گروه گزارش/
امروز 13 آبان به مناسبت « روز دانش آموز » نام گذاری شده است .
دانشآموزان، پرجمعیتترین قشر جامعه هستند که تمامی گروههای سنی 6 تا 18 ساله مدرسهرو را شامل میشوند. همه دولتها برای دانشآموزانشان هزینه و برنامهریزی لازم را انجام میدهند. پس از جنگ جهانی دوم و به یاد تمام دانشآموزانی که از همه کشورهای درگیر درطول جنگ کشته شدند، 17 نوامبر هرسال به عنوان « روز جهانی دانشآموز » تعیین شد. اما همچون «روز جهانی معلم » نیز این مناسبت را نه بسیاری می دانند و نه در تقویم رسمی جایی برای آن باز شده است . این روز، دو مناسبت دیگر یعنی تبعید امام خمینی و تسخیر سفارت پیشین آمریکا را هم دارد.
در ایران ، روز 13 آبان هر سال که مصادف با حضور و شهادت 56 نفر از دانشآموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران بود، به عنوان روز دانشآموز اعلام گردید.
تاریخچه روز دانش آموز
« روز سیزده آبان ده ها نفر از دانش آموزان دبیرستان های نزدیک دانشگاه تهران با تعطیل کردن کلاسهای درس به سمت دانشگاه راهپیمایی و سر راه خود دبیرستان های دیگر را نیز تعطیل کردند. نزدیک دانشگاه ، سربازان ارتش با شلیک تیر هوایی و انفجار گاز اشکآور به مقابله با دانشآموزان پرداختند و آنها را متفرق کردند. دانشآموزان هم شعارهای « مرگ بر شاه » و « معلم به پا خیز محصلت کشته شد » سر دادند. سربازان در پیادهروی مقابل دانشگاه تا اطراف پارک دانشجو مستقر بودند و دانشجویان و مردم در محوطه دانشگاه، پشت میلههای سبز ، روبهروی سربازان شعار می دادند. عقربه های ساعت، یازده صبح را نشان می داد ، قرار بود جمعیت که بیشتر آنها دانشجو بودند ، از دانشگاه به سوی منزل آیتالله طالقانی در پیچشمیران راهپیمایی کند. آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری روز نهم آبان از زندان آزاد شده بودند. مردم شعار می دادند و سربازان را دعوت میکردند تا به انقلاب اسلامی و مردم بپیوندند.
بر اساس گزارش یک شاهد عینی ناگهان یک سرباز که تحت تاثیر قرار گرفته بود، واحد تحت فرماندهی خود را رها کرد و به سوی مردم دوید، افسر فرمانده به سوی وی شلیک کرد و درگیری آغاز شد. مردمی که غافلگیر شده بودند، پشت ماشینها، درختها و در جوی کنار خیابان پناه میگرفتند. عدهای مجروحین را به دانشکده ی پزشکی میرساندند. گروههای کوچکی از مردم و به خصوص دانشآموزانی که از جاهای مختلف به سوی دانشگاه میآمدند با شنیدن صدای تیراندازی به سوی دانشگاه دویدند. مرکز درگیری در محوطه ورودی دانشگاه جلوی سر در اصلی قرار داشت. نظامیان وارد محوطه دانشگاه شدند و شروع به تیراندازی و انفجار گاز اشکآور کردند. دانشآموزان و دانشجویان برای خنثی کردن اثرات گاز اشکآور، مقوا و کاغذ و شاخه ها و برگهای خشک درختان را آتش زدند. گروه فیلمبردار تلویزیون دولتی ، از تمام این اتفاقات فیلم برداری کرد . کارکنان انقلابی تلویزیون در اقدامی شجاعانه فیلم درگیری های دانشگاه را همان شب در برنامه خبر ، به مدت دو دقیقه نمایش دادند. پخش تصاویر تیراندازی ارتش به سوی مردم بی سلاح ، بینندگان میلیونی تلویزیون را به شدت مبهوت و خشمگین کرد. گروه دیگری از تظاهرکنندگان در بیرون دانشگاه به سمت خیابان های آناتول فرانس (قدس فعلی) و بزرگمهر حرکت کردند و شیشههای ساختمان حزب رستاخیز و نگهبانی برق دانشگاه را شکستند. در خیابان تختجمشید (طالقانی فعلی) بانک صنایع و معادن مورد حمله تظاهرکنندگان قرار گرفت. بعد از تیراندازی و خروج ماموران از دانشگاه و انتقال زخمی ها به بیمارستان، تظاهرکنندگان در خیابان های اطراف دانشگاه پلاکاردهایی مانند « دانشگاه شهید داد » و « شهادت 56 نفر در دانشگاه» سردست گرفتند و خبر درگیری و کشتار در دانشگاه را به اطلاع مردم رساندند. فضای مدارس و خانواده ها به گونه ای دانش آموزان را پرورش و جهت داده که آن ها از ترس لطمه خوردن به « نمره » و « تابلو شدن » در کلاس و مدرسه سعی می کنند همرنگ جماعت شده و حتا از طرح کوچک ترین انتقاد نسبت به دیگران اجتناب ورزند .
مقامات فرمانداری نظامی تهران اعلام کردند که در وقایع دانشگاه در روز 13 آبان ، هیچکس کشته نشده تنها سه نفر مجروح شدهاند. دکتر عبدالله شیبانی، رئیس وقت دانشگاه تهران گفت که درگیری های روز 13 آبان تنها چهارده مجروح به جای گذاشته است. روزنامه کیهان به نقل از رادیو ایران، نوشت که تا ساعت 12 شب، دوازده نفر از مجروحانی که در بیمارستان پهلوی منتقل شده بودند درگذشتهاند و حال دو نفر دیگر از آنها وخیم است.
بنا به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی در میان شهدای انقلاب تنها نام دو نفر به نام های مصطفی حاجی و سید مهدی سید فاطمی ثبت شده که تاریخ شهادت شان 13 آبان 1357 است. ( دایرةالمعارف انقلاب اسلامی، سوره، حوزه هنری، 1389، ج 2) .
نمایندگان مجلس ، سعی کردند ، انتقادها را به سمت نخستوزیر وقت و دولت آشتی ملی او جهت دهند ، اما شاه همچنان در سیبل شعارهای مردم بود. حادثه 13 آبان 1357 پیامدهای سهمگینی برای حکومت شاه داشت روز 14 آبان تعدادی از ساختمان های دولتی، موسسات عمومی و اتوبوس های شرکت واحد به نحو مشکوکی به آتش کشیده شد ، ماموران حکومت نظامی هم فقط نظاره می کردند.
ابوالفضل قاضی، وزیر علوم و آموزش عالی، در اعتراض به کشتار دانش آموزان و دانشجویان در 13 آبان استعفا کرد. کابینه شریف امامی هم دو روز بعد و با عمری 70 روزه مجبور به استعفا شد و جای خود را به دولت نظامی غلامرضا ازهاری داد. شاه نیز در پیامی که در 15 آبان از تلویزیون پخش شد، گفت:
«من صدای انقلاب شما ملت ایران را شنیدم».
پیام شاه را مردم نشانه ضعف و زوال رژیم دانستند. با وجود آن در وزارت آموزش و پرورش ، تشکل های مختلف با پسوند دانش آموز تاسیس شده اما به نظر می رسد بسیاری از دانش آموزان نه این تشکل ها را می شناسند و نه اعتمادی به آن ها دارند .
امام خمینی روز 14 آبان طی پیامی به ملت ایران از اقامتگاه خود در نوفل لوشاتوی فرانسه ، واقعه دانشگاه را محکوم کرد و شاه را مسئول تمام خرابی ها و خیانت ها دانست. ایشان ضمن دعوت مردم به صبر فرمود: «من از این راه دور چشم امید به شما دوختهام ... و صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم.» ( این جا )
پس از گذشت بیش از 4 دهه از این واقعه ، به نظر می رسد در گرامی داشت این روز ، خبری از مطالبات و خواست های کم رنگ ترین عنصر تعلیم و تربیت یعنی دانش آموز نیست و این در حالی است که مقامات در سطوح و رده های مختلف راسا و دائما از سوی حدود 15 میلیون دانش آموز سخن می گویند .
محتوای این سخنان اکثرا بار سیاسی داشته و خبری از واقعیات مدرسه و مطالبات اصلی دانش آموزان در آنان نیست .
با وجود آن در وزارت آموزش و پرورش ، تشکل های مختلف با پسوند دانش آموز تاسیس شده اما به نظر می رسد بسیاری از دانش آموزان نه این تشکل ها را می شناسند و نه اعتمادی به آن ها دارند .
نهادهاي دانش آموزي موجود مانند انجمن های اسلامي ، بسيج دانش آموزی ، شورای دانش آموزی ، مجلس دانش آموزی و... تمامآ دولتي بوده و سازوكارهاي حاكم بر آنان توسط مقامات وزارتي تعيين مي گردد . هيچ راهي براي متشكل شدن دانش آموزان در تشكل هايي كه خود آن ها را تعريف مي كنند وجود ندارد و آن ها ابزارهايی هستند كه با برنامه ريزی های مقامات ذيربط ؛ امروزی را تجربه مي كنند كه خود در شكل گيری آن ها هيچ نقشي نداشته اند .
آن ها نمی توانند تریبونی برای پژواک « صدای دانش آموز » از سوی دانش آموزان باشند .
« شورای دانش آموزی » که در آیین نامه اجرایی مدارس ، به عنوان رکن مدرسه تعریف شده است اما دانش آموزان آن را خیلی جدی نمی گیرند و شناخت چندانی از کارکرد و وظایف آن ندارند . این شورا هم مانند بسیاری از ارکان شکل اداری و فرمالیته پیدا کرده و نتوانسته است به بازشناسی جایگاه دانش آموز در نظام آموزشی کمک چندانی نماید .
وضعیت به گونه ای شده است که حتی مسئولان اداری آموزش و پرورش در انتخابات « مجلس دانش آموزی » دخالت می کنند و با وجود گزارش های پیشین « صدای معلم » در مورد برخی تخلفاتی که صورت گرفت اما باز هم قصد و اراده جدی برای به رسمیت شناختن سلایق و دیدگاه های مختلف دیده نمی شود .
این ارکان دانش آموزی حتی نمی توانند انتقادات صریح و شفاف خود را در قالب بیانیه ، نامه و... ابراز دارند .
« یکی از تلاشهای شایسته ، تهیه «منشور ملی حقوق دانش آموز » در 7 فصل و 54 ماده بود که در سالهای پایانی دوران اصلاحات در مجلس دانشآموزی تهیه و البته با برآمدن دولت اصولگرا کنار گذاشته شد. متنی که در مجلس دانشآموزی نوشته شد و قرار بود نقشه راهی برای آشنایی دانشآموزان، آموزگاران، دولتمردان و ... با حقوق دانشآموزی باشد، دارای مفاهیم و گزارههای ارزشمندی بود که میتوانست نسلی را پرورش دهد که در آینده سنگبنای جامعهای حقوق مدار و جهانی باشند. پس از گذشت بیش از 4 دهه از این واقعه ، به نظر می رسد در گرامی داشت این روز ، خبری از مطالبات و خواست های کم رنگ ترین عنصر تعلیم و تربیت یعنی دانش آموز نیست و این در حالی است که مقامات در سطوح و رده های مختلف راسا و دائما از سوی حدود 15 میلیون دانش آموز سخن می گویند .
در بند پنجم مقدمه این منشور میخوانیم: «بیتردید مسیر سعادت یک جامعه از میان افکار، اندیشهها و میزان پای بندی افراد آن جامعه به میثاقهای ملی میگذرد، با توجه به اینکه مهمترین رسالت آموزش و پرورش در یک کشور باید آماده ساختن دانشآموزان برای پذیرفتن نقشهای اجتماعی و حضور فعال و مشارکتجویانه در جامعه و تعیینکننده حدود روابط انسانی- اجتماعی و سازوکارهای این روابط در هر کشور قانون اساسی آن کشور میباشد. این منشور بر آن است زمینههای لازم برای پذیرش و آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی را در دانشآموزان در قالب عناوین حقوقی مربوط به آنها علاوه بر پذیرش و آشنایی دانشآموزان با آییننامهها و مصوباتی که مستقیماً مربوط به آنها میباشد (در قالب حقوق خود) زمینههای مناسب را جهت پذیرش و عملیترشدن هر چه بیشتر این مصوبات ایجاد کند.( این جا )
اما سال هاست که می گذرد اما اراده جدی برای ابلاغ و اجرایی کردن آن مشاهده نمی شود . ( این جا )
سه سال پیش ، احمد عابدینی معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان چنین می گوید : ( این جا )
« حقوق دانش آموز در نظام تعلیم و تربیت، حقوقی است که یک فرد در حال آموزش یا به سبب آموزش از آن بهره مند میشود بنابراین برای رسمی شدن این موضوع قرار شد بررسیهای لازم را روی پیشنویس حقوق دانش آموزی انجام شود تا در نهایت با دقت و جامعیت بیشتری این سند به تصوب برسد.
امیدواریم منشور حقوق دانشآموزی هرچه زودتر تدوین و ابلاغ شود تا دانش آموزان نسبت به حقوق خود آشنایی و شناخت کافی پیدا کنند.
متاسفانه در بسیاری از مواقع افراد از حقوق خود آگاه نیستند یا آنقدر این قوانین در لابه لای موضوعات مختلف قرار گرفته است که تبیین آن دشوار به نظر میرسد بنابراین این سند برای آگاهی دانشآموزان از حقوق شان است. به عنوان مثال اگر دانشآموزی بداند که باید یک معلم خوب داشته باشد میتواند این حق را از آموزش و پرورش مطالبه کند، در واقع سعی داریم ویژگیهای یک شهروند خوب و موثر را در برنامههای مدرسه قرار دهیم تا دانشآموز بداند و برای احقاق حقوق خود به طور مسالمتآمیز خواستههای خود را پیگیری کند.
معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به اینکه دانش آموزان باید از دوره نوجوانی رعایت حقوق دیگران و تحمل نظرات مخالف را تمرین کنند، اظهار کرد: اگر در مدرسه همین موضوع را بتوانیم به دانشآموزان یاد دهیم که مخالف دیدگاه و نظرات آنها، دشمن آنان محسوب نمیشود، میتوانیم برای تربیت شهروندانی مطلوب گام موثری برداریم و شوراها و مجلس دانشآموزی بستر مناسبی برای تمرین این مهارتهاست.
مدارس باید نسبت به کارکرد شوراها و مجلس دانشآموزی شناخت کافی داشته باشند تا بتوانند عملکرد آنها را آسیب شناسی و رصد کنند.»
با این حال ، همه این ها از حد سخنرانی ، شعار و تبلیغات فراتر نرفته است .
فضای مدارس و خانواده ها به گونه ای دانش آموزان را پرورش و جهت داده که آن ها از ترس لطمه خوردن به « نمره » و « تابلو شدن » در کلاس و مدرسه سعی می کنند همرنگ جماعت شده و حتا از طرح کوچک ترین انتقاد نسبت به دیگران اجتناب ورزند .
شاید بهترین و مناسب ترین راه برای گرامی داشت چنین روزهایی این باشد که حق انتقاد و تشکل در مدرسه به رسمیت شناخته شود .
آن چه آینده یک کشور را می سازد نه بیرون فرستادن افرادی مطيع و بی تفاوت که تربیت شهروندانی مسئول و منتقد است که به خودآگاهی لازم فردی و اجتماعی رسیده باشند .
پایان گزارش/