چاپ کردن این صفحه

کامل حسینی / معلم شاغل در گیلان

تنبیه بدنی در مدارس و ظرفیت های فراموش شده !

کامل حسینی / معلم شاغل در گیلان  به نظر می‌رسد تضاد و کشمکش در دنیای امروز بین دو قشر یا گروه دانش‌آموزان و معلمان بیشتر می‌شود. بین این دو گروه در نظام آموزشی جدید به جای همگرایی روحی و عاطفی، گونه‌ای واگرایی رشد کرده است که تا حدودی مولود نظام حقوقی و فرهنگی و آموزشی دنیای مدرن است.

می توان گفت تا حدودی در دنیای سنتی بیشتر رابطه دانش‌آموز و معلم یا شاگرد و استاد یا عالم و متعلم بر پایه اخلاقی و نوعی فروتنی و تسلیم و اطاعت شاگرد و در مقابل نوعی ایثار فراوان و از خود گذشتگی استاد بود اما در دنیای نو این رابطه تغییر ماهیت داد و شالوده هایش را بیشتر بر پایه انتظارات حقوقی و قانونی بنا نهاد.

آبشخور تکالیف و حقوق طرفین، بیشتر حقایقی استعلایی بودند اما با گسترش نظام آموزشی و دگرگون شدن آن تغییر ماهیت داد و کسب امتیازات عینی مانند نمره و کسب مدرک بر این رابطه بیشتر سایه انداخت.

البته غرض ما در اینجا قضاوت اخلاقی در مورد این مسئله نیست بلکه مطرح کردن یکی از مسائل و تضادهایی است که به واسطه این تغییرات به وجود می‌آیند. چالشی که بر اثر تضاد منافع و انتظارت دو گروه معلم و دانش‌آموز به وجود می‌آید گاهی سبب بروز یک مشکل به ظاهر معمولی اما مهم سرچشمه می‌گیرد و آن هم مسئله "تنبیه بدنی"است.

شاید در دنیای قدیم مسئله تنبیه بدنی به دلایل معرفتی و فرهنگی و عرف آن روزگار مورد تایید و پذیرش حتی دانش‌آموزان (شاگرد) بود اما بی گمان در دنیای امروز با چرخشی عرفی ومعرفتی و حقوقی مردود و حتی در بیشتر زمان‌ها قابل پیگرد قانونی است.

در حقیقت امروزه معلمان تا حدودی بیشتر پذیرفته اند که تنبیه بدنی سبب باز تولید خشونت می‌شود یعنی دانش‌آموزان اگر در معرض تنبیه بدنی و خشونت فیزیکی و حتی کلامی در مدرسه قرار بگیرند ممکن است دانش‌آموزان یاد بگیرند هنگام برخورد با دیگران تلاش می‌کنند که با قهر و خشونت مسائل خود را پیش ببرند.

مشکل دیگر تنبیه بدنی احتمال وارد آمدن نقایص بدنی و جراحت هایی است که برای دانش‌آموزان ممکن است پیش بیاید.این دو مورد شاید عمده ترین دلایلی باشند که منع تنبیه بدنی را امری موجه می‌نمایند.

بنابراین امروزه اکثرا عدم به کارگیری تنبیه‌بدنی را پذیرفته‌ایم منتهی باید این قید اخلاقی را هم فراموش نکنیم که در صورت تنبیه بدنی جزئی و در موارد خیلی نادر قرار نیست که معلم تنبیه‌کننده مورد هتک حرمت یا دادگاهی قرار بگیرد بلکه گاهی باید به دانش‌آموزان هم فهماند و یاد داد که احترام بزرگترها واجب است و تنبیه بدنی جزئی و نادری هم که اتفاق بیفتد تا حد امکان از طرف دانش‌آموز پذیرفته شود تا رسم احترام به بزرگترها از جمله معلم فراموش نشود (که پذیرفتن تنبیه بدنی خیلی کم در موارد اندک یکی از نشانه‌های احترام به بزرگترها هم می‌باشد).

اما در اینجا وجود یک آلترناتیو نیاز است تا بتواند در غیاب "تنبیه بدنی"روند تنبیه منطقی و قانونی برای کاستن از ناسازگاری‌ها و بداخلاقی‌ها ادامه یابد.

امروزه بسیاری از معلمان و حتی اولیای گرامی تا حدودی با یک تناقض روبه‌رو شده‌اند؛ تناقض این است که اگر تنبیه بدنی در مدارس ممنوع شده است آیا با این ممنوعیت راه بی انضباطی و ناسازگاری دانش‌آموزان را هموار تر نکرده ایم؟

باید به یاد داشته باشیم که اگر تنبیه بدنی ممنوع شده است باید در مقابل، قدرت و اختیار دیگری به معلم داد تا بتواند تا حدودی مانع بی انضباطی و شلوغی بعضی دانش‌آموزان شود.

همچنین همیشه و به طور مداوم برنامه‌ها و بحث و تصمیم گیری‌های کارشناسانه به بحث جایگزینی تنبیه بدنی اختصاص داده شود تا دانش‌آموزان از"قانون ممنوعیت تنبیه بدنی" جهت قانون شکنی در مدرسه بهره‌ نبرند. بودن یا نبودن "تنبیه بدنی "مسئله این نیست بلکه مسئله بر سر گونه‌ای از تنبیه است که خصلت بازدارندگی دارد اما در عین حال عاری از خشونت فیزیکی است.

بدیهی است که درایت معلم در به کارگیری جایگزینی‌ها نقش مهمی دارد اما باید دقت کرد که نباید در این فرآیند، حل مشکل ناسازگاری و بی‌انضباطی دانش‌آموزان را تنها بر عهده معلمان گذاشت و انتظار داشته باشیم معلم به تنهایی و با هنر معلمی خود همراه با مشکلات و سختی‌های تدریس با دانش‌آموزانی مدارا نماید که به کارگیری بیشتر روش‌های مهربانانه معلم در آنها بی تاثیر است بلکه باید برای حل معضل،از مشاوران زبده و کارآموز و مدیران مقتدر و جدی برای همکاری با معلمان و کاستن مشکلات تربیتی دانش‌آموزان بهره ببریم.

نظام پرورشی و آموزشی هنگامی موفق می‌شود که در صورت حذف تنبیه بدنی و خشونت فیزیکی علیه دانش‌آموزان بتواند با بحث و بررسی و تحقیقات روان‌شناسانه اما واقع‌گرایانه جایگزین‌های مناسب و کارآمد را با قدرت تضمین اجرایی ارائه کند.اما تنها توصیه صرف به عدم تنبیه بدنی یا ارائه راهکارهایی غیرواقعی و ایده‌آل محض،روند کار معلمی را با اختلال روبه رو می‌سازد.

نگارنده مدعی نیست که در غیاب جایگزین مناسب و موثر از تنبیه بدنی و خشونت بهره ببریم بلکه مدعی این حقیقتم که باید تمام تلاش و اقداماتی را به کار برد تا در جایگزین مناسب برای تنبیه بدنی اعمال شود که هم حرمت و شخصیت دانش‌آموزان و هم شخصیت و قدرت معلم در کلاس حفظ شود. رفتار و خط مشی‌هایی وجود دارد که اکثرا سبب پیشگیری از چنین ناسازگاری‌ها می‌شود و حقیقتا پیشگیری بهتر از درمان است اما بحث ما در اینجا مطرح نمودن پیشگیری‌ها نیست بلکه اعمال جایگزین‌های مناسب و منطقی به جای تنبیه بدنی است که از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند بخشی از دغدغه‌ها و مشکلات تربیتی در مدرسه برای معلمان و مشاوران و مدیران را از طریق قانونی حل و فصل نماید.

امروزه گاهی مطرح می‌شود که مانند گذشته در نمره و امتحان سخت گیری نمی‌شود و همین مسئله سبب عدم ترس دانش‌آموزان از مدرسه و معلم شده است.سهل انگاری در امتحان و نمره شاید زمینه شلوغی و ناسازگاری و بی ارزشی مدرسه و عدم درس خواندن را در ذهن دانش‌آموزان بیافریند، اما این را هم باید در نظر داشت که گاهی ناسازگاری و تخلف توسط دانش‌آموزانی رخ می‌دهد که از قضا از لحاظ درسی تا حدودی جلوتر از بقیه هستند.

همچنین باید در نظر داشت به سبب شلوغی و ناسازگاری نمی‌توان دانش‌آموزان را از نمره واقعی محروم نمود یعنی این منطقی و اخلاقی نیست که تنها به سبب مزاحمت و ناسازگاری دانش‌آموزی را در درس مثلا ریاضی یا ادبیات انداخت بلکه باید راه حل دیگر به کار برد از جمله اعمال "نمره انضباط".

روش اعمال "نمره انضباط" اگر کارشناسانه و در عین حال مقتدرانه اعمال شود، می‌تواند تا حدودی به عنوان جایگزینی مناسب در کنار سایر روش‌ها مفید واقع شود.

متاسفانه امروزه نمره انضباط به سبب عدم جدیت کافی در آن، اثر بخشی خود را از دست داده است.در مدارس تفاوت چندان بین نمره انضباط دانش‌آموزان دیده نمی‌شود و معمولا نمره بسیار بالا به همه داده می‌شود و در بعضی مدارس این نمره تنها توسط مدیر گذاشته می‌شود.

باید تا حدودی باید نمره انضباط قادر باشد تفاوت در رفتار و میزان مسئولیت‌پذیری و سایر پارامترهای سلامت رفتاری یک دانش‌آموز را مشخص نماید و از طریق اعمال این "نمره انضباط" دانش‌آموزان از یکسری تشویق‌ها و مزایا یا تنبیهات و تفاوت ها برخوردار گردند.

منتها باید این برخورداری و تشویق ها یا محرومیت ها و تنبیهات توسط مدیران و مشاوران به طور دقیق و موثری شرح و توضیح داده شود تا دانش‌آموزان بدانند که هدف از اعمال مقتدرانه اما دلسوزانه "نمره انضباط" اذیت و کینه توزی و رسوا ساختن دانش‌آموزان نیست بلکه نوعی اجرای عدالت و هشدار و آگاه ساختن دانش‌آموزان به آسیب‌های رفتاری و ناسازگاری‌های آنان در مدرسه است ؛ همچنین اعمال نمره انضباط نباید به روش‌هایی صورت بگیرد که عزت نفس و اعتماد به نفس دانش‌آموزان را لکه‌دار نماید.

بدیهی است که روش‌ها و جایگزین‌های متعددی وجود دارد که میزان تاثیرگذاری آنها هر کدام با توجه به موقعیت و فرهنگ‌ها و روحیات گوناگون دانش‌آموزان متفاوت است و همان طور که گفته شد باید به طور مفصل و علمی مورد بررسی قرار گیرند تا در نهایت در راستای تعلیم و تربیتی عاری از خشونت فیزیکی اما مقتدرانه بتوانیم کج رفتاری‌ها را برای همیشه مهار نماییم.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شنبه, 18 دی 1394 21:32 خوانده شده: 2905 دفعه

در همین زمینه بخوانید: