چاپ کردن این صفحه

" وجه مثبت بحران کنونی حاصل از کرونا این پدیده را مبرهن ساخت که با تخصص و علم پزشکی می توان با کرونا و بحرانهای بهداشتی دست و پنجه نرم کرد و نه با سبکی دیگر ؛ ای کاش در عرصه های سیاسی ، اقتصاد ی، فرهنگی و آموزشی هم با این سرعت پیامدهای اقدامات غیر تخصصی بر همگان آشکار می گشت و مشهود می گردید که در این عرصه ها هم سیاست گذاری و اقدام و عمل باید با تخصص و دانش های مربوطه انجام گردد "

انتقال کرونا ؛ از جهان طبیعی به جهان اجتماعی

خالد قادری/ دبیر جامعه شناسی - کارشناس ارشد علوم سیاسی

درس های کرونا و انتقال از جهان طبیعی به جهان اجتماعی  در چند سال اخیر ایرانیان با چالش های بسیاری روبه رو بوده اند که پیامدهای آنها موجب شده است سرزنده بودن یا انرژی اجتماعی که لازمه زندگی پویا و بالندگی هر جامعه است سرنوشت انرژی هسته ای را پیدا  کند! سیل ، زلزله، تحریم ، موشک، انرژی هسته ای، تورم و کرونا هر کدام برای خود شاهنامه ای دارند که فکر  کنم اگر  فردوسی اکنون زنده می بود و می خواست شاهنامه را بنویسد دیوانی کسل کننده و بی روح و بی رمق می نگاشت که رستم شاهنامه اش هم الان زورش به پشه ای نمی رسید و احتمالا نمی توانست ادعا کند که عجم را زنده کند با این پارسی چرا که رمقی در این قوم باقی نمانده است و چالش های متعدد سیاسی و اجتماعی انرژی اجتماعی جامعه را به شدت تقلیل داده است.
با از راه رسیدن کرونا ، مدیران بحران کشور فکر می کردند ملت همیشه در صحنه دیگر مقاوم در برابر بحرانها شده اند لذا این احتمال را فرض گرفتند که کرونا نهایتش اندکی پشت ملت را می خاراند و رخت بر می بندد بنابراین در خطابه های شان توصیه به بی خیالی می کردند‌ و چندان اهتمامی به مسئله ندادند.
از این حیث راهبرد و راهکارهای مقابله با بحران هم خود داستانی دارد که البته کرونا اندوخته های همه ملتها را  همچون ویترینی به جهانیان عرضه کرد.
  کرونا به نحوی جدال بین سنت و مدرنیته که در جوامع جهان سوم مدتهاست در عرصه های سیاسی و اجتماعی در جریان است را تشدید نمود و نمایان ساخت که در مراکز مذهبی جهان از قم و مشهد گرفته تا مکه و واتیکان و هندوستان سنتها هنوز استوارند و  از لیسیدن در ایران گرفته تا نوشیدن در هندوستان و واتیکان کرونا را به رسم سنت به مبارزه می طلبند.
یکی از بد شانسی های ایرانیان شیوع کرونا از شهری بود که ای کاش از آنجا نمی بود چرا که اگر از شهر دیگری می بود این احتمال وجود داشت که پیشگیری و قرنطینه، تفسیر ،تفهیم و توجیه دیگری داشته باشد.
اما کرونا تنها پشت جهان سنت را روغن بنفشه نمالید بلکه جهان مدرن بدون روغن را نیز  به چالش طلبید.
 امرزه سرعت ارتباطات و سرعت تحرک انسانها در پهنه گیتی ، بشریت را دلخوش به ساختن دهکده جهانی کرده است، کرونا این پیام را به جهانیان مخابره کرد که زیاد دلخوش به دهکده خود نیز نباشید که این سبک و سیاق زندگی هم چالشهای بسیاری دارد، شاید در طول تاریخ صدور ایدئولوژی ها و جهان گشایی ها ی بسیاری تجربه گردیده که به بهای گزاف قربانی کردن میلیونها انسان و میلیاردها دلار بوده است ولی هیچ کدام به اندازه یک ویروس  توان و سرعت جهان گستری را نداشتند، یکی از پیام های کرونا برای جوامع بشری این است که دهکده خود را ساخته اید ولی فرهنگ محافظت از این دهکده را به درستی نیافته اید.

درس های کرونا و انتقال از جهان طبیعی به جهان اجتماعی
 کسانی که با تصاویر و پیش زمینه های ذهنی روزگاران کهن به زندگی پر التهاب کنونی می نگرند نمی توانند حریف چالشهای دنیای کنونی گردند وقتی که با یک توئیت ساده پایه های اقتصاد کشوری تهدید می شود و شاخص های بورس و ارزش پول ملی افت می کنند ، وقتی که ویروسی این چنین جهانی را با چالش مواجه می کند و جانهای بسیاری می ستاند با رجز خوانی و نوحه خوانی و لیس زدن نمی توان ادعای مقابله با این چالشها را کرد . جامعه ای که توان تطابق با تحولات عالم گیر را نداشته باشد و دستاوردهای علمی و فکری عصر خود را به سخره بگیرد و همچنان در گذشته خود بماند، زیربناهای متعالی فرهنگی و اجتماعی خود را نیز با تهدید مواجه می سازد.
از این روی کارگزاران حکومتی همواره باید چند قدم از مردم خود پیش تاز باشند و افق پیش روی کشور را مخصوصا هنگام تهدیدات و بحرانها  دقیق تر ببینند در غیر این صورت نه تنها نمی توانند مدیریت بحران کنند که خود نیز عامل بحران می شوند نشان به آن نشان که مدیر بحران کشور خود اولین قربانی بحران می شود و مبتکر رنگ بنفش که بی اطلاع از همه جا  معتقد بود شنبه به جای جمعه شفا می شود و روال همه چیز در کشور عادی می گردد.
وجه مثبت بحران کنونی حاصل از کرونا این پدیده را مبرهن ساخت که با تخصص و علم پزشکی می توان با کرونا و بحرانهای  بهداشتی دست و پنجه نرم کرد و نه با سبکی دیگر ؛ ای کاش در عرصه های سیاسی ، اقتصاد ی، فرهنگی و آموزشی هم با این سرعت پیامدهای اقدامات غیر تخصصی بر همگان آشکار می گشت و مشهود می گردید که در این عرصه ها هم سیاست گذاری و اقدام و عمل باید با تخصص و دانش های مربوطه انجام گردد.
 وجه تمایز پیامدهای اقدامات غیر اصولی در حوزه علوم انسانی نسبت به علوم طبیعی طویل المدت بودن  آن است و اینکه بازخورد این اقدامات زمان بر است و  عوام همچون خواص اثرات این پیامدها را درک نمی کنند.
بنابراین وقتی جامعه ای ناتوان از ساختن زیر ساخت ها و تدوین راهبردهای صحیح و دوراندیشانه باشد، هنگام وقوع رخدادهای نابهنگام وضعیتی شکننده خواهد داشت و به سرعت دامنه و عمق رخدادها وسیع می گردد و بر کل نظام اجتماعی سایه می اندازد و ، نظام سیاسی ،اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی را در بر خواهد گرفت و چه بسا جامعه ای را به جامعه دیگر تبدیل بگرداند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درس های کرونا و انتقال از جهان طبیعی به جهان اجتماعی

سه شنبه, 04 فروردين 1399 18:58 خوانده شده: 820 دفعه

در همین زمینه بخوانید: