چاپ کردن این صفحه

جوابیه رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به همکار صدای معلم ؛

پاسخ مرتضی نظری به یادداشت شیرزاد عبداللهی پیرامون آزار دانش آموزان مدرسه منطقه ۲ در صدای معلم

گروه رسانه/

به دنبال انتشار یادداشتی در صدای معلم با عنوان " نامه علنی رهبر انقلاب به رییس قوه قضاییه و ابراز اندوه و تاسف از جنایت اندوهبار در یکی از مدارس غرب تهران می تواند سرمشقی برای مدیران وزارت آموزش و پرورش باشد " به قلم " شیرزاد عبداللهی " ؛ « مرتضی نظری » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به آن پاسخ داده است .

«صدای معلم »  ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی عین جوابیه را منتشر می کند .

پاسخ مرتضی نظری به یادداشت شیرزاد عبداللهی پیرامون آزار دانش آموزان مدرسه منطقه ۲ در صدای معلم

با سلام
ضمن تشکر از توجهی که به یادداشت اخیرم با عنوان «سه نکته مهم در حاشیه آزار جنسی دانش آموزان مدرسه منطقه ۲» داشتید. شما تحلیل و نظر خودتان را نگاشتید و نظرتان محترم است اما قرار نیست الزاماً من هم نظر شما را بپذیرم و یا نظر شما معیار تحلیل مسایل آموزش و پرورش قلمداد گردد. به همین دلیل به نظر می رسد در مواردی که برخی را برخواهم شمرد، صراحتاً به اشتباه و برداشت های ناصواب و گاهی از سر نیت خوانی درباره یادداشت بنده افتاده اید:

یکم:
شما نوشته اید بین آزار، تعرض و تجاوز فرق و تفاوتی نیست! خب من قضاوت را به خوانندگان وامی سپارم که چرا شما نتوانستید تفاوت ماهوی تجاوز را با سایر سطوح ارتباط دریابید!

دوم:
شما در شرایطی به پرسش حل نشده بنده نسبت به تمایل ما ایرانیان و نیز رسانه ها برای خارج کردن یک سوژه از حد و اندازه واقعی آن و حرارت بخشیدن به اتفاقات فراتر از مقیاس آنچه که هست، نقد وارد می کنید که بسیاری از رسانه ها و کارشناسان ارتباطات خودشان نسبت به مخاطرات ناشی از دمیدن هیجان به اخبار حوادث واقفند و اینکه الزاماً رسانه ها در مواقع بحرانی نه تنها سودی بر سواد عمومی نمی آفرینند بلکه ابهام بر ابهام می افزایند و البته این وضعیت مطلق نیست یعنی خبرنگارانی هم هستند که بدون در دست داشتن شواهد متقن و اثبات پذیر، گزارشی منتشر نمی کنند و اتفاقا همین ها جامعه را رشد می دهند.
جنابعالی در حالی بنده را متهم به مصلحت اندیشی و نادیده گرفتن نقش رسانه ها می کنید که در جدیدترین خبری که قطعاً نمی توانیم انکار کنیم، عدم اثبات خبری هست که برخی رسانه‌ها درباره پرونده مدرسه منطقه ۲ در هیجانی ترین شکل ممکن تیتر زدند:  «تجاوز گروهی به دانش آموزان» در حالی که هرچه جلوتر می‌رویم گردوغبارهای هیجان ناشی از همان تمایل مألوف برای «هرچه حرارتی تر کردن سوژه های خبری» در حال ته نشین شدن است و معلوم شد که قد و اندازه و ابعاد موضوع اخیر هرگز آن چیزی نبوده که به افکار عمومی منتقل شده بود و تا اینجای قضیه تجاوزی در کار نبوده. لذا تعجب شما از این ابهام تاریخی مورد اشاره بی دلیل است. اما درباره نقش کلی رسانه در شفافیت و مبارزه با فساد که قطعا با هم اشتراک نظر داریم.

سوم:
اما در کمال ناباوری در یادداشت اخیرتان که ظاهراً بر اوضاع اشراف دارید، می خوانم که ما را متهم به کنترل اخبار و پرت کردن حواس مخاطبان و مهندسی اخبار کرده اید!
با احترام خاصی که خودتان می دانید برایتان قایلم ناچارم که بگویم به جای اتکا به واقعیت های مشهود و ادلّه قابل اثبات، متاسفانه به نیت خوانی روی آورده اید. به من حق بدهید از شما تعجب کنم که آسمان ریسمان کرده اید تا یادداشت بنده را در راستای تخفیف دادن موضوع مدرسه منطقه ۲ تلاش برای حفظ میز و تلاش برای «هم آوردن سر و ته قضیه» ارزیابی کنید.
این نشان می دهد شما درست و دقیق نمی خوانید و اخبار را پیگیری نمی کنید.


از خوانندگان عزیز که پنهان نیست اما برای اطلاع دوست دیرینم بازگو می کنم سیاست رسانه ای روابط عمومی از روزی که منصوب شدم، نه روی کاغذ و پشت تریبون بلکه در عمل، پرهیز  دادنِ وزارت آموزش و پرورش (از ستاد گرفته تا استانها) از مخفی کاری به سمت شفافیت و پنهان نکردن مسایل و کاستی هاست و بارها در نشست‌های عمومی و سازمانی تاکید کرده ام که از سانسور و نادیده گرفتن صدای ذینفعان اصلی از جمله معلمان و دانش آموزان و خانواده ها و به خصوص رسانه ها بپرهیزند و به جای انکار واقعیات، مدارا با منتقدان و پاسخگویی را تمرین کنند. عجیب است چشمانتان را بر این واقعیت ها می بندید.

چهارم:
برایتان سوال پیش آمده که «نظری دانش و مهارت قلمی و فکری خود را فدای جایگاه اداری اش کرده است»، اولا وقتی انسان مسولیتی می پذیرد عدم استفاده از تمام ظرفیت های ارتباطی و به تعبیر شما دانشی برای خدمت بیشتر به مردم و مخاطبان نه تنها کم فروشی که خیانت است. این وظیفه هر ایرانی عاشق وطن است که با تمام توان در هر موقعیتی به کشورش کمک کند و کم نگذارد. در ثانی من با کمک همراهانم که همگی از فعالان فکری و رسانه ای خانواده بزرگ آموزش و پرورش هستند، احاطه گفتمانی خودمان را در موقعیت وزارت آموزش و پرورش تا حد توان ایجاد کرده ایم. همان گفتمانی که انتقادی اندیشی، اصلاحگری، گردش آزاد اطلاعات، پاسداشت آزادی بیان و قلم و دیده شدن مطالبات نسل جدید از وجوه شاخص گفتمانی هست که بدان تعلق داریم.
و اگر تصورتان این است که بنده با فرهنگ سنّتی و محافظه کارانه ستاد همنوا شده ام، سخت انگاره ای نادرست دارید اگرچه در همین ستاد کارشناسانی بسیار فکور و جسور و منتقد هستند که امیدها را زنده نگه داشته اند.
پیشنهاد می کنم هر گاه درباره این دوست وطنی تان قصد قضاوت داشتید،از یاد نبرید که همچنان از به چالش کشیدن تفکرات واپس گرا و سنتی حاکم بر آموزش و پرورش و نوسازی مدیریتی عقب نشینی نکرده ایم اگرچه مسیر بسیار ناهموار است.
 
همکلامی مجازی با شما دوست دیرینم مایه خرسندی بود.
با احترام فراوان

جمعه, 23 -8156 19:25 خوانده شده: 1855 دفعه

در همین زمینه بخوانید: