جناب حجتالاسلام علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی : حق الناس مطالبات چندین سالۀ فرهنگیان است !
روزی روزگاری در این سرزمین بهترین و برترین شغل برای مردان و زنان ، معلمی بود . شوکت ، منزلت ، احترام و دیسیپلین و ظاهری با وقار و استوار، برازندۀ سنگر آموزش کشور بود. بعد بنا به هزار و یک دلیل موجه و ناموجه ، این دیوار مستحکم درهم شکست و لرزه براندام آنان افتاد. این لرزه صد افسوس ، بیماری مسرّی بود و دامنگیر همۀ اجزای نظام آموزشی و از جمله پیکر خود آموزش نیز گردید.
یادم می آید وقتی آقای نجفی وزیر آموزش و پرورش بودند در دهۀ 70 ، روز معلم شد سفرۀ ناخواستنی های اولیا در دامن معلمان . مهم تر از همه عدم پاسخگویی تمامی مسئولان خرد و کلان وزارتخانه به خواسته ها و مطالبات فرهنگیان، یعنی تنها سازمان بدون ولی نعمت
وزیر وقت چنین تصور می کرد که با سالی یک بار بزرگداشت هفتۀ معلم و رونق بازار کادو آوری دانش آموزان ، نیمۀ خالی زندگی فرهنگیان رونق خواهد یافت. این اولین لرزۀ خفت معلمان بود. اما حداقل هنوز اضافه تدریس برای پر کردن روزنه های زندگی آنان برجا بود و هزینۀ آن به موقع پرداخت می شد . بعد آرام آرام نوبت پرداخت به آخر سال رسید و برای رعایت قانون دیون ، تا آخر سال حتما پرداخت گردید. اما دیری نپایید که خلّاقان وزراتخانه این جریان را ندید گرفته و اَدای آن را به بودجۀ سال بعد موکول کردند و فروردین ماه سال بعد و یا تا روز معلم حتما پرداخت کردند. و باز وقتی دیدند هر چقدر پرداخت حق الزحمه ، به تأخیر می افتد ، صدایی از کسی بلند نمی شود ، این پرداخت را به سال بعد و سالهای بعد موکول کردند . داستان سکوت و غرلند زیر زبانی و یا در خلوت ، بین اعضای خانواده و یا مابین چند همکار ادامه داشت ، اما خبری از اعتراض و واکنش مؤثر نبود .لذا عوامل ستادی شگفت زده تجربه کردند که هر قدر این عدم پرداخت به سال های بعدی حتی تا یک دهه به دور افکنده شود ، آب از آب تکان نمی خورد.
جناب حجتالاسلام ذوعلم !
حق الناس ، دیون همکارانی است که با تغییر نام و عدم پرداخت ،طی یک دهه با نام مطالبات ، عصارۀ جان و سلامتی همکاران را مکیده است .
حق الناس ، دندان فاسد دهان معلمی است که هنگام تدریس از درد به خود می پیچد اما قدرت دندانپزشک رفتن و تقبّل هزینۀ میلیونی آن را که دو سه برابر حقوق اوست ندارد.
حق الناس ، سفرۀ خالی معلمانی است که با سیلی صورت خود و اهل و عیال خود را سرخ نگه می دارند.
حق الناس ، لباس فرسودۀ یک دهه ای تن معلم است که جلوی تخته سیاه و سبز و وایت بُرد کلاس ، مضحکۀ دانش آموزان می گردد.
حق الناس ، استخدام آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی و حق التدریس ها و خرید خدماتی ها و..... است که فی سبیل ا... خدمت می کنند و با روزشمار روز موعود یعنی استخدام رسمی در آموزش و پرورش با وعده و وعید ، عمر و جوانی خود را برباد می دهند.
حق الناس ، اجارۀ به تعویق افتادۀ معلمی است که آبرویش بارها در راه پله و جلوی همسایه ها به جوی آب ریخته شده است و مجبور است نگاه حقارت آمیز آنها را تحمل کند.
حق الناس ، دست در جیب کردن معلم است که با التماس به خدا دنبال یک ده هزار تومان می گردد تا شاید بتواند دو نان سنگک خریده و به منزل برد.
حق الناس ، دردهای پنهان و درمان نشدۀ فرزندان و زن همان معلم است که نیک می داند قادر به پرداخت هزینۀ درمان نیست پس دندان به جگر می گذارد.
حق الناس ، اعتبار و آبروی از دست رفتۀ معلمان در زیر خط فقر است که همه با حقارت به او می نگرند.
حق الناس ، در عدم توانایی معلمان در گذران اوقات فراغت و یا ایام تعطیلات برای انجام سفر است که بیش از ده سال از جای خود تکان هم نخورده اند.
حق الناس ، ازدواج به تأخیر افتادۀ جوان دیروز و میانسال امروز است که برچسب های ناشایست فرهنگ این جامعه را یدک می کشد.
حق الناس ، به تأخیر افتادن حق پدر و مادر شدن همۀ معلمان جوانی است که هر نوع احتمال ازدواج در این سرزمین تورم زا را از دست داده اند.
حق الناس ، همسطح و همتراز دیده شدن معلمان با قشر شریف و زحمتکش کارگران است !
حق الناس ، عدم توانایی در پرداخت قسط های وام معلمان زیر خط فقر است که برای دادن قسط امروز ، مجبور است وامی دیگر بر دارد!!
حق الناس ، حقوق همکاران دربند است که خانواده های آنها در مضیقۀ شدید بسر می برند.
حق الناس ، انتخاب و تربیت معلمینی باسواد و متعهد برای کلاس های درس است تا حقوق دانش آموز پایمال نگردد.
حق الناس ، هدر دادن سالانۀ هزاران درخت جنگل ها برای تهیۀ کتب درسی است که نه در آخر سال تحصیلی کتب کهنه را جمع آوری و به چرخۀ بازیافت برای تولید دوباره هدایت می کنیم و نه تصمیمی در حذف کتب درسی و جایگزین کردن آموزش توأم با تکنولوژی روز را داریم.
و ....
مسئول محترم !
مشکل فرار از فضای مدرسه تنها برای من معلم نیست ، دانش آموز هم طاقت ماندن در مدرسه را ندارد. اما چرا با شنیدن زنگ هر کلاس ، خصوصا زنگ آخر و روزهای پایان اسفندماه هر سال و نزدیک امتحانات خرداد همه عجله دارند تا فرار کنند :
*زیر فقر قرار گرفتن فرهنگیان
* از بین رفتن انگیزه های فردی و اجتماعی
* دخالت مستقیم سیاست در آموزش و پرورش
* برخورد نظارتی به جای عملکرد حمایتی — هدایتی
* حاکمیت افسردگی و نومیدی حتی در دورۀ ابتدایی !
* دستورالعمل ها و آئین نامه های خشک و انعطاف ناپذیر
* عدم انتخاب سیستماتیک کارکنان مدارس اعم از معلم و مدیر و.....
* نبود شور و شوق زندگی در مدارس و حاکمیت روح خشک انضباط پادگانی حتی در زنگ ورزش !
* تدریس کُتبی که سالها بدون تغییرات اساسی ، ذهن و روح معلم را فرسوده ساخته است.
* حجم زیاد و محتوای غیر لازم و جذاب کُتب درسی که بیشتر از هر چیز باعث خستگی ذهنی افراد گردیده است.
* حاکمیت فضای ایدئولوژیک صِرف در مدارس که پرداختن به سایر عناصر فرهنگی - اجتماعی را ناممکن ساخته است.
* عدم استقلال و قدرت اختیار وزیر آموزش و پرورش در وضع دستورالعمل های لازم و مفید برای نظام آموزشی .
* فساد مدیران کل و انتخاب و انتصاب افراد ناشایست و مدیریت قبیله ای آنان.
* تفویض قدرت به مدیران کل خارج از حد ظرفیت شخصیتی و شغلی آنان .
* انتخاب مدیران مدارس بر اساس تعارفات مرسوم غیرواقعی و یا باندبازی.
* مهم تر از همه عدم پاسخگویی تمامی مسئولان خرد و کلان وزارتخانه به خواسته ها و مطالبات فرهنگیان، یعنی تنها سازمان بدون ولی نعمت.
و......
تصور نمی کنم همکاری مخالف حق الناس باشد ، منتهی مراتب باید حق الناس در برابر حق الشاغلین موازی هم باشد ، اما نیست. فاصلۀ نجومی ما با سایر حقوق بگیران ، سایۀ سیاه و شوم تبعیض و بی عدالتی را بر سرمان افکنده است که بی ارادگی و بلاتکلیفی و ناتوانی از
کمترین نتایج آن است. وقتی حق من توسط هیچ کس و هیچ نهادی در این جامعه رعایت نمی شود و پرداخت نمی گردد ، طبیعی است که کارکرد شغلی من خدشه دار گردد. آستانۀ تحمل همکاران زیر فشار لایه به لایه معضلات نظام آموزشی ، کمتر و کمتر گردیده است.
امروز حق الناس برای ما فرهنگیان ، دریافت تمامی دیون تبدیل به مطالبات گشتۀ یک دهه ای مان است .
امروز حق الناس آزادی همکاران دربند معترض به شرایط زندگی و شغلی مان است.
امروز حق الناس بازگرداندن اعتبار و منزلت معلم به اوست.
امروز حق الناس ، قرار گرفتن همۀ افراد در جایگاهی است که سزاوار آنند .
امروز حق الناس همترازی حقوق معلمان با سایر شاغلان است.
امروز حق الناس احیای نظام آموزشی و از بین بردن چندگانگی آموزشی و طبقاتی شدن تحصیل و تثبیت توسعۀ پایدار کیفی آموزش است.
امروز حق الناس تنها ساعت و روز کلاس درس دانش آموزان نیست ، بلکه باور موجودیت معلم است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید