کتاب های درسی از مهمترین بخش های هر نظام آموزشی هستند که می توانند نقش مؤثری در یادگیری ، ایجاد انگیزه و افزایش خلاقیت مخاطبان داشته باشند . کتاب های جدید متوسطه دوم از سال تحصیلی 96-95 با ورود کتاب های دهم و در سال تحصیلی جاری با کتاب های یازدهم ، به نظام آموزشی وارد شدند .
در حوزه ادبیات کتاب های ( فارسی ) و ( نگارش ) به عنوان دروس عمومی برای تمام رشته ها در نظر گرفته شده است . برای رشته علوم انسانی علاوه بر آنها ، کتاب ( علوم و فنون ادبی ) نیز تدریس می شود .
کتاب فارسی ، ترکیبی از متون نظم و نثر در بخش های تعلیمی ، غنایی ، حماسی ، ادبیات پایداری ، ادبیات سفر و زندگی ، ادبیات انقلاب اسلامی ، ادبیات داستانی و ادبیات جهان است . پس از هر درس محتوای آن تحت عنوان کارگاه متن پژوهی با طرح پرسش هایی در سه حوزه زبانی ، ادبی و فکری بررسی می شود .
عدم تناسب حجم کتاب با زمان تدریس
تناسب حجم کتاب درسی با ساعت تعیین شده برای تدریس آن ، موضوع مهمی است که برنامه ریزی سنجیده ای را طلب می کند . حدف کتاب زبان فارسی با مباحث ( دستور زبان – زبان شناسی - املا ) و گنجاندن همان مباحث در کتاب ادبیات فارسی با همان دو ساعت در هفته ، همچنین در رشته های علوم انسانی حذف کتاب های تاریخ ادبیات و آرایه های ادبی و گنجاندن همان مطالب به اضافه درس عروض و قافیه در یک کتاب با دو ساعت در هفته ، مشکلاتی برای دبیران و دانش آموزان ایجاد کرده است . کتاب فارسی که شامل متون نظم و نثر ، دستور ، زبان شناسی ، آرایه و درس آزاد می شود ، هم از نظر حجم و هم از جهت تنوع مطالب ، زمان زیادی را برای تدریس طلب می کند . با برنامه فعلی فرصت چندانی برای خوانش و تشخیص لحن ها و التذاذ ادبی دانش آموزان باقی نمی ماند .
گفتنی است ، کاهش ساعت درس زیست شناسی پایه دهم نیز ، انتقاد دبیران این رشته را به دنبال داشته است .
این در حالی که به ساعت تدریس درس آمادگی دفاعی یک ساعت افزوده شده است !!
آمیختن ادبیات با دستور زبان
در کتاب های جدید ، مباحث دستور زبان از دوره دوم متوسطه حذف نشده اند ، در یک کتاب مستقل هم نیامده اند ، به صورت یک فصل مستقل در در کتاب های فارسی متوسطه ، آن قدر که از لبنان و ستایش جنگ سخن می رود ، حرفی از صلح نیستکتاب فارسی هم ارائه نگردیده اند ، بلکه به شکل جسته و گریخته ، در خلال پرسش های درسی ارائه شده اند و این شیوه غیرمتعارف ، گیج کننده است !!!
با جایگزین شدن مباحث دستور و زبان شناسی در میان پرسش ها ، مرز بین ( درس ) و ( پرسش ) مخدوش گشته است ، وسط پرسش ها ناگهان یک مبحث دستور آمده است و پس از آن پرسش های درسی ادامه پیدا می کند !!
اگر مؤلفان محترم مباحث دستور ، زبان شناسی و املا را در حد درس و ساعت مستقلی ندانسته اند ، برای ارائة آنها راه های بهتری هم وجود دارد :
می توان مباحث دستور و زبان شناسی هر ترم را به شکل چند مبحث دستوری مستقل ، در فاصله بین دروس – نه وسط پرسش ها - ارائه نمود که هر مبحث در جای خود تدریس شود .
از طرفی ادغام ادبیات با مباحث دستور ، یکی از ناکارآمدترین شیوه های تدریس ادبیات است . در این شیوه لذت خواندن و التذاذ ادبی را قربانی یافتن نقش های دستوری می کنیم . در حالی که مولفین در مقدمه کتاب های جدید و در دوره های ضمن خدمت کشوری اعلام کرده اند ، بیشترین هدف در این کتاب ها ، پرورش مهارت های خوانداری ، آشنایی با انواع لحن ها و ایجاد طراوت ذهنی است اما در عمل با ادغام مباحث دستور و زبان شناسی در شعر و نثرهای ادبی ، زمانی برای التذاذ ادبی نمانده است .
اگرچه بررسی اشعار و متون ادبی و یافتن آرایه ها ، بخشی از خوش آهنگی و زیبایی شعر را می گیرد اما ناچار در کلاس ادبیات باید اشعار بررسی شوند و دبیر هنگام بررسی اشعار و متون تشخیص می دهد اگر نکته دستوری به تبیین بهتر مطلب کمک می کند ، گفته شود . در غیر این صورت ورود به حوزه دستور چندان ضرورتی ندارد . مطالبی چون مقایسه اشعار شاعران ، بررسی دیدگاه های شاعران یک دوره و .... بیشتر به جذابیت تدریس کمک می کند .
در کتاب های جدید ، در پرسش های قلمرو زبانی ، پرسش های دستوری و زبان شناسی در حوزه شعر مطرح شده است و این آمیختگی دستور در بررسی اشعار ، ذهن مخاطب را از التذاذ ادبی دور می سازد .
از آن جایی که پرسش های کتاب ، معیار طرح پرسش برای معلم و دانش آموز می باشند ، ناچار معلم نیز باید در آزمون ها از این الگوی ناخوشایند ، تبعیت کند . از طرفی در بارم بندی امتحان فارسی که ابلاغ شده است ، بارم دستو زبان در آزمون پایانی و بارم درک معنی و مفهوم یکسان پیش بینی شده است که منطقی به نظر نمی آید .
ادغام ادبیات با مباحث دستور ، یکی از ناکارآمدترین شیوه های تدریس ادبیات است . در این شیوه لذت خواندن و التذاذ ادبی را قربانی یافتن نقش های دستوری می کنیم اهل ادب می دانند که زبان شعر در بسیاری مواقع هنجار دستوری ندارد و شاعر هنگام سرودن شعر به جایگاه مفعول ، فعل ، مضاف الیه ، ساده و مشتق بودن واژه ها و تعداد جمله ها نمی اندیشد . شعر اگر هنجار دستوری داشته باشد ، این هنجار از پیش تعیین شده نیست بلکه بدین صورت بر زبان شاعر جاری شده است ؛ به قول مولوی : تا که هشیارم و بیدار ، یکی دم نزنم .....
به همین دلیل در کتاب هایی که تا سال پیش در متوسطه دوم تدریس می شد ، بررسی دستوری در شعر مجاز نبود . ظاهرا مولفین بر این باور بودند که زبان شعر برای خلق زیبایی ، التذاذ ادبی و تاثیرگذاری است و لزومی ندارد شعر را چکش کاری کنیم تا تعداد مفعول ها و ضمایر پیوسته و نوع فعل ها را تشخیص دهیم و طرح نکات دستوری معمولا در نثرهای عادی بررسی می شد . افراط در تداخل دستور در بررسی اشعار ، تیشه به ریشه التذاذ ادبی می زند و تا زمانی که این الگو در کتاب درسی ارائه می شود ، دبیران هم این شیوه را دنبال می کنند .
متاسفانه بعضی از دبیران بدون این که نقدی بر این تداخل ناموزون داشته باشند ، گاه در تداخل دستور زبان با ادبیات ، گوی سبقت را از مؤلفان ربوده اند !!
چنانچه بیشترین زمان تدریس فارسی به بررسی مباحث دستوری و یافتن آرایه های ادبی دور از ذهن ، اختصاص یابد ، نه فرصتی برای خوانش می ماند و نه لذتی از ادبیات حاصل نمی شود . اگر در این آمیختگی ، راه افراط را در پیش گیریم ، زمینه انزجار ادبی را به خوبی در بین نوجوانان فراهم کرده ایم . ( بر اساس اظهارات خود دانش آموزان )
محتوای کتاب های ادبیات فارسی
درون مایه کتاب های فارسی – به جز تعداد اندکی از دروس - معمولا مضامینی است که شوق و انگیزه ای را در خواننده ایجاد نمی کنند . توجه افراطی به مباحث تعلیمی و پند و اندرزی ، با معیارهای فکری نسل امروزی مطابقت ندارد . بخش عمده کتاب های متوسطه اول و متوسطه دوم ، به ادبیات سنتی تعلیمی و نصایح تکراری اختصاص دارد . ( قابوسنامه ، اسرار التوحید ، روضه خلد و..... ) در فصل های ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری ، مطالب و اشعار همان هایی است که سالهاست در شعارها و سرودهای انقلابی از تریبون ها می شنویم .
متاسفانه در تمام کتاب های درسی و در برنامه های مدارس ، حرفی از موسیقی نیست . نه یک موسیقدان برجسته معرفی شده است و نه به ارتباط شعر و موسیقی اشاره ای می شود در ادبیات غنایی دروسی ارائه می شوند که بیشتر یادآور ادبیات دینی است تا ادبیات غنایی ( جمال و کمال ، پایه دهم ) و ( باران محبت پایه یازدهم )
در کتاب های فارسی متوسطه ، آن قدر که از لبنان و ستایش جنگ سخن می رود ، حرفی از صلح نیست . مفاهیمی چون صلح طلبی ، آشنایی با سازمان های جهانی چون یونسکو و یا مراکز فرهنگی چون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ، معرفی پیشکسوتان ادبیات کودک در ایران مانند توران میرهادی ، آشنایی با ادبیات دوره مشروطه و..... در این کتاب ها جایی ندارند .
لازم به ذکر است درس هایی انتخابی از شاهنامه چون « گُرد آفرید » و « کاوه آهنگر » همچنین « قاضی بُست » از تاریخ بیهقی ، لیلی و مجنون نظامی ، « طوطی و بقال » از مولوی و از معاصران « قصه عینکم » از رسول پرویزی و « در امواج سند » از مهدی حمیدی ، « ذوق لطیف » از اسلامی ندوشن ، از دروس برجسته این کتاب ها هستند .
روان خوانی ها هم غالبا در حوزه ادبیات انقلاب و خاطره نویسی های دفاع مقدس جای می گیرند . افراط در این مباحث برای نوجوانان که از تمام تریبون ها هم این ها را می شنوند ، ملال آور شده است .
قرار دادن بعضی دروس که سرشار از نکته ، شعر و آرایه است ، در روان خوانی ها ، نا به جاست . (درس خسرو - در پایه دهم )
کاستی های دیگر کتاب فارسی
* طولانی بودن بعضی دروس در پایه یازدهم ( آغازگری تنها ) چهار صفحه . ( تا غزل بعد ) بیش از چهار صفحه ) ( دیدار) بیش از چهار صفحه ، ( آذرباد ) بیش از چهار صفحه
* نبودن اَعلام ( نام اشخاص ، مکان ها و ... ) در پایان کتاب ، از ضعف های آشکار کتاب های فارسی دهم و یازدهم است.
*عدم ارائه تعاریفی از انواع ادبی ( غنایی ، تعلیمی و..... ) حتی در حد دو سه سطر .
* اشتباهاتی چون انتساب شعر یک شاعر به سهراب سپهری ( صفحه 49 فارسی یازدهم ) !
*کم توجهی به ادبیات معاصر و عدم استفاده از آثار شاعران و نویسندگان معاصر ( شاعرانی چون مشیری ، ابتهاج و ... داستان نویسانی چون دولت آبادی ، جمال میرصادقی ، رضا براهنی و .... ) هر جا از معاصران مطلبی ذکر می شود ، معمولا مربوط به ادبیات پایداری و انقلاب اسلامی است . این سوال حتی برای دانش آموزان نیز پیش می آید که به جز این موضوعات در ادبیات معاصر کشورمان هیچ موضوع دیگری نیست ؟ !
* نامشخص بودن نظریه در مقوله های دستوری و عدم تثبیت نامگذاری ها ( تغییر نام مشتق به وندی در کتاب دهم )
صفحه آرایی کتاب ها
فونت انتخابی کتاب های فارسی ، نگارش و فنون ادبی ، ریز است . حتی شماره صفحه هم خوانا نیست ! متن ها ریز و فاصله بین سطرها بسیار کم می باشد . این در حالی است که حاشیه صفحات ، سفید است . بدین ترتیب لذت دیداری که معمولا با دیدن صفحات و تصاویر کتاب حاصل می شود ، در این کتاب ها مورد توجه قرار نگرفته است .
نقاط قوّت کتاب های فارسی
تفکیک پرسش ها به سه قلمرو ( زبانی ، ادبی و فکری ) نظم و انسجام بهتری به پرسش ها داده است و مخاطبین می توانند در نقد هر اثر ، این بخش ها را تفکیک نمایند .
ارائه دروسی تحت عنوان روان خوانی ها ، گام مثبتی است برای ارائه متونی که درک پیام و لذت ادبی در آن ها بیشتر مطرح است تا شرح و تفسیر متن .
درس آزاد فرصت خوبی است تا نوجوانان ادبیات و فرهنگ بومی منطقه خود را بشناسند و به دیگران معرفی کنند.
***
در تالیف کتاب های فارسی ، انتخاب متون متناسب با سن و نیازهای نوجوانان ، دعوت به صلح و انسان دوستی و معرفی آثار برجسته ادبی باید مورد توجه قرار گیرند تا شوق خواندن ادبیات و التذاذ ادبی ، برای مخاطبان فراهم گردد .
بهتر است شرایطی ایجاد شود تا گاهی همراه با خوانش شعر ، موسیقی نیز به منظور تلطیف روحیه مخاطبان به کار گرفته شود . متاسفانه در تمام کتاب های درسی و در برنامه های مدارس ، حرفی از موسیقی نیست . نه یک موسیقدان برجسته معرفی شده است و نه به ارتباط شعر و موسیقی اشاره ای می شود .
ظاهرا مؤلفین ، تاثیر شگرف موسیقی بر روح انسان و لذت همراهی موسیقی با شعر را هنوز باور ندارند !
رَباب و چنگ به بانگِ بلند می گویند که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید