چاپ کردن این صفحه

" به راستی در دهه اخیر چرا شرایط رقت‌باری پیش آورده‌ایم تا معلمی که سال‌های سال به شرافت خود مفتخر بوده و با سیلی صورتش را سرخ نگه می‌داشته، نهایتاً بر خاک مذلت افتاده و در پیش پای صاحبخانه (نوکر خانه‌زادی که از مسیر دلالی نونوار گشته) و همچنین اولیای دانش‌آموزی که از مسیرهای رانت و اختلاس و انواع دوز و کلک صاحب مافیای کنکور و همچنین هیأت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان است، شیرجه رفته و به خاک ذلت و بدبختی بیفتد و به ناچار شرافت خاندانی خود را ارزانی دانش‌آموزی خنگول و بیسواد نماید؟! "

معلمی که هیولا شد!

رضا قاسم پور

سریال هیولا و معلمان و آموزش و پرورش

مهران مدیری کارگردان شهیر ایرانی است که شاید ماندگارترین و مردمی ترین آثارش سریال‌های شب‌های برره ، قهوه تلخ و مرد هزار چهره باشد.در مورد مهران مدیری دو نظر کاملاً متفاوت وجود دارد:
کارگردان و هنرپیشه‌ای که مسائل زیر پوست شهر را با تیزبینی و شجاعت به زبان طنز بیان کرده و سعی در به رخ کشیدن آن‌ها برای مسئولین دارد.
نظر دوم عکس این دیدگاه است؛
کارگردانی حکومتی که با تمسخر واقعیات زیر پوست شهر سعی در لوث کردن مسائل مهم با اعجاز طنز داشته و هدفش منحرف کردن افکار عمومی نسبت به واقعیت‌های فرهنگی اجتماعی می‌باشد.

یکی از آخرین کارهای وی هیولا سریالی است که تاکنون هفت قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی پخش شده است.
این فیلم حول محور زندگی خاندان شرافت دور می‌زند. پدر بزرگ آقای شرافت (شخصیت اول فیلم در نقش دبیر شرافتمند شیمی) از افسران مسئولیت‌پذیر و باشرف دوره قاجار می‌باشد که در مرزهای مام میهن هرگز رشوه‌ای دریافت نکرده و وظایفش را به خوبی انجام می‌دهد. او به پاس خدمات صادقانه‌اش مفتخر به دریافت عنوان و فامیلی شرافت می‌شود.
در امتداد سلسله خاندان شرافت مهم‌ترین مسئله پاسداری از عزت نفس و حفظ قداست نام شرافت است.

سریال هیولا و معلمان و آموزش و پرورش

خلاصه داستان فیلم به شرح زیر می باشد:

"هوشنگ معلم ساده و با شرافتی که به زندگی خود قانع است و چشم‌داشت زیادی به مال دنیا ندارد، اما ناخواسته در مسیری قرار می‌گیرد که زندگی اش تغییر می‌کند و وارد جریان اختلاس و کلاهبرداری می‌شود. او به شکل غیرمنتظره‌ای صاحب مال و منال و ثروت بادآورده‌ای شده و از شخصیت قبلی خود فاصله می‌گیرد. داستان در چند دوره زمانی از قاجار تا به امروز روایت می‌شود.
موضوع سریال هیولا دربارهٔ خانواده‌ای است که از زمان احمدشاه تا حالا می‌خواهند شریف باشند و شریف بمانند. درست مثل نام خانوادگی شان و اسم کوچه ای که در آن زندگی می‌کنند: «شرافت».
اما انگار شریف ماندن این روزها خیلی سخت شده‌ است. نه تنها به‌دلیل مشکلات اقتصادی، بلکه به‌دلیل پیدا شدن نسل جدیدی از شرافت که از پدر به جای شریف بودن، آسایش و رفاه می‌خواهند.

نسل دههٔ هشتاد و از آن معترض‌تر دههٔ نود.  شاید از منظری ، هیولا روایتی توهین آمیز نسبت به زندگی یک معلم پاکدست که هرگز شرافت معلمی خود را با هدیه، زیر میزی و رشوه‌ آلوده نمی‌کند باشد. فارغ از این منظر که به نوبه خود قابل بحث و بررسی است می‌توان سریال هیولا را از منظر دیگری نیز آنالیز و تجزیه و تحلیل نمود:

به راستی در دهه اخیر چرا شرایط رقت‌باری پیش آورده‌ایم تا معلمی که سال‌های سال به شرافت خود مفتخر بوده و با سیلی صورتش را سرخ نگه می‌داشته، نهایتاً بر خاک مذلت افتاده و در پیش پای صاحبخانه (نوکر خانه‌زادی که از مسیر دلالی نونوار گشته) و همچنین اولیای دانش‌آموزی که از مسیرهای رانت و اختلاس و انواع دوز و کلک صاحب مافیای کنکور و همچنین هیأت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان است، شیرجه رفته و به خاک ذلت و بدبختی بیفتد و به ناچار شرافت خاندانی خود را ارزانی دانش‌آموزی خنگول و بیسواد نماید؟!

واقعیت تلخ آنست که پدیده کلاس خصوصی، کلاس‌های کنکور، تقویتی و... هر اسم و لعابی که روی آن بکشیم، باعث تنزل و سقوط آزاد جایگاه معلم در جامعه گشته است.
با توجه به شناختی که از همکاران فرهنگی خود دارم، در صورت تأمین یک زندگی آبرومند، بالای نود درصد از همکاران فعال در عرصه کنکور و کلاس‌های خصوصی و... عطای این داستان را به لقایش خواهند بخشید و بیش از این شرافت خود را پیش پای پولداران و مختلسین و... ذبح نخواهند کرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سریال هیولا و معلمان و آموزش و پرورش

یکشنبه, 22 تیر 1398 20:30 خوانده شده: 1298 دفعه

در همین زمینه بخوانید: