حمیدرضا حاجی بابایی رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس در پاسخ به برخی تکذیب ها و گلایه ها در گفت و گو با فارس با بیان اینکه همه میدانند تا چیزی را مستند نداشته باشم، بیان نمیکنم، افزود: "اگر یک نفر از وزارتخانه مطلبی را در خصوص اردوگاه گفته باشد، پاسخ ماجرای فروش اردوگاه نیست بلکه باید وزارت آموزش و پرورش به طور رسمی تأیید یا تکذیب کند و البته در صورتی که تکذیب کند، مستندات این موضوع منتشر خواهد شد." به عبارتی حاجی بابایی روی موضع خود ایستاده است و می گوید دستش پر است.
نامه حاجی بابایی به رییس جمهور به دلیل جایگاه کنونی ایشان در مجلس و سمت قبلی ایشان (وزیر آموزش و پرورش ) دارای اهمیت است و قاعدتا یک مقام مسئول باید ادعاهای ایشان را رسما تایید یا تکذیب کند. این ادعای خودستایانه حاجی بابایی هم که : "همه میدانند تا چیزی را مستند نداشته باشم بیان نمی کنم " درست نیست. اظهارات آقای حاجی بابایی در حوزه کارشناسی معمولا غیر دقیق و عوامانه است . البته سوابق ایشان چه مثبت و چه منفی دلیلی بر درستی یا نادرستی اظهارات اخیر ایشان نیست.
دفاع آقای حاجی بابایی از اموال و املاک آموزش و پرورش ستودنی است. اما آقای حاجی بابایی خودش سابقه درخشانی در دفاع از اموال و املاک آموزش و پرورش ندارد.
هیات دولت در تاریخ 19 / 3 / 89 تخلیه و تحویل دبیرستان مروی که از قدیمی ترین مدارس تهران بود را طی مصوبه شماره 61614 / 44601 به موقوفه مروی واگذار کرد. به رغم اعتراضات از جانب رسانه ها (اینجا) آقای حاجی بابایی نه در هیات دولت و نه بعد از آن به این مصوبه اعتراض نکرد و با عاملیت زکریا یازرلو مدیرکل وقت آموزش و پرورش تهران ، این مدرسه تخلیه و تحویل موقوفه مروی شد. غیرت و دلسوزی حاجی بابایی آن زمان کجا رفته بود؟
این را فقط از این جهت گفتم که ادعای آقای حاجی بابایی در مورد اینکه دلش برای اموال آموزش و پرورش می سوزد و می خواهد به آبروی آموزش و پرورش کمک کند و به عبارتی قصد و غرض سیاسی و جناحی ندارد ، قابل نقض است. با این حال به استناد عمل مشابه و شاید بدتر حاجی بابایی در سال 89 و بلوف های سیاسی و حرفهای غیر دقیق او در گذشته نمی توان ادعای حاجی بابایی در مورد اردوگاه باهنر را مردود دانست. این ادعا مهم است. هرچند این اتفاق سال 95 و دوره وزارت آقای دانش آشتیانی رخ داده اما جوابگویی به آن از لحاظ حقوقی بر عهده مسئولان کنونی آموزش و پرورش و دولت است.
توضیحات پراکنده ای که این روزها در قالب گفت و گو از سوی برخی مدیران سابق بیان شده (اینجا) ، تکذیبیه روابط عمومی در تلگرام اولا جنبه رسمی ندارد و قابل استناد نیست. حرف حاجی بابایی درست است که می گوید: "اگر یک نفر از وزارتخانه مطلبی را در خصوص اردوگاه گفته باشد، پاسخ ماجرای فروش اردوگاه نیست بلکه باید وزارت آموزش و پرورش به طور رسمی تأیید یا تکذیب کند و البته در صورتی که تکذیب کند، مستندات این موضوع منتشر خواهد شد."، این نکته وقتی اهمیت پیدا می کند که روایت حاجی بابایی و صحبت های معاون سابق پشتیبانی (حسین فرزانه ) بر هم منطبق نیست.
طرح فروش مدارس دارای موقعیت تجاری برای ساخت مدارس جدید در مناطق محروم هرچند ظاهر موجهی دارد اما در عمل منجر به از دست رفتن مدراس دارای زمین مرغوب و تبدیل مدرسه به پاساژ و شکل گیری فساد گسترده در آموزش و پرورش می شود در حالی که حاجی بابایی مدعی است که این ملک بسیار با ارزش به شرکتی به نام "واسط مالی شهریور سوم" در قالب اجاره به شرط تملیک واگذار شده است. آقای فرزانه در گفت و گو با تسنیم (اینجا) می گوید ملک در واقع در رهن بانکها در قبال گرفتن 4 هزار میلیارد تومان وام است و دولت این پول را می پردازد و خطری ملک را تهدید نمی کند. خبرگزاری تسنیم از قول محمد حقانی عضو سابق شورای شهر تهران نقل کرده که : "باخبر شدیم که یکی از بانکها میخواهد در قسمتی از این باغ ساخت و ساز انجام دهد و در مکاتبه با بانک و وزارت آموزش و پرورش آنها گفته شده که این پهنه، پهنه سبز و حفاظت ویژه است و اجازه تغییر کاربری داده نمیشود." این نشان می دهد که دولت قسط وام را نپرداخته و احتمالا بانکها در صدد تثبیت مالکیت خود بر بخشی از اردوگاه بوده اند.
من باز هم تاکید می کنم که با اطلاعات موجود نمی توان در باره این مساله به طور قاطع اظهار نظر کرد. نکته مشترک در بیانات افراد این است که این ملک یا درقالب اجاره به شرط تملیک یا ضمانت دریافت وام به بانکها یا یک شرکت خصوصی واگذار شده است. باید منتظر ماند که یک مقام دولتی رسما در این خصوص اظهار نظر کند و بعد از آن از آقای حاجی بابایی (اگر سخنانش بلوف سیاسی نباشد) خواست که مستندات خود را منتشر کند. اصلا مگر دولت می تواند برای هزینه های جاری املاک آموزش و پرورش را بفروشد یا در رهن بگذارد؟ انتظار این است که آقای حاجی بابایی اگر مستنداتی دارد انتشار آنها را مشروط نکند. نیت آقای حاجی بابایی از ارسال و انتشار این نامه هرچه باشد همین که یک موضوع مهم را در مرکز توجه معلمان قرار داده است قابل تقدیر است.
مساله مهم این است که تنها دارایی آموزش و پرورش حدود 100 هزار ساختمان مدرسه و اداری و خدماتی در سطح کشور است. برخی از این املاک به دلیل واقع شدن در بافتهای شهری بسیار ارزشمند هستند. گرانترین ملک آموزش و پرورش همین اردوگاه شهید باهنر یا منظریه است که در خیابان نیاوزان و جنب پارک جمشیدیه واقع شده است. مجلس و دولت باید جلوی مدرسه فروشی را تحت هر عنوانی بگیرند. طرح فروش مدارس دارای موقعیت تجاری برای ساخت مدارس جدید در مناطق محروم هرچند ظاهر موجهی دارد اما در عمل منجر به از دست رفتن مدراس دارای زمین مرغوب و تبدیل مدرسه به پاساژ و شکل گیری فساد گسترده در آموزش و پرورش می شود.بدترین از این رهن گذاشتن یا فروش املاک آموزش و پرورش برای هزینه های جاری است.