طرحی به نام « طرح تقویت نظام آموزش و پرورش » با امضای 34 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تهیه و تدوین شده است که در حال بررسی در کمیسیون ها می باشد . نویسندگان این طرح هدف خود را دستگذاشتن بر اصلیترین گلوگاههای مشکلآفرین در آموزش و پرورش عنوان نمودهاند.
در مقدمه توجیهی طرح مزبور به هشت حوزه از جمله لزوم « تغییرات ساختاری در ستاد آموزش و پرورش » اشاره شده است و موادّی از طرح به حوزه فوق ارتباط دارد .
مهمترین نقدهای مربوط به تغییرات ساختاری در طرح فوق را میتوان به ترتیب ذیل بیان نمود:
اول) تشکیل سازمان آموزش و پرورش استانها :
ماده7 طرح تقویت نظام آموزش و پرورش در مورد سازمان آموزش و پرورش استانها است . بر اساس ماده مذکور به منظور چابکسازی و تمرکززدایی ساختار آموزش و پرورش و اعطای اختیارات به استانها ، سازمان آموزش و پرورش استان باید از تجمیع واحد استانی وزارت آموزش و پرورش ، واحد استانی سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور و واحد استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تشکیل شود .
اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که به صورت شرکت اداره می شود چرا باید در سازمان آموزش و پرورش استان ادغام شود مشخص نیست .
در حال حاضر عمده تمرکز نمایندگان مجلس در مورد آموزش و پرورش دخالت در انتصابات است . پیشنهاد فوق میتواند دست نمایندگان برای دخالت در امور آموزش وپرورش استان ها را بازتر کند. با تمرکز اختیارات در استانها زمینه دخالت بیشتر نمایندگان فراهم می شود .
تشکیل سازمان آموزش و پرورش استان ضمن اینکه میتواند آثار مثبتی برای آموزش و پرورش داشته باشد ولی با توجه به دخالت مستمر نمایندگان در انتصابات استانی ، سازمانهای استانی را به طفیلی نمایندگان تبدیل می کند . نمایندگان به مسئله کاهش تعداد ادارات آموزش و پرورش توجهی نداشتهاند در حالی که ازدیاد ادارات مناطق و نواحی موجب فربه گی بیش از حد وزارت آموزش و پرورش شده است .
دوم) بی توجهی به نقش مدرسه:
تغییر ساختار اداری آموزش و پرورش به یک عزم جدی برای احیای نهاد مدرسه نیاز دارد . ساختار اداری بیشتر وزارتخانههای دولتی سه سطحی و شامل وزارتخانه ، واحد استانی و واحد شهرستانی است در حالی که وزارت آموزش و پرورش از چهار سطح وزارتخانه ، واحد استانی ، واحد منطقه ای و مدرسه تشکیل میشود . هر نوع تغییر ساختار اداری بدون در نظر گرفتن نقش مدرسه عبث و بیهوده است و در حد حذف تعدادی از ادارات کل و اضافه کردن تعدادی دیگر باقی می ماند .
در حال حاضر سازمان های موازی و مختلف مسئولیت رسیدگی به امور مدارس را بر عهده دارند . سه نوع مدرسه شبانه ، آموزش از راه دور و ایثارگران کارکرد یکسانی دارند ولی به سه حوزه مختلف وزارتخانه ( معاونت آموزش متوسطه ، سازمان مدارس غیردولتی و اداره کل شاهد و ایثارگران ) مرتبطاند . مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی کارکردی یکسان دارند و آزمونها آن به صورت هماهنگ برگزار می شود ولی زیر نظر دو ساختار متفاوت سمپاد و معاونت آموزش متوسطه قرار دارند.
هفت سازمان مستقل در حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش وجود دارند که هر کدام به نوعی به مدرسه مرتبطاند ولی مستقل فعالیت می کنند . هر نوع تغییر ساختار اداری آموزش و پرورش بدون در نظر گرفتن مسئله مدرسه و جایگاه آن منجر به اصلاح شرایط آموزش و پرورش نمی شود .
در حال حاضر هر نوع مدرسه به بخشی از وزارت آموزش و پرورش ارتباط دارد و این معضل مورد توجه پیشنهاد دهندگان طرح تقویت نظام آموزش و پرورش قرار نگرفته است.
سوم) تغییر کارکرد نهاد تعلیم و تربیت به نهاد اقتصادی:
براساس بند الف ماده 8 طرح پیشنهادی ، تمرکز دو وظیفه مهم برنامهریزی توسعه و بودجهریزی و سامان دهی نیروی انسانی در « معاونت برنامهریزی و توسعه منابع » موجب انباشت مسائل شده است. پیشنهاد طراحان طرح مزبور این است که « معاونت اقتصادی » با اختیار مدیریت و بهرهوری تمامی امکانات رفاهی و معیشتی فرهنگیان و کلیه ظرفیت های درآمد اختصاصی وزارت آموزش و پرورش از جمله تعاونیها ، هتل ها و مراکز اسکان ، درمانگاه ها ، بیمارستان ها و.... با هدف افزایش درآمدهای اختصاصی و ارتقای وضعیت معیشتی معلمان و خدمت رسانی به آن ها تشکیل شود .
مهم ترین هدف طراحان طرح تقویت نظام آموزش و پرورش را باید اقتصادی شدن و درآمد زایی دانست .
ماده 7 طرح نیز به رتبه بندی مدارس اشاره می کند که باید بر اساس مواردی مختلف از جمله ظرفیت درآمد سازی و .... انجام شود.
نویسندگان طرح تقویت نظام آموزش و پرورش بر تقویت نگاه اقتصادی به آموزش و پرورش تاکید دارند و می خواهند با تقویت فعالیتهای اقتصادی زمینه را برای تامین کسر بودجه این نهاد فراهم سازند . این روند بر خلاف رسالت و کارکرد نهاد آموزش و پرورش است و آموزش و پرورش را از وظایف اصلی اش بازمیدارد .
در طول سال های اخیر سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه کل کشور رو به کاهش است و اقدامی برای افزایش آن صورت نمی گیرد .
دولت و نمایندگان مجلس موظفند بودجه آموزش و پرورش را برای ارتقای سطح عدالت آموزشی و کیفیت آموزشی تامین کنند و اقتصادی کردن آموزش و پرورش و درآمدسازی از مدرسه اقدامی غلط است .
چهارم ) ادغام معاونت های آموزشی و تشکیل معاونت آموزش:
« طرح تقویت نظام آموزش و پرورش » وجود دو معاونت جداگانه ابتدایی و متوسطه را موجب چندگانگی سیاست گذاری و تصمیم گیری در حوزه آموزش و مانع یک رویکرد پیوسته و ثابت در برنامه ریزی آموزشی می داند .
« معاونت آموزشی» در طول چهار دهه گذشته بارها از هم تفکیک و سپس ادغام شدهاند.
در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، وزارت آموزش و پرورش دارای دو معاونت « آموزش عمومی » و « آموزش فنی و حرفه ای » بود که معاونت فنی و حرفهای به امور هنرستان ها و مراکز آموزش عالی فنی و حرفهای رسیدگی مینمود.
سال 1373، دو « معاونت آموزش عمومی» و « معاونت آموزش متوسطه » تشکیل شدند که معاونت آموزش عمومی مسئولیت امتحانات ، آموزش ابتدایی و راهنمایی تحصیلی و معاونت آموزش متوسطه مسئولیت امور دبیرستان ها و هنرستان ها را بر عهده گرفت . به این ترتیب از اول ابتدایی تا پایان دوره راهنمایی تحصیلی برعهده « معاونت آموزش عمومی و چهارسال متوسطه بر عهده معاونت متوسطه بود .
سپس معاونت آموزش عمومی با سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ادغام شد .
در سال 1377 دو معاونت آموزش عمومی و متوسطه در هم ادغام شدند و « معاونت آموزشی» تشکیل گردید.
در سال 1380 و در دوران وزارت مرتضی حاجی معاونتهای آموزشی و پرورشی در هم ادغام شدند و دو « معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی» و « معاونت آموزش و پرورش تخصصی» ( نظری و مهارتی ) تشکیل شدند که بازخورد فراوانی داشت. به دلیل مخالفتهایی که با طرح ادغام معاونت های آموزشی و پررشی شد ادغام فوق به صورت کامل صورت نگرفت و به سطح مناطق و نواحی آموزش و پرورش نرسید.
با تصویب طرحی به نام احیای معاونت پرورشی در دوره هفتم مجلس، ادغام معاونت های آموزشی و پرورشی لغو شد.
در دوران وزارت علی احمدی مجددا معاونت های آموزش عمومی و متوسطه ادغام شدند و « معاونت آموزش و نوآوری» تشکیل شد.
در ابتدای دهه نود و با توجه به اجرای نظام جدید آموزش و پرورش و اضافه شدن یک سال به دوره ابتدایی معاونت های آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه تشکیل شدند که تاکنون همچنان به همان شکل باقی است .
نهاد مدرسه اساس نظام آموزش و پرورش را تشکیل میدهد . ابتدا باید جایگاه نهاد مدرسه مشخص باشد و سپس حول محور آن ساختار اداری آموزش شکل بگیرد .
هر دو معاونت آموزش ابتدایی و متوسطه در ساختار آموزش و پرورش هستند و فقدان انسجام بین آنها به دلیل ضعف مدیریت است . معاونت آموزش ابتدایی هر چند در مرکز ساختاری نحیف دارد ولی در سطح شهرستان ها و مناطق مسئول امور مدارس ابتدایی است .
با توجه به موارد مورد اشاره ، تشکیل معاونت آموزش تغییر چندانی در روند فعلی نخواهد داشت .
اگر قرار بر انجام تغییرات در ساختار اداری باشد چرا مرکز ارزیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش که نقش موثری در مسائل آموزشی دارد زیر مجموعه معاونت آموزشی قرار نگیرد ؟ چرا تمام سازمان های مربوط به مدرسه نباید در هم ادغام شوند ؟ و چرا برای عدم مشکل چندگانگی سیاست گذاری و تصمیمگیری ، معاونت های آموزشی و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ادغام نشوند؟
در مجموع ؛
نویسندگان طرح تقویت نظام آموزش و پرورش نگرشی بوروکراتیک به آموزش و پرورش دارند و نقش نهاد مدرسه را فراموش کرده اند .
پنجم) ضرورت بازمهندسی ساختاراداری آموزش و پرورش :
نمایندگانی که طرح تقویت نظام آموزش و پرورش را ارائه داده اند به مهم ترین دلایل ناکارآمدی ساختار آموزش و پرورش بی توجه بوده اند .
وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر هفت سازمان مستقل در مجموعه خود دارد . تعداد زیاد واحد اداری در سطح شهرستان ها ، بخش ها و نواحی بر سنگینی ساختار اداری آموزش و پرورش می افزاید .
آموزش و پرورش نیازمند نگرش جامع و همه جانبه در مورد اصلاح ساختاری اداری است .
در طول چهار دهه گذشته سازمان هایی مستقل از معاونت های آموزش تشکیل شدند که مسئول رسیدگی به نوع خاصی از مدارساند .
سازمان آموزش و پررورش استثنایی که در سال 1357 به عنوان دفتر آموزش کودکان استثنایی فعالیت می کرد در حال حاضر یک سازمان مستقل است . سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان که مدتی به یک مرکز تغییر یافته بود در حال حاضر به عنوان سازمان فعالیت می کند . سازمان مشارکت های مردمی و مدارس غیردولتی به امور مدارس غیردولتی رسیدگی می کنند . اداره کل شاهد و ایثارگران نیز تصدی امور مربوط به مدارس شاهد و ایثارگران را برعهده دارد . سازمان ملی تعلیم و تربیت کودکان نیز مسئول کودکستان ها و مهدکودک هاست در حالی که با معاونت آموزش ابتدایی هم پوشانی دارد و نیازی به وجود چنین سازمانی نیست .
آموزش و پرورش به یک باز مهندسی در ساختار اداری آموزش و پرورش نیاز دارد ولی این مهندسی بدون در نظر گرفتن همه ابعاد بی نتیجه خواهد بود . اجزای وزارت آموزش و پرورش به دستگاههای متعدد تقسیم شدهاند و هر بخش راه خود را می رود .
حرف آخر ؛
سطحی نگری مقدمه بازی حذف و اضافه
سطحی نگری به موضوع ساختار اداری آموزش و پرورش موجب می شود بازی حذف و اضافه سازمان ها و ادارات ادامه داشته باشد. مهندسی ساختار اداری بدون مشخص کردن هدف و تعیین اجزای آموزش و پرورش مورد توجه منجر به بهبود شرایط نمی شود . هر دو معاونت آموزش ابتدایی و متوسطه در ساختار آموزش و پرورش هستند و فقدان انسجام بین آنها به دلیل ضعف مدیریت است .
در دولت های مختلف با توجه به رویکردهای متفاوت تغییرات ساختاری در آموزش و پرورش صورت گرفته است .
مهم ترین دلیل ناکامی آموزش و پرورش در شکل دادن به یک ساختار کارآمد در فقدان توجه به نقش و جایگاه مدرسه است.
در شرایطی که مدرسه به یک دایره اداری تنزل پیدا کرده است حذف برخی معاونت ها و اضافه کردن برخی نهادهای دیگر مدتی نهاد اداری آموزش و پرورش را سرگرم می کند و پس از آن دیگرانی در راس وزارت آموزش و پرورش یا در مجلس سودای تغییرات دیگری خواهند داشت .
با توجه به موارد فوق تغییر ساختار اداری آموزش و پرورش به یک عزم جدی برای احیای نهاد مدرسه نیاز دارد .
بخش زیادی از سازمان ، مراکز در آموزش و پرورش کارکردی ندارند و نیازمند طراحی مجدد یا انحلال اند .
معاونت پرورشی باید مورد سنجش قرار گیرد و سودمندی فعالیت های آن بررسی شود و ساختار جدید با برنامههای جدید تاسیس گردد.
امور مربوط به مدارس به خود مدرسه واگذار شود و جایگاه وزارتخانه و واحدهای استانی و شهرستانی در سیاست گذاری، هدایت و نظارت مشخص باشد.
یک ساختار چابک با ادغام دو معاونت تشکیل نمیشود و این بازی حذف و اضافه برای آموزش و پرورش ارمغانی نخواهد داشت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید