چاپ کردن این صفحه

و اما ... شما مسئولین وزارت آموزش و پرورش طی سالهای متمادی به جای افزودن بر بهای علم و دانش که یکی از ارکان نمادین مهم آن معلم است ، با اِعمال سیاست های ناخوشایند یا ناموزون ، هیبت و منزلت معلمی را فرسودید !

تفاوت های معلمی با دیگران ... یک معلم هستم ولی پشیمان نیستم !

مینو امامی/ همکار صدای معلم

مشکلات حرفه معلمی و جایگاه آموزش و پرورش و تفاوت با سایر مشاغل  برخی از مشاغل وجود دارند که با یک حساب سرانگشتی ، پاسخی برای این سئوال خود دارد که من امروز چه کارهایی را در محل خدمتم انجام دادم .مثل یک کارمند بانک یا ثبت و احوال یا بیمه یا کارگر کارخانه ای یا مهندس سر ساختمان یا کنار پل و سدی در حال ساخت یا پزشک متخصص و.......
اما من یک معلم هستم . امروز یک فصل سه صفحه ای را تدریس کردم از 8 نفر درس پرسیدم . فعالیت های درسی را با همراهی
دانش آموزان پاسخ دادم و..... من در بخش تولیدی - خدماتی فعالیت می کنم. من خدمتی انجام می دهم که تنها معیار کمی آن نمرات دانش آموزانم است که قابلیت روائی و اعتبار آن زیر سئوال می رود.
یک معلم برای این که بگوید چه کرده است باید سر برگرداند و گذشته خدمت خود را در چند لحظه شیرین با مرور خاطرات از ذهن بگذراند. یک آهی از اعماق وجودش برکشد و ورقی بر چهره های ناپیدای دانش آموزانش به عنوان افراد مورد تعامل خود بزند و با خود بگوید: عجب روزهایی بود.

من بازنشسته گاه با خود می اندیشم آیا امروز نیز می توانم در فصل پاییز یا زمستان ساعت 5/5 در تاریکی صبح از خواب بیدار شوم و ساعت 6 ازمنزل بیرون روم تا به اتوبوس ساعت 6 و ربع برسم تا به دروازه شهر برسم و سوار مینی بوس محل خدمت شوم و منتظر شوم تا پر شود و بعد حرکت کند و اضطراب مخاطرات جاده با هر صدای ناهنجار کاهش یا افزایش سرعت راننده مرا به نزدیکی های محل خدمتم برساند تا سوار تاکسی شوم و بروم مدرسه که دیر نکنم و سر وقت در کلاس حاضر شوم. نه امروز نمی توانم ، همه این داستان شیرین پُرماجرا نیاز به انرژی جوانی دارد. برای همین سن استخدام تعیین شده است و محدودیت جذب نیرو در سنین خاص وجود دارد. کاری را که در 20 سالگی می توان انجام داد در بالای 50 نمی توان انجام داد. البته اگر شرایط در موقعیت فعل قرار گرفتن و مجبور به انجام دادن را در نظر نگیریم که باز دشوار است.

دوران تحصیل خود ، معلمانم را خیلی دوست داشتم . البته استثنا هم داشت. عشق به معلم برای نسل من چنان عمیق بود که سخت گیرترین را نیز دوست داشتم . رؤیاهای خوابم معلمان بود. خود را همانند یک گنجشگ به کنار پنجره معلم مهمان می کردم و او را در منزلش تصور می کردم. علاقه نسل من به معلمانمان آنقدر شدید بود که حتی تصور می کردم که او در منزل نیز در فکر من است. البته بود اما نه فقط من ، برای همه همکلاسی هایم می اندیشید. طرح سئوال و اصلاح اوراق و شاید فرصتی برای مطالعه ، درج نمرات در دفتر نمره خصوصی و.... در آن زمان اصلا فکر نمی کردم روزی معلم شوم با وجود این که پدر و خواهر بزرگم معلم بودند.

مشکلات حرفه معلمی و جایگاه آموزش و پرورش و تفاوت با سایر مشاغل

امروز که خوب می اندیشم و به همان گذشته فکر می کنم ، باورم می شود که حقیقتا برای این شغل خلق شده ام. وجود یک تعامل اجتماعی - انسانی که طی آن چیزهایی را تقدیم می کردم و چیزهایی دریافت می کردم. به او مفاهیم ناخوانده کتاب درسی را آموزش می دادم و او به من دوست داشتن و مهربانی و گذشت را با صمیمیت اش یاد می داد. هرگز رابطه معلم و دانش آموز یک سویه نیست ، هرگز.
می گویند شغل معلمی فرساینده است. آری هست اما خود معلمی نه ، شرایط نامساعد شغلی آن موجب خستگی روح و روان معلم می گردد. شما مسئولین وزارت آموزش و پرورش طی سالهای متمادی به جای افزودن بر بهای علم و دانش که یکی از ارکان نمادین مهم آن معلم است ، با اِعمال سیاست های ناخوشایند یا ناموزون ، هیبت و منزلت معلمی را فرسودید. محرومیت معلمین از حق و حقوق نورمال جامعه همانند خیلی از مشاغل دیگر ، باعث فرسایندگی شغل معلمی گردیده است و گرنه خود معلمی عشق است و شور. کسی در وادی هنر ، رنگ تعلق نمی پذیرد اما بر ما همه چیز از سوی شما تحمیل گشته است. معلمی جزو معدود شغل هایی است که هنگام بازنشستگی ، چرتکه میلیمتری برای محاسبه پاداش آخر خدمت خود دارند. اما خیلی از مشاغل خصوصا مدیران کلان نزدیک یک میلیارد تومان (700 – 800 میلیون تومان) جهت تأمین ایام سالخوردگی و کهولت سنی ، پاداش انجام خدمت دریافت می کنند

تفاوتهای شغل معلمی با سایر مشاغل
1 - هر معلم از آغاز تا پایان خدمت خود ، هزاران نهال سبزی کاشته است که امروز هر یک از آنان تبدیل به یک درخت تنومند گردیده است. هر شاغلی با شروع خدمت خود نهالی می کارد که در دوران بازنشستگی تبدیل به یک درخت سی ساله می گردد. اما آنان فقط یک نهال و درخت دارند و ما بیش از هزار نهال درخت گشته.

2 - دوست داشتن دانش آموزان به عنوان یک موجود انسانی دارای احساس و ادراک و شعور و عطش یادگیری ، واقعا ارزشمند است.خنده ها و شور و سرمستی دانش آموزان بین 7 تا 18 سالگی ، انرژی معلم را می افزاید. تعامل اجتماعی بین معلم و دانش آموز مستقیم و چهره به چهره است ، مع الواسطه نیست. حتی تدریس هوشمند نمی تواند نفوذ معنوی معلم را از بین ببرد. نگاه معلم و دانش آموز درهم تنیده می شود. اما مشاغل دیگر چنین عالمی را ندارد. گاه یک کارمند پشت میزنشین ، حتی یک نیم نگاهی به مراجعه کننده نمی کند.

3 - معلمی جزو معدود مشاغلی است که همه افراد خانواده دیده یا ندیده او را می شناسند، اگر دانش آموزی در مدرسه دارند ، هر روز حرف او در منزل است. اما مشاغل دیگر چنین نیست. کسی از فعالیت یک روزه کارمند بانک یا بیمه در منزل سخن نمی گوید.

4 - معلمی تنها شغلی است که کل افراد کشور از میزان حقوق و دریافتی او خبر دارند، چون رسانه ها و سایت های گوناگون در این خصوص قلم فرسایی می کنند .
اما ما از دریافتی دقیق سایر مشاغل اصلا مطلع نیستیم.

5 - معلمی تنها شغلی است که اصلی به نام مطالبات یک دهه ای دارد.
اما سایر مشاغل به دلیل وجود اصل دیون طی یک سال تمامی حق و حقوق خود را دریافت می کنند.

مشکلات حرفه معلمی و جایگاه آموزش و پرورش و تفاوت با سایر مشاغل

6 - معلمی تنها شغلی است که مزایای اندک آن نوشداروی بعد مرگ سهراب است. چون حق ازدواج و حق کفن و دفن و حق مسکن و حق سفر طی خدمت ، پاداش آخر سال و......
اما سایر مشاغل بلافاصله یا حداقل طی یک سال مالی همه این موارد را دریافت می کنند.

7 - معلمی تنها شغلی است که از امکاناتی چون حق سفر ، حق پاداش و حق لباس با بهانه های گوناگون چون روز زن و روز مرد و فجرانه و عیدانه نوروز و...... بی بهره است. اما خیلی از مشاغل چنین امتیازاتی را طی یک سال و هر سال بهره مند می گردند.
چرا ما معلمین ایران را به سرچشمه تمامی معلمین جهان یعنی 13 مهر ماه مصادف با 5 اکتبر روز جهانی معلم متصل نمی سازید ؟ مگر این خواسته نیز بار مالی دارد؟ یا ما چرا اتحادیه حرفه ای معلمان را نداریم؟
8  - معلمی تنها شغلی است که از ابروان در هم فرو رفته ناشی از سختی های معشیتی و شغلی اش و یا با تیپ لباس ، یا از اوراق زیر بغلش یا روز دریافت حقوق و... از هفت فرسنگی قابل شناسایی است. اما تشخیص افراد در سایر مشاغل ممکن نیست یا بسیار دشوار است.

9 - معلمی تنها شغلی است که آنرا به دو شقه کرده اند و دو وظیفه اصلی آن را تفکیک نموده اند ، یعنی رسالت " آموزش " و " پرورش " . اما سایر مشاغل با تمامی ماهیت خود فعالیت می کنند.

10 - معلمی تنها شغلی است که توانایی تدریس در 18 نوع مدرسه را دارد و عناوین بسیاری چون معلم رسمی ، آزمایشی - رسمی ، خرید خدمات ، حق التدریس آزاد ، حق التدریس قراردادی، آموزش دهنده نهضت سوادآموزی و............ دارد. اما سایر مشاغل عنوان محدود و مشخصی دارند و برای انجام یک فعالیت مشخص ، نیاز به فراوانی افراد با عناوین گوناگون ندارند.

11 - معلمی تنها شغلی است که برای اسکان جهت سیاحت و تفرج در محل خدمت خود پذیرش می گردد. یعنی اسکان در مدارس در دو تعطیلات عمده عید نوروز و تابستان . و چون نامش بر رویش است یعنی اسکان ، پس فقط سُکنی می گزینند و از پذیرایی و ارائه سرویس همانند هتل ها خبری نیست و بیشتر از معلمان ، مردم عادی از این امر استقبال می کنند!!! ما معلمان هم طبق اصول ، خانه های معلم در سراسر کشور داریم اما از آنها بی بهره ایم. شاید چون مردمان عادی مجالی برای ما نمی دهند یا کارمندان ستادی. برای برخوردار کردن معلم در این جامعه باید مشقت و زحمت زیادی کشید. اما هچ شغل دیگری در محل خدمت خود سُکنی نمی گزیند. مثلا کارمندان بانک در بانک ، یا کارمندان وزارت نفت در پالایشگاهها و...... آنان خانه هایی مختص خود در سراسر کشور دارند که با برخورداری از امکانات در خوریک کارمند دولت چه ساده چه مدیر ، یعنی توأم با حرمت و کرامت ، پذیرش می شوند.

12 - معلمی از معدود مشاغلی است که بیمه درمانی یا تکمیلی پُردردسری دارد. بیمه معلمان شیر بی یال و دُم خالکوبی است. بیمه او در دوران بازنشستگی بدتر از زمان اشتغال است. برای مختصر دریافتی هزینه ها هم باید کلی تحقیر شد و انتظار کشید. اما خیلی از شغل ها با خاطر و حرمت می روند پزشک و با ارائه مدارک اصل هزینه کرد و حتی ویزیت پزشک را از سازمان یا اداره متبوع خود دریافت می کنند.

13 - معلمی تنها شغلی است که افزایش حقوق آنان از میزان تورم تبعیت می کند و جالب این که هنگام نوشتن احکام جدید حقوق معلمان ، به طور معجزه آسایی نرخ تورم کاهش می یابد آن هم در شرایطی که یک کودک هفت ساله نیز هنگام خرید تنقلات شاهد افزایش قیمت کالا نسبت به گذشته یعنی یک ماه پیش است. معلمین ولی نعمتی برای دفاع از حق و حقوق خود در دولت و مجلس ندارند. گه گاهی یک یا دو نماینده سخنانی باب میل معلمان برای شادی لحظه ای بیان می دارند اما عینیت ندارد و حباب روی آب است. یا سرابی در بیابان . اما افزایش حقوق سایر بخش ها با دخالت ولی نعمت شان یعنی جناب وزیر مربوطه به عنوان رسالت سنگین شغلی شان صورت می گیرد!
 معلمی جزو معدود شغل هایی است که هنگام بازنشستگی ، چرتکه میلیمتری برای محاسبه پاداش آخر خدمت خود دارند. اما خیلی از مشاغل خصوصا مدیران کلان نزدیک یک میلیارد تومان (700 – 800 میلیون تومان) جهت تأمین ایام سالخوردگی و کهولت سنی ، پاداش انجام خدمت دریافت می کنند.

مشکلات حرفه معلمی و جایگاه آموزش و پرورش و تفاوت با سایر مشاغل

14 - معلمی تنها شغلی است که کوس رسوائی تعطیلات عید و تابستان و ریزش برف و آلودگی هوا را بجان می خرند. هنگام افزایش حقوق زیاد بودن آموزش و پرورشی ها حس می شود لذا مورد بی مهری قرارمی گیرند اما این زیاد بودن تعطیلی برای حفظ سلامتی و دورنگه داشته شدن از احتمالات تصادف و سُر خوردن کودکان خود را نمی بینند. ما با کودکان و نوجوانان سرو کار داریم که آسیب پذیر ترند و همه از سرویس استفاده نمی کنند. تعطیلات تابستان نیز برای recovery اعصاب و روان هم معلم است و هم دانش آموز.
یک معلم با پیچیدگی های رفتاری دانش آموزان در ارتباط است و دانش آموزان نیز هم با پیچیدگی های محیط و هم مجموعه افراد مدرسه روبرو هستند.کسانی که به میزان تعطیلات معلمان اشاره می کنند آسایش فرزند خود را هرگز محاسبه نمی کنند. اما خیلی از مشاغل افراد بزرگسالی هستند که با سرویس به محل خدمت خود می روند و آنان فقط با پیچیدگی های شغلی خودشان در ارتباطند.

15 - معلمی تنها شغلی است که سالروز بزرگداشت آن با روز شهادت یک عالِم همراه است. اما سایر مشاغل چون روز پزشک مصادف با اول شهریور ماه هر سال زادروز بوعلی سیناست یا روز مهندس پنجم اسفند ماه هر سال زادروز خواجه نصیرالدین طوسی است. یا روز کارگر 11 اردیبهشت مصادف با اول ماه مه میلادی است که " از سال 1889، کنگره بین المللی کارگران در پاریس ، به پیشنهاد نماینده کارگران آمریکا ، روز اول ماه مه را به عنوان روز جهانی کارگر برگزیدند ، در اول ماه مه 1886، پلیس شیکاگو با حمله به تظاهرات گسترده کارگران ، که برای هشت ساعت کار در روز ، و حق تشکیل اتحادیه های کارگری بر پا شده بود، آنان را به خاک و خون کشید. چند روز بعد، دادگاه چند تن از رهبران کارگران را محاکمه ، و به مرگ محکوم کرد . " ( 1 )

مشکلات حرفه معلمی و جایگاه آموزش و پرورش و تفاوت با سایر مشاغل

راستی چرا ما معلمین ایران را به سرچشمه تمامی معلمین جهان یعنی 13 مهر ماه مصادف با 5 اکتبر روز جهانی معلم متصل نمی سازید ؟ مگر این خواسته نیز بار مالی دارد؟ یا ما چرا اتحادیه حرفه ای معلمان را نداریم؟
و...

حال شما قضاوت کنید در ایران :
* معلمی هنر هست یا خیر.
* معلمی شغل فرساینده هست یا خیر.
* معلمی معصومیت نجابت و اصالت هست یا خیر.
* معلمی ، محرومیت داشته ها و شایسته ها هست یا خیر .
* معلمی در ایران جزو مشاغل محروم نگه داشته شده هست یا خیر.
* ما هر یک سنگربان نظام آموزشی و مدارس وطنیم.
* ما هر یک آموزش دهنده الفبای زندگی وطنیم.
* ما هر یک خالق فرهنگ و معرفت وطنیم.
* ما هر یک آئینه معرفت و دانش وطنیم .
* ما هر یک منشأ سوز فرزندان وطنیم.
* ما معلمین وطن را دریابید.

چه آسان از خیر سرمایه های اصلی جامعه یعنی کودکان و نوجوانان خود در می گذرید و متوجه نیستید که با محرومیت منزلتی و معیشتی معلمان ، آنان نیز ضرر می بینند. کشورهای برتر آموزشی این اصل مهم را درک کرده اند اما مسئولین رده بالای ما هنوز این رگه حیاتی دوام نظام های گوناگون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را نفهمیده اند. برای همین آنان جزو ده رتبه برتر آموزشی جهانند و ما جزو ده رتبه آخر. یک حساب دو دوتای ساده .

( 1 )

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد - روز جهانی کارگر


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 11 ارديبهشت 1397 20:13 خوانده شده: 22846 دفعه

در همین زمینه بخوانید: