یک فرد برای طی طریق نردبان ترقی گاه مسیری مشقت زایی را می پیماید این مسیر می تواند ابعاد یا ماهیت مثبت و منفی داشته باشد. مردان بیشتر از زنان در جامعه ما برای رسیدن به درجات شغلی برتر از حیث مادی و موقعیت و جایگاه آن تلاش می کنند گاه این تلاش آنان را تا درجه جاه طلبی می کشاند. اصولا به افرادی که حرص و ولع بیشتری جهت پیشرفت مادی و موقعیت شغلی دارند جاه طلب گفته می شود.
جاه طلب ( social climber ) در فرهنگ معین یعنی دوستدار مقام و درجه .
جاه طلب کننده در فرهنگ دهخدا یعنی جاه جوی . مقام خواه . منصب جو. آن که به هرکاری و هر چیزی برای رسیدن به مقام و منصب تن در دهد.
Ambition جاه طلبی یک فرآیند پیچیده و صفتی در انسان است که اغلب تا آخر عمر در فرد باقی می ماند و گاه با افزایش سن شدت می گیرد. شاید برای همین مدیران جامعه ما سن بازنشستگی ندارند. به نظر می رسد چنین افرادی تربیت فردگرایانه ای داشته اند چون بیشتر به خود و منافع فردی می اندیشند و چنین افرادی به نفع جامعه تلاش نمی کنند.
چنین تیپ شخصیتی وقتی برای مسند یا منصبی انتخاب می شود تصور الهه گونه ای به آن می دهد. این احساس را یا خود او دارد و یا با نحوۀ برخورد مردم با او ، ایجاد می شود، لذا از مدح و ستایش مردم نسبت به خود لذت می برد. تعظیم کردن ، دست بوسیدن ، او را حلّال مشکلات دانستن و التماس کردن به او ، حرمت زایدالوصفی در حق او به جا آوردن یا ترس از چنین مدیرانی توسط مردم یا ارباب الرجوع باعث تقویت و تثبیت جاه طلبی در آنان می گردد.
آنان از کوچک و تحقیر شدن دیگران لذت می برند و بدین طریق حتی تغذیه می کنند. آنان دیگران را نردبان ترقی خود می سازند.دیگران گاه متوجه پله نردبان بودن خود هستند اما به دلیل نفع کوچک خود به این امر راضی اند اما در اکثر موارد آنان متوجه نیستند. در هر دو حال ما نیز به رشد و نمو جاه طلبی در او یاری می کنیم.
آری !
ما مردم عادی که مقام و منصبی نداریم با چنین رفتارهایی به مدیران جاه طلب اجازه رشد می دهیم تا جایی که قدرت جابه جایی یا عزل آنان نیز ناممکن می گردد.
یقین همه منصب داران و مدیران ارشد چنین نیستند اما رفتار غالب برای مدیریت غیرعلمی و انتصاب های ناشایست چنین است. سیری ناپذیری چنین افرادی برای موفقیت بیشتر، آنان را در موقعیت فعلی مدیریت راضی نکرده و هر دائم به تعویض پست و سِمت خود در مراتب بالاتر می اندیشند. این اندیشه صفت جاه طلبی را در آنان شدت می بخشد. آنان هیچ قصد ایستادن و راضی شدن از شرایط موجود را ندارند.
چنین افرادی از مسیرهای خلاف و غیرانسانی نیز استفاده می کنند چون رشوت و زیرمیزی ، تملّق و چاپلوسی ، دروغگویی ، اهدای هدایا ازبیت المال برای راضی نگه داشتن برخی که احساس می شود مانع تراشی خواهند کرد یا برای ادامه حمایت برخی از مقامات از او جهت تداوم و تثبیت مدیریت اش. در اصطلاح عامیانه چرب کردن سبیل برای هموار کردن مسیر ترقی نیز گفته می شود.
این همه از میز مدیریت و جوگیری مدیران سخن گفته شده است اما هیچ اندیشیده اید که میز فقط یک اشیاست و به خودی خود باعث ایجاد صفات منفی در افراد نمی گردد و این قابلیت ها و صفات فردی است که به میز مدیریت، پتانسیل منفی می دهد.
شاید برای برخی از رفتارها و کنش های اجتماعی ناخوشایند یا نامتعارف ، فقط مدیران یا مسئولان مقصر نیستند.
گاه من و شمای مراجعه کننده به یک اداره یا سازمان و مؤسسه بدون این که متوجه شویم یا بدان بیندیشیم در فساد و خطا و لرزش مدیر پشت میز نشین مقصریم.
من و شما با رفتار محترمانه و مستقل خود می توانیم در عدم ایجاد یا تقویت صفت جاه طلبی اشخاص در مشاغل و رتبه های گوناگون مؤثر باشیم این پدیده نازیبا در مدارس ما هم موج می زند. ما حتی برای یک متصدی کارشناس ابتدایی یا متوسطه نیز هنگام بازدید، چنین احساسی را القا می کنیم. ترس عوامل یا دویدن محسوس معاون و دفتردار و حتی مدیر از این اتاق به اتاقی دیگر، حس جاه طلبی هر چند در قطاعی کوچک از دایره جاه طلبی ، اما از نوع حقیقی را در او تقویت می کند. حال شما تصور کنید این بازدید توسط یکی از معاونین یا مدیر اداره یا فرماندار و استاندار و یا کارشناسی از وزارت و..... باشد، اوضاع درهم و برهم کارکنان مدرسه شدت و حدّت بیشتری می یابد. تا زمانی که ما داستان از خود بی خود شدن را با مشاهده مدیران ادامه دهیم به حضور و وجود جاه طلبی در برخی از آنان قوّت بیشتری خواهیم بخشید. ما با خوف ها یا رجاهای خود اجازه رشد و نمو جاه طلبی را درآنان می دهیم.
افراد جاه طلب از مشورت و همفکری با دیگران پرهیز می کنند ، در جلسات متکلم الوحده هستند ( به تبعیت از آموزش معلم محوری در مدارس ) . از انتقاد دیگران نسبت به خود بیزارند . شخصیت برون افکنی دارند یعنی کاستی ها و لرزش ها را به قصور دیگران مرتبط می سازند. به جای اندیشه برای حل مشکل دائم به ترقی خود می اندیشند. نهایت و پایانی برای مسیر خویش قایل نیستند. از همه عوامل و شرایط موجود به نفع پیشرفت خود استفاده می کنند. اخلاقیات برای چنین افرادی در سونامی موفقیت ، رنگ می بازد. آنان هرگز تصور نمی کنند که افراد دیگری نیز هستند که شایستگی و استحقاق جایگزینی سِمت او را بیشتر از او دارند.
نظام های آموزشی ما به یک مدیر، کانال های تربیتی و آموزشی علمی را به درستی تعلیم نداده است او از وظایف مدیریت علمی یعنی :
برنامه ریزی planning ، سازماندهی organizing ، کارگزینی staffing ، فرماندهی directing ، هماهنگی coordinating ، ارتباطات reporting ، بودجه بندی budgeting ** فقط مدرک تحصیلی را دارد نه تعهد شغلی را ، البته اگر در گرداب کردانیسم برای جاه طلبی بیشتر نیفتاده باشد.
قدر مسلم ، مدارس ما با تربیت جمع گرایانه و توجه به حقوق همنوع می توانست چنین رفتارهای آنرمال abnormal رشد یافته در جامعه را به میزان طبیعی آن مثلا 20 - 10 درصد تقلیل دهد. و اگر امروز شاهد رشد روزافزون مدیریت های جاه طلبانه در جامعه خود هستیم ، مطمئن می شویم که مدارس ما کارکرد خود را از لحاظ جامعه پذیری و درونی شدن ارزش های معقول و متعارف ، به خوبی انجام نداده اند. هر چند صفت جاه طلبی در سنین بعد تحصیل و ایام اشتغال حادث می شود اما زیربنای تعلیم و تربیت فردگرایانه یا خودخواهانه ما بنای آن را معماری می کند و این روند با تحصیلات دانشگاهی نیز تقویت و تثبیت می گردد. دانشگاه های ما نیز در تفهیم یا پرورش باور منطقی برعهده گیری نقش های اجتماعی موفق نبوده است.
آموزش در جامعه ما از این لحاظ به بن بست توانایی و مهارت رسیده است و مهار و کنترل و هدایت افراد برای تلاش و فعالیت متعهدانه از مشمولیت دستگاه های آموزشی ما خارج گردیده است. مراکز آموزشی ما با فرآیند انعطاف ناپذیر، غیر خلّاق ، سنتی و تابع خود اجازه رشد رونده گونه جاه طلبی ، خودستایی و خودخواهی را به افراد می دهد شاید تحلیل لوبیای سحرآمیز برای ماهیت پیشرفت آنان اشاره دقیقی باشد.
نظام آموزشی ما به عنوان زیربنا در مدارس و به عنوان روبنا در دانشگاه ها باید محتوای کارکردی خود را بر مبنای حس دگرخواهی و نوعدوستی و انسانیت قرار دهد و پویایی و جوشش خزنده ای به مفاهیم علمی در انطباق با فرهنگ جامعه ببخشد. ساختار فعلی آموزشی ما کارکرد مناسبی برای سالم سازی محیط های شغلی در بر ندارد.
جامعه ما نمودها و مصداق های مدیریت علمی پویا و سنجیده و جامعه پسندی را یا ندارد یا معرفی نمی کند. در واقع مدیران جاه طلب روی اقیانوس شناورند و مدیران لایق در اعماق آن ناشناخته غوطه ورند. برای همین مهمترین اصل برای جوانان ما در آموزش و اشتغال یعنی اصل " الگوجویی " می لنگد.
نقش خانواده نیز در داشتن پنداشت یا باور فرزند از رشد و پیشرفت و ترقی مادی و معنوی صحیح در مسیر زندگی مؤثر است. تربیت خودخواهانه یا دگرخواهانه والدین می تواند فرزندان را در رسیدن به جاه طلبی شغلی هدایت نماید.
شاید تغییرات محتوایی آموزشی ما یا تحولات نگرشی و دیدگاهی آن سالها طول بکشد، اما من و شما با رفتار محترمانه و مستقل خود می توانیم در عدم ایجاد یا تقویت صفت جاه طلبی اشخاص در مشاغل و رتبه های گوناگون مؤثر باشیم. دلیلی برای ترس یا مدیحه گویی ما از آنان وجود ندارد. آنان موظف هستند طبق شرح وظایف و قوانین و مقررات انجام وظیفه نمایند و امورات و مشکلات ارباب و رجوع را حل و فصل نمایند. مگر آن که این مسیر نیز به صفات ناشایست آلوده و ملبس گردد که آنگاه اصلاح جامعه حقیقتی دشوار خواهد بود.
** پایگاه خبری – تحلیلی پارسیان . وظایف مدیران چیست ؟ طبقه بندی لوتر گیولیگ و لیندال ارویک .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید