چاپ کردن این صفحه

علی پورسلیمان/ مدیر گروه صدای معلم

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و چند نکته

اگر در زمان انتخابات به جامعه گفته می شد که الان زمان انتخاب بین " بد " و " بدتر " نیست و انتخاب بین " راه " و " بیراهه " است پس  می توان گفت که به یمن هم نوایی مجلس و دولت منتخب باید بهترین ، شایسته ترین و کارآمدترین فرد برای تصدی وزارت آموزش و پرورش انتخاب گردد/ تجارب این مدت نشان داده است که نسخه تشکل ها برای این گونه موارد ناکارآمد بوده است/ حتی نسخه ای که دکتر نجفی نیز پیشنهاد کرد چندان رضایت بخش نبوده است  و به نظر می رسد که دانش آشتیانی نیز همچون وزرای پیشین خود به محاصره " دایره بسته مدیران " گرفتار آمده است و ابتکار عمل را در برابر « مدیران مرعوب » از دست داده است/ در حال حاضر سهم بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی حدود یک درصد است/  در سند 2030 چنین آمده است :ما اذعان داریم که اجرای همۀ تعهدات موجود در زمینۀ کمک های رسمی برای توسعه ( ODA  ) ضرورت دارد. از جملۀ این تعهدات، تعهد بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای دستیابی به هدف اختصاص ۷ درصد از تولید ناخالص ملّی آن ها، به کمک های رسمی برای توسعه به کشورهای در حال توسعه است. همسو با تعهدات انجام شده، ما از آن دسته از کشورهای عضو که هنوز تعهد خود را مبنی بر اختصاص ۷ درصد از تولید ناخالص ملّی به کمک های رسمی برای توسعه به کشورهای در حال توسعه انجام نداده اند، می خواهیم تا برای اجرای این تعهد، تلاش های ملموس مضاعف به کار بندند. به علاوه، ما متعهد هستیم که حمایت های خود را از کشورهایِ با پایین ترین سطح توسعه یافتگی افزایش دهیم. ما همچنین به اهمیت آزادسازی همۀ منابع بالقوه در جهت حمایت از حق آموزش آگاه هستیم/ این چشم انداز سند 2030 برای سهم آموزش و پرورش از بودجه ناخالص ملی است/ اگر قرار است آموزش و پرورش در اولویت باشد تکلیف نهادهای موازی فرهنگی و نیز بودجه هایی که برای آن ها تعیین می شود باید "شفاف سازی " شود/ اگر « شورای عالی آموزش و پرورش » اتاق فکر این دستگاه بزرگ است باید بتواند حرف اول و آخر را در امر سیاست گذاری و تعیین خط مشی انجام دهد/ نمی شود در بحران های جامعه و مرتبط با رسالت آموزش و پرورش این وزارتخانه را مسئول واحد دانست اما نهادهای دیگر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی  مصوبات آن را احتمالا وتو کنند بدون آن که پاسخ گو باشند/ به جای آن که در رسانه ملی دائما کمبودها و مطالبات معلمان را برجسته و تیتر کنند می توان از کارشناسان خبره ، غیر سیاسی ، متخصص و مستقل برای تحلیل مسائل و چالش های آموزش و پرورش استفاده کرد/ آیا در جریان سند 2030 واقعا رسانه ملی به ماموریت های ذاتی و حرفه ای خویش عمل کرد/ مورد دیگر می تواند طرح مسائل آموزش و پرورش در نشست های رسانه ای دولت باشد/ این یک واقعیت است که " تنبلی " ، " روزمرگی " و " فرهنگ شفاهی " آسیب ها و چالش های مهم در میان معلمان هستند/ در جریان 2030 چند درصد از معلمان کشور و نیز تشکل ها ضمن آگاهی و مطالعه از مفاد آن ، آن را نقد منطقی کردند/ متاسفانه بسیاری از معلمان بیش از آن که  به مفاد و نیز جو ایجاد شده در حاشیه سند 2030 توجه داشته باشند بیشتر نگران اعمال افزایش 20 درصدی حقوق خود بوده و هستند/ به یاد داشته باشیم که جایگاه و کلید اولویت بودن آموزش و پرورش مستقیما با عملکرد و کوشش معلمان بستگی دارد....

 

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان

هم زمان با آغاز رقابت های انتخاباتی و نیز شروع مناظره های تلویزیونی مسائل مختلفی طرح و در مورد آن مباحثی مطرح شد .

در نخستین مناظره تلویزیونی با آن که موضوع مناظره به مسائل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی اختصاص یافته بود هیچ گونه صحبتی از آموزش و پرورش و معلمان مطرح نشد .

پس از آن صدای معلم در مطلبی نسبت به این وضعیت انتقاد نمود . ( این جا )

در دومین مناظره تلویزیونی موضوع " آموزش و پرورش " در گفتمان کاندیداها مطرح شد اما  طرح و یا برنامه خاصی در این مورد مطرح نشد .

« محمد علی نجفی » وزیر سابق آموزش و پرورش و رئیس ستاد فرهنگیان روحانی در یک نشست رسانه ای به صراحت اعلام کرد که در صورت پیروزی روحانی ، آموزش و پرورش در اولویت های نخست این دولت خواهد بود . ( این جا )

ایشان تقریبا یک هفته مانده به انتخابات در  سالن امام علی ( ع ) واقع در منطقه 5 تهران و نیز در همایشی که فرهنگیان حامی روحانی برگزار کردند ضمن تاکید بر مواضع قبلی اعلام کرد که طی یک فراخوان مطالبات فرهنگیان و معلمان از سراسر کشور گردآوری و و پایش شده و به اطلاع رئیس جمهور خواهد رسید . ( این جا )

در یادداشت قبلی ضمن نقد عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه آموزش و پرورش ( این جا )  نوشتم  :

" اگر در زمان انتخابات به جامعه گفته می شد که الان زمان انتخاب بین " بد " و " بدتر " نیست و انتخاب بین " راه " و " بیراهه " است پس  می توان گفت که به یمن هم نوایی مجلس و دولت منتخب باید بهترین ، شایسته ترین و کارآمدترین فرد برای تصدی وزارت آموزش و پرورش انتخاب گردد . "

در واقع ، انتخاب یک وزیر با ویژگی های ذکر شده  نخستین مطالبه آموزش و پرورش و جامعه معلمان بوده و می تواند به شعار " اولویت بودن آموزش و پرورش "  جنبه عملی و واقعی بدهد .

در این یادداشت تصریح کردم :

" تجارب این مدت نشان داده است که نسخه تشکل ها برای این گونه موارد ناکارآمد بوده است !

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان

حتی نسخه ای که دکتر نجفی نیز پیشنهاد کرد چندان رضایت بخش نبوده است  و به نظر می رسد که دانش آشتیانی نیز همچون وزرای پیشین خود به

محاصره " دایره بسته مدیران " گرفتار آمده است و ابتکار عمل را در برابر « مدیران مرعوب » از دست داده است ."

جان کلام آن که مکانیسم تعیین وزیر آموزش و پرورش در این دوره می تواند ضمن اعتماد  سازی  بین فرهنگیان و دولت به پویایی و اقتدار این سازمان کمک شایانی نماید .

اما از نظر نگارنده در اولویت بودن آموزش و پرورش می تواند جنبه های دیگری را نیز در بر  بگیرد .

زمانی که این موضوع مطرح می شود ناخودآگاه تعدادی از معلمان تصور می کنند که اولویت  بودن آموزش و پرورش صرفا به این معناست که بودجه آموزش و پرورش چند برابر شده و  حقوق  معلمان نیز تابع فرمول این افزایش نیز بشود .

در حال حاضر سهم بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی حدود یک درصد است .

با وجود آن که برخی ها با مقاصد کاملا سیاسی و جهت دار سند 2030 یونسکو را مورد تخریب و هجمه یک سویه قرار دادند اما این سند موارد فراوانی در مورد توسعه نیافتگی کشورها دارد .

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان

 در سند 2030 چنین آمده است :

" با اذعان به اهمیت همکاری برای توسعه در تکمیل سرمایه گذار ی های دولت ها، ما از کشورهای توسعه یافته، اهداکنندگان سنّتی و درحال ظهور، کشورهای دارای درآمد متوسط و سازوکارهای تأمین بودجۀ بین المللی م یخواهیم که بودجۀ اختصاص یافته به آموزش را افزایش دهند و بر مبنای نیاز کشورها، از اجرای دستورکار آموزش 2030 حمایت کنند.

 ما اذعان داریم که اجرای همۀ تعهدات موجود در زمینۀ کمک های رسمی برای توسعه ( ODA  ) ضرورت دارد. از جملۀ این تعهدات، تعهد بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای دست یابی به هدف اختصاص ۷ درصد از تولید ناخالص ملّی آن ها، به کمک های رسمی برای توسعه به کشورهای در حال توسعه است. همسو با تعهدات انجام شده، ما از آن دسته از کشورهای عضو که هنوز تعهد خود را مبنی بر اختصاص ۷ درصد از تولید ناخالص ملّی به کمک های رسمی برای توسعه به کشورهای در حال توسعه انجام نداده اند، می خواهیم تا برای اجرای این تعهد، تلاش های ملموس مضاعف به کار بندند. به علاوه، ما متعهد هستیم که حمایت های خود را از کشورهایِ با پایین ترین سطح توسعه یافتگی افزایش دهیم. ما همچنین به اهمیت آزادسازی همۀ منابع بالقوه در جهت حمایت از حق آموزش آگاه هستیم.

ما به تأثیرگذاری بیشتر اقدامات کمک رسانی از طریق هماهنگی های بیشتر و همچنین از طریق اولویت بندی منابع مالی و کمک ها و اختصاص آن ها به زیرحوزه های مهجور مانده و به کشورهای دارایِ درآمد پایین توصیه می کنیم. ما همین طور، به افزایش قابل ملاحظۀ حمایت از آموزش در شرایط به روز بحران های انسانی و طولانی مدت، توصیه م یکنیم. ما از نشست سران اُسلو در حوزۀ آموزش برای توسعه )جولای 2015 ( حمایت می کنیم و خواستار آن هستیم که نشست تأمین منابع مالی برای توسعه که قرار است در آدی سآبابا برگزار شود، از هدفِ چهارمِ از اهداف توسعۀ پایدار حمایت کند."

این چشم انداز سند 2030 برای سهم آموزش و پرورش از بودجه ناخالص ملی است که متاسفانه در کشور ما مورد توجه واقع نگردیده و سهم آموزش و پرورش از بودجه ناخالص ملی در یک سیکل زمانی بیش از 10 سال از 3 درصد به یک درصد کاهش پیدا کرده است !

نکته مهم دیگر این است که در جامعه و در امر آموزش باید " یکپارچه سازی " صورت گیرد .

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان  اگر قرار است آموزش و پرورش در اولویت باشد تکلیف نهادهای موازی فرهنگی و نیز بودجه هایی که برای آن ها تعیین می شود باید "شفاف سازی " شود .

اگر قرار است وزارت آموزش و پرورش متولی امر آموزش و تربیت جامعه باشد نهادها و دستگاه های دیگر باید به آن تمکین کنند و نباید حالت ملوک الطوایفی و  یا جزیره بودن نهادهای متولی آموزش در جامعه مشاهده شود .

اگر « شورای عالی آموزش و پرورش » اتاق فکر این دستگاه بزرگ است باید بتواند حرف اول و آخر را در امر سیاست گذاری و تعیین خط مشی انجام دهد .

نمی شود در بحران های جامعه و مرتبط با رسالت آموزش و پرورش این وزارتخانه را مسئول واحد دانست اما نهادهای دیگر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی  مصوبات آن را احتمالا وتو کنند بدون آن که پاسخ گو باشند !

باید وزارت آموزش و پرورش اختیارات کافی داشته باشد و به همان انداره نیز در برابر عملکرد خود پاسخ گو باشد .

این امر موجب خواهد شد تا آموزش و پرورش با سیاست گذاری و ریل گذاری درست و دوراندیشانه در کانون توجه جامعه و مسئولان قرار بگیرد .

اما همان گونه که ذکر شد اولویت بودن آموزش و پرورش علاوه بر سر لیست بودن در تخصیص منابع و بودجه باید شامل موارد مهم تری نیز گردد .

یکی از این موارد می تواند استفاده از پتانسیل رسانه ملی برای طرح درست ، جامع و علمی موضوعات و مسائل آموزش و پرورش باشد .

به جای آن که در رسانه ملی دائما کمبودها و مطالبات معلمان را برجسته و تیتر کنند می توان از کارشناسان خبره ، غیر سیاسی ، متخصص و مستقل برای تحلیل مسائل و چالش های آموزش و پرورش استفاده کرد .

به عنوان مثال ؛ آیا در جریان سند 2030 واقعا رسانه ملی به ماموریت های ذاتی و حرفه ای خویش عمل کرد ؟

آیا این سند منطقی و به دور از سیاه نمایی و سیاسی کاری مورد نقد منصفانه کارشناسان موافق و مخالف قرار گرفت ؟

مورد دیگر می تواند طرح مسائل آموزش و پرورش در نشست های رسانه ای دولت باشد .

واقعا در این نشست ها چند رسانه و یا خبرنگار موضوع آموزش و پرورش را مطرح می کنند ؟

در این نشست های رسانه ای از چند رسانه مستقل و یا غیردولتی برای طرح پرسش های معلمان دعوت می گردد ؟

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان  پس اولویت بودن آموزش و پرورش می تواند به معنای طرح درست و جامع آموزش در افکار عمومی جامعه و نیز انعکاس منطقی و کارشناسی آن نزد برنامه ریزان و سیاست گذاران تلقی گردد .

و اما باید دید که میزان دست یافتن به این شعار و عملی کردن آن تا چه حد واقع بینانه  است ؟

تعداد قابل توجهی از معلمان و حتی کنش گران در نوشته ها و حرف های خود عنوان می کنند که باید نگاه حاکمیت نسبت به آموزش و پرورش تغییر کند و به آن به عنوان یک مقوله "سرمایه ای " و نه " مصرفی " نگاه شود .

اما حاملان و عاملان این تفکر چه کسانی باید باشند ؟

آیا این که دائما از قیود " باید و نباید " استفاده کنیم بدون آن که جایگاه واقعی خود را برای جامعه و مسئولان تبیین کنیم عملی و شدنی است ؟

این که دستگاه آموزش چقدر ارزش افزوده اجتماعی تولید می کند و این که تا چه  میزان می تواند در کاهش بحران های اجتماعی و فرهنگی موثر باشد مستقیما می تواند با عملکرد معلمان و کنش گری آنان ارتباط مستقیم داشته باشد .

این یک واقعیت است که " تنبلی " ، " روزمرگی " و " فرهنگ شفاهی " آسیب ها و چالش های مهم در میان معلمان هستند .

این یک اصل پذیرفته شده و نهادینه شده در جامعه ما و حتی جوامع دیگر است که این فرد و یا افراد هستند که به یک مفهوم و یا سازه جایگاه و ارزش می دهند .

این که تاکنون آموزش و پرورش به یک اولویت در جامعه تبدیل شده است یک فاکتور مهم آن به عملکرد " معلمان " بر می گردد .

متاسفانه بسیاری از معلمان در برابر موضوعات و چالش های وزراتخانه خودشان منفعل و فاقد ابتکار عمل هستند .

این حالت در مقیاس وسیع تر در تشکل های آنان نیز مشاهده می شود .

فرضا در جریان 2030 چند درصد از معلمان کشور و نیز تشکل ها ضمن آگاهی و مطالعه از مفاد آن ، آن را نقد منطقی کردند ؟

اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم و وظایف فرهنگیان و معلمان متاسفانه بسیاری از معلمان بیش از آن که  به مفاد و نیز جو ایجاد شده در حاشیه سند 2030 توجه داشته باشند بیشتر نگران اعمال افزایش 20 درصدی حقوق خود بوده و هستند !

- چند درصد معلمان تاکنون به جد پی گیر مستمر تشکیل سازمان نظام معلمی بوده اند ؟

- چند درصد معلمان برای جلب حمایت و اعتماد خانواده ها  تاکنون در مورد منافع دانش آموزان و نیز کیفیت آموزشی حساس بوده و در مورد آن کنش گری کرده اند ؟

مواردی از این دست فراوان است ...

زمانی که مساله غالب در آموزش و پرورش فقط " معیشت " شود و گفتمان معیشت محور سایر کارکردهای آن را تحت الشعاع قرار دهد برآیند منطقی و طبیعی این وضعیت رانده شدن جایگاه آموزش و پرورش از جایگاه اصلی خود و حتی جبهه گرفتن سایر اقشار و گروه های جامعه در برابر معلمان خواهد شد .

به یاد داشته باشیم که جایگاه و کلید اولویت بودن آموزش و پرورش مستقیما با عملکرد و کوشش معلمان بستگی دارد .

سایر آدرس ها اشتباه است !

یکشنبه, 06 خرداد 1396 20:42 خوانده شده: 1949 دفعه

در همین زمینه بخوانید: