امروزه ایجاد بسترهای مناسب برای کارکنان دستگاههای اجرایی و اداری یکي از مهمترین دغدغههایي است که مديران کارآمد دنبال می کنند تا با حاکمیت ارتباطات انسانی شرایطی را فراهم کنند تا کارکنان با حس مسئوليت و تعهد کامل به مسائل جامعه و حرفة خود، اصول اخلاقي حاکم بر شغل و حرفة خود را رعايت کنند.
ضرورت گسترش اخلاق حرفه ای تا بدان جاست که در غرب سكولار هم ، در دانشهاي مربوط به مديريت و سازمان، شاخهاي با عنوان اخلاق حرفهاي وجود دارد.
در جهان صنعتی هم که مادی گرایی و سود طلبی رواج یافته است ؛ بسياري از کشورها به اين بلوغ رسيدهاند که بياعتنايي به مسائل اخلاقي و فرار از مسئوليتها و تعهدات اجتماعي، نتیجه ی جز رکود ، ایستایی و زیان در برندارد . آیا در منشور اخلاقی روابط عمومی نباید به صداقت، وجدان کاری، حفظ و تلاش برای تعالی ارزشهای سازمانی و رعایت حقوق مردم و مخاطبان و پرهیز از جعل واقعیت همت گماشت ؟
با توجه به جایگاه روابط عمومی به عنوان نقش رابط در برقراری ارتباط میان مدیران با کارکنان و افکار عمومی رعایت اخلاقی حرفه ای بیش از هر واحد دیگری در این جایگاه احساس می شود .
باید پذیرفت که رعایت اخلاق برای روابط عمومی جنبه حیاتی دارد؛ چرا که یک روابط عمومی کارآمد برای حفاظت سلامت روانی حرفهای خود ناگزیر از رعایت اصول اخلاقی و تدوین آییننامههای رفتاری در روابط عمومی است.
تردیدی نیست که پای بندی به اخلاق در روابط عمومی می تواند به جلب اعتماد مخاطبان به سازمان و یا عدم اعتماد آنان و بی اعتباری مجموعه منجر شود ،زیرا درمناسبات انسانی ،اخلاق بسیار مهم و تعیین کننده است .
آنچه مسلم است ، بين اخلاق به عنوان يك شاخص و معيار انساني با نوع ماهيت و فعاليتهاي روابط عمومي رابطهاي بسيار نزديك و تنگاتنگ وجود دارد.
در واقع روابط عمومي بدون اخلاق معنا و مفهوم واقعي خود را نخواهد داشت چرا كه اساس ارتباط و رابطه انساني و پايداري آن بين يك سازمان و مخاطبانش را صداقت و ايجاد اعتماد متقابل تشكيل ميدهد و روابط عمومي چيزي جز اين نيست ؛ به عبارت ديگر روابط عمومي زماني در مسير صحيح خود حركت ميكند كه در جريان دوسويه ارتباط بين سازمان و مخاطبان مهمترين اصل كه همانا معيارهاي اخلاقي است رابه درستي رعايت کند و اگر در این چرخه عوامل دیگری مانند عوام فریبی ، دروغگویی ، اطلاعات کذب ؛ تعرض به حریم خصوصی افراد ؛ تطمیع و تهدید افراد ، پرونده سازی و ..... فرصت بروز و ظهور پیدا کند ؛نتیجه ای جز سلب اعتماد کارکنان ، افکار عمومی و فرسایش دستگاه در بر نخواهد داشت .
چند روز پیش بود که یکی از دوستان حراست تماس گرفت و با کمال احترام خواست به واحد حراست مراجعه کنم تا به صورت رودررو مسائلی را مطرح نماید . از اشاراتی که داشت متوجه شدم که روابط عمومی به اطلاعات شخصی من دسترسی داشته و توانسته با سوء استفاده از حریم شخصی من مستنداتی را علیه خودم تهیه کند .
هفتم فروردین ماه سال جاری بود که سرپرست معزول اداره کل آموزش و پرورش لرستان در اقدامی خلاف عرف اداری بدون هیچ گونه مراسم تودیع و معارفه ای سرپرست اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی را منصوب کرد و من هم که مسئولیت اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی را در آن زمان برعهده داشتم حتی فرصت نکردم تا ایمیل و تلگرامم را که بر روی سیستم رایانه ام نصب بود و از آن برای امور اداری مانند دریافت تصاویر مراسمات برای تنظیم اخبار و یا ارسال اطلاعات به مرکز اطلاع رسانی وزارت استفاده می کردم ؛ حذف کنم .
گرچه روز بعد تلفنی از همکاران خواستم که اطلاعات شخصی من را از روی سیستم حذف کنند و باور هم نمی کردم که بخواهند از این حریم خصوصی سوء استفاده کنند .
با وجودی که سرپرست جدید اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی در دوره دبیرستان دانش آموز خودم بود و بعد از آن هم در دوره خدمت در روابط عمومی به عنوان کارشناس این حوزه از حمایت های من برخوردار بود ، این اطمینان را داشتم که به حریم شخصی من ورود نخواهد کرد و از حذف اطلاعات شخصی بر روی سیستم اداری مطمئن بودم . اما تماس همکار اداری این تلنگر را در من زنده کرد که به تنظیمات تلگرام و ایمیل خود سری بزنم .
با کمال تاسف مشاهده کردم که در این مدت افراد دیگری از طریق سیستم های تبلت و رایانه اداری به تلگرام و ایمیل من دسترسی داشته اند .
وقتی به حراست مراجعه کردم ؛ کپی صفحات مختلفی از فضاهای مجازی و رسانه های دیداری را مشاهده کردم که دست نوشته هایی هم در ذیل آنها وجود داشت که مرا متهم به جوسازی و تخریب دستگاه تعلیم و تربیت کرده بود . در نگاه اول دست خط مسئول روابط عمومی را تشخیص دادم .
برایم خیلی گران بود که بپذیرم دانش آموز و کارشناس دیروزم بخواهد با دستاویز کردن نکات غیر اخلاقی و غیر حرفه ای مرا در مظان اتهام قرار دهد و اینچنین راحت و آسوده به صحنه سازی بپردازد . اما این حضور لااقل این سود را داشت تا همکاران اداری متوجه حقایقی شوند که مسئول جدید با وارونه جلوه دادن آنها سعی داشته ناکامی و عدم توفیق خود را به مسئول پیشین ربط دهد .
در حالی که تعرض به حریم شخصی افراد جرم محسوب می شود متاسفانه مسئول روابط عمومی با دسترسی به اکانت شخصی من و کپی انتقادات در تلگرام شخصی آنها را علیه خودم مستندسازی کرده بود .
آیا عجیب نیست در حالی که آموزش و پرورش حاکمیت امنیت فرهنگی را یکی از سیاست های راهبردی خود معرفی می کند ، در زیر مجموعه این وزارتخانه روابط عمومی به دنبال امنیتی کردن دستگاه باشد و با تجاوز به حریم خصوصی افراد و پرونده سازی در وادی دیگری و بر خلاف اندیشه و راهبرد دستگاه حرکت کند ؟
مگر نه این است که پای بندی فعالان روابطعمومی به اخلاق حرفهای از مهمترین ویژگیهای یک مدیر روابطعمومی حرفهای است ؟
آیا در منشور اخلاقی روابط عمومی نباید به صداقت، وجدان کاری، حفظ و تلاش برای تعالی ارزشهای سازمانی و رعایت حقوق مردم و مخاطبان و پرهیز از جعل واقعیت همت گماشت ؟
گرچه یقین دارم این روابط عمومی با این رویه و راهبرد نمی تواند به عنوان امین معلمان زبان گویای آنان و مدافع حقوق آنان باشد و در راستای تکریم معلم گام بردارد ؛ اما تعجب است که چگونه مدیران با وقوف به حقوق انسانها و احترام به حریم شخصی ،اجازه می دهند تا در سازمان تحت مدیریت آنها افرادی با اعمال خلاف عرف و قانون به حریم خصوصی افراد تعرض کنند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید