مقدمه
در گذشته بنا به دلیل وجود اعتماد، مقبولیت، تراکم کم و قابل کنترل دانش آموزی؛ نیاز به کنترل و نظارت همه جانبه در کلاس درس و مدرسه دغدغه کسی نبود. امروز برای حرفه معلمی در جامعه ما نه اعتماد و مقبولیتی باقی مانده است و نه معلمان از اعتبار شغلی بالایی برخوردارند.
حرفه معلمی همانند 5 دهه پیش شغل معتبری نیست و افراد با عناوین گوناگون و بدون هر نوع آموزشی، صرفا برای درمان کمبود معلم و داشتن شغل و درآمد، می توانند معلم شوند. طبقاتی شدن آموزش ، ایجاد و گسترش شکاف عمیق مابین اقشار گوناگون جامعه، همه تیرها را به سوی معلم و ضعف او در تدریس و کلاس داری نشانه می رود.
مگر شما همه معلمان را تربیت کرده اید که انتظار کارکرد مناسب از او دارید؟ یا مگر تربیت معلم ما از استانداردهای جهانی تبعیت می نماید؟
وقتی سخن از نصب دوربین در مکانی پیش می آید اولین چیزی که به ذهن می رسد عدم اعتماد و ضرورت نظارت و کنترل بر زیرمجموعه است. کنترل شدن، برای هر فردی، پدیده ای ناخوشایند است. از کنترل شدن حتی آنانی که وجدان شغلی دارند و به طور منظم و مرتب فعالیت می کنند و کم فروشی یا کم کاری ندارند، ناخشنود می شوند.
فرزندان نیز از کنترل دائم خود توسط والدین خصوصا در سنین نوجوانی یا بلوغ، شدیدا کلافه می شوند و با انجام خطاهای کوچک و بزرگ به خنثی سازی نقش نظارتی والدین می پردازند. بدین طریق اعتماد به نفس و فلسفه معقول اول اندیشه وانگهی عمل در نوجوانان کم رنگ تر می شود. آنان به درستی یا نادرستی رفتار خود شک می کنند.
حال بر فرض محال؛ اگر نظارت و کنترل بر فضایی که امر آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دانش آموزان در آن جریان دارد، برای تصحیح یا تغییر رفتار در جهت اعتلای امر آموزش باشد یا برای وقوف از خلاقیت های آموزشی برخی از معلمان و ترویج آن در مراکز تربیت معلم و در بین دیگر معلمان باشد، شاید بتوان چنین تصمیمی را موجه فرض کرد. اما اگر امر کنترل برای توبیخ معلم یا کسر امتیاز ارزشیابی، یا تحقیر معلم و عدم اعتماد دانش آموز به توانایی، مهارت و دانش معلم باشد، یا ارائه تذکرهای مکرّر جهت سلب اعتماد به نفس و بیزاری فرد از شغل خود باشد، به هیچ وجه قابل قبول نیست. هر چند که کنترل شدن برای کسب تجربه هم مناسب به نظر نمی آید و گرنه کشورهای برتر آموزشی حتما آن را اجرا می کردند.
یقین راهکارهای بهتری برای کسب نتیجه مطلوب وجود دارد.
راستی چند درصد معلمان از این موضوع باخبرند و عکس العمل آنان نسبت به موضوع چیست؟
نصب دوربین مداربسته در کلاس درس چگونه و چرا؟
در سال جدید و بعد از یک دهه، محمد سلیمی؛ مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش در گفت وگو با تسنیم درباره نصب دوربین مدار بسته در کلاسهای درس گفت و گو کرده است. او گفته کلاس درس در اختیار معلم است و نصب دوربین ممکن است محدودیتهایی در عملکرد معلمان ایجاد کند.
از سوی دیگر آیا این دوربین، تمامی ساعات درسی و برای کل معلمان هر مدرسه در طول یک هفته و یک سال تحصیلی را ثبت و ضبط خواهد کرد؟ نیروی بیکاری که اهل فن هم باشد و خود معلمی را بداند از کجا جذب خواهید کرد؟ یعنی گروه نظاره گر و کنترل گر فیلم های تهیه شده چه کسانی خواهند بود؟ نیروهای صفی یا ستادی؟ مگر این نیروها بیکارند که بدین مأموریت گماشته شوند؟ یا فقط صحنه های اکشن را استخراج و بزرگ نمایی خواهید کرد؟
شرط و قانون مهم نصب دوربین مدار بسته در فضای مدارس این است که جهت جلوگیری از وقوع استرس، رعب و وحشت در بین دانش آموزان، نباید هیچ دوربین مدار بستهای در کلاس درس نصب شود. (نصب این دوربین در سرویس بهداشتی نیز ممنوع است )
قرار است این سیستمها امنیت دانش آموزان را تأمین کند، برای همین منظور در مکانهایی مانند درب ورودی و خروجی، حیاط، آزمایشگاه، سالن اجتماعات، راه پله دوربین نصب می شود. در مورد مزایای نصب دوربین مدار بسته در مناطق قانونی مدارس میتوان بر ورود و خروج دانش آموزان و هر فرد سودجویی نظارت داشت و آمار خشونت، دزدی و خرابکاری را در مدارس کاهش داد. همچنین میتوان در شرایط اضطراری از تصاویر دوربین برای حل مشکل استفاده کرد.
مهم ترین دلایل عدم نصب دوربین در کلاس درس
این کار باعث به خطر افتادن حریم خصوصی معلمان شده و تأثیر سوء بر کیفیت تدریس گذاشته و موجب افزایش نگرانیهای صنفی می شود. معلمی که حدود 5 دهه پیش کارکرد تربیتی یا پرورشی دانش آموزان را توسط دبیران پرورشی، از دست داده است. با این کار معلمان، اندک ابهت و اعتبار شغلی باقیمانده خود را هم در برابر دانش آموزان از دست خواهند داد. قبلا سرگروه ها یا بازرسان و راهبران آموزشی نواحی، مناطق و استان ها با حضور خود در کلاس درس، چنین حسی را به دانش آموزان القا کرده اند.
در حالت کلی ؛ نصب دوربین در کلاس درس یعنی سلب آزادی از عمل و گفتار معلم. یعنی اجرای واکنشی غیرواقعی و نمایشی از سوی معلم که بیشتر جهت جلب رضایت تماشاگران فیلم از کلاس درس به جا آورده می شود. یعنی از دست دادن سر رشته تدریس و تعلیم و تربیت دانش آموزان. حتی رفتار معلم با دانش آموزان نیز نمایشی و دور از واقعیت خواهد بود.
مسیر شایعه تا واقعیت
اصولا مدیران ارشد ما برای تصویب یک طرح؛ مراحل زیر را طی می کنند:
1 ) طرح مسأله در بین جمع و جامعه
2 ) تماشا و بررسی واکنش جمع و جامعه
3 ) تکذیب یا مخالفت با مسأله طرح شده
4 ) در طی این ماجرا خشم جمع و جامعه برانگیخته و با تکذیب یا مخالفت مدیران ارشد با طرح مذکور، خاموش می شود.
اکنون از لحاظ روان شناسی برای تحقق هدف اصلی یعنی اجرای طرح، مخاطره ای در کار نیست چون قبلا جمع و جامعه تخیله عصبی شده اند.
امید که نصب دوربین در کلاس درس هرگز چنین مسیری را طی نکند و امیدوارم این خیال وهم آمیز به دانشگاه ها نیز سرایت نکند.
گزارش خبرگزاری تسنیم؛ نظر موافقان و تجارب نصب دوربین در دو کشور
« در حالی که اکثر مدارس در بخشهایی مانند حیاط و راهروها مجهز به دوربینهای نظارتی هستند، کلاسهای درس از این قاعده مستثنی شدهاند. مسئولان استدلال میکنند که کلاس درس، حریم خصوصی معلمان است و نصب دوربین ممکن است مانع از عملکرد آزادانه آنها شود . باید منتظر ماند و دید که این مخالفت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و نصب دوربین را چه زمانی عملی خواهند کرد. این موضوع بیش از یک دهه است که در دستور کار قرار دارد، اما مسئولان آموزش و پرورش به دلایل مختلف، از جمله نگرانیهای صنفی از اجرای آن خودداری کردهاند.
برخی از کارشناسان و خانوادهها معتقدند که نصب دوربین در کلاسها میتواند به افزایش نظارت بر عملکرد معلمان و بهبود کیفیت آموزشی کمک کند. آنها بر این باورند که در مواردی مانند تنبیه بدنی یا تحقیر دانشآموزان، وجود دوربین میتواند به شفافیت و روشن شدن واقعیتها کمک کند.
این کار در برخی از کشورهای جهان به عنوان یک راهکار برای افزایش نظارت و بهبود کیفیت آموزش مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، در چین، بسیاری از مدارس به دوربینهای نظارتی مجهز هستند و این اقدام به عنوان بخشی از برنامههای دولت برای ارتقای استانداردهای آموزشی و نظارت بر عملکرد معلمان اجرا شده است.
در برخی از ایالتهای آمریکا نیز نصب دوربین در کلاسها با هدف جلوگیری از خشونت و تضمین امنیت دانشآموزان انجام شده است. با این حال، در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه، نصب دوربین در کلاسها با مقاومت مواجه شده است. منتقدان این طرح معتقدند که این اقدام حریم خصوصی معلمان را نقض میکند و ممکن است به ایجاد فضایی محدودکننده در کلاسهای درس منجر شود.
موضوع نصب دوربین در کلاسهای درس همچنان به عنوان یک چالش جدّی در نظام آموزشی ایران مطرح است. از یک سو نیاز به افزایش نظارت و شفافیت در محیط های آموزشی احساس میشود و از سوی دیگر، نگرانیهایی درباره حفظ حریم خصوصی و آزادی عمل معلمان وجود دارد » .
خبرگزاری تسنیم دو کشور چین و آمریکا را مثال زده است. شاید کشور چین با جمعیت یک میلیارد و 419 میلیون نفری خود حق داشته باشد تا بر کلاس درس در جهت ارتقای استانداردهای آموزشی، کنترل و نظارت داشته باشد. یا کشور آمریکا چون خشونت نوجوانان و قتل همکلاسی ها در مدارس آن شهره آفاق است، حق دارد در کلاس درس از دوربین استفاده کند. اما همچنان که دو کشور آلمان و فرانسه مخالفند؛ مسئولان نظام آموزشی ما نیز نباید تنها قسمت ارزشمند شغل معلمی را به کابوس تبدیل کنند. یعنی تعامل و تبادل اندیشه و اطلاعات با دانش آموزان و اثرگذاری بر روح و تفکر آنان .
معلمان حتی در تعیین مسیر آینده زندگی آنان نقش به سزایی دارند. ما نه جمعیت میلیاردی چین بزرگ را داریم و نه خشونت دانش آموزان آمریکایی را.
اگر به واقعیت تنبیه بدنی یا تحقیر دانش آموزان توسط برخی از معلمان (مدیران و معاونان) اشاره دارید و تنها دلیل نصب دوربین در کلاس درس را یافتن پاسخ به این ناهنجاری، ذکر می کنید، باید گفت:
1) چند درصد معلمان به تنبیه بدنی متوسل می شوند؟ یک بار از این معلم، مدیر و معاون مدرسه که تا مرز اخراج پیش می روند، مسئول کارشناس دلسوزی بپرسد چرا دست به این کار زده اند؟
آنچه از آمار مربوط به تعداد تنبیهات در دو سال تحصیلی 94-93 و 95-94 برمی آید گویای 1924 شکایت تنبیه بدنی است که 96 پرونده به هیأت تخلفات اداری ارسال و 186 نفر تذکر کتبی دریافت کردند، 518 نفر تذکر شفاهی گرفتند و 452 نفر هم از شکایت خود صرف نظر کردند. ( برای سال های بعد آماری پیدا نکردم.)
حال 1924 مورد را تقسیم بر کل تعداد جمعیت دانش آموزی سال های مورد نظر بنمایید؛ درصد ناچیزی به دست خواهد آمد. البته درصد کم آمار تنبیه دانش آموزان هم دلیل موجهی برای دفاع از بدخلقی یا عملکرد غیراخلاقی معلمان و یا دیگر اولیای مدارس نیست.
2) پس تنبیه مدیران و معاونان را چگونه ثبت و ضبط خواهید کرد چون همه مدارس مجهز به دوربین مداربسته در راهروها و حیاط مدرسه نیستند ؟
3) چند درصد این تنبیه ها از رفتار خشن معلمان نشأت می گیرد و چند درصد بازتابی از بی عدالتی اقتصادی و تحقیر جایگاه شغلی او نسبت به دیگر مشاغل است؟ چون با افزایش تعداد مشکلات زندگی، فشارهای عصبی هم افزایش می یابد.
4) آیا تنها مقصر در امر تنبیه، معلمان هستند و دانش آموزان تنبیه شده هیچ خطایی نداشته اند؟
هیچ آدم عاقلی راضی به آزار و اذیت کودکان نیست. اما کودکان امروز هم کودکان دیروز نیستند. در دوران تحصیل ما در دوره ابتدایی تنبیه های عجیب و غریبی بود که ترس از معلم یا مدیر مدرسه مانع تمرکز و یادگیری می شد. زندانی کردن در انبار تاریک مدرسه تا پایان ساعت آموزشی همان روز. مداد لای دو انگشت گذاشتن و فشار دادن آن. پشت و جلوی لباس دانش آموز نوشته تنبل چسباندن یا سنجاق کردن و او را در جای جای مدرسه چرخاندن. حتی اگر فارسی صحبت نمی کردیم دو ریال به قلّک روی میز معلم می انداختیم. تنبیه که همیشه جسمی یا بدنی نیست، تنبیه روحی یا کلا شرمساری حاصل از تنبیه هم آزاردهنده است.
در زمان حال با افزایش امکانات زندگی و رفاه بیشتر و افزایش خانواده های تک فرزند به عنوان الگوی برتر، غالب کودکان نازپرورده و لوس شده اند و آستانه تحمل بسیار پائینی دارند. یک بار از این معلم، مدیر و معاون مدرسه که تا مرز اخراج پیش می روند، مسئول کارشناس دلسوزی بپرسد چرا دست به این کار زده اند؟
سخن آخر
از اجرای طرح واهمه ارزشمندی داشته اید و این که عواقب ناخوشایند نصب دوربین در کلاس های درس را همه جانبه می سنجید، نکوست. هر چند که این ترس بیشتر از نگرانی برای معلمان، به دلیل اطمینان از ناتوانی خودتان برای نحوه اجرا و سرمایه گذاری است.
شاید اگر به چنین اقدامی دست بزنید داستان رتبه بندی تکرار شود. طرحی که ارائه شد اما به تأمین بودجه، نیروی انسانی حاذق تر از معلم جهت ارزیابی، جامعه آماری ذی حق، و شایستگی های لازم برای هر رتبه اندیشیده نشد و شاخص ارزیابی در آن مفروض نبود.
لایحه ای که پس از 10 سال کش و قوس فراوان در اواخر اسفند ماه 1399 از سوی دولت وقت به مجلس ارسال و کلیات آن خردادماه سال 1400 به تصویب رسید، اما به دلیل تغییرات قابل توجه لایحه از سوی نمایندگان مجلس و عدم تأمین بار مالی آن، ماهها در مجلس معطل ماند و یک مرتبه نیز از سوی شورای نگهبان رد و دوباره به مجلس بازگشت. 16 ماه اجرای آن طول کشید و موجب برکناری (البته استعفا خواندند) وزیر وقت آموزش و پرورش یعنی آقای نوری شد.
اگر نگران کیفیت تحصیلی دانش آموزان هستید به اساسی ترین تغییر بیندیشید. یعنی دگرگونی همه جانبه در نظام آموزشی، ایجاد تحول در تفکرات طراحان آموزشی و تغییر ساختار آموزشی. مسیری که تمامی کشورهای پیشرو و برتر آموزشی در جهان آن را مدت مدیدی است طی کرده اند. به ایجاد تغییر در مراکز تربیت معلم بیندیشید. به معلمانی که آموزش ندیده اند و فقط با یک آزمون معلم شدند و یا حداقل دوره سه ماهه آموزشی دیده اند که برای معلم شدن کافی نیست.
برنامه ریزی، سازماندهی و تصمیم گیری از مهم ترین اصول مدیریت علمی است که حداقل در آموزش و پرورش ما در غلافی از تعصبات سنتی پوشانده شده است. از نظر تیلور مدیریت علمی یعنی این که مدیر به جای تکیه بر شهود، حساب و کتاب سرانگشتی، واقعاً بر اساس شاخصهای عددی و قابلاندازه گیری کار کند و بکوشد تصویر شفافتری از کار ترسیم نماید. استانداردهای عملکرد را بهتر و دقیقتر تعریف نماید.
او همهٔ این حرفها را در سال ۱۹۱۱ میلادی ( 114 سال پیش) در کتابی با عنوان اصول مدیریت علمی نوشته و منتشر کرده و ما در قرن بیست و یکم هنوز متوجه این مهم نیستیم.
نصب دوربین در کلاس های درس مدارس ما، باعث متلاشی شدن وضعیت فعلی و از دست رفتن کارکرد مناسب معلمان خواهد شد. کنترل و نظارت اجتماعی در جامعه ما به حد کافی از شدّت و حدّت برخوردار است؛ پس برای کسب اطمینان از نتایج این عمل، به نظرسنجی از معلمان در سطح کشور بپردازید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید