چاپ کردن این صفحه

فاطمه سادات اشرفی زاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم

التذاذ ادبی ، رویای فراموش شده ! ( نقدی بر کتاب های فارسی متوسطه دوم )

تناسب حجم کتاب درسی با ساعت تعیین شده برای تدریس  آن ، موضوع مهمی است که  برنامه ریزی سنجیده ای را طلب می کند/ کاهش ساعت درس زیست شناسی  پایه دهم نیز ، انتقاد دبیران این رشته را  به دنبال داشته است .این در حالی که به ساعت تدریس درس آمادگی دفاعی یک ساعت افزوده شده است/ در کتاب های جدید ، مباحث  دستور زبان از دوره  دوم متوسطه حذف نشده اند ، در یک کتاب مستقل هم نیامده اند ، به صورت یک فصل مستقل در کتاب فارسی  هم ارائه نگردیده اند ، بلکه به شکل جسته و گریخته ، در خلال پرسش های درسی ارائه شده اند و این شیوه غیرمتعارف  ، گیج کننده است/ با جایگزین شدن مباحث دستور  و زبان شناسی در میان پرسش ها  ، مرز بین ( درس )  و ( پرسش ) مخدوش گشته است ،  وسط  پرسش ها ناگهان یک مبحث دستور آمده است  و پس از آن پرسش های درسی ادامه  پیدا می کند/ ادغام ادبیات با مباحث دستور ، یکی از ناکارآمدترین شیوه های تدریس ادبیات است .  در این شیوه لذت خواندن و التذاذ ادبی را قربانی یافتن نقش های دستوری می کنیم/ از آن جایی که پرسش های کتاب ، معیار طرح پرسش برای معلم و دانش آموز می باشند ، ناچار معلم نیز  باید در آزمون ها از این الگوی ناخوشایند ، تبعیت کند/ در کتاب هایی که تا سال پیش در متوسطه دوم  تدریس می شد ، بررسی دستوری در شعر مجاز نبود/ افراط در تداخل دستور در بررسی اشعار ، تیشه به ریشه التذاذ ادبی می زند و تا زمانی که این الگو در کتاب درسی ارائه می شود ،  دبیران  هم این شیوه را دنبال می کنند/ متاسفانه بعضی از  دبیران بدون این که نقدی بر این تداخل ناموزون داشته باشند ، گاه در تداخل دستور زبان با ادبیات ، گوی سبقت را از مؤلفان ربوده اند/ درون مایه کتاب های فارسی – به جز تعداد اندکی از دروس -  معمولا مضامینی  است که شوق و انگیزه ای را در خواننده ایجاد نمی کنند . توجه افراطی  به مباحث تعلیمی  و پند و اندرزی ، با معیارهای فکری نسل امروزی مطابقت ندارد/ در کتاب های فارسی متوسطه  ، آن قدر که از لبنان و ستایش  جنگ سخن  می رود ، حرفی از صلح نیست . مفاهیمی چون صلح طلبی ، آشنایی با سازمان های جهانی چون یونسکو  و یا مراکز فرهنگی چون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان  ، معرفی پیشکسوتان ادبیات کودک در ایران مانند توران میرهادی ، آشنایی با ادبیات دوره مشروطه  و..... در این کتاب ها جایی ندارند/ کم توجهی به ادبیات معاصر و عدم استفاده از آثار شاعران و نویسندگان معاصر ( شاعرانی چون  مشیری ، ابتهاج   و ... داستان نویسانی چون دولت آبادی ، جمال میرصادقی ، رضا براهنی و .... )  هر جا  از معاصران مطلبی ذکر می شود ، معمولا مربوط به ادبیات پایداری و انقلاب اسلامی است . این سوال حتی برای دانش آموزان نیز پیش می آید که به جز این موضوعات در ادبیات  معاصر کشورمان هیچ موضوع دیگری نیست/ بهتر است شرایطی ایجاد شود تا  گاهی  همراه با خوانش شعر ، موسیقی نیز به منظور تلطیف روحیه  مخاطبان به کار گرفته شود . متاسفانه در تمام کتاب های درسی و در برنامه های مدارس ، حرفی از موسیقی نیست . نه یک موسیقدان برجسته معرفی شده است و نه به ارتباط شعر و موسیقی اشاره ای می شود/ ظاهرا مؤلفین ، تاثیر شگرف موسیقی بر روح انسان و لذت همراهی موسیقی  با شعر  را  هنوز باور ندارند...

نقدی بر کتاب های جدید متوسطه دوم فارسی و نگارش

کتاب های درسی از مهمترین بخش های هر نظام آموزشی هستند که می توانند نقش مؤثری در یادگیری ، ایجاد انگیزه و افزایش خلاقیت مخاطبان داشته باشند . کتاب های جدید متوسطه دوم  از سال تحصیلی 96-95 با ورود کتاب های دهم و در سال تحصیلی جاری  با کتاب های یازدهم ، به نظام آموزشی وارد شدند .

در حوزه ادبیات کتاب های  ( فارسی )  و (  نگارش ) به عنوان دروس  عمومی برای تمام رشته ها در نظر گرفته شده است . برای رشته علوم انسانی علاوه بر آنها ، کتاب ( علوم و فنون ادبی ) نیز تدریس می شود .

کتاب  فارسی ، ترکیبی از متون نظم و نثر در بخش های تعلیمی ، غنایی ، حماسی ، ادبیات پایداری ، ادبیات سفر و زندگی ، ادبیات انقلاب اسلامی ، ادبیات داستانی و ادبیات جهان است . پس از هر درس محتوای آن تحت عنوان کارگاه متن پژوهی با طرح پرسش هایی در سه حوزه زبانی ، ادبی و فکری  بررسی می شود .

 

عدم تناسب حجم کتاب با زمان تدریس

 تناسب حجم کتاب درسی با ساعت تعیین شده برای تدریس  آن ، موضوع مهمی است که  برنامه ریزی سنجیده ای را طلب می کند . حدف کتاب  زبان فارسی با  مباحث ( دستور زبان – زبان شناسی - املا )  و گنجاندن همان مباحث  در کتاب ادبیات فارسی با همان دو ساعت در هفته ، همچنین در رشته های علوم انسانی حذف کتاب های تاریخ ادبیات و آرایه های ادبی  و گنجاندن همان مطالب به اضافه درس عروض و قافیه در یک کتاب با دو ساعت در هفته ،  مشکلاتی برای  دبیران و دانش آموزان ایجاد کرده است . کتاب فارسی که شامل  متون نظم و نثر ، دستور ، زبان شناسی ، آرایه و درس آزاد می شود ، هم از نظر حجم و هم از جهت تنوع مطالب ، زمان زیادی را برای تدریس طلب می کند . با برنامه فعلی فرصت چندانی برای خوانش و تشخیص لحن ها و التذاذ ادبی دانش آموزان باقی نمی ماند .

گفتنی است ، کاهش ساعت درس زیست شناسی  پایه دهم نیز ، انتقاد دبیران این رشته را  به دنبال داشته است .

این در حالی که به ساعت تدریس درس آمادگی دفاعی یک ساعت افزوده شده است !!

 

آمیختن ادبیات با  دستور زبان

در کتاب های جدید ، مباحث  دستور زبان از دوره  دوم متوسطه حذف نشده اند ، در یک کتاب مستقل هم نیامده اند ، به صورت یک فصل مستقل در در کتاب های فارسی متوسطه  ، آن قدر که از لبنان و ستایش  جنگ سخن  می رود ، حرفی از صلح نیستکتاب فارسی  هم ارائه نگردیده اند ، بلکه به شکل جسته و گریخته ، در خلال پرسش های درسی ارائه شده اند و این شیوه غیرمتعارف  ، گیج کننده است !!!

با جایگزین شدن مباحث دستور  و زبان شناسی در میان پرسش ها  ، مرز بین ( درس )  و ( پرسش ) مخدوش گشته است ،  وسط  پرسش ها ناگهان یک مبحث دستور آمده است  و پس از آن پرسش های درسی ادامه  پیدا می کند !!  

 

 اگر مؤلفان محترم مباحث دستور ، زبان شناسی و املا را در حد درس و ساعت مستقلی  ندانسته اند ، برای ارائة آنها راه های بهتری هم وجود دارد :

می توان  مباحث دستور و زبان شناسی هر ترم را  به شکل چند مبحث دستوری  مستقل ، در فاصله بین دروس – نه وسط پرسش ها -  ارائه  نمود که هر مبحث  در جای خود  تدریس شود .

نقدی بر کتاب های جدید متوسطه دوم فارسی و نگارش  از طرفی ادغام ادبیات با مباحث دستور ، یکی از ناکارآمدترین شیوه های تدریس ادبیات است .  در این شیوه لذت خواندن و التذاذ ادبی را قربانی یافتن نقش های دستوری می کنیم . در حالی که مولفین  در مقدمه کتاب های جدید  و در دوره های ضمن خدمت کشوری اعلام کرده اند  ، بیشترین هدف در این کتاب ها ، پرورش مهارت های خوانداری ، آشنایی با انواع لحن ها و ایجاد طراوت ذهنی است اما در عمل با ادغام  مباحث دستور و زبان شناسی  در شعر و نثرهای  ادبی ، زمانی برای التذاذ ادبی نمانده است .

اگرچه بررسی اشعار  و متون ادبی  و یافتن آرایه ها ، بخشی از خوش آهنگی و زیبایی  شعر را  می گیرد اما ناچار در کلاس ادبیات باید اشعار بررسی شوند و دبیر هنگام بررسی اشعار و متون تشخیص می دهد اگر نکته دستوری به تبیین بهتر مطلب کمک می کند ،  گفته شود . در غیر این صورت ورود  به حوزه دستور  چندان ضرورتی ندارد .  مطالبی چون مقایسه اشعار شاعران ، بررسی دیدگاه های شاعران یک دوره  و .... بیشتر به جذابیت تدریس  کمک می کند .

در  کتاب های جدید ، در پرسش های قلمرو زبانی ، پرسش های دستوری و زبان شناسی در حوزه  شعر  مطرح شده است و این آمیختگی دستور در بررسی اشعار ، ذهن مخاطب را از التذاذ ادبی دور می سازد .

از آن جایی که پرسش های کتاب ، معیار طرح پرسش برای معلم و دانش آموز می باشند ، ناچار معلم نیز  باید در آزمون ها از این الگوی ناخوشایند ، تبعیت کند . از طرفی در بارم بندی امتحان فارسی که  ابلاغ  شده است ، بارم دستو زبان در آزمون پایانی و بارم درک معنی و مفهوم یکسان  پیش بینی شده است  که  منطقی به نظر نمی آید .

ادغام ادبیات با مباحث دستور ، یکی از ناکارآمدترین شیوه های تدریس ادبیات است .  در این شیوه لذت خواندن و التذاذ ادبی را قربانی یافتن نقش های دستوری می کنیم  اهل ادب می دانند که  زبان شعر در بسیاری مواقع هنجار دستوری ندارد و شاعر هنگام سرودن شعر به جایگاه مفعول ، فعل ، مضاف الیه ، ساده و مشتق بودن واژه ها و تعداد جمله ها نمی اندیشد . شعر اگر هنجار دستوری داشته باشد ،  این هنجار از پیش تعیین شده نیست بلکه بدین صورت بر زبان شاعر جاری شده است ؛ به قول مولوی : تا که هشیارم  و  بیدار ، یکی دم نزنم .....

به همین دلیل در کتاب هایی که تا سال پیش در متوسطه دوم  تدریس می شد ، بررسی دستوری در شعر مجاز نبود .  ظاهرا مولفین بر این باور  بودند  که زبان شعر برای خلق زیبایی ، التذاذ ادبی و تاثیرگذاری است و لزومی ندارد  شعر را چکش کاری کنیم تا  تعداد مفعول ها و ضمایر پیوسته و نوع فعل ها را تشخیص دهیم  و طرح  نکات دستوری معمولا در نثرهای عادی  بررسی می شد . افراط در تداخل دستور در بررسی اشعار ، تیشه به ریشه التذاذ ادبی می زند و تا زمانی که این الگو در کتاب درسی ارائه می شود ،  دبیران  هم این شیوه را دنبال می کنند .

متاسفانه بعضی از  دبیران بدون این که نقدی بر این تداخل ناموزون داشته باشند ، گاه در تداخل دستور زبان با ادبیات ، گوی سبقت را از مؤلفان ربوده اند  !!

چنانچه بیشترین زمان تدریس فارسی به بررسی مباحث دستوری و یافتن آرایه های ادبی دور از ذهن ، اختصاص یابد ، نه فرصتی برای خوانش می ماند و نه لذتی از  ادبیات حاصل نمی شود . اگر در این آمیختگی ، راه افراط را در پیش گیریم ، زمینه انزجار ادبی را به خوبی در بین نوجوانان فراهم کرده ایم . ( بر اساس اظهارات خود دانش آموزان )

 

محتوای کتاب های ادبیات فارسی

درون مایه کتاب های فارسی – به جز تعداد اندکی از دروس -  معمولا مضامینی  است که شوق و انگیزه ای را در خواننده ایجاد نمی کنند . توجه افراطی  به مباحث تعلیمی  و پند و اندرزی ، با معیارهای فکری نسل امروزی مطابقت ندارد .  بخش عمده کتاب های متوسطه اول و متوسطه دوم ، به ادبیات سنتی تعلیمی و نصایح تکراری اختصاص دارد . ( قابوسنامه ، اسرار التوحید ، روضه خلد و..... ) در فصل های ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری ، مطالب و اشعار همان هایی است که سالهاست در شعارها  و سرودهای  انقلابی  از تریبون ها می شنویم .

متاسفانه در تمام کتاب های درسی و در برنامه های مدارس ، حرفی از موسیقی نیست . نه یک موسیقدان برجسته معرفی شده است و نه به ارتباط شعر و موسیقی اشاره ای می شود  در ادبیات غنایی دروسی ارائه می شوند که بیشتر یادآور ادبیات دینی است تا  ادبیات غنایی ( جمال و کمال ، پایه دهم ) و ( باران محبت پایه یازدهم )

در کتاب های فارسی متوسطه  ، آن قدر که از لبنان و ستایش  جنگ سخن  می رود ، حرفی از صلح نیست . مفاهیمی چون صلح طلبی ، آشنایی با سازمان های جهانی چون یونسکو  و یا مراکز فرهنگی چون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان  ، معرفی پیشکسوتان ادبیات کودک در ایران مانند توران میرهادی ، آشنایی با ادبیات دوره مشروطه  و..... در این کتاب ها جایی ندارند .

لازم به ذکر است درس هایی انتخابی از شاهنامه چون « گُرد آفرید » و  « کاوه آهنگر » همچنین « قاضی بُست » از تاریخ بیهقی ، لیلی و مجنون نظامی ، « طوطی و بقال » از مولوی و  از معاصران « قصه عینکم » از رسول پرویزی و « در امواج سند » از مهدی حمیدی ، « ذوق لطیف » از اسلامی ندوشن ،  از دروس برجسته این کتاب ها هستند .

روان خوانی ها  هم غالبا  در حوزه ادبیات انقلاب و خاطره نویسی های دفاع مقدس جای می گیرند . افراط در این مباحث برای نوجوانان که از تمام تریبون ها هم این ها را می شنوند ، ملال  آور شده است .

قرار دادن بعضی دروس که سرشار از  نکته ، شعر و آرایه است ، در روان خوانی ها ، نا به جاست . (درس خسرو - در پایه دهم )

 

کاستی های دیگر کتاب فارسی

* طولانی بودن بعضی دروس  در پایه یازدهم  ( آغازگری تنها ) چهار صفحه . (  تا غزل بعد ) بیش از چهار صفحه ) ( دیدار)  بیش از چهار صفحه ،  ( آذرباد )  بیش از چهار صفحه

* نبودن اَعلام ( نام اشخاص ، مکان ها و ... ) در پایان کتاب ، از ضعف های آشکار کتاب های فارسی دهم و یازدهم است.

*عدم ارائه تعاریفی از انواع ادبی ( غنایی ، تعلیمی و..... ) حتی در حد دو سه سطر .        

* اشتباهاتی چون انتساب شعر یک شاعر  به سهراب سپهری ( صفحه 49 فارسی یازدهم ) !

*کم توجهی به ادبیات معاصر و عدم استفاده از آثار شاعران و نویسندگان معاصر ( شاعرانی چون  مشیری ، ابتهاج   و ... داستان نویسانی چون دولت آبادی ، جمال میرصادقی ، رضا براهنی و .... )  هر جا  از معاصران مطلبی ذکر می شود ، معمولا مربوط به ادبیات پایداری و انقلاب اسلامی است . این سوال حتی برای دانش آموزان نیز پیش می آید که به جز این موضوعات در ادبیات  معاصر کشورمان هیچ موضوع دیگری نیست ؟ !

* نامشخص بودن نظریه در مقوله های دستوری و عدم تثبیت نامگذاری ها (  تغییر نام مشتق به وندی در کتاب دهم  )

 

صفحه آرایی کتاب ها

فونت انتخابی کتاب های فارسی ، نگارش و فنون ادبی ، ریز است . حتی شماره صفحه هم خوانا نیست !  متن ها ریز و  فاصله بین سطرها بسیار کم  نقدی بر کتاب های جدید متوسطه دوم فارسی و نگارشمی باشد . این در حالی است که حاشیه صفحات ، سفید است . بدین ترتیب لذت دیداری که معمولا با دیدن صفحات و تصاویر کتاب حاصل می شود ، در این کتاب ها مورد توجه قرار نگرفته است .

 

نقاط قوّت کتاب های فارسی

تفکیک پرسش ها به سه قلمرو ( زبانی ، ادبی و فکری ) نظم و انسجام بهتری به پرسش ها داده است و مخاطبین می توانند  در نقد هر اثر ، این بخش ها را تفکیک نمایند .

ارائه دروسی تحت عنوان روان خوانی ها ، گام مثبتی است برای ارائه متونی که درک پیام و لذت ادبی در آن ها بیشتر مطرح است تا شرح و تفسیر متن . 

درس آزاد فرصت خوبی است تا نوجوانان ادبیات و فرهنگ بومی منطقه خود را  بشناسند و به دیگران معرفی کنند.

***

در تالیف کتاب های فارسی ، انتخاب متون متناسب با سن و نیازهای نوجوانان ، دعوت به صلح و انسان دوستی و معرفی آثار برجسته ادبی باید مورد توجه قرار گیرند تا شوق خواندن ادبیات  و التذاذ ادبی ، برای مخاطبان فراهم گردد .

نقدی بر کتاب های جدید متوسطه دوم فارسی و نگارش

 بهتر است شرایطی ایجاد شود تا  گاهی  همراه با خوانش شعر ، موسیقی نیز به منظور تلطیف روحیه  مخاطبان به کار گرفته شود . متاسفانه در تمام کتاب های درسی و در برنامه های مدارس ، حرفی از موسیقی نیست . نه یک موسیقدان برجسته معرفی شده است و نه به ارتباط شعر و موسیقی اشاره ای می شود .

ظاهرا مؤلفین ، تاثیر شگرف موسیقی بر روح انسان و لذت همراهی موسیقی  با شعر  را  هنوز باور ندارند !

   رَباب و چنگ به بانگِ بلند می گویند            که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید

شنبه, 03 آذر 1396 20:15 خوانده شده: 5199 دفعه

در همین زمینه بخوانید: