چاپ کردن این صفحه

کیانوش معمر/ دانشجوی دکترای علوم سیاسی مسائل ایران

حذف " مدیران ناکارآمد" لازمه توسعه و بالندگی جامعه

نگاه نظام های سیاسی حاکم بر مدیران و کارگزاران دستگاه های مختلف شان، نگاهی است معطوف به توسعه و بالندگی همه جانبه ی کشورشان و در وهله ی دوم حفظ آن ساختار سیاسی/ همان مدیران بی تعهد متظاهر، به انحاء مختلف در سرکوب نیروهای متعهد و کاردان قدم برمی دارند تا نکند روزی جایگاه شان را از دست بدهند/ اینجاست که حقایق وضعیت موجود به درستی به مقامات بالا منتقل نمی شود تا در رفع ضعف ها گام برداشته شود و یا تمهیداتی اندیشیده شود/ این گونه نظام ها نیاز به یک ساختار شکنی اصولی و پایه ای دارند

سیستم های مدیریتی و فرآیند توسعه  در سیستم های مدیریتی مختلف جهان، روش های مختلفی برای کنترل و نظارت بر جامعه وجود دارد که بسیاری از روش ها منوط به نوع فرهنگ و یا نوع ساختار حکومتی آن جوامع می باشد.

از این منظر،آنچه مسلم است اینکه نگاه نظام های سیاسی حاکم بر مدیران و کارگزاران دستگاه های مختلف شان، نگاهی است معطوف به توسعه و بالندگی همه جانبه ی کشورشان و در وهله ی دوم حفظ آن ساختار سیاسی.
در این بین دیده می شود که در برخی جوامع مدیرانی روی کار می آیند که”علی الظاهر” چنان خود را منطبق بر خواست آن نظام و فرهنگ سیاسی آن جا می زنند که گویی اصلا خود از بنیانگذاران آن نظام بوده اند! این در حالیست که شاید در بطن خویش کوچکترین تعهدی نه به آن نظام و نه به آن فرهنگ داشته باشند.
بنده این سیستم مدیریتی را سیستمی متملق گو و تظاهرمآب می نامم.

در ذیل به برخی مشکلات کلان آن اشاره می کنم.
1- در این گونه سیستم ها چون تعهد لازم وجود ندارد ، در بیشتر مواقع افراد صالح و متعهد به علت دوری جستن از تملق و چاپلوسی سرخورده شده و بار روانی عجیبی را تحمل می کنند و بنابراین همیشه در حاشیه قرار می گیرند و در نتیجه از تخصص آنان به صورت بهینه بهره برداری نمی شود.


2- همان مدیران بی تعهد متظاهر، به انحاء مختلف در سرکوب نیروهای متعهد و کاردان قدم برمی دارند تا نکند روزی جایگاه شان را از دست بدهند. بنابراین ضرری دیگر به بدنه نهاد یا سازمان مورد نظر وارد می آید و کافیست تنها چند نهاد با این وضعیت وجود داشته باشد که می تواند در سطح کلان با توجه به درهم تنیدگی نهادها در تشکیل ساختار نظام سیاسی، به کل نظام “آهسته آهسته”آسیب وارد آید.


3- مدیران ناکارآمد و بی تعهد که به صرف تظاهر به فرهنگ هویتی ساختار سیاسی روی کار آمده اند و نه براساس تعهد و تخصص لازم، به علت ناتوانی در پاسخ گویی به انتظارات و مطالبات عمومی، اندک اندک موجبات “بی اعتمادی “مردم را ایجاد می کنند و القاء این حس در بدنه آن جوامع، منجر به فاصله گرفتن آنان از سیستم سیاسی ای خواهدشد که شاید همان مردم برای تحقش اش خون دل ها خورده باشند…


4- از وظایف تعریف شده برای مدیران نهادها، ارائه مشاوره به مسئولان بالادستی خود می باشد ، لذا این مدیران متملق و بله قربان گو چون اولا در حد ارائه مشاوره های کارآمد و مفید نیستند و در ثانی، چون سعی برآن دارند تا به آنان و سیستم نزدیک ترشوند، به خواست و به نوع بینش ارشد خود مشاوره می دهند و نه بنا به مشکلات و رخدادهای حقیقی موجود…

اینجاست که حقایق وضعیت موجود به درستی به مقامات بالا منتقل نمی شود تا در رفع ضعف ها گام برداشته شود و یا تمهیداتی اندیشیده شود ؛  بنابراین همیشه به لطف این گونه مدیران چاپلوس و متظاهر همه چیزبه لطف مدیریت تملقی آنان بر وقف مراد هیئت حاکمه است.
به نظر می رسد ادامه این روند منجر به کاهش عمر سیاسی این گونه نظام های متملق پرور گردد که خود آسیبی جدی تر بر جوامع وارد خواهد کرد ؛ چرا که تغییرات ساختاری تا سال ها طول خواهدکشید تا در موقعیت تثبیت قرارگیرد.
لذا پیشنهاد می گردد مسئولین امر در این گونه نظام ها بادقت بیشتری مدیران متعهد و متخصص را روی کار آورده و از ورود افراد متملق و متظاهر بپرهیزند و از طرفی مانع رشد تملق گویی و بله قربان گویان بی تعهد شوند.
این گونه نظام ها نیاز به یک ساختار شکنی اصولی و پایه ای دارند.تضمین بازگرداندن اعتماد عمومی جامعه و نیز ایجاد شور و اشتیاق در میان کارکنان نهادها، مستلزم به کارگماردن مدیران لایق است حال آنکه این مدیر می تواند از هر شهری و نژادی و قومی منصوب گردد که البته گاها دیده می شود مدیران روی کارآمده بنا به تعصبات قومی و برمبنای همشهری گری منصوب شده اند که تاکید دارم اگر همانان نیز کاردان باشند منعی نیست.

سخن ما در مجموع حذف مدیران ناکارآمد است. این فرآیند متاسفانه در جوامع جهان سوم عمیق تر از سایر جوامع مشهود است.
به امید پویایی و بالندگی ایران زمین

لک خبر

شنبه, 05 آذر 1395 22:15 خوانده شده: 2505 دفعه

در همین زمینه بخوانید: