ادعا که آموزش و پرورش بر همان مدار دولت دوازدهم سیر می کند و وعده محمدعلی نجفی مسئول شورای فرهنگیان ستاد انتخاباتی روحانی در اردیبهشت ماه مبنی بر اینکه آموزش و پرورش در اولویت دولت دوازدهم خواهد بود ، سخنی تبلیغاتی بوده و رییس جمهور با معرفی یک مدیر میانی برآمده از دل شبکه مدیران ستادی دنبال "تثبیت موقعیت " در آموزش و پرورش است. اگر اولویت ها را بر اساس اهمیت آنها در نگاه مسئولان و حتی اکثریت جامعه فهرست کنیم آموزش و پرورش در ردیف هشتم قرار می گیرد. ایجاد شغل برای بیکاران ، رفع تحریم ها ، مسایل منطقه ای ، امنیت داخلی ، تثبیت نرخ ارز ، ریزگردها و خشکسالی و تامین آب ، تامین غذای مردم ، تأمین برق در نگاه رییس جمهور و مسئولان نظام اهمیتی بیشتر از آموزش و پرورش دارند.
در این میان مدیران ستادی حمیدرضا کفاش بیش از همه ذوق زده است. او متنی عاشقانه در باره بطحایی با عنوان " آنچه آن خسرو کند شیرین بود " منتشر کرده که همین عنوان نگاه او را به مسایل آموزش و پرورش نشان می دهد. بطحایی محصول حلقه بسته مدیران است و خود نیز به ناچار محصور در این دایره بسته است.
دکتر بهروز بامدادی/ عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تبریز
جناب دکتر روحانی لطفا تاریخ بخوانید ! این وزرای ضعیف و ناکارآمد ،حقوق مدنی و اجتماعی و شخصیتی و معیشتی معلمان جامعه را پایمال کردند...
منصوب کردن وزرایی که در میان قبای وزارت گم شده اند،چون قد و قواره شان شایسته ی وزارت نبوده اند بدون غرض باید به این اسامی نگاه کرد : دانش آشتیانی ، فانی ، فرشیدی ، علی احمدی ، حاجی ، مظفر و خیلی های دیگر .
راستاحسینی این افراد مدیر نبوده اند و به قول بیهقی در هزار سال پیش :
" به ستم وزارت مرا دادند"
وزارت اینها اغلب داد و ستد حزبی و گروهی و گروکشی های سیاسی بوده است ، چون خود این آقایان ضعیف بوده اند معاونان ضعیف ، مشاوران ضعیف ، مدیران ضعیف و ستادیان ضعیف انتخاب کرده اند. دستگاه عریض و طویل را به کسانی سپرده اند که در ستاد روسای جمهور کارکرده بودند.
در این ویرانی بزرگ که ترکش های اجتماعی آن مدت هاست در جامعه خودش را نشان داده است و همه خصوصا مقصران اصلی آن یعنی قدرتمندان و روسای جمهور و نمایندگان مجلس که ایفاگران نقش اصلی این سونامی بدبختی و آشوب فکری ،آموزشی و اجتماعی هستند؛ به خوبی از عمق فاجعه آگاهند.
حقوق اجتماعی معلمان همواره وسیله ی معاملات بین قبیله ای شده است .
دکتر سیدحسن الحسینی/ معاون وزیر آموزش و پرورش در دولت سیدمحمد خاتمی :
" بطحایی ضعیف ترین گزینه معرفی شده در تاریخ آموزش و پرورش پس از انقلاب است ؛ با انتخاب ایشان وزارت آموزش و پرورش به لحاظ کارآیی به دوران فرشیدی بازخواهد گشت ؛ آموزش و پرورش یک ژنرال می خواهد
- آموزش و پرورش از چند جهت در وضعیت بحرانی به سر می برد. بحرانی که شاید بتوان گفت در تاریخ آموزش و پرورش بی سابقه است.
تاریخ مدیریت هزینه در آموزش و پرورش گذشته است. وزیر معرفی شده جناب آقای بطحائی صرفا مدیر هزینه بوده اند و هیچ سابقه اقتصادی یا نگاه و روش و منش اقتصادی ندارند. حتی ایشان به لحاظ هزینه ای هم غیر از دو سال اخیر، هیچ سابقه مدیریتی بر سازمانی بزرگ را ندارند و تعداد کارمندان حوزه شورای عالی آموزش و پرورش که ایشان در آنجا مدیر بوده اند انگشت شمار است!
ثانیا، وزارت آموزش و پرورش چالش های بزرگی با دیگر نهادهای دولتی و قدرت دارد. چالش های آموزش و پرورش تنها با همراهی دیگران قابل حل است. این چالش ها صرفا با وزیری قابل حل است که ارتباطات سطح بالا در دولت و در نهادهای قدرت داشته باشد تا بتواند هم برای ایجاد درآمد که چالش اول بود کمک کند و هم سایر مشکلاتی که پیش روی آموزش و پرورش است حل کند.
متاسفانه وزیر معرفی شده این ویژگی را هم ندارند. ایشان قطعا در کابینه به عنصری موثر برای پیشبرد اهداف آموزش و پرورش تبدیل نخواهد شد. ایشان اصلا سابقه مدیریت کلان ندارند. تا 3 سال و نیم پیش ایشان هیچ سمت مدیریتی عالی نداشتند. مدیرکلی دفتر وزارتی هم سمت اجرایی محسوب نمی شود. شاید بتوان گفت سمت اجرایی جدی ایشان معاونت وزارت خانه است که دو سال است در این سمت مشغولند. آیا این مقدار سابقه اجرایی برای حضور در کابینه و پیش برد اهداف کلان و حل بحران های آموزش و پرورش و تبدیل شدن به عنصری موثر در کابینه کافی است؟
من به دوستانم و عزیزانم در دولت هشدار می دهم که شکاف بزرگی میان بدنه و سر در آموزش و پرورش ایجاد شده است. شکافی که شدیدا در حال خونریزی است. لذا این وزارت خانه وزیری می خواهد که توان از بین بردن این شکاف را داشته باشد. وزیری که ژنرال باشد. وزیری که به سهم خواهی ها، باند بازی ها و افراد منفعت طلبی که وزرای پیشین را مدیریت کردند نه بگوید و به واسطه شخصیت شناخته شده و فکر می کنم به آموزش و پرورش به شکل یک وزارتخانه فرعی نگاه می شود. دولت در وزارت خارجه، وزارت بهداشت، وزارت نفت و وزارت نیرو ژنرال هایش را به صحنه آورده اما در آموزش و پرورش به روزمرگی خطرناکی رضایت داده است. اما این اشتباه بزرگی است. ادامه روزمرگی در آموزش و پرورش با فضای پرچالش، پرالتهاب و با معضلاتی که با آن روبرو هستیم به فاجعه ختم خواهد شد.
و در پایان نظر و دل نوشته یکی از دوقلوی های پسر خوانده وزیر سایه ، دکتر حمیدرضا کفاش معاون فرهنگی و پرورشی سابق وزارت آموزش و پرورش:
"آنچه آن خسرو کند شیرین بود"
سید محمد بطحایی فرزند برومند، متدین، خوشفکر، برنامه ریز و آگاه به ظرفیت های درون و برون آموزش و پرورش از خیل عظیم جمعیت فرهنگیان فرهیخته کشور، به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش معرفی شده است. با تشکر از ریاست محترم جمهوری برای نگاه ویژه به ظرفیت های درون آموزش و پرورش، امید است ان شاالله دولت تدبیر و امید و مجلس محترم در این دوره سرنوشت ساز، با در اولویت قراردادن آموزش و پرورش زمینه تحقق سند تحول بنیادین را فراهم سازند تا انشاالله مشکلات فرهنگیان باکرامت و با عزت کشور، که بزرگترین و صادق ترین حامیان دکتر روحانی در انتخابات بودند، با سرعت برطرف گردد. کفاش کارگزار ستاد فرهنگیان روحانی و رئیس تشکل فرهنگیان ایران اسلامی
افسوس...
که تصویر تیره
و روشن برای دریا
و...
گرداب ...
جایشان عوض شده است
برای فرداها...
و آنها...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید