گروه اخبار /
مارادونا و حاشیه هایش را تقریبا همه می شناسند. مدیران حاشیهساز یا حاشیهدار مارادونایی در ایران کم نبوده و نیستند و تا روزی که ملاک عملکرد، ظواهر و شنیدهها و شایعات است مدیران مارادونایی نهتنها گلی نخواهند زد بلکه اندک اعتبار به دست آمده گذشته را نیز پنبه کرده بر باد خواهند داد.
مارادونا در هر صنفی وجود دارد. خواه معلم باشد، خواه وکیل، خواه پزشک، اصلا فرقی نمیکند مهم این است که در اندیشه و گفتار و کردار مارادونایی باشی.
در مدیریت هم ما تا دلت بخواهد مارادونا داریم البته شما بخوانید مارادوناتر چون بسیاری از مدیران ما هم اهل تخم دوزرده گذاشتن هستند و هم بعد از آن چنان سروصدا به پا میکنند که گویی چه کار بسیار شاقی انجام دادهاند.
یکی از حاشیههای مدیران مارادونایی حاشیههای مراسم آنهاست.
دوستی تعریف میکرد چند روز پیش در مراسم ختم یکی از بستگان دور یکی از مدیران میانی یک سازمان نیمه معروف چنان تاج گل و دستههای گل موج میزد که تصور میکردی در بازار گل وسط شهر هلند در حال قدم زدن هستی.
و چنان انبوه پلاکارد و پارچه نوشته که به همت صنف چاپ دیجیتال تصاویر آن زنده روان را به زیبایی روی پلاستیک چاپ کرده بودند زیاد بود که میشد با آن پارچه نوشتهها یک راه پیمایی چند کیلومتری بدرقه ترتیب داد و خدا میداند چه هزینههای دیگری نیز شده بود که اگر آنها را زیر هم مینوشتند به راستی هزینه زندگی چند خانواده نیازمند را تا یک سال تامین میکرد.
دوستی به شوخی میگفت اگر پول تاج گلها را در زمان زنده بودن آن مرحوم خرج خودش کرده بودند اصلا نمیمرد، این را بگذارید در کنار آگهیهای تسلیت دوستان و شرکتهای همکار که آن هم داستان طنز دیگری است.
بله ، این داستان و قصه مدیریت مارادونایی است...
دنیای اقتصاد