وزیر آموزش و پرورش در گفت و گو با شبکه خبر گفت: " برگزاری هرگونه آزمون در دوره ابتدایی و برای پایه هفتم مدارس نمونه ، استعدادهای درخشان ، مدارس خاص و کلا هرگونه مدرسه ای، برگزاری آزمون براش ممنوع شدهبرای مدارس ابتدایی. همچنین تدریس اجباری کتابهای کمک آموزشی و منابعی که تحت عنوان تکمیلی و تقویت برای بچه ها تجویز می شود تمام این منابع، تجویز اجباریش ممنوع شده است . "
وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال گوینده خبر که از این به بعد نحوه ورود به مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان چگونه خواهد بود گفت: "ما در سال آینده بر اساس این تصمیمی که گرفته شده در متوسطه اول پایه هفتم در سال آینده ورودی دانش آموز نخواهیم داشت و برای بچه هایی که از استعدادهای بالاتری برخوردارند طرح شهاب را که تا الان تا پایه پنجم اجرا شده را به اجرا در می آوریم که بچه هایی که دارای استعدادهای خاص و برتر هستند از طریق طرح شهاب مورد تقویت و حمایت قرار گیرند."
در مدارس دولتی ، نه مجریان آموزش دیده داریم و نه فضای کلاس ظرفیت شناسایی 8 استعداد تک تک دانش آموزان را به معلم می دهد و نه همه معلمان حوصله این کارها را دارند. طرح شهاب تبدیل به کاری نمایشی و مقداری کاغذبازی شده است. انتخاب واقعی بین دو طرح نیست این مصوبه روز یکشنبه 15 بهمن در شورایعالی آموزش و پرورش تصویب شد. مهدی نویدادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گفت : "براساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش آزمونهای ورودی مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان در پایه هفتم حذف خواهد شد و برای سال آینده پایه هفتم در این مدارس نداریم. اما دانشآموزان موجود به تحصیل خود در این مدارس ادامه خواهند داد تا فارغالتحصیل شوند." وی افزود: پس از فارغالتحصیل شدن دانشآموزان موجود در دوره متوسطه اول مدارس سمپاد و نمونه دولتی در 3 سال آینده این مدارس دوره اول حذف خواهند شد. دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش افزود: "تاکید ما بر این است که جداسازی دانشآموزان اتفاق نیفتد ... و بر این اساس حمایت از طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر موسوم به طرح شهاب بیش از گذشته در دستور کار آموزش و پرورش قرار خواهد گرفت .
متن کامل مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش که پس از امضای رییس جمهور به عنوان رییس شورا قابلیت اجرایی خواهد داشت هنوز منتشر نشده است. بنابر این نمی توان در مورد جزییات آن اظهار نظر کرد. اما فعلا از جمع بندی اظهارات مسئولان روشن است که مدارس نمونه دولتی و سمپادِ دوره متوسطه اول ظرف سه سال آینده حذف خواهند شد و به جای آنها ، طرح شهاب (شناسایی و هدایت استعدادهای برتر) اجرا می شود. ممنوعیت "تدریس اجباری کتابهای کمک آموزشی و منابعی که تحت عنوان تکمیلی و تقویتی برای بچه ها تجویز می شود." که آقای بطحایی گفته است احتمالا در مصوبه نیامده ، این بخش نیازی هم به مصوبه ندارد چرا که هیچ مدیر و معلمی بر اساس مقررات موجود، حق نداشته و ندارد که کتاب های کمک آموزشی و منابع دیگری را به صورت "اجباری" در مدارس تدریس کند و اگر این اتفاق افتاده است دلیل آن ضعف نهادهای نظارتی وزارتخانه بوده که جلوی تخلف را نگرفته اند.
البته مساله از تخلف چند مدیر و معلم قانون شکن فراتر است. گروه های آموزشی آزاد معمولا از طریق ارتباط ها و سرپل هایی که در داخل وزارتخانه دارند، مدارس ابتدایی را جولانگاه خود کرده اند. آزمون هم یکی از ابزارهای این جریان بوده و است . این روزها اصطلاحاتی مانند مافیا ، سرطان ، متاستاز و جراحی را در توصیف این جریان می شنویم. اینکه وزیر آموزش و پرورش علیه آنچه که ایشان "تدریس اجباری کتابهای کمک آموزشی و منابعی تکمیلی و تقویتی در مدارس" می داند در تلویزیون حرف بزند، همه ما را به وجد می آورد، اما آیا با حذف آزمون مدارس سمپاد و حتی برچیدن این مدارس ، تقاضا برای کتابهای کمک آموزشی در مدارس از بین خواهد رفت؟ آیا "سلول های سرطانی" ، این پیکر ناتوان را ترک می کنند؟ گزینش و تفکیک دانش آموز بر اساس آزمون و معدل و مصاحبه و گاهی پارتی بازی، فقط مخصوص مدارس سمپاد و نمونه دولتی نبود. مدارس باکیفیت دولتی هم دانش آموزان را غربال می کنند. اغلب مدارس غیر انتفاعی هم فقط دانش آموزان برتر را می پذیرند. چرا فقط سمپات و نمونه دولتی ؟ برخی فعالان مطبوعاتی وابسته به تشکل های صنفی بدون اطلاع از متن مصوبه و صرفا تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای و مردم انگیز ، در مورد این مصوبه، جوّ زده شده و به ستایش از این مصوبه برخاسته اند
در آموزش و پرورش دو نظریه عمده در مورد تعامل با استعدادهای درخشان وجود دارد. عده ای معتقدند که این گونه دانش آموزان باید در "مدارس ویژه" تحصیل کنند. اما طرفداران "طرح شهاب" معتقدند که دانش آموزان دارای استعداد درخشان را نباید از بقیه دانش آموزان جدا کرد و برای شکوفایی استعدادشان در همان مدارس دولتی باید خدمات آموزشی ویژه ای برای آنها ارائه کرد. "شناسايي و هدايت استعدادهاي برتر"(شهاب) در بهمن 86 یعنی درست ده سال پیش به تصويب هيئت امناي "بنياد ملی نخبگان" رسيده است.
همان سال "شوراي راهبري طرح شهاب"، با مسئوليت راهبري و نظارت در بنياد نخبگان و "ستاد مرکزي اجرايي طرح شهاب" با مسئوليتِ اجراي طرح در وزارت آموزش و پرورش تشکيل شد. مرحله اول طرح در سال تحصيلي 92-1391 به صورت آزمايشي در هفت استان آذربايجان شرقي، اصفهان، البرز، خراسان جنوبي، خراسان شمالي، کرمانشاه و هرمزگان اجرا شد. مرحله دوم طرح شهاب هم در سال تحصيلي 94- 1393 با انتخاب دانشآموزان پايه چهارم ابتدايي تمامي استانهاي کشور (يک منطقه از هر استان) اجرا شد.
به گفته وزیر این طرح تا کلاس پنجم اجرا شده و قرار است در کلاس های بالاتر اجرا شود. هدف از تصويب و اجراي طرح شهاب ، "شناسايي و هدايت آموزشي، تربيتي و معنوي مستعدان از دوره ابتدايي تا پايان دوره متوسطه باسازوکار مناسب برای تقوت هويت ديني و ملي افراد و احساس مسئوليت نسبت به ايفاي نقش سازنده در کشور است. ابتدا باید مجريان طرح، شامل "مديران آموزش و پرورش استانها، معلمان، مشاوران، معاونان و مديران مدارس"، دورههاي آموزشي مورد نياز را بگذرانند. سپس بازبينههاي (چکليست) شناسايي استعدادها در "هشت حوزه استعداد کلامي، رياضي، هنري، فضايي، حرکتي، اجتماعي، علومتجربي و فرهنگ ديني" توسط معلمان آموزشديده تکميل و به مدير مدرسه ارائه شود، بین معلم و مدیر و اداره و اولیا هماهنگی برقرار گردد. مستندات در پرونده سوابق تحصيلي دانش آموز مستعد به صورت منظم بايگاني شود. معلم در کلاس ، "توجه نامحسوس و غيرمستقيم و به دور از هر گونه برچسبزني " به دانش آموز با استعداد داشته باشد. البته که طرح شهاب در تئوری بهتر است. اما طرح شهاب در مدارس فعلی قابلیت اجرایی ندارد. نتیجه انحلال سمپاد به معنای تقسیم فقر آموزشی و تربیتی به طور برابر است.
اجرای طرح شهاب در مدارس یک تعارف بیش نیست. در مدارس دولتی ، نه مجریان آموزش دیده داریم و نه فضای کلاس ظرفیت شناسایی 8 استعداد تک تک دانش آموزان را به معلم می دهد و نه همه معلمان حوصله این کارها را دارند. طرح شهاب تبدیل به کاری نمایشی و مقداری کاغذبازی شده است. انتخاب واقعی بین دو طرح نیست.
حراست می تواند یک معلم را به خاطر حرفهایش در یکی از 600 هزار کلاس درس شناسایی و احضار کند ، اما عوامل مافیا و سلول های سرطانی را در ستاد آموزش و پرورش نمی توانند شناسایی کنند ارجاع آقای نوید و بطحایی به طرح شهاب یک بهانه برای راضی کردن طرفداران پرورش استعدادهای درخشان است ، نتیجه واقعی حذف مدارس سمپاد (صرفنظر از موافقت و مخالفت تئوریک با آن ) پیوستن آن دو درصد به اصطلاح "مرفهان بی درد آموزشی" به جمع کثیر "فقیران آموزشی"در مدارس دولتی است. در کشورهایی که انقلاب کمونیستی کردندشعار این بودکه اموال ثروتمندان را مصادره می کنیم تا عدالت برقرار و فقرا ثروتمند شوند. مردم فقیر درگیر این شعار می شدند و علیه پولدارها شعار می دادند و خواستار اعدام سرمایه دار و زمیندار و مصادره اموال آنها می شدند. اما نتیجه این شد که ثروتمندان فقیر شدند و فقرا نه تنها ثروتمند نشدند بلکه فقیرتر هم شدند. به عبارتی انقلابها فقر را به تساوی بین همه تقسیم کردند. جالب است که برخی مدیران از مصوبه شورایعالی به عنوان اقدام انقلابی وزیر یاد می کنند.
والدین دانش آموزان دارای استعداد درخشان و یا سختکوش ، هم مثل من و شما نگران رشد گلخانه ای فرزندشان در مدارس خاص هستند اما چاره دیگری ندارند. مسئله استعداد درخشان و تست و کنکور، مساله ثانویه والدین است. در مدرسه دولتی سرکوچه آسیب های اجتماعی بچه ها را تهدید می کند. تعدادی از مدارس دولتی هم که کیفیت نسبتا بهتری دارند به دلیل کثرت متقاضی نوعی گزینش دانش آموز با چاشنی پول برقرار کرده اند. خانواده ها از روی تفنن و خوشی یا دیوانگی و جهل دنبال مدرسه خاص و یا مدرسه غیردولتی نمی روند. خانواده ها در درجه اول دنبال مدرسه خوب دولتی رایگان می گردند اگر پیدا نکردند می روند سراغ مدرسه دولتی پولی . اگر بچه درسخوان داشته باشند دنبال نمونه دولتی و سمپاد می روند. اما اگر به دربسته بخورند، نهایتا می روند سراغ مدرسه غیر انتفاعی . مسئولان به جای اقدام نمایشی حدف سمپاد و نمونه دولتی، کیفیت مدرسه دولتی را بالا ببرید. وجود مافیا و سلول سرطانی و تدریس کتابهای کمک درسی در مدارس ابتدایی و... از بی عرضگی مسئولان نظارتی وزارتخانه است. مسئولان نظارتی ،معلمی را به خاطر حرفهایش در یکی از 600 هزار کلاس درس احضار می کنند ، اما عوامل مافیا را در ستاد آموزش و پرورش نمی توانند شناسایی کنند؟ کافی است از آقای زرافشان بپرسند آنکه پیشنهاد 25 دستگاه بنز به عنوان رشوه داد کی بود؟
ایجاد "فضای بانشاط و کاهش استرس" که وزیر خواهان آن است ، در مدارس و مخصوصا دوره ابتدایی تنها در قالب یک پکیچ قابل حصول است. انحلال سمپاد و مدارس نمونه دولتی به تنهایی استرس و نگرانی دانش آموزان را از بین نمی برد. دانش آموز برای قبول شدن در آزمون ورودی مدارس غیر انتفاعی بازهم سراغ تست و کتاب کمک آموزشی می رود. پس باید مدارس غیر انتفاعی هم منحل شوند!
به لحاظ منطقی قبولی در آزمون مدارس غیر دولتی به اندازه قبولی در آزمون مدارس سمپاد و نمونه دولتی در دانش آموزان ابتدایی ایجاد استرس می کند. در این صورت تکلیف سیاستهای آقای روحانی در باره بودجه ریزی عملیاتی و خرید صندلی مدارس غیرانتفاعی به قیمت 30 درصد قیمت دولتی چه می شود؟
آقای وزیر که می خواهند استرس ها را از بین ببرند در باره استرس اخذ وجه با مصوبه انجمن در اغلب مدارس دولتی شهرهای بزرگ چه نظری دارند؟ کتاب های درسی خود به تنهایی یک منبع مهم ایجاد استرس هستند. استفاده از روحیه ضد استکباری مردم در قضیه انحلال سمپاد و نمونه مردمی تبعاتی دارد که سیاستهای دولت در بخش آموزشی را زیرسوال می برد.
ده سال پیش که بحث حذف کنکور مطرح شد گفتم آموزش و پرورش نباید خودش را درگیر ماجرای حذف کنکور و برگزاری آزمون استاندارد و تهیه سوابق تحصیلی کند. گزینش دانشجو موضوعی خارج از ماموریت آموزش و پرورش است. پیش بینی کردم که با اجرای این قانون و افزایش درصد تاثیر سوابق تحصیلی کلاس های درس دبیرستانها تبدیل به کلاس کنکور می شوند. مدیران وقت آموزش و پرورش فکر می کردند آموزش و پرورش با دخالت در تهیه کارنامه و ایجاد مرکز سنجش موازی وزارت علوم ، بزرگ می شود. اما این دخالت خارج از ماموریت ذاتی آموزش و پرورش است.
تناقض در اینجاست که آموزش و پرورش در 6 پایه اول بر اساس ارزشیابی توصیفی عمل می کند اما در دوره دوم متوسطه به دلیل تاثیر سابقه تحصیلی داوطلبان کنکور ، نمره گرایی تا حد صدم درصد اهمیت حیاتی پیدا کرده است. چرا وزیر دنبال حل این تناقض نمی رود؟
من به تعابیری مانند مافیا در آموزش و پرورش اعتقادی ندارم اما فکر می کنم اگر مافیایی باشد سرگنده آن در معاونت متوسطه است . حالا ممکن است چند ماهی چپگرایان و افراد ناراضی با اعلام انحلال سمپاد و نمونه دلشان خنک شود و احساس کنند که عدالت اجرا شده ، اما موج سواری پوپولیستی ، تبعاتی دارد که وزیر و همراهان او باید بپذیرند.
برخی فعالان مطبوعاتی وابسته به تشکل های صنفی بدون اطلاع از متن مصوبه و صرفا تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای و مردم انگیز ، در مورد این مصوبه، جوّ زده شده و به ستایش از این مصوبه برخاسته اند.
یکی از این فعالان می نویسد: "مصوبه ی اخیر شورای عالی آموزش و پرورش در ایجاد ممنوعیتِ ورودِ كليه مؤسسات علمی به بهانه برگزاری آزمون و همچنين تجويز و ارائه كتاب های كمک درسی در مقطع ابتدايی، را بدون شک باید یکی از شجاعانه ترین اقدامات نظام آموزش و پرورش ایران در طول عمر این نظام بنامیم ." من نمی دانم این فعال گرامی ، جایگزینی طرح شهاب به جای سمپاد را واجد چه خصوصیاتی دانسته اند که آن را بی شک یکی از شجاعانه ترین اقدامات آموزش و پرورش در طول عمر 140 ساله نظام آموزش و پرورش دانسته اند؟
آیا تا حالا ورود موسسات علمی به بهانه آزمون و تجویز کتاب کمک درسی قانونی و آزاد بوده که حالا وزیر با اقدامی شجاعانه جلوی آن را گرفته اند؟ اصلا آیا در مصوبه چیزی درباره ممنوعیت تدریس اجباری کتب کمک آموزشی در مدارس آمده است؟ تبلیغ برداشتهای ذهنی ار یک مصوبه ، با گمان تحقق برابری ، هم جوزدگان را پشیمان می کند و هم مجریان را با تناقض های دردناک مواجه می سازد.