چاپ کردن این صفحه

یک معلم بلوچ

نامه ای از سیستان و بلوچستان ؛ معلمان خرید خدمات آموزشی : چرا هیچ گوشی شنوای صدای ما نیست؟

چرا حقوق ما معلمان غیر دولتی و رسمی یکسان نیست ؟ چرا حقوق ما 300 هزار تومان ولی حقوق معلمان رسمی 2300000 تومان / چرا همه مسئولان چشم و گوششان را به روی مشکلاتی  که در مدارس خرید خدمات آموزشی است ، بسته اند/ بغضم شکسته ...خسته ام / ضمانت و امنیت شغلی نداریم و بلافاصله نیروهای جایگزین پشت در مدرسه ایستاده اند/ چرا این همه فاصله بین معلم رسمی و غیر دولتی خریدخدمات آموزشی وجود دارد / حتی از داشتن کارت پرسنلی هم محروميم / من یک معلمم اما...

 

معلمان خرید خدمات آموزشی و مشکلات آن ها در آموزش و پرورش

من یک معلمم اما ....

همه با چشم دیگری به ما نگاه می کنند !
کل هفته را با تمام وجودم سرکلاس حاضر می شوم اما ساعت های زنگ تفریح و از حقوقم کسر می کنند .....از ساعت  7تا 12 سر کلاس هستم ، 5 ساعت از زندگی ام و جگر گوشه هایم می گذرم به خاطر اینکه عاشق تدريسم .

کل هفته در مدرسه هستیم . با تمام وجودمان عاشقانه تدریس می کنیم و بهترین دانش آموزان از مدرسه های ما هستند....

همان درس ها،
همان ساعت های درس،
همان ارزشیابی و امتحان،
همان زحمت ها
شاید چندین برابر ....
 
ولی نوبت حق و حقوق مان که می رسد می گویند شما معلمان مدارس خرید خدمات آموزشی هستید و......

مگر حکومت ما حکومت اسلامی نیست ؟ پس چرا حقوق ما معلمان غیر دولتی و رسمی یکسان نیست ؟ چرا حقوق ما 300 هزار تومان ولی حقوق معلمان رسمی 2300000 تومان ؟!
به خدا انصاف نیست !

چرا زنگ تفریح های ما باید از حقوقمان کسر بشود ؟!

چرا همه مسئولان چشم و گوش شان را به روی مشکلاتی  که در مدارس خرید خدمات آموزشی است ، بسته اند ؟
بیمه ما فقط 15 روز ریخته می شود و در اغلب مدارس اصلا بیمه ای وجود ندار د .اگر بیمه هم باشد به شرط کسر از حقوق ناچیز معلمان است و غالبا از بیمه شدن انصراف دادند چون کل حقوق رو باید به اداره بیمه می پرداختند.  چرا ؟


 چون ما معلم خریدخدمات آموزشی هستیم !
نمی دانم گناه ما چیست ؟

چرا باید مورد بی مهری دولت مان باشیم؟

وقت شرکت در هزینه کلاس ها به عهده خود ماست و مدرک به ما داده نمی شود .
فقط موظفیم تعلیم ببینیم و در طول سال به نحو احسن اجرا کنیم .

وقت ارزیابی که می رسد حسابی بازخواست می شویم و باید بدون اینکه مو لای درز کارهایمان برود شسته و رفته یک معلم کارآمد باشیم !

ضمانت و امنیت شغلی نداریم و بلافاصله نیروهای جایگزین پشت در مدرسه ایستاده اند !

...دیده شده موسس یا مدیر به راحتی عذر نیروی 10 سال سابقه را خواسته است . مگر ما معلم نیستیم  ؟

مگر شغل ما شغل انبیا نیست ؛ چرا این همه فاصله بین معلم رسمی و غیر دولتی خریدخدمات آموزشی وجود دارد ؟

معلمان خرید خدمات آموزشی و مشکلات آن ها در آموزش و پرورش

بغضم شکسته ...
 خسته ام
 خسته،از همه چي مان مي گذريم به خاطر اینکه عاشق معلمی هستیم ؛چرا امنیت شغلی نداریم؟
چرا مرخصی زایمان نداریم؟

حتی از داشتن کارت پرسنلی هم محروميم !

عمر و جوانی خود را در این مدارس می گذرانیم ولی چهار ماه از سال بیکار و در این مدت حقوق و بیمه نداریم چرا چون معلم خریدخدمات آموزشی هستیم ...

اینها فقط بخشی از هزاران مشکل ما است و همواره به علت نداشتن ثبات شغلی و امنیت شغلی دارای دغدغه و اضطراب و فاقد هرگونه دلخوشی،همواره درهای آینده به روی ما بسته و تاریک است .

ساعت های ورزش  در مدرسه حضور داریم ولی آن هم از حقوق ناچیز مان کسر می کنند ؛ چرا ؟
چون می خواهند از پرداخت حقوقی که حق ماست خودداری کنند. از ساعت های ورزش و هنر مان کسر می کنند که ساعت کاری ما تمام وقت محسوب نشود و بگویند شما ساعت کاري تان پاره وقت هست و بیمه 30 روزه تعلق نمی گیرد و خیلی چیزهای دیگر......
من یک معلمم اما..


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 15 تیر 1396 20:47 خوانده شده: 5273 دفعه

در همین زمینه بخوانید: