آموزش و پرورش آکنده از نخبگان فکری منفردی است که با هم بی ارتباط بوده و در نهایت هیچ نقشی در توسعه آموزش و پرورش و کشور ایفا نمیکنند. به باور دکتر رنانی هر تحول غیر طبیعی نیازمند راهبرانی آگاه و ریسکپذیر بوده و خلق توسعه نیازمند مدیریت و برنامهریزی است و سرمایههای نمادین متشکل از نخبگانی است که ریسک تحول را پذیرا هستند و صرف نخبگی مشکلی از مشکلات مملکت و کشور را حل و فصل نمیکند. گفتمان ملی میتواند ایدههای جهانی را با مطالبات داخلی گره زده و بالانس نماید.
نخبگان آموزش و پرورش دارای دو مشکل اساسی و حلقه مفقوده هستند:
۱) مشکل اول شکاف و بیارتباطی بین نخبگان بوده و هر کدام جزیرهای و ایزوله عمل کرده و جمع جبری تلاش شان خنثی کردن همدیگر است.
۲) مشکل دوم نداشتن ارتباط منطقی و دیالوگ با بدنه آموزش و پرورش است.
ما عموما در کارهای گروهی دچار مشکل بوده و فاقد توانایی ارتباط و مهارت گفت و گوی منطقی هستیم.
مدرنیزاسیون و مدرنیته را میتوان دو بال سختافزاری و نرمافزاری در توسعه آموزش و پرورش در نظر گرفت. مدرنیته در معنای تحول فکری، رفتاری، فرهنگی و اجتماعی بوده و میتوان آن را روح توسعه نامید همچنین مدرنیزاسیون را می توان به منزله جسم و کالبد توسعه تلقی نمود.
راهکار توسعه آموزش و پرورش و فراتر از آن کشور، مستلزم خلق گفتمان بین نخبگان و بدنه میباشد تا اولا شکاف بین خود نخبگان ترمیم یافته و همبستگی نخبگی و درک مشترک از مسائل ایجاد شود، ثانیا نخبگان مهارت ارتباطگیری با بدنه و توده را کسب کرده و مسائل فنی و تخصصی آموزش و پرورش را با زبان عامیانه به بدنه و توده منتقل نمایند.
شکاف بین نخبگان و مردم را میتوان در دو گروه شکاف فکری و شکاف ایدئولوژیکی تقسیم نمود. شکاف فکری با گفت و گو و دیالوگ قابل حل و فصل میباشد، ولی با دیالوگ میتوان گسست های ایدئولوژیکی را کشف نمود و حل آنها الزامات و ظرفیتهای بیشتری میطلبد.
دکتر رنانی به درستی معتقد است که نخبگان ما تا زمانی که نتوانند روشنفکر باشند بهتر است سکوت کرده و به خود و جامعه ضربه نزنند.
روشنفکر ، نخبهای است که زبان بدنه و توده مردم را بلد بوده و علاوه بر آن آماده پرداخت هزینه برای تحقق آرمانهای اصلاحطلبانه و توسعهگرایانه خود میباشد.
حرف آخر آن که:
در دنیای متمدن آموزش و پرورش محور توسعه و مصدر تحولات شگرف می باشد از طرفی برای توسعه در آموزش و پرورش باید گفتمان سازی در دو شق جهانی و ملی صورت گیرد:
گفتمان جهانی بدون شک به گسترش مرزهای توسعه و فراختر کردن دامنه عمل مدد خواهد رساند ولی کفایت نمیکند.
گفتمان ملی میتواند ایدههای جهانی را با مطالبات داخلی گره زده و بالانس نماید.
منتها مشکل اصلی آموزش و پرورش آنست که در صحنه عمل نخبگان فکری نقش و تاثیر درخوری ندارند و عملا افراد با هوش متوسط و بعضا پخمه تصمیمگیران راهبردی و کلان در آموزش و پرورش بوده و مشی ارادتمحوری جایگزین شایستهسالاری در عزل و نصبهاست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید