حمیدرضا حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش روز دوم اردیبهشت در مسجد صاحب الزمان ساوه سخنرانی کرد. این مراسم توسط ستاد انتخاباتی خانم شهلا میرگلوبیات نماینده فعلی شهرستان ساوه و زرند و کاندیدای انتخابات مجلس دهم از این حوزه انتخابیه برگزار شده بود. خانم میرگلوبیات در سال 91 به عنوان نماینده مستقل وارد مجلس نهم شد اما به تردریج به اصول گرایان و جبهه پایداری نزدیک شد و در انتخابات 7 اسفند مورد حمایت اصولگرایان بود.
در انتخابات 7 اسفند خانم شهلا ميرگلوبيات با کسب ۲۳۸۸۱ رای و محمدرضا منصوری با کسب ۲۲۷۶۲ رای به مرحله دوم راه یافتند. منصوری نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان و اعتدالیون در دور دو م انتخابات مجلس است که روز دهم اردیبهشت برگزار می شود. حاجی بابایی به عنوان "نماینده عضو فراکسیون اصولگرایان در مجلس آینده " از اهالی ساوه و زرندیه خواست که در انتخابات دور دوم به خانم "میرگلوبیات" رای بدهند.
اینکه عضو کابینه محمود احمدی نژاد، در یک همایش انتخاباتی به سیاست های دولت روحانی حمله کند و به طور تلویحی از برنامه هسته ای دوره احمدی نژاد حمایت کند امر بعید و عجیبی نیست .
اصحاب احمدی نژاد بعد از پایان ریاست جمهوری سه گروه شدند : عده ای مانند محمدرضا رحیمی و حمید بقایی به خاطر اختلاس روانه زندان شدند. عده ای همچنان در کنار احمدی نژاد ماندند و گروه سوم به صورت تاکتیکی از شخص احمدی نژاد تبری جستند تا احمدی نژادیسم را زنده نگهدارند.
به نظر می رسد حاجی بابایی عضو گروه سوم است و راه احمدی نژاد را بدون تابلوی احمدی نژاد ادامه می دهد. ویژگی مشترک این سه گروه دشمنی با اصلاح طلبان و مخالفت با دولت روحانی است. هر سه گروه با توافق تاریخی ایران و غرب بر سر مسایل هسته ای (برجام) که خطر جنگ و تحریم را از کشور تا حدودی دور کرده است مخالفند و می کوشند این توافق را بی اعتبار جلوه دهند و نهایتا به شکست بکشانند.
حاجی بابایی مشکل کشور را اقتصاد بیمار به علت "عدم مدیریت و نه عدم درآمد کشور" دانست، اما اشاره ای به اقدامات تخریبی دولت احمدی نژاد در ویران کردن اقتصاد کشور و تصویب قطع نامه های شورای امنیت علیه ایران در این دوره نکرد.
آقای حاجی بابایی به تورم 40 درصدی و افزایش قیمت دلار از 900 تومان به 3500 تومان در یک برهه یک ساله نکرد.
آقای حاجی بابایی در باره نفت 140 دلاری در دوره احمدی نژاد چیزی نگفت و این را هم نگفت که صادرات نفت ایران از حدود 3 میلیون بشکه در روز به دلیل تحریم ها به کمتر از یک میلیون بشکه رسید و اضافه نکرد که اگر برجام نبود با تشدید تحریم ها احتمالا الان ایران نمی توانست یک قطره نفت صادر کند.
آقای حاجی بابایی به سیاست دور زدن تحریم ها و ظهور افرادی مانند بابک زنجانی که با وعده دور زدن تحریم ها از وزرای دولت احمدی نژاد دل ربوده بودند اصلا اشاره ای نکرد.
گویا اقتصاد در آن دوره بیمار نبوده و مدیریت اقتصاد و سیاست بر مدار عقلانیت و علم و تدبیر اداره می شده است.
آقای حاجی بابایی فراموش کرده که خودش عضو کابینه معجزه هزاره سوم بوده است و طبق قانون اعضای کابینه مسئولیت مشترک دارند و ایشان هم شریک عملکرد دولت دهم هستند.
آقای حاجی بابایی با اشاره به پول های بلوکه شده ایران در چین و هند و جاهای دیگر می گوید : "با 150 میلیارد که پول چند سال فروش نفت است و می توان کشور را گلستان کرد."
اما آقای حاجی بابایی به ما نمی گوید که اگر با 150 میلیارد دلار می توان کشور را گلستان کرد چرا دولت احمدی نژاد با 700 میلیارد دلار درآمد ارزی فروش نفت ، کشور را گلستان نکرد ؟ 700 میلیارد تقریبا 5 برابر 150 میلیارد است.
همچنین آقای حاجی بابایی اصلا به این موضوع اشاره نمی کند که چرا پول های ایران بلوکه شد و به قول روحانی چه کسانی ما را به قرن نوزدهم برگرداندند به طوری که دولت به جای سیستم بانکی از طریق صرافی ها پول مبادله می کرد و دولت کالاهای مورد نیاز را از طریق واسطه ها با چند برابر قیمت واقعی می خرید !
آقای حاجی بابایی نگفت که سود اقدامات شعاری دولت احمدی نژاد علاوه بر دلالانی مانند زنجانی به جیب دولت های چین و روس و هند می رفت.
آقای حاجی بابایی که درصد بودجه آموزش و پرورش در دوره احمدی نژاد و دوره روحانی را مقایسه می کند اصلا به کاهش ارزش پول ملی در دوره احمدی نژاد و درصد تورم اشاره نمی کند و نمی گوید که در طول یک سال قدرت خرید ریال به یک سوم کاهش یافت و اصولا افزایش ریالی بودجه و حقوق کارکنان بدون توجه به مولفه تورم ، پوچ و بی معنا و نوعی عوام فریبی است.
وقتی آقای حاجی بابایی می گوید : "در دولت سابق حقوق ها با شیب مناسبی افزایش یافت ولی امسال وضع بدتر شده است." آیا تورم 45 درصدی سال 90 و 91 را به یاد می آورد ؟ قیمت دلار چه ؟
آیا به یاد می آورد که احمدی نژاد وعده داده بود که ارزش برابری دلار در برابر ریال را از 900 تومان کاهش دهد؟
آقای حاجی بابایی واقعا نمی داند که دولت در این دو سال و نیم مشغول آواربرداری از اقتصاد ویرانه ای بوده که از دولت قبلی به جا مانده است؟
آقای حاجی بابایی فرق تورم 45 درصدی و افزایش لحظه ای قیمت کالاها با تورم 11 درصدی را نمی داند؟
آقای حاجی بابایی به درستی، اقتصاد مقاومتی را راه حل می داند. اما نمی گوید که برباد دادن 700 میلیارد دلار درامد نفتی در دوره احمدی نژاد چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارد؟
آیا توسعه واردات کالاهای مصرفی از چین و هند و برزیل و مصر و ... در دوره محمود احمدی نژاد بر اساس دستورالعمل اقتصاد مقاومتی صورت گرفت ؟
آقای حاجی بابایی به عنوان وزیر کابینه کجا به سیاست درهای باز در اقتصاد ایران در 4 سال وزارتش اعتراض کرد؟
آیا آقای حاجی بابایی نمی داند که واردات گسترده کالاهای چینی منجر به ورشکسته شدن تولید داخلی در بسیاری از رشته های صنعتی شد؟ آیا نابودی تولید داخلی در جهت اقتصاد مقاومتی بود؟
آقای حاجی بابایی عضو کابینه ای بود که رییس دولتش آن را پاکدست ترین دولت در طول تاریخ ایران می دانست. اما در همین بزرگترین ارتشا و اختلاس و دزدی ها با ارقام نجومی به وقوع پیوست و برخی از عالی ترین مقامات دولت در حد معاونت ریاست جمهوری در این فسادها دست داشتند !
چرا حاجی بابایی در بحث اقتصاد از این فسادهای گسترده و بی نظیر در طول تاریخ ایران حرفی نمی زند ؟
حاجی بابایی می کوشد معلمان را علیه دولت تحریک کند همان کاری که در دولت دوم خاتمی انجام می داد ، اما فرق الان با سال 82 و 83 این است که حاجی بابایی آزمون خود را پس داده است !
آن زمان برخی از معلمان شعارهای پوپولیستی حاجی بابایی را جدی می گرفتند و می گفتند اگر او به وزارت برسد می تواند تغییری در وضع معیشتی معلمان ایجاد کند.
اما الان در دوره پسا حاجی بابایی به سر می بریم .
حاجی بابایی 4 سال وزیر بود و بارها دست معلمان را گرفت و در عالم خیال به قله برد. اما معلمان می دیدند که در همان نقطه هستند و گاهی به عمق دره بیشتر پرتاب می شوند !
حاجی بابایی در حوزه مدیریت و کارشناسی آموزش و پرورش ، امتحان خود را پس داده و رفوزه شده است . در دوره ای که دولت بالاترین در آمد نفتی را داشت آقای حاجی بابایی چهارسال وزیر بود . چه گلی به سر معلمان زد؟
فقط در مدت یک سال ارزش حقوق معلمان به یک سوم تنزل پیدا کرد و قدرت خرید یک میلیون تومان حقوق معلم به 300-400 هزار تومان کاهش یافت.
علاوه بر این جناب حاجی بابایی با استخدام های بی رویه و اجرای تغییر ساختار مقاطع (6-3-3) و دیگر تصمیمات غیر کارشناسی و شتاب زده نشان داد که بر خلاف ادعاهایش ، در حوزه کارشناسی آموزش و پرورش هم حرفی برای گفتن از جنس تعلیم و تربیت ندارد.
بازگشت ایشان به مسایل حوزه آموزش و پرورش در نقش منتقد، احتمالا با این پیش فرض صورت گرفته که معلمان حافظه تاریخی ندارند و همچنان مجذوب شعار های توخالی می شوند. ؛ اما واقعا شرایط فرق کرده است.
حالا هرکس که حرف های حاجی بابایی را می شنود یا می خواند، یک معیار عینی برای اندازه گیری و سنجش این شعارها دارد.
معیار سنجش ، عملکرد حاجی بابایی در چهار سال دوره وزارتش در پردرآمدترین دولت تایخ ایران است.
شعارها و ادعاهای حاجی بابایی را باید با عملکرد خودش سنجید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید