خواب دیدم فرهاد(۱) بر کولش هزار شاخه شقایق وحشی گذاشته تا برای شیرین دختی به نام رومینا (۲) ببرد.
حرف دل است و عاشقی، گل که سهل است فرهادها می توانند بیستون را هم بی ستون کنند.
پدر رومینا شادان از دانستن این عشق با دستان مهربان و داس قدیمی می رود تا برای این جشن و محفل، گندم درو کند تا مادر نان بپزد.
آسیه (۳) بر کنار آلونک کوچک خود، بر زیبایی این دو دلداده اسپند دود می کند و البرز (۴) تمام زاگرس را برایشان چراغانی کرده است...
آشفته خوابم آیا تعبیر می شود؟
۱- فرهاد خسروی
۲- رومینا اشرفی
۳- آسیه پناهی
۴- البرز زارعی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید