کانال و اعضای حزب ندای ایرانیان قزوین در روزهای اخیر تصاویر و توضیحاتی از دیدار اعضای شاخه فرهنگیان این حزب با سالار قاسمی مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین ، در فضای مجازی منتشر کرده اند . در پی انتشار این تصاویر که به ظاهر در اداره کل قزوین انجام شده ، این توضیح آمده است :
"در حاشیه دیدار اعضای شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان با مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین:
اهدا نشان سینه ی منقش به نام حضرت ولی عصر (ع) به سالار قاسمی از طرف یکی از فرهنگیان جوان حزب "در مورد نحوه و چرایی دیدار مدیر کل آموزش و پرورش با اعضای حزب ندا اطلاعات خاصی منتشر نشده است .
اگر به پرتال اداره کل آموزش و پرورش قزوین سری بزنیم ، اطلاعاتی در خصوص این دیدار مشاهده نمی شود و به نظر می رسد که روابط عمومی اداره کل قزوین و سالار قاسمی نسبت به انعکاس این خبر به شکل رسمی جنبه ی احتیاط پیش گرفته اند !
اما سوالاتی که شاید به ذهن دیگر معلمان و اعضای دیگر تشکل ها و احزاب متبادر شد می تواند به این شکل باشد :
چرا سالار قاسمی مدیر کل استان قزوین ، فقط با اعضای حزب ندای ایرانیان دیدار کرده است ؟
آیا رابطه خویشاوندی او با مهران قاسمی " برادر سالار قاسمی"که دبیر استانی حزب ندا است و مهدی یعقوبی "خواهرزاده جناب مدیرکل " که دبیر شاخه جوانان حزب می باشد دلیل توجه مدیرکل به حزب ندا است؟ آیا مدیرکل درصدد است جایگاه این حزب را در آموزش و پرورش قزوین ارتقا بدهد؟
البته بستگان مدیرکل در شاخه استانی احزاب هم هوای مدیر کل را دارند . آنها هم سالار قاسمی را به عنوان یکی از بارزترین مدیران سیاسی و اصلاح طلب در استان قزوین و شخصیتی ممتاز و استثنایی بین مدیران دولتی معرفی می کنند ، اما واقعیت این است که این حرکات متقابل سیاسی و تبلیغاتی است.
مدیر موفق در آموزش و پرورش مدیری است که جدا از علایق و سلایق سیاسی و جناحی در رابطه با مسایل آموزش و پرورش به شکل فراجناحی عمل کرده و تمرکز خود را روی مسایل حرفه ای آموزش و پرورش بگذارد .
برخی مدیران آموزش و پرورش بسته به شرایط سیاسی و ارتباطات شخصی به افراد سیاسی و احزاب و تشکل ها دور یا نزدیک می شوند و از امکانات مدیریتی خود برای تحکیم و ارتقای جایگاه شخصی خود بهره می جویند ؛ این اقدامات در نهایت به ضرر آموزش و پرورش خواهد بود .
فضای سیاسی آموزش و پرورش از ابتدای انقلاب تا کنون سیاست زده بوده و اصول گرایان دست بالا را در معادله قدرت داشته اند.
نظام سیاسی نسبت به مسایل آموزش و پرورش حساسیت بالایی دارد و این نهاد را یک نهاد ارزشی می داند که وظیفه خطیری در جهت پیش برد اهداف انقلاب اسلامی دارد.
حرکات سیاسی به نام اصلاح طلبی، بهانه قابل قبولی در اختیار اصولگرایان برای دخالت های سیاسی بیشتر قرار می دهد.
اصولا دعوای سیاسی و جناحی در آموزش و پرورش اصالت چندانی ندارد و افراد منتسب به اصلاح طلبان و اصولگرایان از این عناوین برای رسیدن به مناصب مدیریتی و دیگر جایگاه ها استفاده می کند .
در حقیقت عملکرد مدیران اصلاح طلب و اصول گرا تفاوت چندانی به جز ظواهر امر و عزل افراد غیر خودی و نصب نزدیکان خود ندارد.
در آموزش و پرورشی که بسیج معلمان و بسیج دانش آموزشی نقش بسیار پر رنگی دارند ، حوزه علمیه می کوشد نقش بیشتر در آموزش و پرورش داشته باشد و نمایندگان مجلس و مقامات سیاسی در مسایل و عزل و نصب های دخالت دارند فعالیت سیاسی به نام اصلاح طلبی در آموزش و پرورش موجب خسران بیشتر این حوزه می شود .
به نظر نگارنده ، بدنه معلمان و تشکل های صنفی و صنفی - سیاسی معلمان و شاخه معلمی احزاب سیاسی به جای پیگیری اهداف سیاسی و تلاش برای نشاندن افراد نزدیک به خود در مدیریت های آموزش و پرورش ، باید بر شایسته سالاری و انتخاب مدیران بر اساس معیارهای حرفه ای اصرار بورزند .
چنانچه این امر لحاظ شود با هر تغییر سیاسی در کشور و استان و شهرستان آموزش و پرورش دست خوش تغییرات بسیار نمی شود .
انتخاب مدیران بر اساس معیارهای غیر حزبی ،موجب تخصصی تر شدن مدیریت و پاسخ گو شدن مدیران نیز خواهد شد .
