چاپ کردن این صفحه

" چرا که زیستن در خوابِ غفلت ؛ نمی اَرزَد به بیش از یک قرانی "

تحجّر چیست می خواهی بدانی؟

ودود فتحعلی زاده/ دبیر زبان و ادبیات پارسی

شعر صدای معلم برای تحجر

تحجّر چیست می خواهی بدانی؟
رَهی  از  آن  به  یُمنِ  نکته  دانی؟
چرا  که  زیستن  در خوابِ  غفلت
نمی  اَرزَد  به  بیش  از  یک  قرانی
در اینجا عقل و جهل اندر ستیزَند
طرفدارانِ   هر   یک   پاسبانی
کنند ،  از  باورِ  خود  تا  توانند
بدست آرَند شایَد ، لقمه نانی
میانِ آن دو فرق است ، از کجاها؟
ببایَد  یافت  نانِ  زندگانی
بگویند اجتماعِ عقل خواهان
که بی تدبیر دارد ، ناتوانی
کتابِ  زندگانی را  ز   اوّل
به تغییرِ مناسب گر نخوانی
تو را حاصل ز عمرت هیچ نایَد
جُز از بر خود سواری ، خود دَوانی
مگر روزی به عقل وزورِ بازو
ز چنگِ جهل وَرزان ، بر سِتانی
بُوَد امّا به جمعِ جهل خواهان
تَقَیُّد  بر  حیاتِ  جاودانی
که گویَد آدمی روزی گُنَه کرد
تو حاصل از گناهی ! خود ندانی
چون از نسلِ چنین نا مرد مردی
بخواهی یا نخواهی هم ، همانی
اگر خواهی شوی پاک از گُناهَت
وجوهی  را  نپردازی  کَلانی !
برایِ پرسش از نا کرده جُرمَت
روی دوزخ در آنجا بر چلانی
بسوزی زنده گردی باز سوزی
به  آتش  در  زمانِ  نا تمامی
ولی بخشش ز ما گیری در آنجا
ز دوزخ می شود ، خود را رهانی!
قساوت  در  میانِ  جمعِ  اینان
بُوَد  تنها   مدالِ   قهرمانی
جهنّم کرده این باور ، زمین را
شده این زندگانی ، زنده مانی !
کنند این باورِ خود را عجیب است
روایت  از  خدایِ ،  مهربانی
اگر بن بست باشد راهِ توجیه
بگویند  از  فلان  ابنِ  فلانی
به آنکه ، راهِ نان خوردن عمل نیست
شده  نقلِ  روایت   کار دانی !
تو گر روزی تحجّر را شناسی
یقین کن پیر هم باشی ، جوانی
نشانِ عاشقی آن نیست گویی
نشانی  را  به  پیشانی  نشانی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شعر صدای معلم برای تحجر

چهارشنبه, 13 خرداد 1399 12:51 خوانده شده: 755 دفعه

در همین زمینه بخوانید: