عقل سلیم حکم میکند که در مصاف نابرابر، خود را به مهلکه نیفکنی. همین فرمول ساده، وزیر آموزش و پرورش را برآنداشت تا در میدان جنگی که یک سوی آن سیاهی لشگر تیراژ میلیونی کتابهای کمکدرسی و فرماندهان کنکوری هستند و آتش تهیهشان توسط رسانه ملی تأمین میشود، صادقانه و مظلومانه دستهایش را بالا ببرد و عطای این هماوردی را به لقایش ببخشد.
احسنت بر این عاقبتاندیشی!
نباید بیانصاف بود و در مقام قلمزنی و شکمسیری(!)، از صدها محدودیت و ملاحظاتی که افراد در منصب وزارت و وکالت دارند تغافل کرد. من خودم بعد از اینهمه نوشتن در این باب، هنوز تشر و اشتلمی جدی دریافت نکردهام، وگرنه زودتر از وزیر محترم، این قلم را فرو مینهادم. شاید هم قلم زدن در امور مختلفه، سادهترین و عافیتطلبانهترین کاریست که میتوان کرد، اما وزیری که میگوید: زورمان به کنکورفروشان نرسید، باید درکش کرد.
اکنون که وزیر محترم از جایگاه بالاترین مسئول در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، سپر انداخته و دست تسلیم بالا برده، چرا لشکر انبوه این سوی میدان به مبارزه منفی روی نیاورَد؟
این لشکر بزرگ، دانش آموزاناند و فرماندهان آنها، مدارس؛ و آتشتهیه این مبارزه منفی، والدین. اما باید همه این لشکریان به این باور برسند، که عِدّه و عُدّه آن سوی میدان و نیز طبل غرّان پشت جبههشان جز با تغییر بینش جامعه فرهنگی زمینگیر نخواهند شد.
کتب کمکدرسی در سالیان اخیر، بزرگترین فریب( مودبانهترین تعبیر) بر ذهن و روح و سلامت روان دانشآموزان ماست؛ در این دوران تحریم، بیاییم این «خودتحریمی» را هم اضافه کنیم و قداست قلم و طهارت کاغذ را به قربانگاه مافیای «سوالفروشی» و «تربیت طوطی» نکشیم.
مسئولان آموزشی و پرورشی باید به این درک و باور برسند، که تربیت نسلی جامعهپذیر (به قول جان دیویی) و پرورش شهروندی بههنجار، از معبر رونویسی وکپیبرداری و حفظ ارتفاع کوهها و عمق دریاها نمیگذرد.
قوزکردن کودک ۸ ساله و ۱۰ ساله روی کتاب و دفتر و رجزدن در تکرارنویسی و مخزدن در حفظ و طوطیگویی، روش حل مسأله و دیالوگ و آزادمنشی در تصمیمگیری و احترام به حقوق عامه را به اونمیآموزد.
انصاف دهید: در کوکهبار دهکیلویی روزانهای که کودکان ما از خانه تا مدرسه حمل میکنند، چند کتاب تست و سئوالات طبقهبندی به همراه جواب و مطالب تکراری بیحاصل است، و چند جزوه در مورد روش همکاری و فنون سازگاری در بازی و برانگیختن احساسات نوعدوستی و کنار آمدن با ارزشهای نسل قبلی و……؟
مسئولان و سیاستگذاران آموزشی ما کمی هم از آمار مدرکسازی و نمرهپردازی در دنیای پیشرفته آگاه شوند و تعداد فارغالتحصیلان دکتری(!) در کشورمان در سالیان اخیر را با متوسط آن جوامع مقایسه کنند.
یککلام، ختم مقال:
رانندگی درست کودکان امروز در خیابانهای فردا، از کوچههای بنبست «حفظ و از برکردنِ» نشانیها در صفحههای بیجان کاغذ نمیگذرد.
روزنامه اطلاعات