چاپ کردن این صفحه

پرسشی که در این مورد خودنمایی می کند چرایی سکوت ، عدم نظارت و اعتراض کلیه نهادهای نظارتی و مسئول می باشد که اجرای دقیق و کامل مقررات و قوانین مصوب کشوری را پیگیری نمی نمایند ؟

معلمان و آموزش و پرورش ، فراموش شدگان بزرگ ایران امروز

نادر شمیع زاده/ دبیر ادبیات و تحلیل گر مسائل اجتماعی و فرهنگی

معلمان و آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی  بی توجهی ها ی بعضأ عامدانه و غفلت های معنادار دولت ها و مجلس های گذشته بر حوزه حیاتی  آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت کارآمد و اساسی کشورمان چنان گسترده است که هیچ یک از نمادهای دولت های جنگ ، سازندگی ٬ اصلاحات ، مهرورزی و تدبیر و امید نخواستند یا  نتوانستند علی رغم ترسیم فضای ایده آل و مطلوب و طرح شعارهای ظاهری و پرجاذبه علمی خود ،  آموزش و پرورش را در اولویت برنامه های خود قرار داده و برنامه های  توسعه ای و رشد و  شکوفایی همه جانبه کشوری را بر محور رشد انسانی و عقلانی جامعه استوار سازند تا از این رهگذر با پرورش انسانهایی خلاق ، اندیشمند و مجهز به ابزار علم و اندیشه ، تحقق اهداف بلند ، و آرمان های ممتاز  و متعالی جامعه را  آسانتر سازند  .  

نا گفته پیداست که بر اساس یافته های جامعه شناسی  جهانی  و نظریات  متخصصان روانشناسانه ایرانی ، ریشه و منشأ اصلی بسیاری از معضلات و  ناملایمات اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی امروزی ما  از جمله تخلفات و تصادفات پرشمار رانندگی ، اختلاس ، ارتشا ،  اعتیاد ، طلاق ، انواع  خشونت های فیزیکی و کلامی و بیماری ها و مرگ و میرهای شایع و.... در تنزل چشمگیر جایگاه معلم و افت کیفی آموزش و نادیده گرفتن ضروریات بدیهی این نهاد تأثیرگذار است . معلمانی که سالها از درد فقر و فرق نالیده بودند امروزه با جهش وحشتناک قیمتها و هزینه های روزمره و جاری زندگی مواجه گردیده اند ونه تنها در سنوات گذشته ، باری از دوش نحیف اهالی قلم و اندیشه کم نگشته است بلکه با فشارهای مضاعفی توان خریدشان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است   

لازم به یادآوری است که این فرهنگیان و بسترسازان توسعه ، همواره  همیاری ها و همکاری های وسیع و دامنه داری را با نظام سیاسی و اداری جامعه سامان داده و فداکاری های غیر قابل وصفی را در همه ادوار  و مراحل دشوار و بعضأ طاقت فرسای گذشته به نمایش گذاشته اند .  

« بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم /  یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت »  

  اما در کمال تأسف وعده های عدیده دولتمردان و مجلس نشینان در مرتفع نمودن مشکلات معیشتی و نابرابری  ها و تبعیضات فاحش درآمدی هرگز جامه عمل نپوشیده و  انبوهی از مطالبات صنفی و معیشتی و قانونمند معلمان بدون کمترین اقدام عملی از دولتی به دولت دیگر و از میز کار وزیری به وزیر دیگر انتقال یافته است  و مشکلات مالی فرهنگیان مانند گلوله های برفی مهار نشده ای بودند که در مسیر حرکت خود به کوههای هراسناک و سهمگین بدل شده اند  . «

هزار وعده خوبان یکی وفا نکند »  

معلمان و آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی

   به عنوان مثال  نمایندگان مجلس به قانون نظام پرداخت هماهنگ کارکنان دولت که حاصل و دست پخت فکری کارشناسان و وکلای مردم  نیز بود اعتنایی نکرده و درصدد تحقق کامل و جامع آن بر نیامدند تا با وضع قوانینی پایدار و ماندگار ، شکاف های موجود دریافتی ناعادلانه کارکنان دولت را برای همیشه مسدود سازند  .

برقراری نظام رتبه بندی معلمان هم  با تبلیغات گسترده  رسانه ای طراحی گردیده بود با پیگیری های مستمر فرهنگیان به شکل ناقصی اجرایی گردید و با وجود قول و قرارها ی مکرر و متعدد مقامات ارشد کشوری و تخصیص دادن  بودجه مشخص هنوز هم در انتظار همت و تصمیم تکمیلی و عاجلانه دولتمردان است .

بیمه تکمیلی هم که قرار بود آرامش خاطر فرهنگیان را فراهم نموده  و با خدمات بیمه ای متنوعی  دغدغه های این قشر خدوم و زندگی بخش را از دل خود و خانواده ها یشان بزداید به سطحی از مزایا تنزل یافته  است که اسباب اضطراب و فشارهای روحی و روانی فرهنگیان را مهیا کرده  و حتی جوابگوی دارو و درمان سرماخوردگی هم نیست . 

حال پرسشی که در این مورد خودنمایی می کند چرایی سکوت ، عدم نظارت و اعتراض کلیه  نهادهای نظارتی و مسئول می باشد که اجرای دقیق و کامل مقررات و قوانین مصوب کشوری را پیگیری نمی نمایند . 

معلمان و آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی

  با روی کارآمدن دولت روحانی انتظار می رفت با کلید تدبیر و  امید ادعایی ،  قفل غفلت ها ی تاریخی گشوده شده  و با شکل گیری دولتی عملگرا ٬  توانمند بتوان کمبودها و مشکلات انباشته آموزش وپرورش را شناسایی کرده و به فراخور امکانات وسیع  و مقتضای شرایط خاص و حیاتی نقش بی بدیل معلمان  ٬  راهکارهای متناسبی اتخاذ و با عملیاتی شدن کامل قوانین مصوب و اجرایی شدن موارد مغفول آن ،  بارقه امید را مجددأ در دل فرهنگیان این مرزوبوم شعله ور نمایند ؛ دریغا که  با همه این امیدواری ها و  گردش ناسازگاز امور ٬ نشانه های یأس و بدبینی بیش از پیش علنی و برملا گشته است . 

وعده های متعدد دولتمردان ٬  مجریان ، برخورد های سلبی و  قهرآمیز قوه قضائیه با منتقدان و حتی مجلس نشینانی که داعیه حق طلبی و نمایندگی مردم را دارند  غفلت های گذشته با قدرت و قوتی دور از باور و انتظار ٬  تداوم یافته است . 

معلمانی که سالها از درد فقر و فرق نالیده بودند امروزه با جهش وحشتناک قیمتها و هزینه های روزمره و جاری زندگی مواجه گردیده اند ونه تنها در سنوات گذشته ، باری از دوش نحیف اهالی قلم و اندیشه کم نگشته است بلکه با فشارهای مضاعفی توان خریدشان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است و توقع عاجلی دارند تا ضمن ارتقای ملموس و محسوس حقوق متناسب با شرایط حاکم بر فضای اقتصادی جامعه تجدید نظر اساسی در بودجه ریزی و  اختصاص اعتبارات مورد  نیاز مهمترین نهاد فرهنگی و رسمی تعلیم و تربیت کشور صورت پذیرد  چرا که واقعیت های موجود آموزش و پرورش فارغ از آمار و ارقام های مطروحه ،  سطح کیفی انگیزه شغلی ، معیشت و منزلت فرهنگیان به حدی نگران کننده و اورژانسی است که باید خود دلسوزان  و تصمیم سازان کلان کشوری پیشتاز و پیشگام اصلاح این امور گردند و باورمندی خود را بر اصل اساسی تعامل دوسویه و منطقی  با سازندگان و طراحان آینده جامعه به اثبات رسانند .


 « گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند  /  نگاه دار سر رشته تا نگه دارد  »   .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معلمان و آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی

جمعه, 26 مهر 1397 14:26 خوانده شده: 1106 دفعه

در همین زمینه بخوانید: