بی توجهی ها ی بعضأ عامدانه و غفلت های معنادار دولت ها و مجلس های گذشته بر حوزه حیاتی آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت کارآمد و اساسی کشورمان چنان گسترده است که هیچ یک از نمادهای دولت های جنگ ، سازندگی ٬ اصلاحات ، مهرورزی و تدبیر و امید نخواستند یا نتوانستند علی رغم ترسیم فضای ایده آل و مطلوب و طرح شعارهای ظاهری و پرجاذبه علمی خود ، آموزش و پرورش را در اولویت برنامه های خود قرار داده و برنامه های توسعه ای و رشد و شکوفایی همه جانبه کشوری را بر محور رشد انسانی و عقلانی جامعه استوار سازند تا از این رهگذر با پرورش انسانهایی خلاق ، اندیشمند و مجهز به ابزار علم و اندیشه ، تحقق اهداف بلند ، و آرمان های ممتاز و متعالی جامعه را آسانتر سازند .
نا گفته پیداست که بر اساس یافته های جامعه شناسی جهانی و نظریات متخصصان روانشناسانه ایرانی ، ریشه و منشأ اصلی بسیاری از معضلات و ناملایمات اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی امروزی ما از جمله تخلفات و تصادفات پرشمار رانندگی ، اختلاس ، ارتشا ، اعتیاد ، طلاق ، انواع خشونت های فیزیکی و کلامی و بیماری ها و مرگ و میرهای شایع و.... در تنزل چشمگیر جایگاه معلم و افت کیفی آموزش و نادیده گرفتن ضروریات بدیهی این نهاد تأثیرگذار است . معلمانی که سالها از درد فقر و فرق نالیده بودند امروزه با جهش وحشتناک قیمتها و هزینه های روزمره و جاری زندگی مواجه گردیده اند ونه تنها در سنوات گذشته ، باری از دوش نحیف اهالی قلم و اندیشه کم نگشته است بلکه با فشارهای مضاعفی توان خریدشان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است
لازم به یادآوری است که این فرهنگیان و بسترسازان توسعه ، همواره همیاری ها و همکاری های وسیع و دامنه داری را با نظام سیاسی و اداری جامعه سامان داده و فداکاری های غیر قابل وصفی را در همه ادوار و مراحل دشوار و بعضأ طاقت فرسای گذشته به نمایش گذاشته اند .
« بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم / یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت »
اما در کمال تأسف وعده های عدیده دولتمردان و مجلس نشینان در مرتفع نمودن مشکلات معیشتی و نابرابری ها و تبعیضات فاحش درآمدی هرگز جامه عمل نپوشیده و انبوهی از مطالبات صنفی و معیشتی و قانونمند معلمان بدون کمترین اقدام عملی از دولتی به دولت دیگر و از میز کار وزیری به وزیر دیگر انتقال یافته است و مشکلات مالی فرهنگیان مانند گلوله های برفی مهار نشده ای بودند که در مسیر حرکت خود به کوههای هراسناک و سهمگین بدل شده اند . «
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند »
به عنوان مثال نمایندگان مجلس به قانون نظام پرداخت هماهنگ کارکنان دولت که حاصل و دست پخت فکری کارشناسان و وکلای مردم نیز بود اعتنایی نکرده و درصدد تحقق کامل و جامع آن بر نیامدند تا با وضع قوانینی پایدار و ماندگار ، شکاف های موجود دریافتی ناعادلانه کارکنان دولت را برای همیشه مسدود سازند .
برقراری نظام رتبه بندی معلمان هم با تبلیغات گسترده رسانه ای طراحی گردیده بود با پیگیری های مستمر فرهنگیان به شکل ناقصی اجرایی گردید و با وجود قول و قرارها ی مکرر و متعدد مقامات ارشد کشوری و تخصیص دادن بودجه مشخص هنوز هم در انتظار همت و تصمیم تکمیلی و عاجلانه دولتمردان است .
بیمه تکمیلی هم که قرار بود آرامش خاطر فرهنگیان را فراهم نموده و با خدمات بیمه ای متنوعی دغدغه های این قشر خدوم و زندگی بخش را از دل خود و خانواده ها یشان بزداید به سطحی از مزایا تنزل یافته است که اسباب اضطراب و فشارهای روحی و روانی فرهنگیان را مهیا کرده و حتی جوابگوی دارو و درمان سرماخوردگی هم نیست .
حال پرسشی که در این مورد خودنمایی می کند چرایی سکوت ، عدم نظارت و اعتراض کلیه نهادهای نظارتی و مسئول می باشد که اجرای دقیق و کامل مقررات و قوانین مصوب کشوری را پیگیری نمی نمایند .
با روی کارآمدن دولت روحانی انتظار می رفت با کلید تدبیر و امید ادعایی ، قفل غفلت ها ی تاریخی گشوده شده و با شکل گیری دولتی عملگرا ٬ توانمند بتوان کمبودها و مشکلات انباشته آموزش وپرورش را شناسایی کرده و به فراخور امکانات وسیع و مقتضای شرایط خاص و حیاتی نقش بی بدیل معلمان ٬ راهکارهای متناسبی اتخاذ و با عملیاتی شدن کامل قوانین مصوب و اجرایی شدن موارد مغفول آن ، بارقه امید را مجددأ در دل فرهنگیان این مرزوبوم شعله ور نمایند ؛ دریغا که با همه این امیدواری ها و گردش ناسازگاز امور ٬ نشانه های یأس و بدبینی بیش از پیش علنی و برملا گشته است .
وعده های متعدد دولتمردان ٬ مجریان ، برخورد های سلبی و قهرآمیز قوه قضائیه با منتقدان و حتی مجلس نشینانی که داعیه حق طلبی و نمایندگی مردم را دارند غفلت های گذشته با قدرت و قوتی دور از باور و انتظار ٬ تداوم یافته است .
معلمانی که سالها از درد فقر و فرق نالیده بودند امروزه با جهش وحشتناک قیمتها و هزینه های روزمره و جاری زندگی مواجه گردیده اند ونه تنها در سنوات گذشته ، باری از دوش نحیف اهالی قلم و اندیشه کم نگشته است بلکه با فشارهای مضاعفی توان خریدشان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است و توقع عاجلی دارند تا ضمن ارتقای ملموس و محسوس حقوق متناسب با شرایط حاکم بر فضای اقتصادی جامعه تجدید نظر اساسی در بودجه ریزی و اختصاص اعتبارات مورد نیاز مهمترین نهاد فرهنگی و رسمی تعلیم و تربیت کشور صورت پذیرد چرا که واقعیت های موجود آموزش و پرورش فارغ از آمار و ارقام های مطروحه ، سطح کیفی انگیزه شغلی ، معیشت و منزلت فرهنگیان به حدی نگران کننده و اورژانسی است که باید خود دلسوزان و تصمیم سازان کلان کشوری پیشتاز و پیشگام اصلاح این امور گردند و باورمندی خود را بر اصل اساسی تعامل دوسویه و منطقی با سازندگان و طراحان آینده جامعه به اثبات رسانند .
« گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند / نگاه دار سر رشته تا نگه دارد » .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید