چندی پیش خبری با عنوان « حکم انفصال مدیر آموزش و پرورش یکی از مناطق تهران » در صدای معلم منتشر گردید ( این جا). آقای مجید خنتان هنر آموز یکی از هنرستان های منطقه 9 تهران و مسئول سابق هسته گزینش اداره آموزش و پرورش این منطقه در دولت دهم به دیوان عدالت اداری شکایت کرده بود که به بهانه های واهی از دریافت حقوق و مزایا محروم شده بود و دیوان عدالت اداری پس از رسیدگی ، به نفع وی رای صادر کرده بود و از آموزش و پرورش خواسته بود که حکم حقوقی این معلم اصلاح شود.
« سعید ربوشه » رییس منطقه موضوع را به واحد حقوقی اداره ارجاع می دهد . واحد حقوقی این اداره در پاسخ گفته بود که این اشل حقوقی برای همه یکسان اعمال می شود و اجحافی در حق مشار الیه صورت نگرفته است.
با رای اصراری در شعبه تجدید نظر، در نهایت مدیر آموزش و پرورش این منطقه به یک سال انفصال از خدمت و پرداخت خسارت های مالی تحمیل شده به معلم نامبرده محکوم شد.
متعاقب این حکم رییس منطقه از شاکی مهلت خواست که اصلاح حکم بار دیگر در کارگزینی بررسی شود و اگر نظر شاکی تامین شود وی از شکایت خود صرف نظر کند و اگر نظر شاکی تامین نشد، شاکی حکم صادره را به دایره اجرای احکام ببرد.
بر اساس شنیده ها با گذشت دو هفته، احکام شغلی معوقه آقای « مجید خنتان » صادر گردیده است و ایشان با دریافت حق و حقوق خود از شکایت صرف نظر کرده و بدین ترتیب با توقف اجرای حکم ، احتمالا مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران از خدمت منفصل نمی شود.
پرسش این است که اگر پرداخت حقوق و معوقات شاکی طبق مقررات آموزش و پرورش امکان پذیر بوده است، چرا تا قبل از محکومیت رییس منطقه به انفصال انجام نشده است و اگر پرداخت معوقات قانونی نیست و اکنون برای جلب رضایت شاکی چگونه این امر امکان پذیر شده است،منابع پرداختی به شاکی از کجا تامین شده است ؟
طبق گفته برخی مسئولان، دیون برخی از فرهنگیان بیش از 5 سال است که پرداخت نشده است.
آیا معلمان طلبکار باید همین پروسه را برای احقاق حقوق خود طی کنند؟
اما پرسش مهم تر این است که دلیل بزرگ نمایی رسانه ای این خبر، از سوی رسانه های مخالف دولت و طیفی که اصطلاحا " اصول گرا " نامیده می شود از شکایت ساده یک معلم چه بود ؟
آیا یک معلم معمولی که پیشینه کار اداری در هسته گزینش و دیگر دوایر اداری را ندارد ، می تواند حقوق معوقه خود را از از راه شکایت به دیوان و با حمایت رسانه ها بگیرد؟
این اتفاق و مسیری که آقای خنتان پیمود می تواند برای معلمان دیگر که حقوق قانونی آنها سال ها به تعویق افتاده است، یک سرمشق باشد. یک نکته دیگر هم می تواند باعث خوشحالی معلمان شود.
نکته این است که اگر معلمان به حقوق قانونی خود آشنا باشند و مطالبات خود را از مسیرهای قانونی پی گیری کنند احتمالا زودتر و با هزینه کمتر به نتیجه می رسند.
پایان گزارش/