در انتخابات اخیر علی رغم همه ی محرومیت ها و تبعیض و مشکلات ،اکثریت فرهنگیان دولت روحانی را بر دولت دلواپسان ترجیح دادند و نام روحانی را در صندوق های رای ریختند.
اصول گرایان دلواپس مانند گذشته به ریشه یابی علل شکست خود نپرداختند و مانند همیشه با فرافکنی و اتهام پراکنی و توجیه تراشی سعی کرده اند انگشت اتهام را از خود دور کنند و با سلب مسئولیت از خود ، از پاسخ گویی طفره بروند.
اصول گرایان یا همان جناح راست سابق نمی خواهند بپذیرند که کرامت خواهی و کرامت دوستی یک شبه و یک باره در موسم انتخابات سر بر نمی آورد ،بلکه حرمت انسان و دفاع از کرامت او گزاره ای مستمر و همیشگی و پیوسته است و زمان و مکان نمی شناسد.
برای آن که سخن خود را با ادله ای قابل فهم توضیح دهیم باید از نوع برخورد دلواپسان با معلمان زندانی یا تبعیدی مثال بیاوریم.
در طی دو دهه گذشته از دولت اصلاحات تا دولت روحانی فرهنگیان اقدام به تجمعات یا اعتراض های صنفی زیادی کرده اند ، اما دلواپسان نه تنها هیچ گاه از اعتراضات به حق و قانونی فرهنگیان حمایت نکرده اند،(البته به استثاء مواردی که دولت مستقر دولت اصلاحات یا اعتدالی بوده و اصول گرایان برای تضعیف موقعیت دولت رقیب اقدام به مطالبه ی حقوق قانونی فرهنگیان از دولت کرده اند) ، بلکه در دوره دولت پوپولیستی هزاره ی سوم اقدام به بازداشت یا تنبیه و تبعید و تعلیق معلمان کرده اند و در موارد دیگری نیز یا سکوت توام با رضایت پیشه کرده اند یا ژست بی طرفی گرفته اند!
اصول گرایان مدعی معیشت فرهنگیان نه برای معیشت فرهنگیان قدمی برداشته اند و نه از آزادی و حقوق صنفی و سیاسی معلمان دفاع کرده اند ؛ به عنوان نمونه هم اکنون اسماعیل عبدی معلم زندانی که برای اعتراض به وضع خود در شرایطی دشوار اقدام به اعتصاب غذا کرده است ،از سوی هیچ فرد یا گروه یا نهادتحت امر اصول گرایان مورد حمایت یا پشتیبانی قرار نگرفته است ،همان طور که در گذشته نیز هیچ معلمی مورد حمایت دلواپسان نبوده اند... و چه بسا که اصول گرایان دلواپس ،معلمین معترض را در خفا عامل دردسر و مشکل برای نظام آموزش و پرورش هم بدانند.
اصول گرایان در همین دروغ پردازی انتخاباتی "سند2030" که دلواپسان وقیحانه ترین اتهامات سنگین اخلاقی را به دولت و آموزش و پرورش وارد کردند مهرسکوت برلب زدند و از شرافت معلمی و حقیقت این سند دفاعی به عمل نیاوردند و چه بسا با این اتهامات کاسبکارانه ی اخلاق ستیز همراهی نیز کردند !
با چنین پیشینه و پرونده ی سراسر آزادی ستیز و منکوب کننده ی اخلاق و کرامت معلمی ،چگونه دلواپسان انتظار دارند که فرهنگیان به آنان اعتماد کنند و ادعاهایشان را بپذیرند؟!
در جریان تبلیغات انتخاباتی همگان شاهد بودند که چگونه اصول گرایان به انسان ها و به موسیقی و هنر و هنرمند به صورت یک ابزار و شیئی نگریستند!
در یک سال گذشته چه کنسرت ها و برنامه های کاملا قانونی و اصیل موسیقی که در خراسان لغو شد و هنرمندان مورد تحقیر و توهین قرارگرفتند و کوچکترین صدای اعتراضی از سوی دلواپسان بلند نشد و حتی آنان از این قانون ستیزی ها دفاع و یا توجیه نیز کردند و به یک باره در شب انتخابات یک خواننده زیرزمینی را ( با پیشینه ای که دلواپسان مطلقا آن را تایید نمی توانند بکنند ) در کنار نامزد انتخاباتی خود می نشانند تا خود را حامی هنر معرفی کنند!
دلواپسان دچار یک پارادوکس معرفتی و رفتاری هستند،هم به رای و اعتماد آموزگاران و فرهنگ دوستان محتاجند هم نمی خواهند از حقوق قانونی و کرامت انسانی آنان دفاع کنند و هزینه ای بابت آن بپردازند !
خوشبختانه امروز خودآگاهی فرهنگیان مانع از بازیچه قرارگرفتن آنان برای بهره برداریهای سیاسی - جناحی شده است و فرهنگیان به یک اجتهاد در تصمیم گیریهای صنفی خود دست یافته اند و اصول گرایان باید این حقیقت را بپذیرند که جامعه ی ایرانی اگرچه حافظه ی تاریخی ضعیفی داشته است ولی امروزه به مدد رسانه های مجازی و نوین در شناخت منافع صنفی و سیاسی و فرهنگی خود بسیار بهتر از گذشته صاحب تجربه و تدبیر و تصمیم شده است .
وقتی جامعه ی فرهنگیان وزیر پیشنهادی یا مورد حمایت واقع شده ی خود را به زیر تیغ نقد و پرسش گری می برد و با استقلال حرفه ای و صنفی، ضمن پای بندی به برنامه های بلند و ملی توسعه محور از منافع صنفی خود غافل نمی شود، دیگر گروه ها و احزاب غیر دموکراتیک هیچ جایگاه امن فارغ از نقادی نزد معلمان نخواهند داشت و باید بدانند که دیگر آموزش و پرورش حیات خلوت آنان و هیچ جریان دیگری محسوب نمی شود .
با تشکیل دولت دوازدهم فرهنگیان که خود از پدید آورندگان حماسه ی 29 اردیبهشت می باشند، پیش و بیش از همه پی گیر منافع صنفی و مدنی خود خواهند بود و بلوغ فکری و سیاسی خود را با نظارت و پرسش گری از صاحب منصبان به منصه ی ظهور خواهند رساند ؛ از همین رو دلواپسان باید بدانند که دیگر جایگاه و پایگاهی نزد فرهنگیان صاحب خرد و عقلانیت ندارند مگر آن که رویکرد خود را نسبت به منافع صنفی و آزادی های مدنی معلمان تغییر دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید