معلم آزاری سنتی است که سال ها برسرشان آوار می شود و این رسم آزاری از کوچه تا خیابان ، از اداره تا وزارت ، از صدا و سیما تا منابر، از دولت تا مجلس هر روز فزونترخوی رادیکالی به خود می گیرد ، هرکس برای روکم کنی طرف مقابل ، دیواری کوتاه تر از معلم دم دستش پیدا نمی کند تا عقده های روانی فروخفته اش را خالی نماید غافل از اینکه هر عملی بر علیه معلم بازخوردی سهمگین بر جامعه دارد و موجب هلاک نسل در ابعاد سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و تربیتی خواهد شد.
مدل های زیادی از این مدعا به نشانه می توان برشمرد که از حوصله مخاطب خارج است البته آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است!
اما به عنوان نمونه از نشانه های انتقام گیری دوران گذشته دولتی ها از یکدیگر که معلمان را به شدت آسیب زده است واگویی این روایت خالی از لطف نیست :
سال های گذشته هنگامه تصویب نظام هماهنگ پرداخت که رئیس برنامه بودجه آن نجفی و معاونش عسگری بوده است که با مظفر وزیر وقت زاویه و اختلاف داشته اند اما این انتقام جویی از یکدیگر به ندیدن و حذف معلمان از سهم نظام هماهنگ پرداخت منجر شده است چه اینکه در پیش نویس به صراحت آمده است یا معلمان باید مانند اساتید دانشگاه طبقه بندی شوند و یا اگر کارمند به حساب می آیند از مزایای آن بهره مند شوند .
درگیری مظفر و نجفی و نگاه قومی ، قبیله ای ، جناحی و شخصی دو صدارت نشین که سرنوشت میلیون ها انسان در گرو تصمیم آن روز آنان بود باعث آموزش و پرورشی شد که سرمایه گذاری در نظام تعلیم و تربیت با شکست مواجه شده و حتی نصب سه وزیر از سه جناح ؛ حاجی بابایی اصول گرا ، فانی محافظه کارچپ سنتی و آشتیانی اصلاحاتی نتوانستند حتی میلی متری رو به پیشرفت بروند و متاسفانه ده ها مشکل برمشکلات بیست ساله افزون شده است که امروز به وضوح مشاهده می کنیم !
اکنون آموزش و پرورش آن قدربی رمق ، متلاشی ، بن بست شده و بی درو پیکر می نمایاند که کار به جایی رسیده معلمان فهیم و دلسوز هوار می کنند که ایها الناس ما از رسیدگی به ضعیف بودن فیش حقوقی خود صرف نظر می کنیم اما برای جلوگیری از نابودی نسل پویا یکی را به رهبری دستگاه تعلیم و تربیت بگمارید که از راه کج رفته نامقصود رسیده قاطعانه جلوگیری نموده و حساب لابیگران و خوگرفتگان این اسباب را در وزارت خانه کف دستشان بگذارد.
معلمان می گویند :
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که به طرح های زیربنایی تولید سرمایه انسانی اصیل ، ریشه دار ، صداقت پرور ، حافظ منافع محیط زندگی و زیست ، مدافع فرهنگ و تمدن هدف دار در تربیت ، خرد ورز اندیشه محور ، منتقد ، مسئولیت پذیر، کارآمد ، به روز، هوشمند از تحولات بومی وجهانی ، آسیب شناس ، مترقی و... تکیه بزند .
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که قدرت چانه زنی بی رودربایستی با حاکمیت را در تمامی ابعاد برای احقاق حق معلمان در تمامی سطوح داشته باشد حتی اگر آبرویش در این مسیر هزینه شود .
آموزش و پروش رهبری می خواهد که تمام معاونان ، کارشناسان که بیش از پانزده سال در وزارت لخ لخ نموده اند و کاروزی شان به مشروطی پراشتباه و بی سرانجام بدل شده است را بازنشسته و یا به مدارس اعزام نماید تا تجربه سال ها تبین و تدوین آثارشان را موبه موبه خودشان اگر می توانند در خط مقدم به مرحله اجراء بگذارند .
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که در اولین روز کاری اش مدیران ، کارشناسان و مشاوران وزرای گذشته را از گردونه سهم خواهی و مشارکت در نوسازی و مدرن سازی دستگاه تعلیم و تربیت خلاص و خارج نماید ، تمام اعضای ستاد را از دم تیغ کارآمدی بگذارند و آنان را برای یکسال برای کاروزی به مدارس بفرستد تا در مدرسه با چشیدن سرد و گرم مشکلات ، یاد بگیرند از طرح و شعار آبکی ، دستور و امر و نهی بادکنکی به معلمان خودداری نمایند .
آموزش و پرورش رهبری می خواهد در قامت ملت شریف ایران که در حمایت و آبروداری نظام جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشته و قریب چهل سال با فداکاری ، سربلندی برای کشوررا به ارمغان آورده اند ، این ملت شایسته ظهورمدیری قدرتمند و اندیشمند با نقشه راهی والاتر برای دستگاه تعلیم و تربیت است نه مدیری تکراری و کوتوله ای !
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که با ذهنی شفاف اما حاذق در کشف و علاج بیماری های پیدا و پنهان داخلی و خارجی از سئوال فروشی تا نابودی هنرستان های فنی حرفه ای تا معضلات مدارس تیزهوشان و غیردولتی تا آثار خروجی های بدتربیت ها و بی مهارت ها که در دورو برما به وفور مشهود است از آبروریزی سلبریتی ها ، سلفی بگیری های پلاسکو و مجلس ، حادثه مترو ، کودک ربایی عجیب و غریب ، حادثه آتنا و... در تربیت نسل بالنده و با اصالت قاطعانه اقدام نماید
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که به دوگانگی امر پرورشی از برنامه آموزشی و به بغرنجی فرهنگ دوگانه یا دوگانگی فرهنگی خاتمه دهد مدیری بیاید تا طرح های خیالی نقابدار ، ظاهرالصلاح بی مایه ، بی هدف بد سرانجام ، سیاهی لشگری ، آمارپسند توخالی ، باری به هر جهت خوشایند این و آن ، خشک مقدس بازی ، تحجرآلود ، رنگ باخته و خود باخته را از دنیای تار عنکبوتی و تاریکخانه دستگاه تعلیم و تربیت کنار بزند .
وزیری بیاید قاطع که در باره سرنوشت تک تک بچه های این سرزمین شب خواب بربالین نگذارد و در این موضوع هیچ رحم و دلسوزی و مسامحه نکند و خارج از تکرار و مکررات ، وعده های پوشالی و طرح های آبکی غیرتخصصی ، با شجاعت در تشکیل کارگروه های تخصصی چشم پوش از روزمرگی و زندگی شخصی ، دستگاه تعلیم و تربیت را از فلاکت و نابودی نجات بدهد .
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که شورای عالی آموزش و پرورش کنونی را در اسرع وقت منحل و با شناسایی واستفاده ازنیروی های باسواد ، هوشمند ، عاری از بدسلیقگی ، تحجرو وادادگی ، شجاع ، وقت گذار تمام وقت در راه انقلاب توسعه انسانی و اقتصاد آموزش و پرورش آن را در نوع شورای مقتدرکارآمد ، طراحی و تشکیل بدهد .
آموزش و پرورش رهبری می خواهد که لحظه به لحظه عمکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی را در همراهی و پردازش ، تولید ایده های نو و چاره جویی در رفع مشکلات کلان دستگاه تعلیم و تربیت و یا کم کاری و بدکاری و بدل کاری به مقام معظم رهبری گزارش نماید .
آموزش و پرورش رهبری می خواهدکه به حذف ائتلاف خانه و مدرسه علیه بچه ها دربروز و ظهور بسیاری از ناهنجاری و بی مهارتی ها اقدام نماید و در تمامی مقاطع تحصیلی مهارت آموزی در گرایش های دواطلبانه مختلف دارای امتیاز وبرای استخدام ، سربازی ، ورودی دانشگاه و... در اولویت اول بوده و اردوی سخت واقعی بدون رضایت نامه از والدین زیر نظر مربیان کارکشته و کاربلد و مشارکت در امر بهداشت و نظافت محل تحصیل را برای همه دانش آموزان ایرانی همانند بچه های تحت تعلیمات کشورهای توسعه یافته اجباری نماید .
اکنون که پاس کاری و توپ اندازی وزیر دستگاه مقدس تعلیم و تربیت به زمین نمایندگان مجلس مقدر شده است ، قبول مسئولیت بزرگ و خطیراز جانب هرکس و اعطای آن از طرف نمایندگان مردم جسارتی می خواهد در قواره هشتاد میلیون ایرانی تمدن ساز با پیشینه هفت هزارساله که این ریسک پذیری در راه پرورش نسل آینده و سرمایه گذاری درمسیر توسعه انسانی ، اگر اشغال میزی باشد که در آغاز سال تحصیلی زنگ مدرسه ای زده و گل شیرینی پخش شود ، حقوقی بخورنمیر داده شود ، ایام مناسبتی کف و سوتی و یا ناله ای به آمار و تصویر اضافه شود ، طرح های ریز و درشت برای خالی نبودن عریضه برپاشود قطعا تکرار رویه ماضی و نتایج کنونی نمودار فاجعه آمیزی را هشدار می دهد ، اما اگر جسارت و اعطاء در قبول مسئولیت بنا به وظیفه ماهوی اش و ماسوای هر وزارتخانه دیگرنگاه بی نظیر بر وزارت آموزش و پرورش به عنوان مادر و افضل همه دستگاه ها اعم از کشوری و لشگری ، سیاسی و اقتصادی برآن نگریسته شود قطعا در انتخاب آن ، از کوتوله ها ی خزیده در لاک ناکارآمدی و تکرار و مکررات اندیشه های ازدور خارج شده بی اقبال و تیم بازی و پسرخاله بازی اجتناب می شود .
باید بدانیم افکار پوسیده و امتحان پس داده اربابان دوره های گذشته ستاد و فرصت طلبی اربابان مستقر در دولت در وزیر سازی از کوتوله ها معلمان را خشنود نخواهد کرد .
اگر اندکی هوشمندی در زرافشان کاندیدای احتمالی وزارت بوده است پیام معلمان را با گوش جان شنید و تغییر و سرزندگی را بر روزمرگی و مرگ تدریجی آموزش پرورش ترجیح داد ، تعجب از آن است چرا دوقلوهای کم فروغ تر به کم هوشی و سخت شنیدن خود در گرفتن سنگ بزرگ برای موفقیت در مسئولیت خطیرشک ننموده تا پیام ها و دغدغه های واقعی معلمان دلسوز را درک کنند؟
اگر زرافشان را معلمان به دولت امید پس داده اند پس منطقا دیگران را حتما به زبان افکار به اتمام حجت و در عمل به طرق دیگر به نوبخت همکاره دولت پس خواهند داد
نمایندگان محترم حتی برای تقویت اعتبار خود هم باشد دست از اذیت و آزار معلمان برداشته و یک بار برای همیشه تکرار و مکررات تهوع آور و چندشی عملکرد ستادی های بیست ساله کوتوله ای خوش رقص این و آن را از گردونه وزارت دور نمایند تا آموزش و پرورش با پیدا نمودن وزیری شجاع ، دانشمند ، نوگرا ، قدرتمند ، صاحب نظر، هوشیار و خالی از ذهن راکد منجمد و.... طلوع امید و انگیزه را در آستانه شروع سال تحصلی به معلمان و مدارس سراسر کشور به ارمغان بیاورد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید